هدایت شده از پستهای جالب
✳بسم رب الشهدا و الصدیقین ✳
💎 حضرت عباس (ع) در کلام حضرات معصومین (علیهم السلام) 💎
✳حضرت عباس در کلام حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم)
🍀درکتاب الکبریت الاحمر آمده است که در رویایی صادقه ، حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حضرت عباس (علیه السلام) فرمودند :
«أقرّالله ُ عینک ، فأنتَ بابُ الحوائج وَ اشفَع لمَن شئتَ»
خداوند چشمت را روشن گرداند ، تو باب الحوائج هستی ، از هر که خواستی شفاعت کن.»
✳حضرت عباس(ع) در کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام)
🍀درکتاب «معالی السّبطین» آمده است که در آن هنگام که مولا علی علیه السلام دربستر شهادت بودند ، عباس را طلبید و او را به سینه اش چسبانید و فرمود :
" وَلَدی وَ سَتَقرّ ُ بکَ عینی فی یومِ القیامة "
« پسرم به زودی چشمم در قیامت به وسیله ی وجود تو روشن می شود .
همچنین فرمودند :
" أذا کانَ یومَ عاشورا وَ دَخَلتَ المَشرعة إیاک أن تَشربَ الماء وَ أخوک الحُسین ُ عطشان ٌ "
«هرگاه روز عاشورا فرا رسید و بر شریعه آب وارد شدی ؛ مبادا که از آب بنوشی در حالی که برادرت حسین ، تشنه است.»
وهمه می دانیم که حضرت قمر بنی هاشم به این وصیت چه زیبا عمل کردند ، تا آنجا که فرمودند :
" وَالله لا أذوقُ الماءَ وَ سیدی الحَسینَ عطشانا ً"
«سوگند به خدا از آب نمی چشم ، با اینکه آقایم حسین تشنه است.»
✳حضرت عباس(ع) در کلام حضرت زهرا (علیها السلام)
🍀روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر (صلوات الله علیه و علی آله) به مولا علی (علیه السلام) می فرمایند که به زهرا بگو ، برای شفاعت و نجات امت چه داری ؟
مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا( سلام الله علیها) می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که :
" یا امیرالمؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس "
ای امیر المؤمنین ! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی ست .
📖 معالی السبطین : جلد ۱، ص ۴۵۲
✳حضرت عباس (ع) در کلام امام حسین (علیه السلام)
🍀شاید در بین همه ی سخنانی که حضرات معصومین (علیهم السلام) در باره حضرت عباس (ع) فرمودند ، جملات و عبارات حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام ) به گونه ای دیگر بر آتش دل ها دامن می زند .
در عصر روز تاسوعا ، حضرت اباعبدالله خطاب به برادر فرمودند :
«إرکـَب بـِـنفسی أنت تَلقاهُم وَ اسئَلهُم عمّا جائهُم .....»
«جانم به قربانت ! سوار بر اسب شو و نزد دشمن برو و از آنها بپرس برای چه به اینجا آمده اند.»
در این جمله ، عبارت " بنفسی أنت " خود گویای عمق علاقه و احترامی ست که مولا ابا عبدالله (علیه السلام) نسبت به برادر بزرگوارشان دارند
🍀همچنین در روز عاشورا ، هنگامی که حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) بربالین خونین برادر ، و در کنار نهر علقمه حاضر شدند و لحظه ی شهادت برادر خویش را مشاهده نمودند ، خطاب به ایشان فرمودند :" جَزاکَ الله خیرا ً یا أخی ! لَقَد جاهَدتَ فی الله ِ حَق ّجهاده ِ "
برادرم ! خداوند پاداش نیک ترا دهد ، تو در راه خدا به طور کامل و شایسته جهاد کردی.»
✳حضرت عباس (علیه السلام) در کلام امام سجاد (علیه السلام)
🍀بزرگی و عظمت مقام عباس بن علی (علیه السلام) به گونه ای است که امامان معصوم (علیهم السلام) در موارد متعدد بر فداکاری ها، جانبازی ها و عظمت شخصیت آن بزرگوار تأکید فرموده اند.
🍀امام سجاد (علیه السلام) درباره ی حضرت عباس (علیه السلام ) می فرماید :
«خداوند، عمویم عباس را رحمت کند که با ایثار و جانبازی، در راه برادرش جانبازی کرد تا آن که دست هایش قطع شد و خداوند به جای آن، دو بال به او داد که با آن ها به همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند؛ همان گونه که برای جعفر بن ابوطالب قرار داده شد. عباس را در پیشگاه خداوند منزلتی است که در روز قیامت، همه ی شهدا به آن غبطه می خورند».
✳حضرت عباس (علیه السلام) در کلام امام صادق (علیه السلام)
🍀امام صادق (علیه السلام ) حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) را به عنوان کسی معرفی می کند که از ایمان استوار و بینش نافذ برخوردار بوده و در راه امام بزرگوارش به جهاد برخاسته است. ایشان می فرماید: «عمویم؛ عباس، بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت. او به همراه برادرش حسین (علیه السلام) جهاد کرد و به افتخار شهادت رسید».
آن حضرت هم چنین درباره ی اخلاص و ارزش جهاد حضرت عباس (علیه السلام) می فرماید:
«شهادت می دهم و خدا را شاهد می گیرم که تو در راه جنگجویان بدر و مجاهدان راه خدا گام نهادی و درجهاد با دشمنان خدا، اخلاص ورزیدی و در نصرت اولیای خدا،خلوص نشان دادی و از دوستانش دفاع کردی... شهادت می دهم که تو هر چه در توان داشتی، انجام دادی».
🌴صلی علیک یا قمر بنی هاشم یا اباالفضل العباس✳
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
مجالس جشن میلاد امام سجاد(ع) درکرمانشاه
ᬷ࿐ྀུ❀❥ ⓀⒶⓃⒶⓁⒻⒶⓏⒶⒺⓁ
#هر_روز_یک_فضیلت_از_امیرالمومنین💚
نقل است از رياحى در بصره كه روزى حضرت امير(ع) وارد منزل شدند در حالى كه گرسنه بودند و حضرت فاطمه (س) نيز اظهار داشتند كه طعامى در منزل موجود نيست.
🔻پس حضرت عباى خود را نزد يهودى كه در
🔻همسايگى آنها منزل داشت،
🔻گرو گذاشته و مقدارى جو گرفتند.
🔻چون امیرالمومنین به راه افتادند،
🔻يهودى حضرت را صدا زد و گفت:
🔻قسم مى دهم شما را صبر كنى تا از شما
🔻مساله اى بپرسم. سپس گفت:
🔻پسر عموى شما (پيغمبر اسلام (ص)) که گمان مى كند حبيب خدا و اشرف انبياء است
🔻چرا از خداى تعالى سوال نمى كند كه شما را بضاعتى بدهد
🔻که از اين فقر و فاقه كه در آن هستىد نجات يابيد؟
چون كلام يهودى تمام شد،
على (ع) سر مبارك به زير انداخت و تامل فرمود.
سپس سر بلند كرد و فرمود:
اى برادر يهودى، به خدا قسم از براى خداوند بندگانى است
كه اگر از خدا تقاضا كنند كه اين ديوار را براى آنها طلا كند البته خواهد كرد.
ناگاه ديوار به تلالو درآمد و مى درخشيد و طلاى خالص شد. در اين هنگام على (ع) به ديوار اشاره كرد و فرمود: قصد نداشتم تو را به طلا تبدیل کنم،
فقط خواستم مثلى زده باشم.
چون مرد يهودى اين بزرگى و بزرگوارى را از مولاى متقيان امیرالمومنین مشاهده نمود
نور اسلام در قلب او تابيد و مسلمان شد.
📚مناقب اهل بيت: ص 162 و 163.