eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
625 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
مطالب ناب سوال: چرا خداوند آب دهان را شیرین و اشک چشم را شور و آب گوش را تلخ و آب بینی را خنک قرار داده است؟ جواب: امام صادق (ع) می‌فرمایند: آب دهان شیرین است تا انسان از خوردن و آشامیدن لذت ببرد. آب چشم شور است، برای محفوظ نگه داشتن پیه چشم. زیرا اگر شور نبود پیه چشم آب می شد و فایده دیگر آن، ضد عفونی کردن چشم است. اما آب گوش و رطوبتش تلخ است، برای جلوگیری ورود حشرات ریز، که به خاطر تلخی نمی‌توانند وارد گوش و از آنجا وارد مغز شوند. آب بینی هم خنک است به خاطر سالم ماندن مغز سر انسان تا طیلان و جاری نشود. زیرا اگر آب بینی گرم بود، باعث جاری شدن مغز به داخل بینی می‌گردید. اللّه اکبر خدا بزرگتر است از آنچه در تصور ماست. هنگام به دنیا آمدن در گوشمان اذان می‌خوانند، ولی نمازی نمی خوانند! هنگام مرگ برایمان فقط نماز می‌خوانند... بدون اذان ... اذان هنگام تولد، برای نمازی است که هنگام مرگ می‌خوانند... چقدر کوتاه است این زندگی... به فاصله یک اذان تا نماز. به خیلی چیزا باید فکر کرد و عمیق شد... قدر با هم بودن را بدانیم... این متن تنم را لرزوند... در مورد مرگ 😔آیا می‌دانید بعد از فوت شخص، رشد موها تا چندین ماه متوقف نمی‌شود؟ آيا مي‌دانيد بعد از فوت، تنها قسمت چپ مغز تا هفت دقیقه زنده می‌ماند و تمام گذشته خود را بصورت یک خواب مرور می‌کند!... لا حول ولا قوة إلا بالله آیا می‌دانید پس از مرگ، تنها عضوی که تا ۳ روز زنده است، گوش هست؟ به همین علت، هنگام مرگ تلقین خوانده می‌شود. سبحان الله آیا می دانید ملک الموت حضرت عزرائیل؛در شبانه روز 360بار به تو نگاه می‌کند؛ آیا می‌دانید که حضرت عزرائیل روزی ۵بار وارد خانه شما می‌شود و به دیوار تکیه می‌دهد؟ و منتظر امر خداوند است برای قبض روحت؛ پس سعی کن هنگامی که تو را تحت نظر دارد، مرتکب معصیت نشوی؛ در غیر این صورت چگونه با خداوند متعال مواجه خواهی شد! حالا اگر سه بار استغفار کرده و این پیام را به دیگران بفرستی، عرض چند دقیقه میلیونها شخص استغفار می‌کنند که مسبب خیرش تو هستی؛ و این عمل باعث خشنودی خداوند می‌باشد! اللّهم صلِّ علی محمد و آل محمّد شش راه آسان برای بدست آوردن ثواب بعد از مرگ: ۱- به شخصی یک قرآن هدیه کن؛ هرگاه تلاوت کرد ثوابش به تو می‌رسد. ۲- به یک شفاخانه یک ویلچر هدیه کن. هر مریضی استفاده کرد، ثوابش به تو می‌رسد. ۳- در تعمیر مسجد شرکت کن. ۴- در جای پرازدحام، آب سردکن بگذار. هرکس آب بنوشد، ثوابش به تو می‌رسد. ۵- یک درخت یا نهال بکار؛ هر انسان یا حیوان استفاده کند، ثوابش به تو می‌رسد. ۶- از همه آسان تر، این مطلب را به اشتراک بگذار، هرکس عمل کرد، ثوابش به تو می‌رسد. 🔑 از اشك سه كس بترس: 1-اشك يتيم 2-اشك مظلوم 3-اشك پدر ومادر ده مورد از بهترین دکترها در جهان: 1-قرآن کریم 2-آب نوشیدن زیاد 3-خواب کافی در شب 4-هوای آزاد و پاک 5-روزی نیم ساعت پیاده روی 6-خوردن غذای سالم و به مقدار 7-نور آفتاب 8-عسل 9-سیاه دانه 10-راضی بودن به قضا و قدر (چه خیرش و چه شرش) 1-نفس بکش با لا اله الا الله 2-نفست را سرزنش کن با استغفر الله 3-هنگام درد کشیدن بگو الحمد لله 4-هنگام تعجب بگو سبحان الله 5-هنگام خوشحالی صلوات بر رسول الله 6-هنگام ناراحتی انا لله و انا الیه راجعون 7-سم چشمانت را بشکن به گفتن ما شاء الله، تبارک الله 8-شروع کن با بسم الله 9-خاتمه بده با الحمد لله دیدی تا یه جوک با حال می‌بینی، در جا کپی می‌کنی و بعدش پخش می‌کنی !!! حالا ببینم سوره ای از قرآن که معادل یک سوم قرآن هست، را چکارش می کنی... ﷽ ﴿.قُل.هُوَ.اللَّهُ.أَحَدٌ.۞.اللَّهُ.الصَّمَدُ.۞.لَمْ.يَلِدْ.وَلَمْ.يُولَدْ.۞.وَلَمْ.يَكُن.لَّهُ.كُفُوًا.أَحَد.﴾ 🌾فکرش را بکن! روز قیامت با خودت میگی کاش بیشتر می‌فرستادم ‏: 🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪 خدایا هر کس این را کپی کرد غم دلش رو رفع کن و حاجت دلش را برآورده کن. آمین ‏: *اگر این پیاموخوندی باید برای همه گروهابفرستی*🌹 *برخاتم انبیاء محمد(ص)صلوات*🌹🌹‌‌🌹🌹🌹
به قول آقا میرزا اسماعیل دولابی هنگامی که به یاد امام‌حسین(ع) می‌افتید، تردیدی نداشته باشید که آن حضرت هم به یاد شما است..! -ازم‌رو‌بگیری‌دلم‌میشکنه...🥺
دوم شوال-سالروز بدرک واصل شدن عمروعاص ای ننگ بر آن مردک سیاس بدآغوش ای شیعه بیا حرف دلم رابنما گوش اذکار تو گر نیست چنین لحظه به لحظه اما ز شرا ب مرتضی باش تو مدهوش رفته به درک خصم علی دوم شوال با لعن به اوصحن علی گیر در آغوش آن مردک سیاس سپاه کفرو طغیان ای شیعه تو(عمروعاص) رامکن فراموش ! نفرین کنم هرشب به نمازوبه دعایم با مرگ توشد آتش هرفتنه ای خاموش غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🔥 مجنون کرمانشاهی 🔥
🔶روى البرسي في مشارق الأنوار عن محدثي أهل الكوفة : أن أمير المؤمنين عليه السلام لما حمله الحسن و الحسين عليهما السلام على سريره إلى مكان البئر المختلف فيه إلى نجف الكوفة وجدوا فارسا يتضوع منه رائحة المسك فسلم عليهما ثم قال للحسن عليه السلام أنت الحسن بن علي رضيع الوحي و التنزيل و فطيم العلم و الشرف الجليل خليفة أمير المؤمنين و سيد الوصيين قال نعم قال و هذا الحسين بن أمير المؤمنين و سيد الوصيين سبط الرحمة و رضيع العصمة و ربيب الحكمة و والد الأئمة قال نعم قال سلماه إلي و امضيا في دعة الله فقال له الحسن عليه السلام إنه أوصى إلينا أن لا نسلم إلا إلى أحد رجلين جبرئيل أو الخضر فمن أنت منهما فكشف النقاب فإذا هو أمير المؤمنين عليه السلام ثم قال للحسن عليه السلام يا أبا محمد إنه لا تموت نفس إلا و يشهدها أ فما يشهد جسده؟. 🔹علامه مجلسی در بحارالانوار از مشارق روایت کرده است از محدثین کوفه هنگامی که امام حسن و امام حسین علیهما السلام امیرالمؤمنین علیه السلام را بر تابوت می‌بردند به سوی مکان دفن سوی نجف کوفه سوارکاری را دیدند که بوی مشک از او جاری بود پس او سلام کرد و به امام مجتبی علیه السلام خطاب کرد تو حسن بن علی شیرخورده وحی و قرآن و گرفته شده علم و شرف جلیل خلیفه امیرالمؤمنین و سرور اوصیا هستی ؟ عرض کرد بله بعد سوارکار اشاره کرد به امام حسین علیه السلام و فرمود و این حسین بن امیرالمومنین و سرور اوصیا نوه رحمت و شیرخورده عصمت و پرورش یافته حکمت و پدر امامان است؟ عرض کردند بله سوار کار فرمود جنازه را به من بدهید و در پناه خدا برگردید امام مجتبی علیه السلام عرض کرد امیرالمؤمنین علیه السلام به ما وصیت کرده است جنازه را ندهیم مگر به دو کس جبرئیل یا خضر تو کدام یک از آن دو هستی ؟ پس نقاب را کشید دیدند او امیرالمؤمنین علیه السلام هست و فرمود به امام حسن علیه السلام که ای ابامحمد همانا کسی نمی‌میرد مگر اینکه میبیند اورا(مولا علی علیه السلام را) پس چگونه ممکن است او (امیرالمؤمنین علیه السلام) جنازه خودش را نبیند ؟ | بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۴۲، ص ۳۰۰ |📜 | عنوان باب: الجزء الثاني و الأربعون > [تتمة كتاب تاريخ أمير المؤمنين عليه السلام ] > أبواب وفاته صلوات الله عليه > باب 127 كيفية شهادته عليه السلام و وصيته و غسله و الصلاة عليه و دفنه |📜 🔻علامه مجلسی بعد نقل روایت میگوید من رد نمیکنم این روایت را به خاطر ورود اخبار زیادی که دلالت دارد بر ظهور اهل بیت علیهم السلام بعد مرگشان در اجساد مثالی که بعضی از این اخبار در کتاب امامت و معاد وارد شده است.
💚 نظارت مستقیم بر بازارها و بازاریان و امور مردم - در دوره حکومت داری! 🌤 ‌امام باقر عليه السلام می‌فرمایند: 🌹 اميرمؤمنان، صبحگاهان، از دارالحكومه بيرون مى رفت و در بازارهاى كوفه مى‌گشت و در برابر اهالى بازارها مى‌ايستاد و فرياد مى‌کرد: «اى بازرگانان! از خداوند عز و جل پروا كنيد!». آنگاه كه بازاريان، صداى او را مى‌شنيدند، آنچه در دست داشتند، رها مى‌كردند و با گوش مى‌شنيدند. 💖 آنگاه میفرمود: «خيرخواهى پيشه سازيد. از آسانگيرى تبرک جوييد. از سوگند، بپرهيزيد و از دروغ، كناره گيريد. از ستم، دورى گزينيد و داد ستمديدگان، بستانيد. به رباخوارى نزديک نشويد و وزن و ترازو را تمام كنيد. اموال مردم را كم ندهيد و در زمين ، به فساد سر بر مَداريد». سپس برمى گشت و براى رسيدگى به كارهاى مردم مى نشست. 📚 کتاب تهذيب الأحكام ج ۷ ص ۶
عمرو بن عاص بن وائل سهمی، یکی از افراد فرصت‌طلب و حیله‌گر، از زنی به نام "نابغه" متولد شد. "عاص بن وائل سهمی" همان عنصر مشرکی است که بعد از فوت حضرت قاسم پسر پیامبر(ص) به آن‌حضرت طعنه‌ی بسیار زشت ابتر بودن را زد که به دنبال آن آیه‌ی "ان شانئک هو الابتر" درباره‌ی او نازل شد. عمرو بن عاص به حیله‌گری و مکاری معروف بود و در زمان خلافت امیر المؤمنین(ع) به عنوان بازوی قوی معاویه جنگ صفین را علیه امام علی(ع) راه انداخت و با همان حیله‌گری در طول جنگ مسلمانان زیادی را فریب داد و در جریان حکمیت با فریب ابوموسی اشعری ساده لوح، خدمت بزرگی به معاویه کرد و بعد از آن به امارت مصر منصوب شد و در سن 90 سالگی در سال 43 هجری درگذشت. پاسخ تفصیلی نسب عمرو بن عاص عمرو بن عاص بن وائل سهمی یکی از چهره‌های حیله‌گر و فرصت‌طلب است که از زنی به نام نابغه متولد شد، اما به علت همبستر شدن این زن آلوده با پنج مرد(ابولهب، امیة بن خلف، هشام بن مغیره، ابوسفیان و عاص بن وائل)، همه‌ی این پنج نفر مدعی پدری او شدند، تا این‌که قرار شد خود نابغه قضاوت کند، او نیز عاص بن وائل را انتخاب کرد. - علی‌رغم این‌که ابوسفیان می‌گفت عمرو از صلب من است و شباهتی هم به او داشت-؛ زیرا نابغه ابوسفیان را بخیل می‌دانست و می‌گفت عاص کمک بیشتری به من می‌کند.[1] بدین ترتیب عاص بن وائل به عنوان پدر عمرو انتخاب شد. عاص بن وائل همان عنصر مشرکی است که بعد از فوت قاسم پسر پیامبر(ص) به آن‌حضرت طعنه‌ی بسیار زشتی زد (او را العیاذ بالله، "ابتر" و "دم بریده" خواند. یعنی کسی که نسلی (پسری) ندارد تا راه او را ادامه دهد) که به دنبال این طعنه‌ی زشت سوره‌ی مبارکه‌ی کوثر نازل شد و آیه‌ی آخر آن در مذمت این شخص، یعنی عاص بن وائل است.[2] عمرو بن عاص در زمان پیامبر(ص)  عمرو بن عاص در زمان پیامبر(ص) دارای چهره‌ای بسیار منفور و شخصیت پلیدی بود؛ چرا که او همان کسی است که هفتاد بیت شعر سروده بود و کودکان مکه هنگامی که رسول خدا(ص) را می‌دیدند آن شعرها را با صدای بلند می‌خواندند و موجب ناراحتی و آزار پیامبر(ص) می‌شدند؛ از این‌رو رسول خدا(ص) دعا کرد: «خداوندا عمرو مرا هجو کرده ولی من شاعر نیستم و شاعری زیبنده‌ی من نیست تا پاسخ سخنش را به شعر گویم، پس او را در برابر هر یک از حروف شعرش هزار بار لعن کن».[3] وی همان کسی است که بزرگان قریش گروهی را به سرپرستی او به حبشه فرستادند تا از نجاشی بخواهد مسلمانانی را که برای گریز از دست مشرکان به حبشه هجرت کرده بودند، تسلیم آنان کند، ولی نجاشی نپذیرفت و عمرو عاص و همراهانش دست خالی بازگشتند.[4] سرانجام عمرو عاص در سال هفتم هجری به این شرط که بدهی‌های گذشته‌اش بخشیده شود، مسلمان شد و با رسول خدا(ص) بیعت کرد.[5] بر اساس برخی از گزارش‌های تاریخی، پیامبر(ص) پس از مسلمان شدن عمرو او را به فرماندهی سریّه‌ی ذات السلاسل[6] و پس از آن به جمع‌آوری زکات مردم عمان منصوب کرد.[7] عمرو عاص در زمان ابوبکر، عمر و عثمان عمرو عاص در دوران خلافت ابوبکر و عمر از نزدیک‌ترین افراد به آنان محسوب می‌شد و در فتح شام از فرماندهان سپاه مسلمانان بود. در دوران عمر مدتی والی فلسطین شد و سپس مأمور فتح مصر گردید. پس از فتح مصر خودش والی آن‌جا شد. تا چند سال پس از مرگ عمر در این سمت باقی بود، عثمان او را عزل کرد و او به فلسطین بازگشت و از آن پس به منتقدان عثمان پیوست و به ندرت به مدینه می‌آمد.[8] عمرو عاص در زمان خلافت امیر المؤمنین علی(ع) پس از کشته شدن عثمان و به خلافت رسیدن امام علی(ع)، امام(ع) معاویه را از حکومت شام عزل نمود، معاویه چون حکومتش را در خطر دید، حضرت علی(ع) را عامل قتل عثمان معرفی نمود و خود به عنوان خون‌خواه عثمان پرچم مخالفت با حکومت عدل حضرت علی(ع) را به دست گرفت. او در این‌راه از همکاری عمرو عاص بی‌نیاز نبود؛ لذا نامه‌ای به عمرو عاص نوشت و از او دعوت به همکاری نمود. عمرو عاص در جواب نوشت: «نامه‌ات را خواندم و فهمیدم؛ اما این‌که از من خواستی از دین اسلام خارج شوم و با تو به وادی ضلالت وارد شوم و تو را در راه باطلت یاری کنم، و به روی امیر المومنین شمشیر بکشم، در حالی که او برادر، ولی، وصی و وارث رسول خدا است؛ هم او است که دین پیامبر(ص) را (بعد از هجرت پیامبر(ص) به مدینه) ادا کرد و وعده‌هایش را جامعه عمل پوشاند؛ هم او که داماد پیامبر(ص) و شوهر بانوی زنان جهان و پدر حسن و حسین(ع) سرور جوانان بهشتی است، از این جهت دعوت تو را نمی‌پذیرم. و اما این‌که گفتی من خلیفه‌ی عثمانم، با مرگ عثمان تو عزل شده و خلافتت زایل می‌شود. آیا نمی‌دانی که ابوالحسن جانش را در راه خدا ایثار کرد، و در بستر رسول خدا خوابید و رسول خدا درباره‌اش فرمود «هر کس من مولای او هستم علی مولای او است؟».[9] با همه‌ی این حرف‌ها زمانی که معاویه وعده‌ی خلافت مصر را به او داد، خود را در اختیار او قرار داد و با معاو
یه کمال همکاری را نمود و با فریب اهل شام و بهانه قرار دادن خون عثمان، جنگ صفین را علیه حضرت علی(ع) به راه انداخت و با فریب مردم و شایعه پراکنی و جوسازی جنگ را اداره کرد. با این همه، با رشادت‌های حضرت علی(ع) و اصحابش، معاویه و عمرو عاص در آستانه‌ی شکست قطعی قرار گرفتند؛ اما باز عمرو عاص با فریب سپاه آن‌حضرت(ع) و با به نیزه کردن قرآن، حضرت علی(ع) را مجبور به پذیرش جریان حکمیت کرد. افرادی، مانند "اشعث بن قیس" فریب عمروعاص را خورده و هم حکمیت و هم حکم بودن مرد ساده لوحی به نام ابو موسی اشعری را به حضرت علی(ع) تحمیل نمودند. عمروعاص در این حکمیت همچنان‌که از قبل پیش‌بینی می‌شد به سادگی ابوموسی اشعری را فریب داد و معاویه را به خلافت رساند. پس از آن، حضرت علی(ع) مجبور به جنگ با کسانی شد که خوارج نام داشتند. عمرو عاص نیز بر اساس وعده‌ی معاویه عازم مصر شد. در مصر محمد بن ابوبکر از طرف حضرت علی(ع) حاکم بود، طولی نکشید که حضرت علی(ع) مالک اشتر را به مصر فرستاد، اما مالک در بین راه توسط عمال معاویه و عمرو عاص مسموم و به شهادت رسید. محمد بن ابوبکر نیز به طرز فجیعی به شهادت رسید و عمرو عاص منصب استانداری مصر را غصب کرد.[10] او در همین منصب بود تا این‌که بعد از مدتی به جهت عدم پرداخت خراج مصر به معاویه از طرف او تهدید به عزل شد! وی در جواب معاویه نامه‌ای نوشت و شعری به نام جلجلیه را برای او فرستاد و در این شعر به بسیاری از فضایل حضرت علی(ع) اعتراف کرد و معاویه را تهدید به آشوب در مملکتش کرد. سرانجام وی در مصر در همان منصب حکومت در سال 43 هجری،[11] در سن 90 سالگی[12] از دار دنیا رفت. [1]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج 6، ص 282 – 285، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق. [2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 10، ص 836، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [3]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 276، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق. [4]. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبد المعطی، ج 2، ص 293، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1405ق. [5]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 742، دار الفکر، بیروت، 1409ق. [6]. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق، مارسدن جونس، ج 1، ص 6، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، 1409ق. [7]. اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 742. [8]. اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 743؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 2، ص 282، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق. [9]. سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 84 – 85، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق. [10]. مستوفی قزوینی، حمد الله بن ابی بکر بن احمد، تاریخ گزیده، تحقیق، نوایی، عبد الحسین، ص 197، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، 1364ش. [11]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 4، ص 90، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق؛ مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: داغر، اسعد، ج 3، ص 23، دار الهجرة، قم، چاپ دوم، 1409ق. [12]. مروج الذهب، ج 3، ص 23. تحقیقی از مجنون کرمانشاهی
⭕️به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟ ⭕️به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین، خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست... ⭕️"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود. ⭕️میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟ ⭕️میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"... ⭕️"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله! ⭕️"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله... ⚠️همه اینارو‌گفتم تا بت بگم ازخدات عاقبت بخیری بخواه....
🌺# گشایش_کار_جوانان 💠برای گشایش در کار و فتح و قوت کسب هرکس2 بار صلوات بفرستد و الم نشرح و آیه الکرسی را هر کدام 2 بار بخواند و از انگشت کوچک تا بزرگ عقد کند (ببندد) البته تاثیر عجیبی خواهید دید. 📚مجربات معنوی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهدی (عج)جان عجب حکایت عشق وعاشقی اسمش عبدالله بود . .. تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت* زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود. هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود. نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .. یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه. دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما. .. خونه ما بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . .. اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چه جوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . .. گفت عبدالله من نمیدونم* تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .. واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه* عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه . .. روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی. تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .. عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! *عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما رسید به مغازه حاج اکبر* گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .. با خنده دوید سمت خونه* *نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما رسید به خونه شب شده بود . .. دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود. میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه ... میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟! میشه درد مارا دوا کنی بیاییم حرم یا امام حسین خیلیا دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیونه براشون درست کن...بحق مادرت برای سلامی آقا حجه ابن الحسن عج صلوات اگر دلتون شکست منم دعا کنید التماس دعا برای سلامتی وجود مقدس امام‌ زمان۱۴صلوات 😍‌‎‌‌‎-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عیدفطراست وهمه راه ونشانم ازتوست هدیه از جنس دعای رمضانم ازتوست عیدفطراست به گرداب گنه افتادم حال در این شب عید خط امانم ازتوست عیدماه آمدومن غرق نمازفطرم لطف وجود وکرم وصل به جانم ازتوست درنمازعیدامسال ازخداکردم طلب لطف و احسان خودت، جا و مکانم ازتوست درسرم هست هوای حرم امن اله شاکرلطف توام، باز توانم ازتوست خواهشم بوده خدایا که شوم یک اربعین پابرهنه درنجف وقت اذانم ازتوست از تو ممنون مرا در نظرت آوردی سره این خوان کرم سفره ی نانم ازتوست کربلایی شدنم را زتو دارم یارب لطف کردی به گدا، شوق جنانم ازتوست -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
دوم شوال-سالروز بدرک واصل شدن عمروعاص ای ننگ بر آن مردک سیاس فراموش ای شیعه بیا حرف دلم رابنما گوش اذکار تو گر نیست چنین لحظه به لحظه اما ز شرا ب مرتضی باش تو مدهوش رفته به درک خصم علی دوم شوال با لعن به اوصحن علی گیر در آغوش آن مردک سیاس سپاه کفرو طغیان ای شیعه تو(عمروعاص) رامکن فراموش ! نفرین کنم هرشب به نمازوبه دعایم با مرگ توشد آتش هرفتنه ای خاموش غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🔥 مجنون کرمانشاهی 🔥
عیداست ودلم درپی یک توشه ی عشق است برشاخه ی انگور ولا خوشه عشق است دراین شب فطرگشت دلم مست وقلندر باذکرحسین زایر شش گوشه ی عشق است -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
۲۰۲۳_۰۴_۲عیدفطر.مدح علی.mp3
6.36M
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) # جشن عید فطر/بیان مقام امیرالمومنین(ع) |مداح..حاج آرمین غلامی| |حسینیه کرم/کرمانشاه| •• ۳/اردیبهشت۱۴۰۲
۲۰۲۳_۰۴_۲۳_۱۶_۲۹_۱۲.mp3
7.42M
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) # اشعارحجاب/بیان حدیث پیغمبر در مورد عذاب زنان درقیامت |مداح..حاج آرمین غلامی| |حسینیه کرم/کرمانشاه| •• ۳/اردیبهشت۱۴۰۲
مقام.علی،سرگذشت عمروعاص.mp3
8.89M
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) # مرگ عمروعاص/بیان مقام امیرالمومنین(ع) |مداح..حاج آرمین غلامی| |حسینیه کرم/کرمانشاه| •• ۳/اردیبهشت۱۴۰۲
هدایت شده از عشق فقط یاحسن کارگر امام حسن مجتبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا