فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ #نماهنگ_مهدوی❌
#مداح..حاج آرمین غلامی
🔴 آشنایی با قطره ای از جنایات متوکل «کافرترین بنی العباس» :
1⃣ بزرگترین جنایت متوکل که در آن گوی سبقت را از دیگر غاصبین خلافت برده بود سب و لعن امیرالمومنین و حضرت زهرا و حسنین علیهم السلام بود به حدی که برخی مورخین نوشته اند معاویه (با تمام خباثتش) به حضرت صدیقه جسارت نمیکرد ولی متوکل از شدت عداوت و کینه اش بیشتر از معاویه، جسارت به اهل بیت علیهم السلام میکرد.
2⃣ وی غیظ و عناد عجیبی با آل ابیطالب داشت به عنوان نمونه ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین نقل میکند که متوکل به والی مدینه دستور داد هر گونه داد و ستد و حتی نیکی به آل ابیطالب ممنوع است در اثر این دستور اینقدر وضعیت مالی و اقتصادی آل ابیطالب به مشکل دچار شد که علویات تنها یک لباس برای نماز داشتند که مجبور بودند به نوبت از آن استفاده کنند.
3⃣ یکی دیگر از جنایات متوکل این بود که به لشکریانش دستور داد بسیاری از سادات و ذراری حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را تحت تعقیب قرار داده و آنها را محکوم به حبس ابد یا قتل نمود اسامی تعدادی از آنها و شرح جنایت متوکل بر آنها را میتوانید در مقاتل الطالبیین ص۴۸۰ الی ۴۹۰ بخوانید.
4⃣ابوبکر خوارزمی در رسایل خویش ص۱۶۰ الی ۱۷۲ فجایع عجیبی از جنایات متوکل را مینویسد تا آنجا که در زمان متوکل کار به جایی رسید که هر کس به ال ابیطالب دشنام میداد صله میگرفت...
5⃣ یکی دیگر از دستورات او این بود که هر کجا محبین امیرالمومنین را یافتید وی را دستگیر کرده به بدترین نحو بکشید در راستای این قتل عام او حتی به معلم شخصی فرزندانش نیز رحم نکرد و هنگامی که متوجه شد ابن سکیت محبت امیرالمومنین را در دل دارد دستور داد زبانش را از قفا بیرون کشیدند و وی را کشت!! (ر.ک تاریخ الخلفا – سیوطی)
6⃣ شرط نزدیکی و قرب به متوکل نصب و عداوت با امیرالمومنین علیه السلام بود تا حدی که حتی نسبت به مامون و خلفای قبل از خویش دشمنی میکرد چرا که معتقد بود آنها عداوت کافی با امیرالمومنین علیه السلام نداشتند. ر.ک الکامل فی التاریخ/۶/۱۰۹
7⃣ متوکل از کسانی بود که مجددا فدک را از علویان غصب کرده و آن را با تمام عوایدش که در آن زمان ۲۴۰۰۰ دینار طلا بود به یکی از نواصب تقدیم کرد ر.ک فدک للقزوینی/۱۹۵
8⃣ سیوطی در تاریخ الخلفا ذکر میکند یکی از کارهای متوکل این بود که سی هزار نفر محدث را به سامرا اورد و اموال زیادی را خرج آنها کرد تا احادیث (جعلی) مطابق میلش را نقل کرده و نشر دهند.
9⃣ از دیگر جنایات متوکل این بود کسی که حدیثی در فضیلت امیرالمومنین نقل میکرد هزار ضربه تازیانه میخورد ر.ک تاریخ الخلفا/۳۶۰
🔟 از معروفترین جنایات متوکل تخریب و جسارت به قبر حضرت سیدالشهداء علیه السلام است که مرحوم علامه مجلسی در بحار/۴۵/۴۰۱ ذکر کرده اند که فقط ۱۷ مرتبه هتک حرمت با شخم زدن اتفاق افتاد. در دفعاتی نیز امر به تخریب بنای حرم و حتی خانه های اطراف آن نمود و چندین مرتبه نیز آب به قبر مطهر بست.
1⃣1⃣ از دیگر جنایات وی ممانعت از زیارت قبر سیدالشهداء بود به حدی که در چند فرسخی قبر مطهر پاسگاهی زده بود و به لشگریانش دستور داده بود به احدی اجازه زیارت ندهند. ر.ک تاریخ الامم و الملوک/۹/۱۸۵
2⃣1⃣ هر کس را در راه زیارت سیدالشهدا دستگیر میکردند یا به قتل میرساندند یا برای هر بار زیارت یکی از دستهای او را قطع میکردند
3⃣1⃣ وی بسیار فحاش و بد زبان بود حتی در الکامل فی التاریخ آمده که به پسر خویش فحش های رکیک و ناموسی میداد و بعد به اوازه خوانها دستور داد تا همان فحاشی ها را با غنا بخوانند و برقصند!!
4⃣1⃣ خلاصه کلام اینکه وی هیچ گونه پرهیزی از معاصی و ذنوب نداشت و کتب تاریخ پر است از ارتکاب معاصی توسط وی از شرب خمر گرفته تا شذوذات جنسی و از قتل و غارت گرفته تا غصب اموال هر کسی که خلاف میل او کاری انجام میداد حتی اگر از فقهای درباری او بود.
🔴سوم شوال المکرم سالمرگ متوکل عباسی🔴
خادم اهل بیت 🌺:
بنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی
وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی
بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی
وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی
وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها
وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها
وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ
وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ
وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا
وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا
وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی
وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی
وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّهِ الْقائِمِ بِالْحَق
وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّهِ الْقائِمِ بِالْحَق
أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی
أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی
5شوال-سالروز ورود مسلم به کوفه
ابن العقیل بودودلیری سواره بود
مردی که در سپهر شجاعت ستاره بود
درکوفه او اجازه جنگ آوری نداشت
آماده باش، منتظر یک اشاره بود
آمدبه کوفه تاکه بگیردوفا وعهد
از این که مانده بود دلش پرشراره بود
هجده هزارنامه زمردم روانه کرد
در جستجوی یافتن راه چاره بود
آمدحسین تاکه به عهدش وفا کند
در حلقه محاصره صدها سواره بود
مسلم اسیرمردم وقومی که بیوفاست
دیدی که زخم هاش فزون از شماره بود
کوفه میا که شد سرمسلم جدازتن
برخاک کوچه پیکر مسلم ستاره بود
کوفیه میا که دست به دستان تیغ بود
آقا سه شعبه در پی ذبحی دوباره بود
شرمنده ام که نوشتم حسین بیا
آقامیاکه پیکر من پاره پاره بود
کوفه میا که غارت خیمه کند عدو
دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود
-آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#ورودمسلم به کوفه-5شوال
#دورهء_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
✅
آمدم کوفه ولی، بی توگرفتارِ شدم
بی تومن ساکن این دیارِ خونبارِ شدم
کوفه من، خسته و سَرگشته و بیمارِ شدم
من گرفتار دراین کوچه اغیارشدم
لَعنتُ اللّه به این مردم بی عهد و وفا
برعبیدالله وبرمردم، آن دوران ها
دگر آرام گرفته خنجرکوفه حسین
رنگِ اِحرام گرفته خنجرکوفه حسین
زِ سرم کام گرفته خنجرکوفه حسین
ختمِ انعام گرفته خنجرکوفه حسین
خنجراز راه رسید و به سَرَم تیغ نشست..
استخوان بدنم ازاثر ضربه شکست
باز هم رو به توام ، گریه کنان... بی تابم
کوفه ، ای یارمیا ، برتو حسین بیتابم
مردم کوفه حسین عهد و وفابشکستند
منتظرمانده ی مرگم، در شب مهتابم
آه دارم روی لب ،ذِکرِ ”حسین جان” گویم
خجلم ازتوحسین، سیه اگرشد رویم
دل چو ، مشغولِ توسل به محمد» شد و بعد...
اشک ، بینِ دیده و چَشمِ تَرَم سَد شد و بعد...
ابن مرجانه سرم کردجدا ،ردشد وبعد
سرم افتاد زتن وای حسین بد شد و بعد...
السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرت
میکند مردم این شهرتورا دَر به دَرتَ
اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میشد
بین هرگریه ی چنین ، طرحِ معمّا میشد
زیرِ لب بودمیا "کوفه " چه نجوا میشد...
سرمن به نیزه ها خوب تماشا میشد
چکنم وای که نام توحسین روی لب است
دل من مضطرب از آمدورفت زینب است
دم آخرشده و ، لحظه ی دیدار رسید
وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید
راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید
یاحسین کوفه میا، آخر دیدار رسید
ابن مرجانه مراکشت وچو گل پژمردم
آخرین لحظه به لب نام قشنگت بردمِ
زیرتیغ ونیزه ها ، مرثیه خوانی میکرد
دیده اش از دلِ او خانه تکانی میکرد
ِاینچنین بودکمی یادِ جوانی میکرد
همه را بودکه با ناله روانی میکرد
یاحسین گفت به لب ، خواست که آرام شود
مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود...
شده پرتاب تنش تا جگرش تیر کشید
صورتِش خورد زمین ، ناله ی تصویر کشید...
رفتنش دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید
اوشهادت نامه همه بار به تعبیر کشید
زیرِ لب گفت: «حسین کوفه پرازنامردیست
غیرمن کسی حسین ،بفکر اولادتونیست
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
ورودی مسلم به کوفه-5شوال
میان کوفه مسلم بي قراری
به آغوش کسی جایی نداری
شده آواره در هرکوی وبرزن
به دامانت هزاران گريه داري
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
ورودمسلم به کوفه-5شوال
درکوفه غم اشـاره هـا می بینی
مرگ همه ی ستـاره هـا می بینی
ازکوفه مخواه عهدو وفایی ، زیرا
وا کـردن گـوشواره ها می بینی
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#3شوال -بدرک واصل شدن متوکل عباسی
اوخبیث همه دنیاست ،براو لعن خدا
بغض او درون دلهاست، براو لعن خدا
متوکل بودو سخت عقوبت میکرد
خون جگر زلعنت ماست، براو لعن خدا
نام حیدر به بدی برد وجسارت میکرد
هیزم جهنمی هاست، براو لعن خدا
بارهاکردجسارت به سره قبرحسین
به زیارت سرجداهاست براو لعن خدا
زایران پسرفاطمه رامیکشت او
پسر فاطمه تنهاست براو لعن خدا
آری کشتاربه هفتادهزارزایرشد
اینچنین چهره هویداست براو لعن خدا
عاقبت کشته بدست پسره صالحه شد
اوشقی همه دنیاست براو لعن خدا
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
🌸🌸🌸
ورودمسلم به کوفه-5شوال
درکوفه غم اشـاره هـا می بینی
مرگ همه ی ستـاره هـا می بینی
ازکوفه مخواه عهدو وفایی ، زیرا
وا کـردن گـوشواره ها می بینی
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#ورودمسلم به کوفه-
#دورهء_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
✅
چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند
قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند
بوده ای نقشی تو بر انگشتر دست حسین
ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند
ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول
مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند
نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست
عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند
تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین
کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند
اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا
پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند
هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت
ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند
ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید
اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند
بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت
بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند
اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی
مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
5شوال-سالروز ورود مسلم به کوفه
ابن العقیل بودودلیری سواره بود
مردی که در سپهر شجاعت ستاره بود
درکوفه او اجازه جنگ آوری نداشت
آماده باش، منتظر یک اشاره بود
آمدبه کوفه تاکه بگیردوفا وعهد
از این که مانده بود دلش پرشراره بود
هجده هزارنامه زمردم روانه کرد
در جستجوی یافتن راه چاره بود
آمدحسین تاکه به عهدش وفا کند
در حلقه محاصره صدها سواره بود
مسلم اسیرمردم وقومی که بیوفاست
دیدی که زخم هاش فزون از شماره بود
کوفه میا که شد سرمسلم جدازتن
برخاک کوچه پیکر مسلم ستاره بود
کوفیه میا که دست به دستان تیغ بود
آقا سه شعبه در پی ذبحی دوباره بود
شرمنده ام که نوشتم حسین بیا
آقامیاکه پیکر من پاره پاره بود
کوفه میا که غارت خیمه کند عدو
دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود
-آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
ورودی مسلم به کوفه-5شوال
میان کوفه مسلم بي قراری
به آغوش کسی جایی نداری
شده آواره در هرکوی وبرزن
به دامانت هزاران گريه داري
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#ورودمسلم به کوفه-5شوال
#دورهء_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
✅
آمدم کوفه ولی، بی توگرفتارِ شدم
بی تومن ساکن این دیارِ خونبارِ شدم
کوفه من، خسته و سَرگشته و بیمارِ شدم
من گرفتار دراین کوچه اغیارشدم
لَعنتُ اللّه به این مردم بی عهد و وفا
برعبیدالله وبرمردم، آن دوران ها
دگر آرام گرفته خنجرکوفه حسین
رنگِ اِحرام گرفته خنجرکوفه حسین
زِ سرم کام گرفته خنجرکوفه حسین
ختمِ انعام گرفته خنجرکوفه حسین
خنجراز راه رسید و به سَرَم تیغ نشست..
استخوان بدنم ازاثر ضربه شکست
باز هم رو به توام ، گریه کنان... بی تابم
کوفه ، ای یارمیا ، برتو حسین بیتابم
مردم کوفه حسین عهد و وفابشکستند
منتظرمانده ی مرگم، در شب مهتابم
آه دارم روی لب ،ذِکرِ ”حسین جان” گویم
خجلم ازتوحسین، سیه اگرشد رویم
دل چو ، مشغولِ توسل به محمد» شد و بعد...
اشک ، بینِ دیده و چَشمِ تَرَم سَد شد و بعد...
ابن مرجانه سرم کردجدا ،ردشد وبعد
سرم افتاد زتن وای حسین بد شد و بعد...
السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرت
میکند مردم این شهرتورا دَر به دَرتَ
اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میشد
بین هرگریه ی چنین ، طرحِ معمّا میشد
زیرِ لب بودمیا "کوفه " چه نجوا میشد...
سرمن به نیزه ها خوب تماشا میشد
چکنم وای که نام توحسین روی لب است
دل من مضطرب از آمدورفت زینب است
دم آخرشده و ، لحظه ی دیدار رسید
وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید
راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید
یاحسین کوفه میا، آخر دیدار رسید
ابن مرجانه مراکشت وچو گل پژمردم
آخرین لحظه به لب نام قشنگت بردمِ
زیرتیغ ونیزه ها ، مرثیه خوانی میکرد
دیده اش از دلِ او خانه تکانی میکرد
ِاینچنین بودکمی یادِ جوانی میکرد
همه را بودکه با ناله روانی میکرد
یاحسین گفت به لب ، خواست که آرام شود
مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود...
شده پرتاب تنش تا جگرش تیر کشید
صورتِش خورد زمین ، ناله ی تصویر کشید...
رفتنش دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید
اوشهادت نامه همه بار به تعبیر کشید
زیرِ لب گفت: «حسین کوفه پرازنامردیست
غیرمن کسی حسین ،بفکر اولادتونیست
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#ورودمسلم به کوفه-
#دورهء_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
✅
چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند
قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند
بوده ای نقشی تو بر انگشتر دست حسین
ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند
ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول
مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند
نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست
عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند
تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین
کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند
اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا
پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند
هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت
ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند
ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید
اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند
بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت
بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند
اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی
مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#ورودمسلم به کوفه-
#دورهء_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
✅
چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند
قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند
بوده ای نقشی تو بر انگشتر دست حسین
ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند
ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول
مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند
نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست
عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند
تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین
کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند
اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا
پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند
هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت
ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند
ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید
اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند
بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت
بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند
اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی
مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#ورودمسلم به کوفه-5شوال
#دورهء_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
✅
آمدم کوفه ولی، بی توگرفتارِ شدم
بی تومن ساکن این دیارِ خونبارِ شدم
کوفه من، خسته و سَرگشته و بیمارِ شدم
من گرفتار دراین کوچه اغیارشدم
لَعنتُ اللّه به این مردم بی عهد و وفا
برعبیدالله وبرمردم، آن دوران ها
دگر آرام گرفته خنجرکوفه حسین
رنگِ اِحرام گرفته خنجرکوفه حسین
زِ سرم کام گرفته خنجرکوفه حسین
ختمِ انعام گرفته خنجرکوفه حسین
خنجراز راه رسید و به سَرَم تیغ نشست..
استخوان بدنم ازاثر ضربه شکست
باز هم رو به توام ، گریه کنان... بی تابم
کوفه ، ای یارمیا ، برتو حسین بیتابم
مردم کوفه حسین عهد و وفابشکستند
منتظرمانده ی مرگم، در شب مهتابم
آه دارم روی لب ،ذِکرِ ”حسین جان” گویم
خجلم ازتوحسین، سیه اگرشد رویم
دل چو ، مشغولِ توسل به محمد» شد و بعد...
اشک ، بینِ دیده و چَشمِ تَرَم سَد شد و بعد...
ابن مرجانه سرم کردجدا ،ردشد وبعد
سرم افتاد زتن وای حسین بد شد و بعد...
السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرت
میکند مردم این شهرتورا دَر به دَرتَ
اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میشد
بین هرگریه ی چنین ، طرحِ معمّا میشد
زیرِ لب بودمیا "کوفه " چه نجوا میشد...
سرمن به نیزه ها خوب تماشا میشد
چکنم وای که نام توحسین روی لب است
دل من مضطرب از آمدورفت زینب است
دم آخرشده و ، لحظه ی دیدار رسید
وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید
راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید
یاحسین کوفه میا، آخر دیدار رسید
ابن مرجانه مراکشت وچو گل پژمردم
آخرین لحظه به لب نام قشنگت بردمِ
زیرتیغ ونیزه ها ، مرثیه خوانی میکرد
دیده اش از دلِ او خانه تکانی میکرد
ِاینچنین بودکمی یادِ جوانی میکرد
همه را بودکه با ناله روانی میکرد
یاحسین گفت به لب ، خواست که آرام شود
مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود...
شده پرتاب تنش تا جگرش تیر کشید
صورتِش خورد زمین ، ناله ی تصویر کشید...
رفتنش دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید
اوشهادت نامه همه بار به تعبیر کشید
زیرِ لب گفت: «حسین کوفه پرازنامردیست
غیرمن کسی حسین ،بفکر اولادتونیست
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
بسم الله الرحمن الرحیم
#شعر_کوردی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#حضرت_مسلم #عرفه
عهدوپیمان شکنه، کوفی بیمار حسین
له اشاره و تو اوشم له سر دار، حسین
بین هرکوچه کتام دست له بان دست، که م
وتمه کوفه توبایدن یارودلدار حسین
دست ای کوفی بی دین وخدا سنگینه
که بودن چاو سکینه وخدا تار، حسین
اکبرواصغره خود نار له دشت کربلا
بیده آشفته بدن، یکصد و ده بار، حسین
حرف سر بسته حسین گرده تو، دیرید مسلم
که بیدن بین دو صد خار گرفتار، حسین
قسمه دالگه دربین در و دیوارت
تیزی نیزهی کوفه جوره مسمار، حسین
بیم دیرم که کسی چنگ بکیشه له سرت
ناو له کوفه بو سرت و کف اغیار، حسین
وای اگه محرم تو له ملا عام بچو
زینبد بوده اسیر وسره بازار، حسین
تا که غرقاب له خوین گوش سه ساله ی تو،نیه
عزم کوفه تو نکه ،ای گل بیخار ، حسین
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#ذی_الحجه #نوحه_مسلمیه
#مسلمیه #ایام_مسلمیه
#سینه_زنی_حضرت_مسلم
#نوحه_ایام_مسلمیه #نوحه_حضرت_مسلم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#حضرت_مسلم #عرفه
#شعر_کوردی
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@majnon1396
#تخریب بقیع - مناجات
نوای ناله خدایا رسدزکنج بقیع
صدای غربت مولا رسدزکنج بقیع
قبور اطهر آل علی شده ویران
صدای گریه زهرا رسدزکنج بقیع
هنوز در همه عالم نوای غربت دوست
نگرکه بی کس و تنها رسدزکنج بقیع
نبوده در همه عالم کسی چو وهابی
صدای ناله مولا رسدزکنج بقیع
رسد زقبرحسن این نوابه هر عالم
غریبی اش زچه معنا رسدزکنج بقیع
ببین صدای فغان از بقیع به گوش آید
نوای دلبرصحرا رسدزکنج بقیع
هنوز می رسد آوای دلربای کسی
نوا زفتنه ی اعدا رسدزکنج بقیع
هنوز اشک دودیده زدیده ها جاریست
نوای مادر سقا رسدزکنج بقیع
هنوز حضرت سجاد وباقر وصادق
نوای غربت آنها رسدزکنج بقیع
هنوز ناله "مجنون" رسد به آل الله
نوای مهدی زهرا رسدزکنج بقیع
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#تخریب قبوربقیع
@majnon1396