eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
13 ذی الحجّه ـشقّ القَمَر در شب 14 ذی الحجّه واقعه ی شقُّ القَمَر به اعجاز پیامبر صلّی الله علیه و آله درمکّه رخ داد. (1) بعضی این واقعه را در شب 18 این ماه گفته اند. (2) قریش از آن حضرت معجزه طلب کردند، و حضرت با انگشت اشاره به ماه کرد، و به قدرت الهی دو نیم شد و باز به هم پیوست و آیه نازل شد : اقتَرَبَتِ السّاعَةُ وَ انشَقَّ القَمَرُ. (3) ابو جهل گفت : «این سحر است ! بفرستید از شهرهای دیگر هم بپرسند که آیا آن ها هم دیدند که ماه دو نیم شد. چون از اهل شهرهای دیگر پرسیدند آن ها نیز خبر دادند که نیمی از ماه پشت خانه ی کعبه و نیمی بر کوه ابو قبیس افتاد. (4) 📚 منابع : 1. بحار الأنوار : ج 17، ص 352. فیض العلام : ص 120. 2. وقائع الشهور : ص 231. 3. سوره ی قَمَر : آیه ی 1. 4. حقّ الیقین : ص 28. و ... .
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # علی مستم ازآن می وباده ات تلو میخورم تا سرِ جاده‌ات هوای رخت بر سرم زد ربود دلم را سرِ زُلف اُفتاده‌ات علی را به میخانه دیدن خوش است نشینم براین سفره‌ی ساده‌ات میانِ حسینی وهم مجتبی که تا دل بری از دو دلداده‌ات حسین گفت تاج سرمن علیست حسن گفت پدر از برایم ولیست علی جام توبابلا یت خوش است نوای دلم درهوایت خوش است علی جلوه ‌کردی برایم خودت همان گیسوی بس رهایت خوش است  بنا این نبود ه نباشی علی توباشی وذکرونوایت خوش است علمدار محوِ تو می‌شد فقط که آن ضربه های دوتا یت خوش است زمان می‌شود خاک طوفان زده گمانم که حیدر به میدان زده توحجی به حجِ خدا رفته ای به دنبال جامانده‌ها رفته ای علی کعبه‌ای مکه‌ای زَمزمی به قصدزیارت کجا رفته ای به دوشت علی بارِشان می‌کشی شبیهِ شبِ مصطفی رفته ای به دوشت تو خرماونان برده ای کنارِ فقیر و گدا رفته ای علی جان به بیتت حرامی نشست** سر خوان لطفت جذامی نشست علی بردیم تا ملاقات رب شدم مست توبا مناجات رب به مسجد به کعبه به دِیر وکنشت ببر تا تماشایِ میقاتِ رب دمی فارغ از قیل و قالم نما مرا پُر کن از نورِ اوقات رب به نهج البلاغه به درکَت رِسَم لبم آشنا کن به سوقات رب به جان خودت سر به راهم نما به جان حسینت نگاهم نما علی هستی وتو نعیمی نعیم برایم توهستی وبودی عظیم توسلطانی وبر دل من کبیر توهستی تویی جلوه ای بس عظیم به محشرتورا دارم ای مقتدا تَرَحَّم علی عبدک یا رحیم وَ غَفِّر ذنوبی و سَتِّر عیوب وَ حَقِّق رجایی اَلا یا‌کریم شدم بر حسین و حسن منتصب حسن زاده گشتم ، حسینی نصب ،،،، دلم در هوای غدیرت خوش است وجودم بپای غدیرت خوش است خدا خودشده عاشق بنده اش به یا مرتضای غدیرت خوش است ستونهای این آسمان یاعلی زِ گلدسته‌های غدیرت خوش است خدا خواست دنیا بهشتش شود که خاک سرای غدیرت خوش است مرا مست ودیوانه کردی علی به یومن غدیریت توگشتی ولی شهنشاه ایرانیم حیدراست دلالت به مهمانیم حیدراست تو زیباترین جلوه‌های خدا مناجات شب خوانیم حیدراست گرفته است بوی تو این سرزمین دلیل مسلمانیم حیدراست  اگر خاک ما خاک عشق علی است شب اوج عرفانیم حیدراست به بزمم صفا یی دگر داده ای توخودساقی این می وباده ای زمان پُر شد از عطر گلخانه‌ات که بوی علی می‌دهد خانه‌ات علی هستی و همسرت فاطمه* کَرَم در کرم داشت کاشانه‌ات رسیدم به بزم توشاه نجف نگاهم به فیض کریمانه‌ات ببین نسل معصوم ما می‌رسند به بیتِت علی، بیت فرزانه‌ات به (مجنون) نظرکن شده سربِزیر امیری علی فنعم الامیر ✅ وسخنرانان
‍ به به ذکر فضایلی ناب از مولای دوعالم آقا امیرالمومنین حیدر کرار علیه السّلام پدر شیعیان یا ابوتراب ادرکنی درباره تفسیر حدیث آیه السابقین مولانا امام محمد باقر علیه السّلام فرمودند که امیرالمومنین علی علیه‌السّلام  فرمودند: همانا برای من است حمله بعد از حمله ای، و رجعت بعد از رجعتی، من دارای رجعتهای پی در پی هستم،  من دارای صولت و نقمت دولتهای عجیب هستم من همتا و حریف شجاعان هستم من بنده خدا و برادر رسول اویم  من امین خدا و ذخیره و گنجینه اسرار اویم من حجاب و وجه خدا و راه مستقیم و میزان الهی هستم.  من متصل و چسبیده به سوی خدایم من همان کلمه خدایم که به وسیله او پراکندگی ها را جمع میکند و جمع دشمنان را پراکنده مینماید  من اسماء الحسنی هستم من امثال العلیا و آیات کبرایم من صاحب اختیار بهشت و جهنم میباشم من بهشتیان را در بهشت ساکن میکنم جهنمیان را به دوزخ میفرستم.  تزویج بهشتیان وتعذیب جهنمیان به عهده من است همه خلق به سوی من خواهند آمد؛چون بعد از قضای پروردگار، محل رجوع همه چیز هستم و حساب همه مردم با من است.  آن که دارای بخشش های زیاد است منم  مؤذن بر اعراف من هستم خورشید تابنده و فروزنده منم  آن دابة الأرض و جنباننده زمین منم من تقسیم کننده بهشت و جهنم منم، خازن و نگهبان بهشت و صاحب اعراف منم. من امیرالمومنین و پیشوای پرهیزکاران هستم من آیت سبقت گرفتگان به اسلام و زبان گویندگان هستم من بهترین جانشینان و وارث پیامبران هستم من خلیفه خدای جهانیان و راه مستقیم و خیمه گاه اویم  من حجت خدا بر اهل آسمانها و زمینیان، و هرآنچه در آنها و بین آنهاست میباشم من همان کسی هستم که خدا به وسیله او بر شما در ابتدای خلقت احتجاج میکند و من گواه روز قیامت هستم. من همانم که به همه مرگ و میرها و بلایا و قضایا و فصل الخطاب و نسبها آگاهی دارم  آیات و نشانه های پیامبران مستخفین  من صاحب عصا و دارنده علامت می باشم من همانم که ابر و رعد و برق و تاریکی و روشنایی و باد و کوهها و دریاها و ستارگان و خورشید و ماه در تسخیر من است. (یعنی ولایت تکوینی بر همه عالم دارم) من همتا و حریف شجاعان میباشم.  منم فاروق امت ( جداکننده حق از باطل و جدا کننده خوب از بد) منم هادی، منم که شماره هر چیزی را به علم الهی می دانم همان علمی که خدا در من نهاده و با همان سرّی که خدا آن را به محّمد صلی االله علیه وآله و سلم سپرد و پیامبر اکرم نیز آن را در اختیار من گذاشت. منم آنکس که خدای تعالی اسم و کلمه وحکمت و علم و فهم خود را به من بخشید.  ای مردم! از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست بدهید. بحارالانوار ج ۵۳ ص ۴۶ در جنگ اُحد، وقتی کار بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله سخت شد، این جملات بر ایشان ندا شد: نادِ عَلیاً مَُظهَِرَالعَجائِب تجِدهُ عَوَناً لَکَ فِی النَوّائِب کلَّ هَمٍ وَغَمًّ سَیَنجَلی بوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا عَلِیُ صدا بزن "علی‌" را که مظهر عجایب‌ و یار و یاور تو در شدائد است ،همه‌ی غمها و غصه ها برطرف می‌شوند… بواسطه‌ ولایت تو یا علی علیه‌السّلام بحارالانوار ج ۲۰ ص۷۳ امالی شیخ طوسی حدیث ۲۳۲ 📗ح.م📗
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) جیره خوار شاه جانان حیدرم عاشق رخساره ی آن حیدرم قیمتی شد هر که شدریزه خورش باده خوار ،آستان حیدرم باورم را با تو می سنجم علی عبدآن معیارِ ایمان حیدرم گریه بر هر درد بی درمان دواست گریه کن،ازبهرجانان حیدرم آن مسیری را که فرجامش خوش است مست آن سلطان خوبان حیدرم ای مریضِ لاعلاجِ نا امید من اسیر،ماه جانان حیدرم نیست دست این و آن،دیدار او سائلی سرخوش به خوان حیدرم 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) ======================
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) #غدیر بازتقدیرمرا ، اینگونه حق بر در نوشت.. ازازل نام علی برسینه ام داورنوشت در نجف تا گریه کردم شاه،تحویلم گرفت عاشقی را او برای این دو چشم تر نوشت بر سرایش خواستم قدری تماشایش کنم پیش این صاحب کرم ، باید طلاو زر نوشت اوخطاهای بدم دید وبه روی من نزد فال من را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت آمده بی آبرو ،بردرگهت باآبرو او بدی رادیداماصورت دیگر نوشت یک علی گفتم خدابخشید،کل سیئات بازتقدیرمرا با یاعلی از سر نوشت آخر خط جنون هستم،دراین وادی عشق بخت واقبال مرا از هرکسی بهتر نوشت کل دارایی من ،سرمایه ام عشق علیست عاقبت خیری من را حضرت مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم درسرای حیدرم دست سلطان نجف برسینه ام،نوکر نوشت سرخوشم ای دل، چه کیفی میکنم من با علی! باید از عشق علی،امروز تا محشر نوشت بارالها میشود ،یک باردیگر درنجف دست تقدیرمرا با یاعلی ،حیدر نوشت ** ای فدای اسم شیرینت امیرالمومنین حق به تقدیر دلم،با تیغ آن خنجر نوشت حیدری هستم من از روز نخستین تابه حال مزد ذکریاعلی راحق براین دفترنوشت کعبه ازیومن قدوم تو،ترک برداشته درمیان طالعم عشق تورا داورنوشت کیست این دست خدا،دست علی مرتضی نام (مجنون)راعلی،در دفتر قنبر نوشت 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) ======================
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # علی مستم ازآن می وباده ات تلو میخورم تا سرِ جاده‌ات هوای رخت بر سرم زد ربود دلم را سرِ زُلف اُفتاده‌ات علی را به میخانه دیدن خوش است نشینم براین سفره‌ی ساده‌ات میانِ حسینی وهم مجتبی که تا دل بری از دو دلداده‌ات حسین گفت تاج سرمن علیست حسن گفت پدر از برایم ولیست علی جام توبابلا یت خوش است نوای دلم درهوایت خوش است علی جلوه ‌کردی برایم خودت همان گیسوی بس رهایت خوش است  بنا این نبود ه نباشی علی توباشی وذکرونوایت خوش است علمدار محوِ تو می‌شد فقط که آن ضربه های دوتا یت خوش است زمان می‌شود خاک طوفان زده گمانم که حیدر به میدان زده توحجی به حجِ خدا رفته ای به دنبال جامانده‌ها رفته ای علی کعبه‌ای مکه‌ای زَمزمی به قصدزیارت کجا رفته ای به دوشت علی بارِشان می‌کشی شبیهِ شبِ مصطفی رفته ای به دوشت تو خرماونان برده ای کنارِ فقیر و گدا رفته ای علی جان به بیتت حرامی نشست** سر خوان لطفت جذامی نشست علی بردیم تا ملاقات رب شدم مست توبا مناجات رب به مسجد به کعبه به دِیر وکنشت ببر تا تماشایِ میقاتِ رب دمی فارغ از قیل و قالم نما مرا پُر کن از نورِ اوقات رب به نهج البلاغه به درکَت رِسَم لبم آشنا کن به سوقات رب به جان خودت سر به راهم نما به جان حسینت نگاهم نما علی هستی وتو نعیمی نعیم برایم توهستی وبودی عظیم توسلطانی وبر دل من کبیر توهستی تویی جلوه ای بس عظیم به محشرتورا دارم ای مقتدا تَرَحَّم علی عبدک یا رحیم وَ غَفِّر ذنوبی و سَتِّر عیوب وَ حَقِّق رجایی اَلا یا‌کریم شدم بر حسین و حسن منتصب حسن زاده گشتم ، حسینی نصب ،،،، دلم در هوای غدیرت خوش است وجودم بپای غدیرت خوش است خدا خودشده عاشق بنده اش به یا مرتضای غدیرت خوش است ستونهای این آسمان یاعلی زِ گلدسته‌های غدیرت خوش است خدا خواست دنیا بهشتش شود که خاک سرای غدیرت خوش است مرا مست ودیوانه کردی علی به یومن غدیریت توگشتی ولی شهنشاه ایرانیم حیدراست دلالت به مهمانیم حیدراست تو زیباترین جلوه‌های خدا مناجات شب خوانیم حیدراست گرفته است بوی تو این سرزمین دلیل مسلمانیم حیدراست  اگر خاک ما خاک عشق علی است شب اوج عرفانیم حیدراست به بزمم صفا یی دگر داده ای توخودساقی این می وباده ای زمان پُر شد از عطر گلخانه‌ات که بوی علی می‌دهد خانه‌ات علی هستی و همسرت فاطمه* کَرَم در کرم داشت کاشانه‌ات رسیدم به بزم توشاه نجف نگاهم به فیض کریمانه‌ات ببین نسل معصوم ما می‌رسند به بیتِت علی، بیت فرزانه‌ات به (مجنون) نظرکن شده سربِزیر امیری علی فنعم الامیر ✅ وسخنرانان
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # علی روزوشب برزبانم تویی علی پنج نوبت اذانم تویی علی خاکم و آسمانم تویی علی قبله‌ی آستانم تویی توآن دردِ عشقی و درمان علی همه گفت و گفتیم ای جان علی دلم آفریدی که حیران توست ببین دیده ی من که باران توست لبم جذبه دادی غزل خوان توست دل زار ه من فرش ایوان توست زدم نعره در زیرِ ایوا ن علی شدی جانِ من جانم ای جان علی علی جان دلم شعله‌ور کرده ای علی جان مرا در به در کرده ای به شوقت مراِ خونجگر کرده ای به عشقت برایم خطرکرده ای ندارم کسی من به قرآن علی خدا گفت و گفتیم ای جان علی تو باشی محمد محمد علیست وَ حَی و علی هم به اَبجَد علیست براتِ نجف لطفِ مشهد علیست ببین آرزویِ مجدد علیست غدیربهره توشدچراغان علی نبی گفت با تو که ای جان علی زالطاف حیدر مسلمان شدیم چنین ما سلیمان و سلمان  شدیم به روزه غدیره تودرمان شدیم زالطاف شاه نجف جان شدیم علی جان نوشتیم و جانان علی نبی گفت و گفتیم ای جان علی به اذنی به موسی عصایش بده به یوسف بیا وتوجایش بده به یحیی شبی تو عطایش بده به خاک است عیسی عبایش بده حرم شد قُرقُ از گدایان علی حرم پُر شد از ذکر ای جان علی به سوی نجف مادرم رفته بود به یادِ علی هر قدم رفته بود به صحن تو پُر آه و غم رفته بود به اشک وبه ناله حرم رفته بود مرانذرتو کرد گریان علی که قربان توجان جانان علی شها رود یا که کویرت منم جوانم ولی پیره پیرت منم به کنج حریم توگیرت منم ز نان پدر بوده سیرت منم تو آبی تو نانی تو سامان علی تویی برکتِ خانه ای جان علی علی توشبی عشق یادم بده اگر خواستم کم ، زیادم بده علی منصبِ خانه زادم بده به عشق نگاهت به بادم بده منم کاهِ ناچیز و طوفان علی مرا می‌کُشی آخر ای جان علی تصدق بده چونکه که چیزی خوش است بهاری پیِ برگ ریزی خوش است دعایی برای عزیزی خوش است شفایی برای مریضی خوش است ببین آمدم  زیر باران علی که هرشب بگویم تویی جان علی تو بی‌انتها‌... نقطه چین داده ای تو از پشتِ در بیش از این داده ای به سائل توملک زمین داده ای که حتی به قاتل نگین داده ای نگینت چه شد ای سلیمان علی به سائل تو دادی ، ای جان علی ✅ وسخنرانان
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # علی روزوشب برزبانم تویی علی پنج نوبت اذانم تویی علی خاکم و آسمانم تویی علی قبله‌ی آستانم تویی توآن دردِ عشقی و درمان علی همه گفت و گفتیم ای جان علی دلم آفریدی که حیران توست ببین دیده ی من که باران توست لبم جذبه دادی غزل خوان توست دل زار ه من فرش ایوان توست زدم نعره در زیرِ ایوا ن علی شدی جانِ من جانم ای جان علی علی جان دلم شعله‌ور کرده ای علی جان مرا در به در کرده ای به شوقت مراِ خونجگر کرده ای به عشقت برایم خطرکرده ای ندارم کسی من به قرآن علی خدا گفت و گفتیم ای جان علی تو باشی محمد محمد علیست وَ حَی و علی هم به اَبجَد علیست براتِ نجف لطفِ مشهد علیست ببین آرزویِ مجدد علیست غدیربهره توشدچراغان علی نبی گفت با تو که ای جان علی زالطاف حیدر مسلمان شدیم چنین ما سلیمان و سلمان  شدیم به روزه غدیره تودرمان شدیم زالطاف شاه نجف جان شدیم علی جان نوشتیم و جانان علی نبی گفت و گفتیم ای جان علی به اذنی به موسی عصایش بده به یوسف بیا وتوجایش بده به یحیی شبی تو عطایش بده به خاک است عیسی عبایش بده حرم شد قُرقُ از گدایان علی حرم پُر شد از ذکر ای جان علی به سوی نجف مادرم رفته بود به یادِ علی هر قدم رفته بود به صحن تو پُر آه و غم رفته بود به اشک وبه ناله حرم رفته بود مرانذرتو کرد گریان علی که قربان توجان جانان علی شها رود یا که کویرت منم جوانم ولی پیره پیرت منم به کنج حریم توگیرت منم ز نان پدر بوده سیرت منم تو آبی تو نانی تو سامان علی تویی برکتِ خانه ای جان علی علی توشبی عشق یادم بده اگر خواستم کم ، زیادم بده علی منصبِ خانه زادم بده به عشق نگاهت به بادم بده منم کاهِ ناچیز و طوفان علی مرا می‌کُشی آخر ای جان علی تصدق بده چونکه که چیزی خوش است بهاری پیِ برگ ریزی خوش است دعایی برای عزیزی خوش است شفایی برای مریضی خوش است ببین آمدم  زیر باران علی که هرشب بگویم تویی جان علی تو بی‌انتها‌... نقطه چین داده ای تو از پشتِ در بیش از این داده ای به سائل توملک زمین داده ای که حتی به قاتل نگین داده ای نگینت چه شد ای سلیمان علی به سائل تو دادی ، ای جان علی ✅ وسخنرانان
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # توکعبه ی عوالم بالاشدی علی توشُعله شُعله آتشِ دلهاشدی علی توعین ولام ویای خداتاشدی علی ماییم و هر نفس نفسِ ما شدی علی یک واژه است عزتِ دنیا علی علی آنچه به دل به سینه به سَر داشتم علیست ذکری که در تمامِ سحر داشتم علیست نامی که در گشودنِ در داشتم علیست عمرم علیست هرچه نظر داشتم علیست ای سر به پات رفته به مولا علی علی شکرخدا علی همه ما را خطاب کرد لطفش بلند باد که کارِ ثَواب کرد آنکس که بندگیِ علی انتخاب کرد او را نگاهِ فاطمه عالیجنات کرد گفتیم قبل حضرتِ زهرا علی علی آشفته مویم و تبِ طوفان من علیست کنعانم آرزوست سُلیمان من علیست دنیابه خود بدیده که جانا ن من علیست با خون رقم زنم شه و سلطان من علیست امشب بیا بزن رگِ ما را علی علی مرد است آنکه بر درِ میخانه می،خورد مست است آنکه تا تَهِ پیمانه می،خورد عشق است آن لبی که به جانانه می،خورد در پایِ عشق جز تو که مردانه می، خورد، آن کیست غیرِ حضرت مولاعلی علی حیدرتویی و با تو خبرها همه خوش است لبخند میزنی که نظرها همه خوش است اُفتادن به پیشِ تو سرها همه خوش است با تو طلوع شمس و قمر ها همه خوش است (مجنون) شدم برا ی تولیلا، علی علی ✅ وسخنرانان
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # شود آبِ دریا مرَّکب زوصفت زمین از غزلها لبالب زوصفت ادب پیشِ مدحت مودب زوصفت رسیده است جا پایِت امشب زوصفت که عالم بگوید که ای جان من تو که باب الحسین و که بابُ الحسن تو خدابا نبی رمز و رازش علی بود دعای نبی در نمازش علی بود نبی جبهه و جانمازش علی بود نبی گریه و رویِ بازش علی بود خدابا علی و پیمبر علی شد علی در علی در علی در علی شد شده زندگی مستِ اوقاتِ حیدر نگرجلوه‌های مناجاتِ حیدر دوباره زمانِ ملاقاتِ حیدر خدا ماتِ او شد علی ماتِ حیدر دلم بُرد و هربارگفتم علی جان صد و ده چنین بار گفتم علی جان علی بند آمد نفسها سخنها زتو بازمانده نظرها دهنها علی پس تمام است این در زدنها نیازی نداری به این آمدنها که میگویدامشب دلم یاعلی را ویابیندامشب جمال ولی را نگربین میدان علَم مست حیدر در این معرکه هر قدم مست حیدر شده بازتیغ دو دَم مست حیدر شده شادی وجمله غم مست حیدر فقط یال و کوپال دشمن بریزد خوشانام او بردل من بریزد علی بین میدان تو تصویر عشقی چنان ضربه‌هایی، تو تکثیر عشقی زمان فرارِ همه ،پیر عشقی به لشگر به خاکت  توشیر گیر عشقی پناه نبی دست آب آورِ توست دعاهایِ زهرا به پشتِ سرِ توست خدا این حرم را عجب دیدنی کرد ضریحت علی جان چه بوسیدنی کرد وَ عشق تو درد مرا گفتنی کرد دلم را به زلف تو پیوستنی کرد مرا دست خالی رهاکی کنی تو مرا دور از کربلا کی کنی تو تو نور قمرهستی ای مرتضا دعای سحرهستی ای مرتضا تو تنهاپدرهستی ای مرتضا یل پرخطرهستی ای مرتضی نبی بوسه زد روی بالت علی جان ملک بوسه زدروی خالتعلی جان نظر میخوری رویِ ماهت چه زیباست فدای تو اَبروی ماهت چه زیباست قسم برتوگیسوی ماهت چه زیباست یل ملک دل،موی ماهت چه زیباست  زمین خورده ام کن بلندم علی نما ای شها، سربلندم علی علی با غدیرش تفَئُل نموده ببین نقطه‌ی با تنزُّل نموده ببین اسمِ اعظم تغزل نموده دو عالم زیمنش چنین گُل نموده غدیراست و خلقت سراسر علی شد ولی و وصی محمد، علی شد ✅ وسخنرانان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
القاب امام علی (علیه السلام) القاب متعدد برای یک فرد، بیانگر زوایای وجودی و شخصیتی او است. یکی از شخصیت‌هایی که دارای لقب‌های متعدد است، امام علی (علیه السلام) است. این القاب به خاطر وجود با عظمت و نورانی و به جهت صفات و مکارم عالی انسانی آن حضرت به ایشان نسبت داده شده است. در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود: أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ، سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ، قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، دَامِغُ (قَامِع‏) الْمَارِقِینَ، صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ، الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ (الْأَعْظَم‏)، الْفَارُوقُ الْأَکْبَر (الْأَعْظَمُ)، قَسِیمُ الْجَنَّهِ وَ النَّارِ، الْوَصِیُّ، الْوَلِیُّ، الْخَلِیفَهُ، قَاضِی الدَّیْنِ، مُنْجِزُ الْوَعْدِ، الْمَحَجَّهُ الْکبْرَى، حَیْدَرَهُ الْوَرَى، صَاحِبُ اللِّوَاءِ، الذَّائِدُ عَنِ الْحَوْضِ، أَمِیرُ الْإِنْسِ وَ الْجَانِّ‏، مَارِدُ الْجَانِّ، الذَّابُّ عَنِ النِّسْوَانِ، الْأَنْزَعُ الْبَطِینُ، الْأَشْرَفُ الْمَکِین‏، کاشِفُ الْکرُوبِ، یَعْسُوبُ الدِّینِ،َ بَابُ حِطَّهٍ، بَابُ التَّقَادُمِ، حُجَّهُ الْخِصَامِ، صَاحِبُ الْعَصَا، فَاصِلُ الْفُضَلَاء، فَاصِلُ الْقَضَاءِ، سَفِینَهُ النَّجَاهِ، الْمَنْهَجُ الْوَاضِحُ، الْمَحَجَّهُ الْبَیْضَاءُ، قَصْدُ السَّبِیل‏، بَیضَهُ البَلَد، اسدُالله،  البُشری، الثَواب، الحافِظ لِحدودِ الله، الحَبل، السُنّه، الخَلیل، سیّدُ العرب، سیّدُ البَرَره، قاتِل الفَجَره، فارسُ العرب، کرّار غیر فرّار، فارسُ المسلمین‏، سَیف اللّه، قاتلُ الناکِثین و المارِقین و القاسِطین، مَولى کُلّ مؤمنٍ و مؤمنهٍ، الرَفیق، شیخُ المُهاجرین و الأنصار، مُفَرّج الکَرب، خیرُ الوَصیّین، خیرُ الأَوصیاءِ، سیّدُ المسلِمین، إمامُ المُتّقین، الوَزیر، مُنجزُ المَوعُود، بابُ مدینهِ العلم، بابُ دارِ الحِکمه، ولیّ اللّه، ذُو النّورَین،‏ السَعید، الصالِح، المُرتَضى، بحر العُداه، باب المَقام، دابّهُ الأرض، خاصِفُ النَّعل، سیّدُ النُجَباء، المَحَجّهُ البَیضاء، الحَسَنه، خیرُ البَریّه، حُجَّهُ اللّه، وجهُ اللّه، الذِکر، النَعمَه، الهادی، المُنادی، الصادق، العالِم، الشَهید، المُؤمِن، العابِد، الحامِد، الرّاکِع، السّاجِد، الحافِظُ لِحُدودِ اللّهِ، التَقیّ، النّاصِرُ لِدینِ اللّهِ، الشّاهِدُ لِرسُول اللّه (صلى اللّه علیه و آله)، الشّافِع، الصِّراطُ المُستَقیم، القائِد، الطَریقُ المُستَقیم و … ☘☘ح.م☘☘
🔴 عدالت علی (ع)، مرد مسیحی را مسلمان کرد   در زمان خلافت امام على (علیه السلام) در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندى در نزد یک مرد مسیحى پیدا شد. على (علیه‌السلام) او را به محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروخته‏‌ام و نه به کسى بخشیده‏‌ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته‏‌ام. قاضى به مسیحى گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مى‏‌گویى؟ او گفت: این زره مال خود من است و درعین‌حال گفته مقام خلافت را تکذیب نمى‏‌کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد). قاضى رو کرد به على (علیه‌السلام) و گفت: تو مدعى هستى و این شخص منکر است، علی‌هذا بر تو است که شاهد بر مدعاى خود بیاورى. على (علیه‌السلام) خندید و فرمود: قاضى راست مى‌‏گوید، اکنون مى‌‏بایست که من شاهد بیاورم، ولى من شاهد ندارم. قاضى روى این اصل که مدعى شاهد ندارد، به نفع مسیحى حکم کرد و او هم زره را برداشت و روان شد. مرد مسیحى که خود بهتر مى‏‌دانست که زره مال کیست، پس‌ازآنکه چند گامى پیمود وجدانش مرتعش شد و برگشت، گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست، از نوع حکومت انبیاست و اقرار کرد که زره از على (علیه‌السلام) است. طولى نکشید او را دیدند مسلمان شده و با شوق و ایمان در زیر پرچم على (علیه‌السلام) در جنگ نهروان مى‏‌جنگد. ➥مجنون کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدح امیرالمومنین(ع) مداح..حاج آرمین غلامی دوشنبه۱۷/بهمن۱۴۰۱/کرمانشاه هیبت منتظران امام زمان(عج)
⭕️ چهل پیشنهاد برای اینکه همه در تبلیغ شریک باشیم و چون فردایی شرمنده آقایمان نباشیم 1- یک دانش آموز می تواند با توزیع یک پاکت شکلات مبلّغ غدیر باشد. 2- یک دانش آموز می تواند با تزئین کلاس مدرسه اش مبلّغ غدیر باشد. 3- یک راننده تاکسی می تواند با پذیرایی شکلات در ماشینش مبلّغ غدیر باشد. 4- یک مادر بزرگ می تواند با گفتن قصه های غدیری برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد. 5- یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر مبلّغ غدیر باشد. 6- یک نمازگزار مسجد می تواند با پذیرایی از نمازگزاران مبلّغ غدیر باشد. 7- یک مادر می تواند با آماده کردن بهترین لباس های فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد. 8- یک مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد. 9- یک مادر می تواند با پخش سرودهای شاد در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 10- یک مادر می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسبت غدیر مبلّغ غدیر باشد. 11- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش مبلّغ غدیر باشد. 12- یک پدر بزرگ می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد. 13- یک مادربزرگ می تواند با دادن نذری در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 14- یک کاسب می تواند با تخفیف ویژه در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 15- یک دانشجو می تواند با هدیه کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به اساتید و دوستان و نزدیکانش مبلّغ غدیر باشد. 16- یک معلم می تواند با برگزاری مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش مبلّغ غدیر باشد. 17- یک مدیرِ مدرسه می تواند با مسابقه تزئینات بین کلاس ها مبلّغ غدیر باشد. 18- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. 19- یک دانش آموز می تواند با تهیه روزنامه دیواری با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 20- یک دانش آموزمی تواند با آماده کردن دکلمه و قرائت در مجالس مبلّغ غدیر باشد. 21- یک استادِ دانشگاه می تواند با اختصاص دادن بخشی از کلاسش به غدیر مبلّغ غدیر باشد. 22- یک هیأت می تواند با برگزاری مراسم جشن با شکوه مبلّغ غدیر باشد. 23- یک هیأت می تواند با دیدار از سالمندان و اهداء هدیه مبلّغ غدیر باشد. 24- یک هیأت می تواند با ایجاد ایستگاه صلواتی مبلّغ غدیر باشد. 25- یک خانواده می تواند با دیدار از اقوام و سادات مبلّغ غدیر باشد. 26- یک پدر می تواند با خرید لباسِ نو برای خانواده اش مبلّغ غدیر باشد. 27- یک دانش آموز می تواند با اجرای مصاحبه با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 28- یک فرد می تواند با عیدی روز غدیر به رفتگر محله اش مبلّغ غدیر باشد. 29- یک فرد می تواند با دادن هدیه به همسایگان محله اش مبلّغ غدیر باشد. 30- یک فرد می تواند با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه ها مبلغ غدیر باشد. 31- یک فرد می تواند با تزئین ماشینِ خود در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 32- یک فرد می تواند با تزئین درب منزل یا آپارتمان خود مبلّغ غدیر باشد. 33- یک فرد می تواند با دیدار از بیماران در بیمارستان در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد. 34- یک فرد می تواند با ترویج آداب غدیر مبلّغ غدیر باشد. 35- یک فرد می تواند تهیه و گردآوری جدول با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد. 36- یک فرد می تواند با طراحی کارت پستال با موضوع غدیر و پیام آن مبلّغ غدیر باشد. 37- یک فرد می تواند با ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام مبلّغ غدیر باشد. 38- یک مادر می تواند با پخش سرودهای غدیری در منزل مبلّغ غدیر باشد. 39- یک فرد می تواند با یک لبخند و شادباش غدیر مبلّغ غدیر باشد. 40- یک فرد می تواند با خواندن خطبه برادری میان دوستانش مبلّغ غدیر باشد. … و کارهای فراوان دیگر ✅مبلغ غدیر باشیم
💠 تعصّبْ 🔸 تعصّبْ پرده ضخیمِ حقیقت پوشی است که چاره ای نتوان برای آن اندیشید. کسانی که با تفسیر کلمه «مولا» به «دوست» می گویند: نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیش از صد هزار نفر را سه روز در گرمای آزار دهنده حجاز کنار نگه داشت و آن ها را واداشت که دست دوستی به سوی علی (علیه السلام) دراز کنند و با او پیمان ببندند که پیوسته دوست او باشند و...! به راحتی می توانند در دلالت و امثال آن خدشه کنند و با اِبداع احتمال، حق جویان را به کژراهه بکشانند. کرمانشاهی 📚 ادب فنای مقربان، ج5، ص193 🌐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا