#متن روضه امام_صادق_ع_شهادت 🤞
#مداح..حاج آرمین غلامی
حتی قلم ز شرح چنین غصه قاصر است
قبر امام، تولیتش دست کافر است
حین قدم زدن به امامت سلام کن
کمتر بایست! زائر این خاک عابر است
ما شیعهی حلاوت یک قال صادقیم
نَقل حدیث اوست که نُقل منابر است
شیخ الائمه، عالم آل محمد اوست
یعنی یمی که یک نم از آن، علم جابر است
فرموده حضرتش که "نوحوا علی الحسین"
بانی گریه اوست اگر روضه دایر است
در شیوهی جسارت ابن ربیعها
نسل علی و فاطمهبودن مؤثر است
بانوی پا به ماه ندارد به خانهاش
حداقل از این جهت آسوده خاطر است
هرجا دری یا جگری سوخت شک نکن
آتشبیارِ شهر مدینه مقصّر است...
*شبونه اومدن دَرِ خونه ی امام صادق،بازم به یه خونه تو مدینه هجوم آوردن...اون نانجیب خودش میگه: وارد خونه ی جعفر بن محمد شدیم...
یه آقایِ شصت و پنج ساله رو با چه وضعی از خونه بیرون کشیدن،بی احترامی کردن،بی ادبی کردن،نذاشتن عبا به تن کنه،نذاشتن مولای ما عمامه به سر بذاره...*
میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد
میان لشکراعدا کسی زمین میخورد
صدای پای سپاهی رسیده دراینجا
میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد
به نیمه های شب آید صدای واویلا
به کوچه بی کس و تنها .کسی زمین میخورد
به یاری گل خیرالنسا نیامدکس
میان کوچه ی غمها .کسی زمین میخورد
چه شد که ناله کشید از جگر مولا
میان هجره خدایا.کسی زمین میخورد
هنوز اهل وعیالش به خانه می نالد
میان مجلس اعدا .کسی زمین میخورد
رسیده ناله "مجنون" به گوش عالمیان
کنارمقتل مولا.کسی زمین میخورد
*امشب مدینه خبری نیست،گریه کُنی نیست،خادمی نیست،زائری نیست...*
ی امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات
بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
حرف این مردم چرا با زبانِ آتش است
*خبر دارید با نه؟ دَرِ خونه ی امام صادق رو هم آتیش زدن...مرحوم کُلِینی در کافی روایت کرده،"فـَأَخـَذَتِ النَّارُ فـِی الْبـَابِ وَ الدِّهـْلِيـز" آستانه ی خانه آتش گرفت،شراره های آتش به آسمون می رفت" فـَخـَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَتَخَطَّی النَّارَ وَ يَمْشِی فِيهَا" آقا از خونه خارج شدند،روی آتیش قدم می گذاشت،از بین آتیش عبور می کرد،همین طور که می بردنش صدا می زد:" أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَی أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ" من پسر ریشه های زمینم،من پسر همون آقایی ام که آتش نمرود براش سرد و سلامت شد،منم به اذن خدا نمیسوزم....اما تقدیر برای مادرش فاطمه چیز دیگری رقم زد....*
همچون خلیل دروسط شعله ها نشست
درپشت در غرور گل فاطمه شکست
حال و هوای خانه پر از آتش است ودود
ازتازیانه هاشده جسم شماکبود
*دلت کجا رفت؟دلِ امام صادق کجا رفت موقعی که از روی آتیش راه می رفت؟دلِ امام صادق بین در و دیوار بود،از بین آتیش خونه ی خودش،رفت کنارِ آتیش خونه ی باباش علی...مادرش رو می دید،چه صحنه ای رو دید؟" فَجَمَعوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلَي بابِنا" خود بی بی فمود: دَرِ خونه ی ما هیزم خشک آوردن" حَطَبَ الجَزلَ" یعنی اون هیزمی که زود آتیش میگره..." واتوا بالنار ليحرقوه و يحرقونا " بی بی فرمود:آتیش آوردن که هم خونه رو به آتیش بکشن و هم اهل خونه رو بسوزونند...
اما این پسر با مادر یه فرق های دیگه ای هم داره،مادرش بین شعله ها گیر افتاد،وقتی دَرِ خونه ی امام صادق رو آتیش زدن،دیگه کسی با لگد به در نزد،همسرش جلو در نیومد،کسی با صورت به زمین نخورد...*
آقا تو رابه کوچه کشیدن شنیده ام
باتازیان سوی تو دویدن شنیده ام
گویندآتش از دراین خانه شعله زد
ازتازیانه پیکرتومیکشیده درد
*آقا رو بدون عبا و عمامه بردند،دستاش رو بستن تو کوچه ها می کشیدن،مرکب از جلو می رفت،این پیرمرد دنبال مرکب می دوید،من نمی دونم چرا مدینه اینجوریه،چرا هرجا خونه ای رو آتیش میزنن،هر جا یکی وسط آتیش می مونه،یکی رو دست بسته می برن؟...آقا جان هر چی هم که شد،دیگه همسرت رو جلوت نزدن،تازیانه نزدن،با غلاف شمشیر نزدن،دیگه همسرت خادمه ی خودش رو صدا نزد،دیگه همسرت دنبالت نمی دوید...دنبال حیدر می دوید...از سینه اش خون می چکید...*
همچون اسیردروسط کوچه باطناب
جسمت کشیده میشودای ابن بوتراب
حالات توشبیه اسیران عالم است
اینجابپای روضه ی توبزم ماتم است
درراه کوچه غارت انگشتری نبود
آتش دگر فتاده سره معجری نبود
*اینجا امام صادق رو توی کوچه ها بردند به اون وضعیت،خیلی ایستاده بودن نگاه می کردند،چرخ روزگار چرخید،یه روزی هم یادش می اومد که بچه های امام حسین رو توی کوچه های شام می چرخوندند...یه عده شادی می کردند،یه عده هلهله می کردند...*
#روضه ونوحه حضرت صادق(ع)
#کرمانشاه
#عصرشنبه۱۵/ردیبهشت۱۴۰۳
#حسینیه شاملو
#مداح.حاج _آرمین_ غلامی👇
👆👆👆متن روضه و توسل جانسوز _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ حاج آرمین غلامی⚜️🔸⚜️
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
❗️❗️:
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
درمیان هیزم و دود پرم مى سوزد
وسط شعله ی آتش، جگرم مى سوزد
نیمه شب إمده بودند برای غارت
خانه با این همه دود در نظرم می سوزد
شدتدایی غم زهرا وسط این کوچه
بین دیوار ودر خانه سرم می سوزد
بی عبا.پای پیاده تن من رامکشید
این خبر را به پیمبر ببرم می سوزد
همه ی زندگیم خرج در اسلام شده
سره بخشندگی ام دست کرم می سوزد
بخدا ابن ربیع شرم نکردازمنه پیر
سرم آن لحظه که درپشت درم-می سوزد
شعله آن قدر زیاد ست تنم سوخت دگر
از نفس های پر ازآه پرم می سوزد
***
؛ کربلا وقت غروب است که زینب بیند
بین دود وشعله ها اهل حرم می سوزد
_
✧✾═════✾🔶✾════✧
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
*منصور دوانقی ملعون سه بار شمشیر تا نیمه از غلاف بیرون کشید ، آخرین بار غلاف کرد ، غلط کار شد گفت : منو ببخش اشتباه کردم ؛ چی دیده مگه ، ازش پرسیدن گفت : هر موقع اومدم شمشیر بکشم دیدم رسول خدا پشت سر جعفر بن محمد ایستاده ، غصبناک ، بارِ سوم اومدم شمشیر بکشم فرمود : منصور یه مو از سر جعفرم کم بشه دودمانتُ به باد میدم ... ترسیدم ...
زَعفر بزرگِ اَجنه ست ، شبِ عروسیش بود ، مهمانیِ اَجنه ست ، مهموناش دیراومدن ، گفت چرا دیر اومدید ؟ مهموناش گفتن گرفتار شدیم ، داشتیم میومدیم ، نیمۀ راه رسیدیم یه جایی ، وسطِ بیابان بینِ دو تا نهر آب ، بچۀ فاطمه (س) رو محاصره کرده بودن ... گفت عروسی تعطیله ... پاشیم بریم کمک کنیم ... با اَجنه اومدن ... صبح رسیدن به آقا سیدالشهدا علیه السلام ، به آقا عرض کرد آقا سلام علیکم ... من نمی دونستم شما رو محاصره کردن ... آقا اشاره کنی نابودشون کردیم شما دست به قبضۀ شمشیر نبر ، مبادا خودتو خسته کنی ... مبادا بچه هات ناراحتی به دل راه بِدن ... مبادا دلهره داشته باشه خانم ... اشاره کنی همه رو از دمِ تیغ می گذرانیم ... میگه دیدم ابی عبدالله فرمود زَعفر ممنونم اومدی ، خدا خیرت بده ... برو پشتِ سرِ من بایست ، نگاه کن ببین چه خبره ... دیدم همۀ انبیاء با سرِ برهنه و شمشیرِهایِ آخته ...
امیرالمومنین ، امام مجتبی ، آسمان ها پر از مَلکِ عذاب ... فرمود زَعفر ببین ، من اشاره کنم اَحدی از اینا زنده نمی مونن ، ولی دشمن شما رو نمی بینه ، نامردیه .... نامردیه بهشون حمله کنن ... این کار نامردیه ، یکی نیست بهشون بگه بچه زدن نامردی نیست؟ ... خیمه آتیش زدن چی ؟ ...
فرمود : منصور دو تا کار دارم ، گفت هرچی بگید چشم .
یکیش اینکه نیمه شب دنبالِ من نفرست ، بچه هامُ خانواده ام دلواپس میشن ، یا امام صادق جدِ شما تو خیمه بود ، خواهراش دورِشُ گرفته بودن یه نانجیبی اومد گفت حسین ، رفتی تو زن ها قایم شدی ... دوماً اگه خواستی کسی بفرستی این ابن ربیع ملعونُ نفرست ، بی ادبِ ... جسارت می کنه فحش می ده ...
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
🔴
⚜
#حاج_آرمین غلامی_مجنون
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#روضه_سید_الشهدا_علیه_السلام
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
#روضه ونوحه حضرت صادق(ع)
#کرمانشاه
#عصرشنبه۱۵/ردیبهشت۱۴۰۳
#حسینیه شاملو
#مداح.حاج _آرمین_ غلامی👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️در بیستون کرمانشاه اونقدر باران باریده تمام آبشارهای کوه بیستون مجددا فعال شدهاند.
«فیلم روز گذشت و حاوی تصاویر حیرت انگیز است»
https://eitaa.com/majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق بازی باذکرحسین
#روضه ونوحه حضرت صادق(ع)
#کرمانشاه
#شام شنبه۱۵/ردیبهشت۱۴۰۳
#مسجدمعتمد
#مداح.حاج _آرمین_ غلامی👇
روضه حضرت حسین.ع...mp3
7.54M
❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی_امام_صادق_ع
⚫️ #شور #زمینه
🔘 #سبک می گذرد کاروان
#مداح..حاج آرمین غلامی
دست منو بستنو ،می کشیدن بی أمون
یاری نمیکردپاهام،هی میشدم سرنگون
وقتی می خوردم زمین،بد دهن بی حیا
با کینه گفت اون به من،به مادرم نا سزا
میکنم گریه تو غربتم
زخمی شده خیلی غیرتم
غرق آه و،غرق دردم
گفتم مادر،گریه کردم
آرومتر ای بی حیامن
ناتوانم ،پیره مردم
🔘غریب و تنهایم ای خدا
زیر لبم دائما ، با سوز دل هر قدم
باقد خم ذکریا،عمتی زینب میگم
زنده میشه تودلم،خاطره ی کربلا
شام بلا و غمه، رأس روی نیزه ها
در زنجیردشمن همچوشیر
بودی ای عمه زینب اسیر
در اشکم از معجر تو
میریزدسنگ،برسرتو
تازیانه،میخوردازکین
بر صورت وپیکر تو
🔘ای عمه ی اسیرم زینبم
#روضه ونوحه حضرت صادق(ع)
#کرمانشاه
#شام شنبه۱۵/ردیبهشت۱۴۰۳
#مسجدمعتمد
#مداح.حاج _آرمین_ غلامی👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
نوحه حضرت صادق.mp3
2.47M
❣﷽❣
🔲 #سینه_زنی_ شور__امام_صادق_ع
🔲 #سبک شب های جمعه هواتو میگیرم
#مداح.حاج آرمین غلامی
دشمن به جان و تن من شرر زد
پیوسته منصور شرر بر جگر زد
از سوزش زهر شده پیکرم آب
زهری که آتش ز پا تا به سر زد
آه ببین مادر افتادم از پا
آه شده قامتم مثل تو تا
🔲آه واويلا واویلا واویلا
دیدم که خونه،در آتیش و دوده
گلهای باغم تمامی کبوده
وقتی که طفلان تو آتیش دویدند
تنها غمم،غصه ی عمه بوده
آه به هر سو یتیمی روانه
آه به دست عدو تازیانه
🔲آه واويلا واویلا واویلا
تنهایی ام را زمانی که دیدند
در پشت مرکب تنم را کشیدند
افتاده ام از نفس بین کوچه
اما دگر کِی سرم را بریدند
آه به گودال تنی جابجا شد
آه نفس می زد و سر جدا شد
🔲آه واويلا واویلا واویلا
(#روضه ونوحه حضرت صادق(ع)
#کرمانشاه
#شام شنبه۱۵/ردیبهشت۱۴۰۳
#مسجدمعتمد
#مداح.حاج _آرمین_ غلامی👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه حضرت صادق.ع.mp3
3.86M
روضه امام صادق(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
غریب ماندن در کوچه دردسر دارد
فقط خداست که از حال تو خبر دارد
خدا کند که در این کوچه باز حداقل
طناب از سر دست تو دست بردارد
شبیه مادرتان خانه ات در آتش سوخت
هنوز شهر برای شما خطر دارد
میان کوچه نکش پیرمرد فاطمه را
عصا ندارد اگر دست بر کمر دارد
به یاد مادرتان سوخت خانه و حالا
چقدر خاطره ی تلخ میخ در دارد
امام عشق غریب است و شهر پیغمبر
میان سینه ی خود باز داغ اگر دارد
خدا کند که کسی با غلاف سر نزند
خدا کند که کسی با لگد به در نزند
#روضه ونوحه حضرت صادق(ع)
#کرمانشاه
#شام شنبه۱۵/ردیبهشت۱۴۰۳
#مسجدمعتمد
#مداح.حاج _آرمین_ غلامی👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
زمینه شهادت حضرت صادق.ع...mp3
2.2M
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع
🏴#سبک_زمینه
🏴#زمزمه
مداح..حاج آرمین غلامی
بازم مدینه،آتیش گرفته
یه خونه ای که،خونه ی نوره
بازم مدینه،داره میبینه
امامی رو که،اسیره زوره
داره میبینه،قصه ی کوچه
یه بارِ دیگه،باز میشه تکرار
داره میبینه،یه عده نامرد
یه پیرمرد و،میدنش آزار
یکی بیاد کمک کنه
توون نداره پیکرش
تا که میفته رو زمین
میکنه یاد مادرش
یکی بگه آخه مگه
این پیرمرد زدن داره؟
بدونه تکیه به عصا
اون پای اومدن داره؟
برهنه پا بردنش و
افتاد عمامه از سرش
از روی خاک بردنش و
خاکی شده بال و پرش
نشسته روی،صورت آقا
خاکای کوچه،اشکش روونه
جسمش نحیفه،نداره قوت
شبیه مادر،قدش کمونه
میکِشه درد و،میکِشه آه و
میزنه ناله،با یاد مادر
با درد پهلو،میخونه روضه
روضه ی تلخ،اون یاس پرپر
یکی بیاد کمک کنه
به مادرم تو کوچه ها
یکی نجاتش بده که
افتاده زیر دست و پا
چرا تماشا میکنید
به حال زاره مادرم
دست بابامو وا کنید
بیاد کناره مادرم
چهل نفر بی غیرت و
یک زن تنها پشت در
با لگد یه نانجیب
افتاده از پا پشت در
آقارو بردن،تو کاخ منصور
تو اون فضای،غمگین و دلگیر
تا اون میبینه،امام ما رو
میکنه تهدید،سه بار با شمشیر
عین سه بارم،میبینه هر بار
که میشه ظاهر،روح پیمبر
گریزه روضت،میره به سمت
گودال و شمر،حنجر و خنجر
کاشکی بودی محمدا
جات خالی بود تو کربلا
لحظه ای که افتاده بود
حسین تو گودال بلا
تو بودی جرات نمیکرد
سر از حسین کنه جدا
هیچ کسی جرات نمیکرد
حمله کنه به خیمه ها
#روضه ونوحه حضرت صادق(ع)
#کرمانشاه
#شام شنبه۱۵/ردیبهشت۱۴۰۳
#مسجدمعتمد
#مداح.حاج _آرمین_ غلامی👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
نوحه امام صادق.ع...mp3
874.4K
بسم الله الرحمن الرحیم
(نوحه امام جعفر صادق ع)
مداح.حاج آرمین غلامی
مدینه شد لبریز ماتم امشب
واویلا واویلا
موسی بن جعفر سوزد از غم امشب
واویلا واویلا
مدینه الرسول عزا گرفته
واویلا واویلا
اهل ولا امشب نوا گرفته
واویلا واویلا
رفت از جهان صادق گل مدینه
واویلا واویلا
موسی بن جعفر می زند به سینه
واویلا واویلا
از بام و در آمد درون خانه
واویلا واویلا
آن دشمن دور از خدا شبانه
واویلا واویلا
دشمن ز جور و کینه وحشیانه
واویلا واویلا
در نیمه شب آتش زده به خانه
واویلا واویلا
آن نیمه شب یاد مدینه افتاد
واویلا واویلا
یاد در و مسمار و سینه افتاد
واویلا واویلا
افتاد یاد پهلوی شکسته
واویلا واویلا
اشک علی با آن دل شکسته
واویلا واویلا
آن کس که بود معصوم و پاک و مظلوم
واویلا واویلا
آخر ز زهر کینه گشته مسموم
واویلا واویلا
صادق که بر درد همه طبیب است
واویلا واویلا
در شهر یثرب قبر او غریب است
واویلا واویلا
#سبک_طفل_یتیمی_زحسین_گمشده
#امام_جعفر_صادق_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجلس روضه عصرشهادت امام صادق
51.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجلس روضه عصرشهادت امام صادق
29.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجلس روضه عصرشهادت امام صادق
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
نماهنگها،اشعار،مطااب
ولادت حضرت معصومه
⏫⏫⏫⏫⏫⏫⏫⏫
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
اشعار ولادت حضرت معصومه(س)🙏🙏 ازسمت چپ بالا ضربه بزنید🙏🙏
اشعار ولادت حضرت معصومه(س)🙏🙏
ازسمت چپ بالا ضربه بزنید🙏🙏