Voice 109_sd.m4a
5.32M
طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت
🔹 فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده :
🔹یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود .
🔹روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ،
🔹در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!
🔹شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : 🔹اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ،
🔹 و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
🔹به آسمان رود و کار آفتاب کند .🔹
🔹 پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد :
🔹 زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ،
🔹 پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند،
🔹و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، 🔹مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!
🔹مداح حاج آرمین غلامی
Voice 110_sd.m4a
5.81M
دعای صنمی قریش
مداح حاج آرمین غلامی
Voice 111_sd.m4a
2.71M
روضه شب جمعه
مرحوم آیت الله تکابنی در مواعظ المتقین می نویسد:
سلمان
فارسی تو کوچه ها و پس کوچه ها عبور می کرد، دید آقا امام حسین (علیه
السّلام) در سن کودکی، گوشه ای دور از بچه های دیگر ایستاده اند و گریه می
کنند.
سلمان جلو رفت، سؤال کرد یابن رسول الله ! جانم به فدای شما، آیا اتفاقی افتاده است، اینچنین گریه می کنید؟
ابی
عبدا… جواب نداد، باز سلمان اصرار کرد، گفت آیا کسی شما را اذیت کرده،
دائم سؤال می کرد. آخر پسر زهرا فرموده باشد: سلمان ! اگر بگویم طاقت
شنیدنش را نداری، عرضه داشت یابن رسول ا… ! مگر نشنیدید پیغمبر فرمود:
سلمان از ما است به من بگویید چی شده است؟
شروع
کرد وقایع کربلا را تعریف کند. ای سلمان ! یک روز من بزرگ می شوم، گذر من
به کربلا می خورد، خدا به من یک پسر می دهد، اسم او علی اکبر است، سلمان
فرشته ها صف می بندند جمال این پسر را ببینند، اما همین پسر را تو کربلا جلوی من می کشند … .
سلمان
! خدا یک پسر دیگر به من می دهد اسمش علی اصغر است. این پسر را با لب تشنه
وقتی از لشگر برای او آب می خواهم او را روی دستم با تیر سه شعبه می کشند.
سلمان ! خدا به من یک برادر می دهد اسم او عباس (علیه السّلام) است کنار نهر آب او را با لب تشنه می کشند …. .
سلمان نگاه می کرد، دید گریه ی آقا شدیدتر شد، نفس بند آمد صدا زدند ای سلمان ! زینبم …
اینقدر گفت ….
سلمان آخر کار سؤال کرد، آقا جان ! شما که همه کاره ی خلقت هستید اراده کنید همه چیز را عوض کنید.
آقا امام حسین (علیه السّلام) فرموده باشند: سلمان درست می گویی، ...
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 112_sd.m4a
3.17M
اهمیت زیارت آقا سید الشهدا صلوات الله علیه در شب جمعه
✅رسول اکرم و حضرت فاروق اعظم و حضرت زهرای اطهر و امام طیب حسن بن علی بن ابیطالب به همراه جده بزرگوار اهل بیت حضرت ام المومنین خدیجه صلوات الله علیهم به زیارت امام زکی حسین بن علی صلوات الله علیه میروند
🔶شيخ محمد بن المشهدى از سليمان بن مهران اعمش روايت كرده است كه گفت: من در كوفه بودم و همسايه اى داشتم كه با او بسيار مى نشستم و صحبت مى داشتم، در شب جمعه نزد او بودم گفتم چه مى گويى كه برويم به زيارت حضرت امام حسين عليه السلام؟
گفت: بدعت است و هر بدعت گمراهى است و هر گمراهى در آتش است.
من از پيش او خشمناك برخاستم و با خود گفتم كه چون سحر شود به نزد او بيايم و آن قدر از فضائل اميرالمؤمنين - صلوات اللَّه عليه - براى او نقل كنم كه او را به خشم آورم.
پس سحر آمدم و دَرِ خانه او را زدم.
شخصى جواب گفت كه: او در اوّل شب به زيارت رفت.
من به سرعت از كوفه بيرون رفتم و متوجه كربلا شدم؛ چون داخل حاير شدم ديدم كه آن شخص مشغول نماز است، چون فارغ شد به او گفتم كه: ديروز تو مى گفتى كه بدعت است و امروز به زيارت آمده اى؟!
گفت: اى سليمان مرا ملامت مكن، كه من اعتقاد به امامت اهل بيت نداشتم، تا آنكه در اين شب گذشته خوابى ديدم كه ترسيدم؛ شخصى را ديدم كه نه بسيار بلند بود و نه بسيار كوتاه و از نيكىِ حُسن و جمالش او را وصف نمى توانم كرد و با او جمعى بودند كه دور او را گرفته بودند و او را خدمت ....
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 113_sd.m4a
1.24M
روضه امام رضا(ع)
حاج آرمین غلامی
Voice 114_sd.m4a
2.28M
روضه امام رضا(ع)
حاج آرمین غلامی
#تخریب بقیع - مناجات
نوای ناله خدایا رسدزکنج بقیع
صدای غربت مولا رسدزکنج بقیع
قبور اطهر آل علی شده ویران
صدای گریه زهرا رسدزکنج بقیع
هنوز در همه عالم نوای غربت دوست
نگرکه بی کس و تنها رسدزکنج بقیع
نبوده در همه عالم کسی چو وهابی
صدای ناله مولا رسدزکنج بقیع
رسد زقبرحسن این نوابه هر عالم
غریبی اش زچه معنا رسدزکنج بقیع
ببین صدای فغان از بقیع به گوش آید
نوای دلبرصحرا رسدزکنج بقیع
هنوز می رسد آوای دلربای کسی
نوا زفتنه ی اعدا رسدزکنج بقیع
هنوز اشک دودیده زدیده ها جاریست
نوای مادر سقا رسدزکنج بقیع
هنوز حضرت سجاد وباقر وصادق
نوای غربت آنها رسدزکنج بقیع
هنوز ناله "مجنون" رسد به آل الله
نوای مهدی زهرا رسدزکنج بقیع
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#تخریب قبوربقیع
@majnon1396
بسم الله
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
نوای عشق تو در دل نشانه گردیده
هوای صحن بقیعت بهانه گردیده
شنیده ام حرمت ای بقیع شده ویران
مسير مرغ دلم بي كرانه گردیده
کبوترم که رها ازحریم تونشوم
مراسرای بقیعِ تو لانه گردیده
شنیده ام که زمانی حرم دراینجابود
ولی همان حرمت بی نشانه گردیده
دلم هواي تو كرده .دراین عزاخانه
که خاک صحن بقیعت نشانه گردیده
اگرچه صحن وسرای بقیع شده ویران
ولی برای دلم این نشانه گردیده
بیادخیمه ی آتش گرفته افتادم
اسیره غصه. زنی بی نشانه گردیده
#آرمین غلامی (مجنون)
@majnon1396
-تخریب قبورمطهربقیع
____
درحسرتم دلم نشده یارت ای بقیع
چشمم نگشته لایق دیدارت ای بقیع
وهابیت کشیده به ویرانیت چرا
جانم نگشته راهیِ بازارت ای بقیع
ویرانه گشته صحن وسرا وبارگهت
گریان شدم به گوشه ی دیوارت ای بقیع
بایدکه خون گریست وبرای حریم تو
شرمنده ام نگشته دلم زارت ای بقیع
شرمنده ام همیشه غریبت گذاشتم
هستم دوباره طالب دیدارت ای بقیع
شد سر شکسته آل صعود از جنایتش
اذنم بده فدایم و سردارت ای بقیع
دراین عزا دلم به سویت آرزو نمود
صحن توآیم وبشوم زارت ای بقیع
نابودی وهابی وآل صعودگشت
سربازعترت هستم وانصارت ای بقیع
یادی کنم من از عطش و اشک و شور و شین
بایادت ای بقیع شده ذکرلبم حسین
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
#تخریب قبورمطهربقیع
آوا ی ناله ی سحری دربقیع خوش است
نجوای صوت بی خبری دربقیع خوش است
این ناله هابرای به ویرانه بودن است
پایان راه در به دری دربقیع خوش است
گریان شدم بقیع که نشد زائرت شوم؟!
عمرخزان شده سپری دربقیع خوش است
مولای مابه سائل خود سر نمی زنی؟!
بایاد دوست، چشم تری دربقیع خوش است
ماراهوای صحن بقیع میکند خراب
مردن به ناله سحری دربقیع خوش است
حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است
زیبا نگاه مختصری دربقیع خوش است
لعنت به آنکه باره گهت راخراب کرد
اینجاهوای بیخبری دربقیع خوش است
سجاد وباقرو حسن وصادق اندغریب
گریان شدن به چشم تری دربقیع خوش است
امشب دلم هوای تورا کرده یاحسین
از کربلا که میگذری دربقیع خوش است
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
🔥 مجنون کرمانشاهی 🔥
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
شیعه ازاین همه غم خاک رهت گشت بقیع
خاکساره گوشه ی آن نگه ات گشت بقیع
عاشق خسته دلت سوخت ازاین ماتم وغم
بس که آشفته ی آن روی مه ات گشت بقیع
همه ی اهل جهان درغم توگریانند
جان فدای تربت و خیمه گه ات .گشت بقیع
شیعه ای گفت بقیع . اشک به چشمش آمد
شرم بر دیده ی این روسیه ات گشت بقیع
عاقبت خاک سر ه صحن وسرایت گردم
دل گرفتار تو وروی مه ات گشت بقیع
میدهدبازهمین گریه کنت جان به رهت
یا که کشته به میان سپه ات گشت بقیع
شوق دیدار سر کوی تو دارد (مجنون)
عاشقت کشته ی در قتلگه ات گشت بقیع
شاعر:#مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی)
@majnon1396
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
گرچه ویرانه شده صحن وسرایت ای بقیع
گنبد و گلدسته ات روزی چراغان میشود
صحن ویران تو روزی بارگاهی داشته
بارگاهت در دل عشاق مهمان میشود
هرکه گرددزائرآن صحن خاك آلوده ات
لطف زهراشامل زوار ايشان میشود
گرچه با دست حرامی ها شده صحنت خراب
صحنِ ویران گشته ات همچون خراسان میشود
از گلاب و عنبر و اسپندِ صحنِت پر شود
مهدی زهرا توراباگریه مهمان میشود
همچو شاهِ کربلا،ایکاش صحنی داشتی
زائر قبربقيع درعرش مهمان میشود
ميدهي اطعامِ شاهانه به مهمانان خود
چشمِ زوارُالبقيع چون ابر. باران ميشود
_آرمین غلامی(مجنون)
@majnon1396