eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
629 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدنت بردر دروازه، چقدر تسکین است حال درکوفه ای و،حال بدم تأمین است هر دو عالم مانده مبهوت سر ه برنیزه ات ای حسین جان، عزت تو لایق تحسین است دارم این باور که زینب باتو،صبرش کم نشد کاروان بابودنت،امنیتش تضمین است آنقَدَر بر روی نیزه،قاری قرآن مخوان بس کن این بالانشینی،کوفیت مسکین است از همان بچّگیم بوده ام ازاهل غمت عشق بازی باسرت،کارمن از ، دیرین است بوده ذکرت راه حلّ مشکلم پاره بدن بُردن نامت برادرهر زمان شیرین است کمترای،سالار زینب ،برسرنیزه بمان در سرای کوفیان،سنگ زدن آیین است این چه سرّیست که کوفه ز غمت می نالد همه ی،عرشُ زمین در غم تو غمگین است ننگ بر کوفی واین قوم پلیدونامرد کربلا پیکرت از ضربت پا رنگین است خواهرت مانده میان کوفیان وسرتو دوریت وای برای، زینبت سنگین است غلامی_مجنون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوم عمه از ناز و ادایم خبری ،امابعد نیست از موی بلندم اثری ،امابعد موی من بافته بودی همه‌اش سوخت چرا موی من سوخت، به‌جز مختصری ،امابعد این همه سنگ ،مراکشت به راه کوفه نتوان پر بکشم، نیست پری ،امابعد کمک از شانه‌ی دیوار گرفتم،که نشد پا شوم، راه روم، بی کمری ،امابعد بازهم دست بکش…برسردخترعمه مانده ام چشم به‌راه پدری ،امابعد غلامی_ مجنون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین(۱۰) شعر_آرمین غلامی(مجنون) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ سرتوبرنیزه ناله کشیدم من اسارت کوفه،به جان خریدم من (به پای مرکب تا کوفه دویدم من) وقتی که خولی رو ، دورِ تو دیدم  من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ سرتوبرنیزه،بردره دروازه ازسر نی اه،تــو رو شنیــــدم من نــوای قرآنت ، آتیــش به جـــونــم زد تومجلس کوفه ، ناله کشیـــدم من غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زینب وزندان و،بی احترامی ها زینب وچشمان،هرزه ی کوفی ها زینب ودیواره ،کوچه واین مردان نظاره گربودن،توکوفه بر زنها 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نالـه زدم داداش ، تومسیرکوفه شمــرلعین پای ، سرتو دیدم من به ســـر زنان آمد خواهرتوزینب برای  دیدار   تــو  پر  کشیـــدم  مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســــری به دروازه، برابرم دیدم امـــان از ایـن کوفه، دیر رسیدم من مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون پای سرت کوفه، سنــــان و دیـــدم مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میون این کوفه، خــون به دلم کردند بــه روی  زخمـــایِ سرت چکیـــدم من بوســــه زدم وقتــــی ،سرتورا ،ازنی میان این کوفه ، نالــه کشیـــدم مـن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دیدی به غارت رفت النگوای ما خیمه به غارت رفت دیگـــه بریــدم من یادته آتیش زد خیمه ی ماهارا به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من غــریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کاش علمت هرگز، نیفتـــد از شــــونه م مقــــاومـت کــردم ،چون نخَـمیــــدم من   پیــام   این   نهــضــت،زیبایی وعشق است رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر_آرمین غلامی(مجنون) دوم محرم۱۴۰۳ ‌ ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعاراسارت غلامی_مجنون ..خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷 🔷🔷🔷🔷🔷 سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن اسارت رودکوفه، مردی غریب به هشتادوچندین زن بی حبیب یه زینب که باور نداره هنوز هنوزداره می خونه ام یجیب سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن واویلا ازاین غم کبابه ،دلم واویلا که بی صبر وتابه ،دلم واویلا شدکه کوفه بی توحسین واویلا که خونه خرابه دلم واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین.. 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 واویلا که من بی حسین بی کسم واویلاکه تا اوج غم می رسم واویلا که بی جونم و بی رمق واویلا به اشک حسینی قسم واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین.. 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 شب آخری گفتی تو گوش من میبینی منو،اخرش بیکفن سرم رو،توکوفه،میبینی شبی به دروازه کوفه،سری بی بدن میبینی تو،عصر عطش کربلا میبینی که غوغا میشه قتلگاه میبینی که زینب داره ازروتل میبینی که سر می‌ره رو نیزها سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن 🔷🔷🔷🔷🔷🔷 ✍ غلامی_مجنون دوم محرم/۱۴۰۳/
اشعاراسارت غلامی_مجنون ..خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷 🔷🔷🔷🔷🔷 سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن اسارت رودکوفه، مردی غریب به هشتادوچندین زن بی حبیب یه زینب که باور نداره هنوز هنوزداره می خونه ام یجیب سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن واویلا ازاین غم کبابه ،دلم واویلا که بی صبر وتابه ،دلم واویلا که شدکوفه بی توحسین واویلا که خونه خرابه دلم واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین.. 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 واویلا که من بی حسین بی کسم واویلاکه تا اوج غم می رسم واویلا که بی جونم و بی رمق واویلا به اشک حسینی قسم واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین.. 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 شب آخری گفتی تو گوش من میبینی منو،اخرش بیکفن سرم رو،توکوفه،میبینی شبی به دروازه کوفه،سری بی بدن میبینی تو،عصر عطش کربلا میبینی که غوغا میشه قتلگاه میبینی که زینب داره ازروتل میبینی که سر می‌ره رو نیزها سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن 🔷🔷🔷🔷🔷🔷 ✍ غلامی_مجنون دوم محرم/۱۴۰۳/
🍃🌷﷽🌷🍃 🌷🌷🌷🌷 ✅بنداول مدحی سلام عمه سلام یا حضرت زینب (ع) سلام عمه سلام ای عشق روهرلب سلام عمه سلام ای برهمه رهبر سلام عمه سلام یا ایُّهاَ الدلبر(ع) بزرگ خانم تو استاد همه بودی مثل مادر تو همچون فاطمه بودی غریب عمه غریب عمه 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم مدحی هزارهنده، شاگرد منبرت بانو روایتها رسید از محضرت بانو دراین کوفه، هوای. دردو غم داری چشات ابری، داری از غصه می باری بمیرم من برای غربتت زینب درآن کوفه ،رسیده جان توبرلب غریب زینب غریب زینب 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم زبانحال حضرت منم زینب دراین کوفه غریبم من سرت برنی، امام غم نصیبم من غریب مادرم زهرا ببین بستن دوتا دستا مو از کینه کشیدم آه من از عمق دل و سینه من و بردن با دشنام و هزار آزار بی حرمتها دراین کوفه به هرتکرار به زندان بدکوفه،من و بردن علی وپا برهنه خیلی آزردن تا که میزد من و خولی وشمر سیلی می افتادم به یاد صورت نیلی 😭 غریبم من غریبم من غریبم من 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندچهارم گریز به مدینه و کربلا تا که آتیش زبونه میکشید اینجا من افتادم به یاد مادرم،تنها می سوختم بین کوفه با چش خونبار بیادمادر و مسمار وآن دیوار تا افتادم رو خاکا خسته و بی حال می افتادم به یاد ت بین آن گودال زدم ناله همان وقتی که از رو تل بریدن سر، ز داداشم تو ی مقتل 😭😭😭 حسین جانم حسین جانم 💠💠4⃣2⃣1⃣💠💠 غلامی_مجنون -دوم_ محرم_۱۴۰۳