شام یعنی،،،
#دهه سوم محرم۱۴۰۳
شام دریایی شداز اندوه ودرد
شام دارد کوچه ای تاریک وسرد
شام داردظلم مردم برخودش
رنج عصیانی مجسم برخودش
شام یعنی سرزمین کربلا
قصه ی نامردمان این سرا
شام یعنی دراسارت سوختن
آتشی بر کاروان افروختن
شام یعنی یک حقوق بی بشر
یعنی ال مصطفی ،اندر گذر
شام یعنی کودتای عاشقان
شام یعنی مرگ بی نام ونشان
شام یعنی سازمانی بی ملل
حمله وظلم وجفای بی علل
چشم هرزه سوی سرها، ماندنی ست
کعبه نی بر این اسیران،خواندنی ست
کاروانی سوی کاخی ،عازم است؟
شامیان رحم و مروت ، لازم است
شام دارد بر یتیمان دست زور
گرده زینب شادی شامیست،جور
تا به کی جولان خولی در زمین
لاله ها ی فاطمه درظلم وکین
تازیان بر خواهرت نزدیک بود
روشنی بخش شب تاریک بود
شام یعنی،کوچه وسنگ یهود
آنچه بر زینب رسیده ،سنگ بود
شام یعنی مجلس بزم یزید
برلب ودندان سالاره شهید
زینب تو میکشد این درد را
آسمان بنگر به ناقه مرد را
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
.
اشعارلطمه زنی_اسارت
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
خلخال همه اهل حرم غارت شد
در پیش نگاهم جگرم غارت شد
بستند تمامی حرم رابه طناب
امامه سبز پسرم غارت شد
گودال ، بریدند سرم را ز قفا
انگشتر و خود و سپرم غارت شد
در نیزه سوارها نباشدرحمی
بر سردره، دروازه سرم غارت شد
کس نیست که یاری برساندبه حرم
با تیرسه شعبه، پیکرم غارت شد
در پیش دوچشمان رباب خسته
گهواره ی طفل پرپرم غارت شد
در قبر نهادم بدنش ،راصدحیف
قنداق علی اصغرم غارت شد
دیدم که تمام خیمه ها شد غارت
اینجا سر طفل مضطرم غارت شد
بر نیزه سرم بود ولیکن دیدم
درکوفه طلای دخترم غارت شد
میدید ابالفضل، ،سرش برنیزه
خلخال دوپای خواهرم غارت شد
عباس همه هستی من بود،ولی
مشک و علم برادرم غارت شد
افتاد عمود خیمه ی،ساقی من
دیدم بدن دلاورم غارت شد
درکرب وبلا ،زنی در آتش میگفت
عباس بیا که معجرم غارت شد
حالا به اسارت ، بسوی شام رود
برنیزه سر شعله ورم غارت شد
#_دهه_ اول_صفر
میلادحضرت قاسم ابن الحسن(ع)
ابن الحسن هوای تو جان می دهد مرا
عشقت به قلب وجان ضربان می دهد مرا
ماه حسن هوای نگاهت چه دیدنی است
دارد بشارت رمضان می دهد مرا
قاسم هوای لحظه ی افطار، میکنم
یک روز دست های تو نان می دهدمرا
نام شما امید غریبان بی کس ا ست
حسی که با تو وقت اذان می دهد مرا
خواهم دوباره من بشوم عاشقت شها
چشمان تودوباره زمان می دهد مرا
ای پور مجتبی پسرفاتح حنین
نام تواشک های روان می دهد مرا
حالا که سفره، سفره ی ابن الحسن شده
هرچه بخواهد این دلمان می دهد مرا
بی شک حواله دل(مجنون)به قاسم است
مزدی که پنجم رمضان می دهد مرا
#شعر_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
میلادحضرت قاسم ابن الحسن(ع)
ابن الحسن هوای تو جان می دهد مرا
عشقت به قلب وجان ضربان می دهد مرا
ماه حسن هوای نگاهت چه دیدنی است
دارد بشارت رمضان می دهد مرا
قاسم هوای لحظه ی افطار، میکنم
یک روز دست های تو نان می دهدمرا
نام شما امید غریبان بی کس ا ست
حسی که با تو وقت اذان می دهد مرا
خواهم دوباره من بشوم عاشقت شها
چشمان تودوباره زمان می دهد مرا
ای پور مجتبی پسرفاتح حنین
نام تواشک های روان می دهد مرا
حالا که سفره، سفره ی ابن الحسن شده
هرچه بخواهد این دلمان می دهد مرا
بی شک حواله دل(مجنون)به قاسم است
مزدی که پنجم رمضان می دهد مرا
#شعر_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
میلادحضرت قاسم ابن الحسن(ع)
ابن الحسن هوای تو جان می دهد مرا
عشقت به قلب وجان ضربان می دهد مرا
ماه حسن هوای نگاهت چه دیدنی است
دارد بشارت رمضان می دهد مرا
قاسم هوای لحظه ی افطار، میکنم
یک روز دست های تو نان می دهدمرا
نام شما امید غریبان بی کس ا ست
حسی که با تو وقت اذان می دهد مرا
خواهم دوباره من بشوم عاشقت شها
چشمان تودوباره زمان می دهد مرا
ای پور مجتبی پسرفاتح حنین
نام تواشک های روان می دهد مرا
حالا که سفره، سفره ی ابن الحسن شده
هرچه بخواهد این دلمان می دهد مرا
بی شک حواله دل(مجنون)به قاسم است
مزدی که پنجم رمضان می دهد مرا
#شعر_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
محرم..حضرت قاسم ابن الحسن(ع)
ابن الحسن هوای تو جان می دهد مرا
عشقت به قلب وجان ضربان می دهد مرا
ماه حسن هوای نگاهت چه دیدنی است
دارد بشارت رمضان می دهد مرا
قاسم هوای لحظه ی افطار، میکنم
یک روز دست های تو نان می دهدمرا
نام شما امید غریبان بی کس ا ست
حسی که با تو وقت اذان می دهد مرا
خواهم دوباره من بشوم عاشقت شها
چشمان تودوباره زمان می دهد مرا
ای پور مجتبی پسرفاتح حنین
نام تواشک های روان می دهد مرا
حالا که سفره، سفره ی ابن الحسن شده
هرچه بخواهد این دلمان می دهد مرا
بی شک حواله دل(مجنون)به قاسم است
مزدی که پنجم رمضان می دهد مرا
#شعر_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
شب۱۹محرم۲.mp3
زمان:
حجم:
1.51M
❣﷽❣
♨️#اسارت۱۴۰۴
#سبک :نوحه همه جا کربلا.
❤️اسارت _حضرت زینب❤️
#شعر_آرمین غلامی_مجنون.
سوی شام وکوفه ،دلشکسته برند
زینب غریبت ،زاروخسته برند
نازنین دلبرا، صبر وکن در زمین
سوی شام وکوفه،دست بسته برند
یاحسین،یاحسین،،،،
من زیارت تو ،آمدم نبودی
کوفه دراسارت،زاروکبودی
تن من برای،توبه کوفه آمد
شام و کوفه دل از،جانم ربودی
یاحسین،یاحسین،،،،
از سرای کوفه ، میرسد این پیام
کشته شدکربلا، سبط خیرالانام
این ندا میرسد ازسر بریده
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
بر اسیرکوفه،بر سر و سینه زن
آمده به کوفه آن سر بی کفن
اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن
از سرای کوفه، میرسد این پیام
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
کاروان چنین، میکند زمزمه
ساقی افتاده است، تشنه درعلقمه
گرده او از جنان ،حضرت فاطمه
گرده زهراچنین،برلبش این پیام
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
ای خدا حاجت عمه را کن روا
اشک و آهی بده، بر همین نوحه ها
سوی شام وکوفه،راهی کربلا
بر سر ما بود، روز و شب این کلام
زینب خسته دل، السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
#شعر/آرمین غلامی-مجنون
#متن اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_نوحه
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۴/دهه دوم
#حسینیه منتظران/کرمانشاه
اسارت آل الله۱.mp3
زمان:
حجم:
1.77M
.
#واحد
#نوحه
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۴دهه دوم
#تکیه اجدادی/کرمانشاه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_هوای حرم هوای حسین
هوای شب جمعه زدبه سرم..هلالی
به صد حمله، به صدطعنه،تنت غارت شد تنت غارت
، به آل علی جسارت شد،جسارت شد،گریه شدکارت
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
بیا روضه ،بخوان روضه ، بخوان روضه برسه بی سر
ببین زینب،به زندان است،شده عمه دیدگانش تر
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
بخوان روضه، تواز نیزه واز سر ،ا ز چشم وازغم سر
ز کعب نی ،بگوامشب ، ز سوز دل آل پیغمبر
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت
امان از اسارت ، امان از اسارت
---------امان ازغم،_۳/از دل زینب...
به گودالی تنت دیدم، شدی از جفا بی برادر،تو
چه زیبا در ره دین بود ، علمداره دخت حیدر،تو
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
#اسارت_عمه سادات
#شعر_آرمین غلامی_مجنون🎤
#مقتل🤞
#متن روضه اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_
_روضه بانوشریفه
#روضه جون غلام حسین
#نوحه اسرا
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۴دهه دوم
#صوت روضه دهه دوم محرم
شام سه شنبه۲۳ تیرماه
#حسینیه اجدادی کرمانشاه
#مداح..حاج آرمین غلامی
اسارت آل الله۲.mp3
زمان:
حجم:
1.75M
#ااشعار حساسی_اسارت
#سبک.شمرجلوتربود۱۴۰۴
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
مگه یادم میره،کناره توبودم
توبودی وزینب،من زاره توبودم
آوردنت کوفه،بایه سره،پرخون
تورو همش کردن،باسنگاشون مهمون
آوردنت کوفه،جلوچشای ما
به صورتت میخورد،سنگ ازلب، یوما
سره توبازیچه،بدست کوفه بود
ببین تن خواهر،دربین کوچه بود
سره تو رودیدم،برقصر ابن زیاد
که میکشیدملعون ،برسرمافریاد
سره تورودیدم ،به زیرپاهابود
به دست شمرپلید،میون راهابو د
گاهی سرت برنی،گاهی به روی درخت
خوابیده در بزمی،گاهی کناره تخت
گاهی به بزم شراب،گاهی به کوچه سرت
گهی شکسته تراست،شکسته تر زپرت
مگه یادم میره،رفتی توی گودال
به سینه شمرلعین،تورفته ای ازحال
مگه یادم میره،اون لحظه های عجیب
دروسط گودال،تنهاشپی وغریب
مگه یادم میره،زمین تومیخوردی
توشیبا این گودال،توکوهی ازدردی
فتنه بپاکرده،شمرلعین اینجا
باچکمه هاش کرده،روسینت آقا پا
مگه یادم میره،چن ضربه زدملعون
سروجداکردو،تن توشد،بی جون
مگه یادم میره،این کوفه وبازار
نامحرما دادن،به خواهرت آزار
روی سرزینب،جای کبودی بود
به پیشونیت داداش ،سنگ یهودی بود
مگه یادم میره،بزم شراب وسر
دربزم نامحرم،مواظب معجر
روزاخردهه دوم۲.mp3
زمان:
حجم:
2.06M
#نوحه
#سینه_زنی _اسارت
#شهادت_حضرت_سیدالشهدا
#شعر_آرمین _
غلامی مجنون
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
گلی از گلشن آل عبا یی حسین
حامی و یاور دین خدا یی حسین
نوه مصطفی پسرمرتضی
ای حسین جان(۲)
همنشین پیمبر خدا ،کشته شد
در ره دین حق شمس ولاکشته شد
بوده رویت قمر کن به حالم نظر
ای حسین جان(۲)
شیر کرب وبلا، تو کشته ی کین شدی
با نثار جانت فدایی دین شدی
پاره شد پیکرت زینب آمد برت
وای از این غم
در مسیرکوفه،نشسته درآفتاب
حال زینب شده،درپی رویت خراب
جان پیغمبری چو گل پرپری
وای از این غم
ازچه گردیده ای پاره، ز جور و جفا
پیکرت مانده در،صحرامیان اعدا
آمده در برت وای من خواهرت
وای ازاین غم
خواهرت آمده به کوفه، جان بر لب است
زین مصیبت دلم یاد غم زینب است
دیده در کربلا ستم اشقیا
آه از این غم
کوفیان زینب غم دیده شد خون جگر
سوز هجرحسین، به دل نموده شرر
صبر او کم شده قامتش خم شده
آه از این غم
#شهادت_حضرت_زینب_علیه_السلام
#اسارت_محرم دهه دوم۱۴۰۳
.
#نوحه
#مصائب_اسارت
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۴/دهه دوم
#مسجدنظام العلما/کرمانشاه
👆هاتیه خوش هاتیه
هانیه له نیزه بابا ،تو،وه دیدار ه دویتت
له سر ببریدگت بیده شنیداره دویتت
نازکیشم هرخودی،تنیا خریدار ه دویتت
هاتنت بی آرزوی ،خواب و بیداره دویتت
له قدوم تو پدر،پرنوره امشو شام م
دیدگت، هاورده،کل جهان له کام م
له کنار تو بیه زیبا پدر فرجام م
بردمه نام قشنگت،بیه لعلت نام م
دم وه دم له عمه پرسم،م فقط احوال تو
م له اوج آسمانیل،گردمه دنبال تو
خاک ای ویرانه سرا،بی فرش استقبال تو
غرق له خوین هاتیه، آغوش گرمم مال تو
هانیه خوش هاتیه، بابا وه دیدار ه دویتت
درد دل دیرم ارات، بابا له، ای ویران سرا
خوین و خاکستر،دریدن، ماه زیباگد ارا؟
طاقت دوری نمنیه، مردمه لی ماجرا
فکره یی چاره بکه، طاقت نمنیه،باوفا
له تن وجسم رقیه تازیانه نیشتیه
له تن دویت،تو دسی وحشیانه نیشتیه
بی دلیل و بی سوال و بی بهانه نیشتیه
روز کم بی،ای پدر،حتی شبانه نیشتیه
هانیه خوش هاتیه، بابا وه دیدار ه دویتت
له سفر برگشتیه،له کنج ویران ای پدر
غرقِ خوین دیری هنوز جوره امیران ای پدر
بین وه چاوه خوینِ خود ،حال اسیران ای پدر
ضرب سیلی بین،له رخسارِ صغیران ای پدر
بردن ناوت بیه سه ضربه مشت و لگد
ضجّه ژیره تازیانه ،گیره کردن بی عدد
کشتن ایمه له حدّ، دیدن سنگ لحد
کس نیه،تا که پدر،بو، وقت مظلومی مدد
هانیه خوش هاتیه، بابا وه دیدار ه دویتت
م له وقت نونهالی دست وه زانو بچم
جوره زهرا دالگد، تیره رخ و پهلو بچم
روژه ،شونه توبچم ،شو،له پی عمّو بچم
له غریبی له اسیری ،له چاوه بی سوبچم
له رقیه بوشم و له درد بی تاب فراق
بردیه،ای دل شبانه وادیِ شام و عراق
له امیدِ بوسه،وه گلدسته و صحن و رواق
توشه مجنون گردیه له مجلس تو اشتیاق
هانیه خوش هاتیه، بابا وه دیدار ه دویتت
**
#نوحه_کردی
#شعر_آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
#نوحه_حضرت_رقیه_(س)ه
شام یعنی،،،
#دهه سوم محرم۱۴۰۴
شام دریایی شداز اندوه ودرد
شام دارد کوچه ای تاریک وسرد
شام داردظلم مردم برخودش
رنج عصیانی مجسم برخودش
شام یعنی سرزمین کربلا
قصه ی نامردمان این سرا
شام یعنی دراسارت سوختن
آتشی بر کاروان افروختن
شام یعنی یک حقوق بی بشر
یعنی ال مصطفی ،اندر گذر
شام یعنی کودتای عاشقان
شام یعنی مرگ بی نام ونشان
شام یعنی سازمانی بی ملل
حمله وظلم وجفای بی علل
چشم هرزه سوی سرها، ماندنی ست
کعبه نی بر این اسیران،خواندنی ست
کاروانی سوی کاخی ،عازم است؟
شامیان رحم و مروت ، لازم است
شام دارد بر یتیمان دست زور
گرده زینب شادی شامیست،جور
تا به کی جولان خولی در زمین
لاله ها ی فاطمه درظلم وکین
تازیان بر خواهرت نزدیک بود
روشنی بخش شب تاریک بود
شام یعنی،کوچه وسنگ یهود
آنچه بر زینب رسیده ،سنگ بود
شام یعنی مجلس بزم یزید
برلب ودندان سالاره شهید
زینب تو میکشد این درد را
آسمان بنگر به ناقه مرد را
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
.