eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
608 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
گرگی به جسم بی کفنت حمله ورشده درقتلگاه برسخنت حمله ورشده رفته فرو درون گلوی تونیزه ای خولی به نیزه بردهنت حمله ورشده اندرکمین جامة کهنه نشسته بود غارتگری به پیرهنت حمله ورشده پامال اسبهای حرامی شده تنت ازروی اسب بربدنت حمله ورشده خفاش شهرکوفه توراخون مکیده است گرگان به گوش گوش تنت حمله ورشده ای باغبان،توباغ خزان گشته ات ببین نامردمان به نسترنت حمله ورشده (مجنون )مگو دگرتوزخورشیدکربلا ارباب عالمین به تنت،حمله ورشده شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ** یاحسین جسم بدون کفنت برخاک است زینت دوش پیمبر،بدنت برخاک است دیدم آنجاکه عدوکرده جسارت به تنت لخت خونِ سروریش ودَهنت برخاک است بین گودال چرا،خنده زدی برقاتل زلف پرپیچ شکن درشکنت برخاک است تاکه گرگان بیابان،تن توآزردند دیدم آنجا همة پیرُهَنت برخاک است رودخون کرببلاراهمه رنگین کرده یارسول الله گل یاسمنت برخاک است گفت (مجنون) به غمت گریه کنان تامحشر گوشوارعرش یزدان،بدنت برخاک است شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ** شددیدگان شامی ملعون چه خیرهِ تر براین عیال وخیل زنان شکسته سر درازدحام بُردن ناموس اهل بیت نامحرمانِ کوچه نشین بوده دردسر ای سرزگیسوان تو آید بوی تنور زیرامحاسنت شده ،ای یارشعله ور ازنیمه روسریِ توزینب،باخبرم موهای دختران توشد،کوتاهتر (مجنون )به کوفیان اگرت یک نظر،فتد بینی که زینب وهمه طفلانِ دربه در شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ** اول_صفر
بسم الله الرحمن الرحیم # ناب اول_صفر   گوبرادرچه بلایی بسرت آوردند چه بلایی به سرچشم ترت آوردند عده ای نیزه بدست حمله بسویت کردند چه بلایی به سرآن پیکرت آوردند *   حرامیان به حالم نظاره بنمودند برای غارت خیمه اشاره بنمودند برای غارت آن گوشواره زنها نبودی و به خدا گوش پاره بنمودند نازپوشیده شدن داشت تنت بوریاآمده جای کفنت غارت جسم و تنت وحشت بود کو لباسی که بپوشم بدنت * عدوحرمت را رعایت نکرد مسلمانی از تو حمایت نکرد ببین بار غم شاخه ام را شکست ولی زینب از غم شکایت نکرد * چوانگشتربه دستت تنگ دیدم توراباساربان جنگ دیدم سرت درتیررس بود ای برادر به رخسار تو جای سنگ دیدم * توزیرپایی و بیچاره ام من تورفتی و ببین آواره ام من نبوسیدم تورااما برادر اسیرآن گلوی پاره ام من عشق درمکتب تو درس الفبا بگرفت جلوی ماه رخت رونق دنیا بگرفت تاکه عباس توایی در حرم عشق وزیر هیچکس جای تورادردل مولا نگرفت * به زیرگل رود آن تن اگر بود بی تو سری که پیش تو افتد کمال سرداری هرآنکه صید دوآهوی چشم مستت شد برای دست جهانی حل گرفتاری است * حسین دوری تو باری گران است بهاربی تو جاناچون خزان است شنیدم پیکرت در قتلگاه هست ولی افسوس راست برسنان است * به تن داری توزخم بی شماره برادر شد لباسم پاره پاره از آن سیلی که زد دشمن به رویم ببین شد پاره گوش و گوشواره * نبودی روزگارم تنگ کردند پذیرایی زمن با سنگ کردند رخم را مثل خون پیکرتو به ضرب تازیان همرنگ کردند **** برعاشقیت توپایبندم کردی باعشق رخت ارجمندم کردی آن لحظه که افتاد  دلم درپایت با نام ابالفضل بلندم کردی * پرپروانه را آتش کشیدند بسوی غارت جسمش دویدند لب عطشان به پیش چشم زهرا سرسالار عالم را بریدند * دل این کوفیان نیرنگ دارد نیاکوفه که کوفه سنگ دارد اگر آیی میاور خاندانت که کوفی برسرتو جنگ دارد تورفتی و دل من بیقراراست گلم از چه رو دورتوخاراست زبعد کشتنت دیدم سرتو گهی کنج تنور گه روی داراست * دل این کوفیان غرق ضلال است که دین کوفیان رو به زوال است حرام است جنگ در ماه محرم ولی قتل تو در کوفه حلال است * به اشک دیده بهرت گل فشانم برادرکاش در پیشت بمانم وضوگیرم زخون  حنجرتو کنارت تا سحر قران بخوانم اول_صفر
# بسم الله الرحمن الرحیم ۱۴۰۳ این اشک من نشانۀ عرض ارادت است درمجلس عزای توبودن سعادت است هرروزوشب به مادرخودمی کنم دعا زیراکه هرچه داده به من ازولادت است ازکودکی برای حسین اشک ریختم این منصبی است بهردوچشمانم عادت است یک قطره اشک خودبه دوعالم نداده ام زیراکه اشک روضۀ توسعادت است هرجاکه روضه بوده بپا،آمدم حسین کارت به وقت مردن من یک عیادت است عفوم نما،اگرچه گنهکار و بد شدم اماهمیشه حاجت من یک شهادت است مجنون به غیرکوی توراهی نرفته است قبل ازولادتم به توعرض ارادت است # بسم الله الرحمن الرحیم اول_صفر @majnon1396 _________________________ ۱۴۰۳
🔴اشعارناب حسینی.. تنورخولی... اول_صفر تو در تنور افتاده ای تنها حسینم گردد به دورت مادرت زهراحسینم درپای عقدخودنوشتم باتوهستم داری به همره زینب کبراحسینم باورنمیکردم سرت درطشت بینم یادرتنور خانه ی اعداحسینم هرقدرهم خاکستری روی توباشد من میشناسم روی ماهت راحسینم میشویم ای خونین دهن باچادرخود خون لبان وریشهایت راحسینم ازپشت سر ذبحت نموده شمرملعون افتاده ای بی سر دراین صحراحسینم شیب الخضیبت کرده این قوم جفاکار ازخون حناشدآن رخ زیباحسینم خنده به حرفت میزد وآبت نداده این نامسلمانان دراین صحراحسینم گویا زن خولی برایت گریه میکرد چیزی به اوهم کرده ای اعطاحسینم 📝.شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). .. اول_صفر
سر روی نیزه اول_صفر آیه ی والطور روی نیزه ای قاری مشهور روی نیزه ای قاریا آن منبر ورحلت کجاست سوره ی مستور روی نیزه ای دیده ی این شهر مبهوتت حسین نور رب النور روی نیزه ای نیزه ازخون گلویت مست شد خوشه ی انگور روی نیزه ای زینبم موسی صحرای غمت شمس کوه طور روی نیزه ای 📝..شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) اول_صفر
* حسینی ۱۴۰۳ آرمین غلامی(مجنون) درهئیتت نشسته و فریادمی زنم دارم تمام اسم توراداد می زنم مستی کنم همیشه به شور سینه زنی بارمعاصی ام همه بربادمی زنم شکر خداحسین که مرا راه داده ای درمجلس عزا دل پرآه داده ای امشب دوباره از دمتان ناله کرده ام باضرب نوحه غمتان ناله کرده ام عمری بود که سینه زن هئیت توام تحت لوای پرچمان ناله کرده ام ممنونتم که قطره زه دریا تودادیم دربزم ماتمت یاحسین جاتوداد یم امسال هم برای شما گریه می کنم بایاد کربلای شما گریه می کنم خدمتگزاربزم عزای توام حسین درمجلس عزای شما گریه می کنم بادست خویش روزی ما را توداده ای شکر خداکه اشک عزاراتوداده ای ای شاه کربلا تو به ما اعتماد کن ارباب باوفا زه گدا هم تو یاد کن از سفره عنایت تو کم نمی شود امسال اشک روضه مارا زیادکن این اعتقاد من بوداما شعارنیست مجنون بجز حسین به دوعالم نگار نیست گویاکه گریه دارغمت رب العالم است درروضه های تو اگر م جان دهم کم است من نوکر قدیمی این آستانه ام دنیابرای من همه جا چون محرم است هرجانیازمن به در خانه توبود اما عزای تو به نیازم مقدم است اشک عزای تو چکد از هردودیده ام این اشک برتر ازهمه آب زمزم است اشکی که از برای تو ریزد زدیدگان این اشک برتر از دم عیسی بن مریم است مجنون بهشت ما همه جا بود روضه اش زیرابهشت بی تو حسین چون جهنم است * اشکها باید که خون جاری کنید برحسین بن علی زاری کنید اشک ها جاری شوید از دیدگان برگل زهراعزاداری کنید هرگز از ریزش نیفتد اشک ما ازغم او سینه گلناری کنید اشکهایم تابراین دیده نشست سینه ام ازباراین هجران گسست تاعدوبرسینه ی مولا نشست سینه اش کوبیده و درهم شکست * حسینی اول_صفر آرمین غلامی(مجنون)
* حسینی آرمین غلامی(مجنون) آزرده ام که گریه نکردم برای تو اشکی نداشتم که بریزم به پای تو اشک عزای تو کند هرآتشی خموش زیراکه اشک تو شده است خون بهای تو دارم درون دل ز عزایت حرارتی باشم گدای کوی تو و مبتلای تو شد زندگی ما همه جا روضه شما باشد به روضه ها همه جا ردپای تو سوزی بده که من همه جا روضه خوان شوم مرثیه خوانده ام همه جا درعزای تو بانی روضه های تو هرجا پیمبراست زیراکه گریه کرده برایت خدای تو این روضه ها زسفره احسان فاطمه است برپاشده همیشه و هرجا برای تو خرج عزای تو به دودستان فاطمه است هستی فاطمه همگی شد فدای تو مجنون بخوان که تورااوصله دهد هستم همیشه گرمی بزم عزای تو * ارباب حسین بیاو تودست مرا بگیر درمانده ام تو دست مرا تا خدا بگیر بانی روضه های تو زهرا اطهرست یافاطمه تو دست مرا از عطا بگیر سینه زن عزای تو عیسی بن مریم است ای دل زنوکران حسینی شفابگیر دنیا بدون خاک تو بی ارزش است حسین ای دل زعشق حضرت سلطان بهابگیر بوی بهشت حق رسد از هئیت حسین ای دل براتی از حرم کربلا بگیر اذ ن زیارت حرمش دست فاطمه است برخیزواذن دیدن شاه ولا بگیر هنگامی قیامت دلها محرم است باز از برای شور حسینی تو پابگیر مجنون اسیر هول قیامت نمی شوی امروز زیر پرچم مولا تو جای بگیر * دردل هوای کربوبلا خانه کرده است درسینه ام ولای شما خانه کرده است شایدنظر کنی به دل مانده ام حسین بردرگهت ببین که گداخانه کرده است ازچشم مردمان چکد اشک عزای تو درسینه لطف و عفو خدا خانه کرده است باران اشک من همه با یاد علقمه است گویاکه عشق در دل ماخانه کرده است روضه نشین هئیت سلطان بی سرم دردل هوای خون خدا خانه کرده ام قاسم زهوش رفته به میدان نینوا مجنون عطش به کربوبلا خانه کرده است ** حسینی اول_صفر آرمین غلامی(مجنون)
حسینی اول_صفر آرمین غلامی(مجنون) مسلمانان ز قران سربریدند زآئین و زایمان سربریدند تن پاک شه کربوبلا را خداباکام عطشان سربریدند * بسویت بهرغارت می دویدند توراچون گوسفندی سربریدند سرت بازیچه دست عدو شد تنت را درمیان خون کشیدند * حسین جان عضوهایت شد گسسته به روی سینه ات قاتل نشسته نداری جای سالم درتن خود تمام استخوان هایت شکسته * توراچون مرغکی پرپرنمودند پی غارت تنت را می ربودند چراپیراهنی در پیکرت نیست چون بسمل پیکرت بی سر نمودند * توبودی شاهد این سرگذشتم برادر ازخودم یکسرگذشتم به جان مادرت بنماقبولم که من از دست و چشم و سر گذشتم ابالفضل کاشف کربم تو بودی رهایی بخشم از هرغم توبودی مروآب آور این قوم و لشکر توان لشکر از بهرم تو بودی * دودستت تکیه گاهم بود عباس به وقت غم پناهم بود عباس تمام دلخوشیم رفت ازدست که یار دل بخواهم بود عباس * دروی از زینب ولی او باز یادت می کند او چهل منزل دلش را فرش راهت می کند درفراغت غم حصارخنده اوراگرفت ازره دور بوسه بارروی ماهت می کند * پیکرت مرغ گرفتار شده دیدگانت زچه رو تارشده پیکرت براثر تیر و سنان خونی و جامه گلدارشده * خاک از سروروی گل من پاک کنید اندرغم او سینه خود چاک کنید مانده سه شبانه روز بی غسل و کفن آیید بنی اسد تنش خاک کنید * برادر آشنای اهل دردی توهرگز خواهرت را ردنکردی دل زینب به دنبال تو آمد مرومیدان که ترسم برنگردی * دل عشاق عالم مبتلایت به تن پوشیده ام رخت عزایت بسوزانم تمام خشک وتر را چوخوانم روضه کربوبلایت * آن دیده خون فشان تو چه دیدنی بود آن گریه بی امان تو چه دیدنی بود کردی چو وداع آخرین با خیمه دیدم که حسین بیان تو چه دیدنی بود * اینگونه بدادند اجرپیغمبررا آتش زده اند سوره کوثررا درکربوبلاکینه به دل کاشته بودند آتش زده اند دامن دختر را * درکربوبلا چه بد تامی کردند گویا که به عهدشان وفا می کردند با سیلی و تازیانه برطفلانت پاداش توراحسین ادامی کردند * رویی که درآن نگاه پیغمبربود گویندکه انیس آه پیغمبربود غارت شده انگشتر انگشت حسین آن دست که بوسه گاه پیغمبربود * ازاسب به زیرشاه امین افتاده آتش به خیام شه دین افتاده درکربوبلا زینت آغوش پیمبر غرقاب به خون روی زمین افتاده * دردایره اهل نظر مجنونم لیلی توای گر شب و سحر مجنونم درحسرت یک زیارت کربوبلا مانندنسیم دربدرمجنونم * مرهم به غمم طعنه ی کوفیان شده دیدم که سرت سوار برسنان شده تکریم به دست کوفیانت دیدم دیدم که سرتوسنگ باران شده اشک دوچشم دخترت کشت مرا بشکستن آن بال و پرت کشت مرا درکوفه و درشام برادر والله سنگ باران سرت کشت مرا * هرجاز گمان مافراترزینب است آن سنگ صبور قلب حیدرزینب است آن قلب که بی کرانه همچون دریاست گنجینه الاسرار، پیمبرزینب است * دنیا همه درمدارعشقت زینب درپرتوجلوه زار عشقت زینب رشک همه ملائک عرش خدا آن چادر وصله دار عشقت زینب * ای روح زلال آب عباس مددی ای ساحت مستجاب عباس مددی ماتشنه ازآن آب فراتیم هنوز ای حضرت آفتاب عباس مددی * سازنده حسن بیکران است حسین حسن تو فراتر زبیان است حسین ای ملک زمین اهل جهان خوب بدانید خورشید تمام آسمان است حسین * تنها تو حسین ستاره اشراقی تنها تو امیر همه آفاقی این شعراگر در خورت هرگزنیست اما تو فقط مکارم الاخلاقی * ازکوی تو عطر زندگی می آید بوی ملکوت و بندگی می آید گویند که معراج ملائک هستی فطرس برت به دوندگی می آید * حسینی اول_صفر آرمین غلامی(مجنون)
# بسم الله الرحمن الرحیم ۱۴۰۳ این اشک من نشانۀ عرض ارادت است درمجلس عزای توبودن سعادت است هرروزوشب به مادرخودمی کنم دعا زیراکه هرچه داده به من ازولادت است ازکودکی برای حسین اشک ریختم این منصبی است بهردوچشمانم عادت است یک قطره اشک خودبه دوعالم نداده ام زیراکه اشک روضۀ توسعادت است هرجاکه روضه بوده بپا،آمدم حسین کارت به وقت مردن من یک عیادت است عفوم نما،اگرچه گنهکار و بد شدم اماهمیشه حاجت من یک شهادت است مجنون به غیرکوی توراهی نرفته است قبل ازولادتم به توعرض ارادت است # بسم الله الرحمن الرحیم اول_صفر @majnon1396 _________________________ ۱۴۰۳
* حسینی ۱۴۰۳ آرمین غلامی(مجنون) درهئیتت نشسته و فریادمی زنم دارم تمام اسم توراداد می زنم مستی کنم همیشه به شور سینه زنی بارمعاصی ام همه بربادمی زنم شکر خداحسین که مرا راه داده ای درمجلس عزا دل پرآه داده ای امشب دوباره از دمتان ناله کرده ام باضرب نوحه غمتان ناله کرده ام عمری بود که سینه زن هئیت توام تحت لوای پرچمان ناله کرده ام ممنونتم که قطره زه دریا تودادیم دربزم ماتمت یاحسین جاتوداد یم امسال هم برای شما گریه می کنم بایاد کربلای شما گریه می کنم خدمتگزاربزم عزای توام حسین درمجلس عزای شما گریه می کنم بادست خویش روزی ما را توداده ای شکر خداکه اشک عزاراتوداده ای ای شاه کربلا تو به ما اعتماد کن ارباب باوفا زه گدا هم تو یاد کن از سفره عنایت تو کم نمی شود امسال اشک روضه مارا زیادکن این اعتقاد من بوداما شعارنیست مجنون بجز حسین به دوعالم نگار نیست گویاکه گریه دارغمت رب العالم است درروضه های تو اگر م جان دهم کم است من نوکر قدیمی این آستانه ام دنیابرای من همه جا چون محرم است هرجانیازمن به در خانه توبود اما عزای تو به نیازم مقدم است اشک عزای تو چکد از هردودیده ام این اشک برتر ازهمه آب زمزم است اشکی که از برای تو ریزد زدیدگان این اشک برتر از دم عیسی بن مریم است مجنون بهشت ما همه جا بود روضه اش زیرابهشت بی تو حسین چون جهنم است * اشکها باید که خون جاری کنید برحسین بن علی زاری کنید اشک ها جاری شوید از دیدگان برگل زهراعزاداری کنید هرگز از ریزش نیفتد اشک ما ازغم او سینه گلناری کنید اشکهایم تابراین دیده نشست سینه ام ازباراین هجران گسست تاعدوبرسینه ی مولا نشست سینه اش کوبیده و درهم شکست * حسینی اول_صفر آرمین غلامی(مجنون)
* حسینی آرمین غلامی(مجنون) آزرده ام که گریه نکردم برای تو اشکی نداشتم که بریزم به پای تو اشک عزای تو کند هرآتشی خموش زیراکه اشک تو شده است خون بهای تو دارم درون دل ز عزایت حرارتی باشم گدای کوی تو و مبتلای تو شد زندگی ما همه جا روضه شما باشد به روضه ها همه جا ردپای تو سوزی بده که من همه جا روضه خوان شوم مرثیه خوانده ام همه جا درعزای تو بانی روضه های تو هرجا پیمبراست زیراکه گریه کرده برایت خدای تو این روضه ها زسفره احسان فاطمه است برپاشده همیشه و هرجا برای تو خرج عزای تو به دودستان فاطمه است هستی فاطمه همگی شد فدای تو مجنون بخوان که تورااوصله دهد هستم همیشه گرمی بزم عزای تو * ارباب حسین بیاو تودست مرا بگیر درمانده ام تو دست مرا تا خدا بگیر بانی روضه های تو زهرا اطهرست یافاطمه تو دست مرا از عطا بگیر سینه زن عزای تو عیسی بن مریم است ای دل زنوکران حسینی شفابگیر دنیا بدون خاک تو بی ارزش است حسین ای دل زعشق حضرت سلطان بهابگیر بوی بهشت حق رسد از هئیت حسین ای دل براتی از حرم کربلا بگیر اذ ن زیارت حرمش دست فاطمه است برخیزواذن دیدن شاه ولا بگیر هنگامی قیامت دلها محرم است باز از برای شور حسینی تو پابگیر مجنون اسیر هول قیامت نمی شوی امروز زیر پرچم مولا تو جای بگیر * دردل هوای کربوبلا خانه کرده است درسینه ام ولای شما خانه کرده است شایدنظر کنی به دل مانده ام حسین بردرگهت ببین که گداخانه کرده است ازچشم مردمان چکد اشک عزای تو درسینه لطف و عفو خدا خانه کرده است باران اشک من همه با یاد علقمه است گویاکه عشق در دل ماخانه کرده است روضه نشین هئیت سلطان بی سرم دردل هوای خون خدا خانه کرده ام قاسم زهوش رفته به میدان نینوا مجنون عطش به کربوبلا خانه کرده است ** حسینی اول_صفر آرمین غلامی(مجنون)