eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍بیست و یکم محرم الحرام الاحزان ورود مخدرات و آل الله علیهم السلام به دیر راهب و گفتگوی راهب مسیحی یوحنا اسقف با رأس مقدسه حضرت سیدنا و مولانا ابا عبدالله الحسین صلوات الله علیه
گزارش صوتی👆👆 راهب ابالفضل_اسارت آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم زنگنه کرمانشاه 👇
مدح امام حسین_دهه سوم محرم .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ گمگشته پیدا می شود با گفتنِ یک یا حسین حلِّ مُعما می شود با گفتنِ یک یا حسین در باغِ سـبزِ آرزو با رُخصت و فرمانِ هـو  غنچه شکوفا می شود با گفتنِ یک یا حسین دل می شود پاکیزه تر اهلِ مناجات و سحر  سینه مصفّا می شود با گفتنِ یک یا حسین دیده شود غمگین و تر بارانی و غرقِ گُهَر  مانند دریا می شود با گفتنِ یک یا حسین عیسی ابنِ مریم با همه گوید بدونِ واهمه  هر مرده احیا می شود با گفتنِ یک یا حسین با اِذنِ سلطانِ ولی با دستِ عبّاسِ علی  صدها گره وا می شود با گفتنِ یک یا حسین هر محنت و رنج و اَلَم هر درد و بیماری و غم  خوب و مداوا می شود با گفتنِ یک یا حسین پیر و جوان یا کودکی با هر مرام و مسلکی  در بینِ ما جا می شود با گفتنِ یک یا حسین سینه زنِ بی ادّعا مرثیه خوانِ بی ریا  محبوبِ زهرا می شود با گفتنِ یک یا حسین اُمِّ ابیها مویه گر غمدیده و خونین جگر  با ما هم آوا می شود با گفتنِ یک یا حسین با ناله و اشک و مَحَن هنگامه ی سینه زدن  بنگر چه غوغا می شود با گفتنِ یک یا حسین اینجا شود کرببلا مهدی بیاید پیش ما به به چه زیبا می شود با گفتنِ یک یا حسین گزارش صوتی👆👆 راهب ابالفضل_اسارت آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم زنگنه کرمانشاه 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه اسارت.mp3
4.75M
▪️ ▪️ سوم محرم .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ چشام پر از اشک و ، دلم پر از داغه تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه ببین تن زینب ، زخمی شلاقه تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه سنگا شده روونه سوی نیزه خون گلوت میریزه روی نیزه ▪️وای حسین وای حسین حسینم لبات ترک داره ، سرت پر از خونه چقد روی نیزه، موهات پریشونه چقدر خاکستر ، نشسته رو گونه چقد روی نیزه ، موهات پریشونه یادش بخیر روزای خوبه باتو مادرمون شونه می کرد موهاتو ▪️وای حسین وای حسین حسینم نمونده تو سینه ، صبر و شکیبایی تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی با سنگ و خاکستر ، شدم پذیرایی تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی خیلی دل خواهرتو آزردن برای زینب صدقه آوردن ▪️وای حسین وای حسین حسینم نظر بر این قلب ، پر آه کن داداش رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش فکری به طفل بی ، پناه کن داداش رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش ببین که هق هق میکنه رقیه حرف نزنی دق میکنه رقیه ▪️وای حسین وای حسین حسینم ➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴مطالب محرم _دهه سوم ◼سر حسين علیه‌السلام در دير راهب و زيارت حضرت فاطمه علیهاسلام از آن 🔴اشعار ناب دهه سوم محرم سربریده و راهب مسیحی.. .حاج آرمین غلامی راهبا من زاده ی پیغمبرم من حسینم نور چشم حیدرم من کیم عشق خدای عالمم راهبا کوی خدارامظهرم بوده هرجا بر سرم تاج شرف راهبامن عرش حق رالنگرم ایکه تمجیدیم به قرآن آمده راهبامن ماسوا رامفخرم من که خودقدرت به هستی داده ام راهبا من خود ولی داورم.... درکتاب آسمانی آمده راهبا برماسوا من سرورم جدمن احمدبود بابم علی راهبا زهرای اطهر مادرم من حسینم رحمت بی واسطه راهبامن برخلایق سرورم کوفیان مهمان نوازی کرده اند راهبا کردند غمگین خاطرم کوفیان یاران ماراکشته اند راهبامن بی کس وبی یاورم بعدمن شداهلبیتم خار وزار راهبارفته اسیری خواهرم راهبا(مجنونم)ازاین واقعه شاعرم امابه کویش ذاکرم. . . ابو سعید شامی می‌گوید: روزی همراه کفار پستی که سرهای شهدا و اسیران را به شام می بردند، بودم. پس به کلیسای مسیحیان رسیدند. هنگامی‌که قسیس به سر امام حسین علیه‌السلام که نوری از آن به سمت آسمان ساطع بود نگريست، هیبت آن حضرت در قلبش واقع شد. قسیس به آن‌ها گفت: دیر ما به اندازه ی جمعیت شما بزرگ نیست. سرها و اسیران را وارد دیر کنید و از بیرون دیر را احاطه کنيد. اگر دشمنی حمله نمود او را بکشید و به خاطر سرها و اسیران نگران نباشید. آن‌ها کلام قسیس را پسندیدند و گفتند این نظر خوبی است. پس سر حسین علیه‌السلام را داخل صندوق قرار داده و قفل نمودند و همراه زنان و امام زین‌العابدین وارد دیر کردند و آن‌ها را در مکانی که تحت نظر داشته باشند قرار دادند. صاحب دیر خواست تا سر مطهر را ببیند و به خانه ای که صندوق در آن قرار داشت نگاه می‌کرد. او رازیانه اى داشت كه سر را در آن پیچید. در آن هنگام نورخانه را فرا گرفته و سقف خانه شکافته شد و از آسمان تختی بزرگ فرود آمد. ناگهان زنی که از حوری ها نیکوتر بود بر آن تخت نشست و شخصی فریاد می‌زد: راه باز کنید و نگاه نکنید. در آن لحظه از آن خانه زن‌هایی خارج شدند. آن زن‌ها سر را از صندوق بیرون آوردند و هر کدام یکی پس از دیگری سر شریف را می‌بوسیدند. هنگامی‌که نوبت به مولای ما فاطمه زهرا علیها سلام رسید، حضرت غش كردند و صاحب دیر نیز غش كرد. راهب با چشم نمی‌دید بلکه تنها کلام و سخن آن‌ها را می‌شنید که گوینده‌ای می‌گفت: سلام بر تو ای کشته ی مادر! سلام بر تو ای مظلوم مادر ! سلام بر تو ای شهید مادر! ناراحتی به خود راه مده و غصه نخور. زیرا خداوند در آینده فرج من و تو را می‌رساند.