eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌹 امیرالمومنین_علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام # #۱۳رجب شد قبله ی دلم حرمت یاابوتراب عالم اسیر لطف دمت یا ابوتراب آنکس که صاحبش توشوی شاه عالم است عزت گرفته با قدمت یاابوتراب عقده گشایی دل هرشیعه ای شده صحن و سرای محترمت یاابوتراب عیسای شیعیان نفست زنده میکند اعجازها نموده دمت یاابوتراب مادرمراگدای سرای تو آفرید وقت نماز با قسمت یاابوتراب محشربه پای اهل قیامت بپاکنم در زیر بیرق و علمت یاابوتراب (مجنون)به غیره نزده دم زهرکسی سیراب گشته با کرمت یاابوتراب ✅ @majnon1396 وسخنرانان
◼️مراسم عزای فاطمیه 🎤حــــاج آرمین غلامی 📆پنجشنبـه۲۷آذر ماه نود و نه 📆از سـاعــت3 الــی 4 ◼️کرمانشاه، بالاترازپاساژ کیش،کوی یاری، پلاک20
◼️مراسم عزای فاطمیه 🎤حــــاج آرمین غلامی 📆جمعه28آذر ماه نود و نه 📆از سـاعــت9صبح ◼️کرمانشاه، روبرومسجدجامع، پشت تکیه بیگلربیگی، مسجدنظام العلما
◼️مراسم عزای فاطمیه 🎤حــــاج آرمین غلامی 📆جمعه28آذر ماه نود و نه 📆از سـاعــت8:30صبح ◼️کرمانشاه، روبرومسجدجامع، تکیه بیگلربیگی،
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب # ❤️ ♦ افتاده دست مردک پستی سرت حسین خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد نامرده پست موی سرت راکشیده است ملعون مست بال وپرت رابریده است کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن گریم برای وسعت دریای تشنه ات خواهر فدایی توو لب های تشنه ات آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست دیدم حسین روی گلویت سنان نشست چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ بین گودال تنش بود که ذبحش کردند زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند ساربان درپی انگشتری،انگشت برید گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند وای از واعطشا گفتن،او درگودال ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند روی خاک است غریبانه تن سلطانی بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ درپیش چشم خواهرت درهم شدی تو با زخم‌های پیکرت درهم شدی تو وقتی که گیر افتاد بین تیر و نیزه افتاد تا بال و پرت درهم شدی تو خیلی دلت می‌خواست باشی درکنارم با حسرت چشم تر ت درهم شدی تو در قحطیِ آب اصغرت را دادی از دست پیش نگاه مادر ت درهم شدی تو آرامش اهل حرم رفتی توازدست با آهِ سرد آخر ت درهم شدی تو شمروسنان وخولی اینجا شیرگشتند بانیزه ها وخنجرت درهم شدی تو تو که تمام عمر اشکم را ندیدی اصلا نمی‌شد باورت درهم شدی تو از خیمه‌گه تا قتلگه خیلی دویدم وقتی رسیدم در بر ت درهم شدی تو زینب پس از تو پیش چشمان ونگاهت بوسدبرادرحنجر ت درهم شدی تو جسم شریفت را به تیرِ کینه بستند با حالت چون مضطر ت درهم شدی تو دیدم سرت رابین گودالی بریدند با آه آهِ خواهر ت درهم شدی تو ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب ♦ گودال بود و بی خبر تونیزه خوردی دیدم برادرپشت سرتونیزه خوردی دیدم ز پهلو یا کمر تونیزه خوردی دیدم که از چندین نفرتو نیزه خوردی آمدبه گودال وتنت را جستجو کرد با پا لگد زد پیکرت را پپشت و رو کرد آسیب دیده شانه ات ازنیزه شمر پژمرده شددردانه ات،ازنیزه شمر می سوخت جان خواهرت درکنج خیمه کس" همچوزینب این مصیبتها ندیده سر لوحه ی نجوای شبهایاحسین بود غم دیدی اما مشق غمهایاحسین بود گاهی سرت دنبال مرکب میکشیدند قران زبالای نی ات را میشنیدند دنبال تو اهل و عیالت می دویدند باريسماني زينب را می کشیدند زینب رسیده بر هواخواهیت آنجا آوای او می کرد همراهیت آنجا باهجرتو اهل وعیالت دل سپردند دیدم که ازشمروسنان شلاق خوردند در زیر دست و پای مرکبها دویدند همشیره ات را در اسارت میکشیدند دیدم شراب و وای از بزم‌ حرامی دیدم نگاه هیز نامردان شامی ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ بین گودال تنش بود که ذبحش کردند زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند ساربان درپی انگشتری،انگشت برید گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند وای از واعطشا گفتن،او درگودال ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند روی خاک است غریبانه تن سلطانی بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب ♦ گودال بود و بی خبر تونیزه خوردی دیدم برادرپشت سرتونیزه خوردی دیدم ز پهلو یا کمر تونیزه خوردی دیدم که از چندین نفرتو نیزه خوردی آمدبه گودال وتنت را جستجو کرد با پا لگد زد پیکرت را پپشت و رو کرد آسیب دیده شانه ات ازنیزه شمر پژمرده شددردانه ات،ازنیزه شمر می سوخت جان خواهرت درکنج خیمه کس" همچوزینب این مصیبتها ندیده سر لوحه ی نجوای شبهایاحسین بود غم دیدی اما مشق غمهایاحسین بود گاهی سرت دنبال مرکب میکشیدند قران زبالای نی ات را میشنیدند دنبال تو اهل و عیالت می دویدند باريسماني زينب را می کشیدند زینب رسیده بر هواخواهیت آنجا آوای او می کرد همراهیت آنجا باهجرتو اهل وعیالت دل سپردند دیدم که ازشمروسنان شلاق خوردند در زیر دست و پای مرکبها دویدند همشیره ات را در اسارت میکشیدند دیدم شراب و وای از بزم‌ حرامی دیدم نگاه هیز نامردان شامی ✅
بسم الله الرحمن الرحیم شده ام برتوگرفتاراباعبدالله روم ازعشق توبر داراباعبدالله ناظر کارمن ازروز ازل بودی تو بوده ام برتوهواداراباعبدالل ه همه ی عمر حواست به دلم بوده وبس نشدم آلوده رفتاراباعبدالله میکنم توبه به درگاه تو ای شاه کرم شده ام خسته ز تکراراباعبدالله گربدم اماتو آقامهربانی میکنی گشته ام برتو بدهکاراباعبدالله من خجالت زده ام کارنکردم به درت بودم عمری به تو سرباراباعبدالله کاش (مجنون)به در میکده ات جان بدهد بر درت ناله کنم زاراباعبدالله _آرمین غلامی(مجنون )
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ درپیش چشم خواهرت درهم شدی تو با زخم‌های پیکرت درهم شدی تو وقتی که گیر افتاد بین تیر و نیزه افتاد تا بال و پرت درهم شدی تو خیلی دلت می‌خواست باشی درکنارم با حسرت چشم تر ت درهم شدی تو در قحطیِ آب اصغرت را دادی از دست پیش نگاه مادر ت درهم شدی تو آرامش اهل حرم رفتی توازدست با آهِ سرد آخر ت درهم شدی تو شمروسنان وخولی اینجا شیرگشتند بانیزه ها وخنجرت درهم شدی تو تو که تمام عمر اشکم را ندیدی اصلا نمی‌شد باورت درهم شدی تو از خیمه‌گه تا قتلگه خیلی دویدم وقتی رسیدم در بر ت درهم شدی تو زینب پس از تو پیش چشمان ونگاهت بوسدبرادرحنجر ت درهم شدی تو جسم شریفت را به تیرِ کینه بستند با حالت چون مضطر ت درهم شدی تو دیدم سرت رابین گودالی بریدند با آه آهِ خواهر ت درهم شدی تو ✅
بسم الله الرحمن الرحیم شده ام برتوگرفتاراباعبدالله روم ازعشق توبر داراباعبدالله ناظر کارمن ازروز ازل بودی تو بوده ام برتوهواداراباعبدالل ه همه ی عمر حواست به دلم بوده وبس نشدم آلوده رفتاراباعبدالله میکنم توبه به درگاه تو ای شاه کرم شده ام خسته ز تکراراباعبدالله گربدم اماتو آقامهربانی میکنی گشته ام برتو بدهکاراباعبدالله من خجالت زده ام کارنکردم به درت بودم عمری به تو سرباراباعبدالله کاش (مجنون)به در میکده ات جان بدهد بر درت ناله کنم زاراباعبدالله _آرمین غلامی(مجنون )
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب # ❤️ ♦ افتاده دست مردک پستی سرت حسین خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد نامرده پست موی سرت راکشیده است ملعون مست بال وپرت رابریده است کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن گریم برای وسعت دریای تشنه ات خواهر فدایی توو لب های تشنه ات آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست دیدم حسین روی گلویت سنان نشست چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ به سراشیبی گودال تو، خواهر آمد ازحرم ناله زنان سوی برادر آمد چه کندعمه سادات، جدایی سخت است این همه راه بیاید، تو نیایی سخت است یوسفم بودی و از آمدنت بی خبرم ساعتی هست که از پیرهنت بی خبرم آمدم برسره گودال، تودیدم رفتم با تن خسته و این قد خمیدم رفتم پی غارت همه جا دور و برت ریخته اند شمروخولی وسنان، روی سرت ریخته اند چقدر مردم این شهر به توبدکردند شمروخولی وسنان،راه مرا سدکردند ای برادربخدا مردم این شهربدند تونبودی ومرا،ضربه ی شلاق زدند پیش چشم توبر روی سرم سنگ زدند به خداوند روی بال و پرم سنگ زدند چادرم رامکشید،چونکه برا مردم معجرم روی سرم بود،که سیلی خوردم وای من شام کجا زینب بی یار كجا؟ وای من بام کجا کوچه و بازار کجا؟ گرمرا زجردهند بازحسین مال توام تو روی نیزه ای و،وای به دنبال توام گر زمانی به سوی کوفه ی ویران رفتم بی تو ای نیزه نشین میان زندان رفتم یاد دارم که حسین بس کس و عطشان شده ای درسراشیبی گودال تو عریان شده ای درسراشیبی گودال ،سرت گشت جدا زیرخنجرمیزنی، یوسف زینب ، دست وپا ناسزا بود حسین جان که بارت شده است در کنارت پسری بودکه غارت شده است او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ وسط شام سری بر سر نی جا می کرد خواهرت گریه کنان برتو تماشا می کرد ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ به سراشیبی گودال تو، خواهر آمد ازحرم ناله زنان سوی برادر آمد چه کندعمه سادات، جدایی سخت است این همه راه بیاید، تو نیایی سخت است یوسفم بودی و از آمدنت بی خبرم ساعتی هست که از پیرهنت بی خبرم آمدم برسره گودال، تودیدم رفتم با تن خسته و این قد خمیدم رفتم پی غارت همه جا دور و برت ریخته اند شمروخولی وسنان، روی سرت ریخته اند چقدر مردم این شهر به توبدکردند شمروخولی وسنان،راه مرا سدکردند ای برادربخدا مردم این شهربدند تونبودی ومرا،ضربه ی شلاق زدند پیش چشم توبر روی سرم سنگ زدند به خداوند روی بال و پرم سنگ زدند چادرم رامکشید،چونکه برا مردم معجرم روی سرم بود،که سیلی خوردم وای من شام کجا زینب بی یار كجا؟ وای من بام کجا کوچه و بازار کجا؟ گرمرا زجردهند بازحسین مال توام تو روی نیزه ای و،وای به دنبال توام گر زمانی به سوی کوفه ی ویران رفتم بی تو ای نیزه نشین میان زندان رفتم یاد دارم که حسین بس کس و عطشان شده ای درسراشیبی گودال تو عریان شده ای درسراشیبی گودال ،سرت گشت جدا زیرخنجرمیزنی، یوسف زینب ، دست وپا ناسزا بود حسین جان که بارت شده است در کنارت پسری بودکه غارت شده است او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ وسط شام سری بر سر نی جا می کرد خواهرت گریه کنان برتو تماشا می کرد ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب # ❤️ ♦ افتاده دست مردک پستی سرت حسین خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد نامرده پست موی سرت راکشیده است ملعون مست بال وپرت رابریده است کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن گریم برای وسعت دریای تشنه ات خواهر فدایی توو لب های تشنه ات آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست دیدم حسین روی گلویت سنان نشست چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱 یاصاحب الزمان.. عج.. من گدای هر شب این خانه ام سائل بی چیز این کاشانه ام مستمندی فارغ از الطاف غیر همچو مرغی در میان لانه ام من غریب آشنای هر شبم مستمندی بر در میخانه ام من گدای یوسف زهرا شدم باده نوش جرعه پیمانه ام من همانند پرستوئی غریب پر زنان دنبال دام دانه ام روح من ، در پیش تو جامانده است من همان از کاروان جا مانده ام عاشق گفتار یار مهدیم من فدای رهبر فرزانه ام ای وجودت باعث چرخ زمان من به گرد شمع تو ، پروانه ام کی تو آئی مهدی آل علی من ز عشق روی تو دیوانه ام بین که مجنون نالد از هجران تو مهدیا از غیر تو بیگانه ام شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠 🌸 👇👇👇👇👇👇 کانال اختصاصی اشعار @majnon1396 https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱 💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠 ای غریبه ، این دلم منتظره در بیابان بلا دربه دره ای غریبه دل من بونه داره میان شهر بلا لونه داره آی غریبه کی می آئی ز سفر بزنی به این گدا دوباره سر قربون قامت افروخته تو من فدای اون دل سوخته تو کی می آئی ز سفر دلبر من سوخته از عشق تو بال و پر من آی غریبه دل من خونجگره پی دیدار عزیز حیدره آی غریبه ، میشه از سفر بیای یه بیارم شده از این گذر بیای دیگه دل از غم تو پاره شده گدای دیونه بیچاره شده آقا جون همسفری با دل من آقا جون توئی همه حاصل من آقا جون یک نظری کن به گدا یه بارم شده من و بزن صدا آقا جون ببین که آلوده دلم عشق تو سرشته با آب و گلم آقا جون ببین که مستانه شدم گرد چشمان تو پروانه شدم 📕شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌸 👇👇👇👇👇👇 کانال اختصاصی اشعار جدید @majnon1396 https://telegram.me/joinchat/BLyiyzwCdbN4o2vuMYL3ZA 🌸 ■☆■☆■☆■☆■☆■☆■☆■ ■☆■☆■☆■☆■☆■☆■
جریان مواجهه فاطمه زهرا سلام الله علیها با دشمنان پشت درب خانه از زبان خلیفه دوم: روضه ي حضرت زهرا سلام الله عليها + متن مستند مقتل- حاج آرمین غلامی – قسمت دوم: مرحوم مجلسی در بحار الأنوار روايتي رو از دلائل الامامه طبري نقل كرده،دومي ِ ملعون نامه نوشته به معاويه لعنت الله عليهما، وقايعي رو براش تشريح كرده،نامه مفصل ِ، اول ِ نامه ضروريات دين رو انكار كرده.ميگه به در خونه ي علي حمله بردم. خودش مناقب ِ علي رو ميدونه. *وَ لَقَدْ وَثَبْتُ وَثْبَةً عَلَى شِهَابِ بَنِي هَاشِمٍ الثَّاقِبِ، وَ قَرْنِهَا الزَّاهِرِ، وَ عَلَمِهَا النَّاصِرِ، وَ عِدَّتِهَا وَ عُدَدِهَا الْمُسَمَّى بِحَيْدَرَةَ *"اينها علي رو ميشناسند بعد توصيف ميكنه،ميگه: تو خونه ي علي كي بوده،علي وفاطمه بودند،حسن و حسين بودند،زينبين بودند،فقط فضه كمك كار اينها بود،حالا من با كي رفتم" *وَ مَعِي خَالِدُ بْنُ وَلِيدٍ وَ قُنْفُذٌ مَوْلَى أَبِي بَكْر*من با يه جماعتي رفتم*وَ مَنْ صَحِبَ مِنْ خَواصِّنَا،* رفقاي صميمي ِ ما هم بودند،اولين كاري كه كردم معاويه *فَقَرَعْتُ الْبَابَ عَلَيْهِمْ قَرْعاً شَدِيداً* ،محكم به در زدم،فضه آمد پشت در چه خبره؟ برو به علي بگو اين كارهاي بيهوده رو رها كنه،در خلافت طمع نكنه،علي بايد بياد بيعت كنه،حامي ِ ولايت بلند شد،زهراي مرضيه پشت در آمد،صدا زد: *أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ! مَا ذَا تَقُولُونَ؟ وَ أَيَّ شَيْءٍ تُرِيدُونَ؟ *اي گمراهان ِ دروغ گو،چي ميگيد؟چي مي خواهيد؟ "چي به بي بي گفت اين ملعون؟" چرا پسر عموت در دهليز خون نشته تو رو فرستاده؟ فرمود:*طُغْيَانُكَ يَا شَقِيُّ* طغيان و سركشي ِ تو اي بدبخت، من رو از خانه به در آورده. به علي بگو بياد،مگر نه اون كاري كه نبايد بشه ميشه،*أَبِحِزْبِ الشَّيْطَانِ تُخَوِّفُنِي وَ كَانَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ضَعِيفاً.* داري مارو از چي ميترسوني؟اگه علي بيرون نياد هيزم ميارم،خون رو آتيش مي زنم،اهل خونه رو مي سوزونم،حالا شروع كرد اولين كارو * وَ أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ* ميگه تازيانه ي قنفذ رو گرفتم شروع كردم زدن و دوم* وَ قُلْتُ هَلُمُّوا فِي جَمْعِ الْحَطَبِ* گفتم:بريد هيزم بياريد *فَقُلْتُ: إِنِّي مُضْرِمُهَا.* ميخوام خونه رو بسوزونم *فَقَالَتْ: يَا عَدُوَّ اللَّهِ* اي دشمن خدا *وَ عَدُوَّ رَسُولِهِ وَ عَدُوَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ،*حالا بي بي چه كرد؟حامي ِ ولايت ِ *فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ يَدَيْهَا مِنَ الْبَابِ* بي بي در رو با دست ها نگه داشت *تَمْنَعُنِي مِنْ فَتْحِهِ* اجازه نمي داد در خون رو باز كنم *فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ* شروع كردم به دست هاش تازيانه زدن *فَأَلَّمَهَا*،بي بي دردش گرفت..نانجيب ميگه:وقتي به دست هاش زدم *فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَاءً*. شنيدم داره داد مي زنه، گريه ميكنه،خواستم برگردم،دلم داشت نرم مي شد،يه وقت ياد ِ كينه هاي بدر افتادم، دوباره برگشتم.
روضه حضرت زهرا (س) مداح-حاج آرمین غلامی (مجنون) ⛔⛔ ____________________ مهرزهرا جوهره جان من است همدم قلب پریشان من است طورسینای محبت نور اوست اومه مهراست وکنعان من است عشق او دریاواین دل کشتی است مهرزهرا نوح طوفان من است یادزهرا تاقیامت ماندنی است ذکره بسم الله قرآن من است من مریض عشقم ودردم دواست دیدنش دارو و درمان من است گفتم .ای ماه نور جهان نورت زکیست گفت زهرا نوره یزدان من است کعبه راگفتم چراقبله گهی گفت زهرا..کعبه ی جان من است تاکه سلطان دل من فاطمه است من چومورم اوسلیمان من است گفتم ای زمزم چراهستی زلال گفت زهرا چشمه ی جان من است آنکه باشدصاحب جان ودلم اوست زهرا صاحب جان من است روز وشب(مجنون)گدای لیلی است نام او آغازوپایان من است امام صادق علیه السلام فرمودند: خدا رحمت كند آن كسی را كه در عزای مادر ما حضرت زهراسلام الله علیها بلند بلند گریه كنه. خوشبحال اونی كه همیشه،جا و مكانش معلومه،مادرش نمیذاره آواره بشه،توی این شهر غربت،شهری كه خیلی جاها اصلاً رنگ و بوی فاطمیه نداره،توی این وانفسا،بی بی دستت رو گرفته، آورده تو رو،نمی دونم قدر و منزلت خودت رو میدونی؟ مثل امشبی كه بی بی سفارش كرد:كسی با خبر نشه علی جان. یك به یك شمارو خبر كردند،گفتند:شما با همه فرق دارید،شما بیایید ناله بزنید برا فاطمه،اونا نامحرم بودند،اما شما محرم هستید شما میتونید بگید وای مادر. از این به بعد فقط بر علی ببار كه گفت گرفته اند زمن لشكرم سپاهم را .... گریه های مخفیانه غسل و تشییع شبانه یك مزار بی نشانه آتشم زد آتشم زد مانده ام با چشم گریان میكشم آه از دل و جان رفتی و شام غریبان آتشم زد آتشم زد میگذارم وقت غسل پیكر تو سر به دیوار تازه فهمیدم چه كرده وای من با سینه مسمار تا حالا خود مولا همه رو آروم میكرد،می فرمود آروم تر گریه كنید،نذارید دشمن شاد شیم،مادرتون راضی نیست،اسما میگه یه وقت دیدم خود آقا سر به دیوار گذاشته،بلند بلند ناله میزنه میگذارم وقت غسل پیكر تو سر به دیوار تازه فهمیدم چه كرده وای من با سینه مسمار تازه دیدم زخم پهلو تازه دیدم خون بازو سادات مثل من زهرا شكست در این مدینه حرمتت ای داد بی داد بشكند دستی كه زد سیلی به روی صورتت ای داد بی داد الوداع ای فاطمه جان كن حلالم فاطمه جان بر دل من داغ جانكاه مثل گل عمر تو كوتاه چیده ام رویت لحد آه داد بی داد، داد بی داد وای من از جان بر لب بعد تو دیگر از امشب خانه دارم گشته زینب داد بی داد، داد بی داد مانده ام بالای قبر تو چرا من زنده هستم از پیمبر با امانت داریم شرمنده هستم روی زخم دل نمك خورد پیش من زهرا كتك خورد عالمی حیران شده از صبر من از صبر تو ای داد بی داد عده ای فردا روند دنبال نبش قبر تو ای داد بی داد ...... لزره به دست حیدر كرار افتاد چشمی به چشم بسته ی دلدار افتاد همه ی قریش همه ی مدینه چشم انتظار همچین لحظه ای هستند، لرزه به دستان علی ببینند،لحظه به پاهای علی ببینند حال زمان شستن زهرا رسیده حیدر كنار سنگ غسل یار افتاد می گفت من افتادنم با داغ زهراست زهرا هم از زخم نوك مسمار افتاد جای غلاف روی بازو را كه حس كرد این بار دستان علی از كار فتاد نگاه كرد دید بچه ها گوشه ی حیاط مثل جوجه های لرزان دست گردن هم انداختند، می خواد بدن مادرشون رو غسل بده،بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله..... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇