eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤞 ❃﷽❃ 🏴 روضه شهادت_حضرت_ام_البنین_س 🏴 🎤مداح :حاج آرمین غلامی ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ام البنــین ، ام الادب ، ام الفضـایل ! ای شهره برحجب وحیا بین قبایل ! نامت بلند و جـایگاهت آسـمان است ای آسـمان بر مقـدمت گردیده مایل گلــواژه ای در شـأن نامت نیست زیرا دریایـــی از فضلی پر از نیکو خصـایل هــرجا توســل بر تو کردم لطــف دیدم از سـوی تو حاجت روایی گشت حاصل از خــانهٔ تــو دســت خـــالی برنگـــردد هـر کـس که بر درگــاه تو گردیده سائل چـــون شد مُقـدّر ، مــادر عبـاس باشی از دامنـت ســر زد مَـــهِ زیبــا شــمایل ماه از خجالت خم شد و در سجده افتاد وقتی تو بخشـــیدی به دنیا مـــاه کامل در کربلا آن کوه غیـــرت ، کف العباس بر رتبــهٔ کهف الحسیــنی گشـــت نائل وقتی صـــدای العطش را در حرم دید مَشــک و عَلَـم را کرد بر شانه ، حمایل در علقــــمه ، شَــقُّ القمر تکرار شد باز دور و بــرش پر شــد از ارباب رذایل یک سو حسینش را بدون یار می دید یک سو هجـــوم لشکـــری را در مقابل دست علم گیرش قلم شد تا که باشد دستان عبــاس تو حـــلّال المـســـائل دستی به بازویش نبود آن دم ، گذارد بیــن زمیـــن و روی ماه خویش حائل زهـــرا به جای تو برایش مـادری کرد تا بر مقـــام ابــن زهــــرا گشــت نائل این سفــرهٔ شعـــر و غزل ، نذر تو بانو ! هـر چنـد شعــرم نیست در پای تو قابل خانم ام البنین در مقام و شأن و منزلت ایشون، همین بس که بهر حال این قابلیت رو این خانوم داشت که زیر یک سقف باامیرالمومنین زندگی کنه و به بچه های حضرت زهرا خدمت کنه... خیلی قبل تر از این حرفها هم خواب دید که یک قرص قمر و سه ستاره از آسمون در دامنش فرود آمد، به پدرش عرض کرد که بابا من همچین خواب دیدم، پدرش هم انسان روشنی بود، خیلی انسان روشن و اهل ولایی بود. پدرش گفت :بابا ازدواجی خواهی کرد که ثمره ازدواج چهار پسر، هر چهار پسر عالم را روشن می‌کنند، یکی از بقیه قوی تر و بزرگتره، بقیه ستاره اند پیشش ،بعدها که حضرت امیر،عقیل رو فرستاد برای خواستگاری، حضرت عقیل فرمود: به پدر ام‌البنین که برادرم امیرالمومنین خواستگاره، او اینقدر معرفت داشت که عرض کرد: شما به آقا بگید، ما باید منت بکشیم دختر ما بیاد به کنیزی خونه شما! از ابتدا هم بی بی آمدن تو خونه امیرالمومنین، یکی از مقاصد مهمشون خدمتگذاری به بچه های حضرت زهرا بود... بعد هم که عاشق و دلباخته امام حسین شد، بچه ها را جوری تربیت کرد که اینها جز به فدا شدن برای امام حسین به چیز دیگه ای فکر نکنند... شخص سائلی هر سال می اومد در خونه ی ابوالفضل، می اومد عرض میکرد: آقا! خرج سال من رو بده من برم، حضرت هم بهش عنایت میکردن، این خرج سالش رو میگرفت و می رفت بی خبر از همه جا بود، اون سال هم مثل هرسال اومد و در زد وکنیز اومد دم در که کیه؟ سائل بهش گفت: برو بگو گدای همیشگی اومده... چی میخوای؟ گفت برو به آقا بگو، سائل اومده ،میگه خرج سالم رو بده! برم... کنیز رو ساده دلی خودش گفت برو دیگه اینجا نیا! گفت چرا؟گفت اون آقا روکربلا کشتنش، شهیدش کردند، دیگه نیست... این هم سرش رو انداخت پائین که من به خانواده ام گفتم میرم میگیرم حالاجواب زن و بچه ام رو چی بدم؟سرش رو انداخت پائین و ناامید داشت میرفت و تو فکر بود که چکنم؟ دید کنیزه داره میدوه میاد... چه اتفاقی افتاد؟ کنیز آمد داخل خانه خانم فرمود کی بود؟ گفت: خانم! یه گدایی بود گفتم بره! گفت چی میخواست؟گفت: من گدای هرسالم اومدم خرج سالم رو بگیرم ردش کردم گفت با اجازه کی ردش کردی؟ مگه در خونه ی تو اومده بود ردش کردی؟ بدو دنبالش پیداش کن برو بگو برگرده کنیز دوید گفت: آقا! برگرد بیا خانم خونه کارت داره، اومد سلام کرد بی بی فرمود: این کنیز اشتباه کرد، به شما اشتباه گفت، عباس شهيد شده، مادرش که نمرده، تا هر وقت خواستی بیا اینجا خرجت رو از من بگیر من هستم...* هر چند او دگر پسر خویش را ندید هر گز غمین نشد که عباس شد شهید دق کرد بعد از اون که به او این خبر، رسید بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم به جای آب لب انور حسین کارش دگرنشستن در آفتاب شد آتش فشان، قصه و کوه مذاب شد شرمنده نگاه غریب رباب شد آنقدر سوخت شمع وجودش که، آب شد رو می گرفت، نزد دوتا خواهر حسین *کار شبهای ام‌البنین این بود هر شب راه می افتاد تو کوچه پس کوچه های بنی هاشم، در خونه بنی هاشم، یکی یکی در میزد عباسم رو حلال کنید، می خواست آب بیاره نگذاشتن ،اما یکی از این خونه ها رو وقتی میرسید در نمی زد، اینقدر مینشست گریه می کرد تا صدای گریه اش به صاحب خونه می رسید، صاحب خونه می اومد در رو باز می کرد خودش رو می نداخت رو پای
صاحبخونه، می گفت: رباب! عباسم رو حلال کن... ام البنین دیگر پسر ندارد واویلا واویلا دیگر بنی هاشم قمر ندارد واویلا واویلا دیگر مرا ام البنین نخوانید واویلا واویلا ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ام البنین۵.ع۱.mp3
1.41M
(نوحه حضرت ام البنین س)۱۴۰۳ آرمین غلامی ای گل باغ ولا بانوان را رهنما رفتی از این دنیا،بانو سوی عقبی ذکر همه عالم،واویلا واویلا واویلا واویلا۲ حضرت ام البنین بانوی دنیا و دین ای همسر حیدر،بر مرتضی زیور از داغ تو بانو،مدینه شد محشر واویلا واویلا۲ دیده گریان و غمین بوده ای عمری حزین تو با دلی غمناک،نشستی روی خاک تو گریه می کردی،بر پیکر صد چاک واویلا واویلا۲ تو ندیدی کربلا رنج و درد و ابتلا بودی به تاب و تب،جانت بود بر لب بودی به اشک و آه،همناله با زینب واویلا واویلا۲ تو ندیدی اکبرش اربا اربا پیکرش قامت بابایش،از داغ او خم شد کنار جسم او،صبر حسین کم شد واویلا واویلا۲ تو ندیدی اصغرش پاره پاره حنجرش شد بر علی اصغر،درد عطش چاره با تیر کین گردید،گلوی او پاره واویلا واویلا۲ تو ندیدی همهمه در کنار علقمه در علقمه عباس،نقش زمین گردید بشکسته از کینه،فرق و جبین گردید واویلا واویلا۲ الامان ای الامان ساقی تشنه لبان در یاری قرآن،جانش فدا گردید آن ساقی طفلان،دستش جدا گردید واویلا واویلا۲ تو ندیدی پاره تن گل زهرا بی کفن حسین گل حیدر،از روی زین افتاد در گودی مقتل،سر بر زمین بنهاد واویلا واویلا۲ شمر دون خنجر کشید از حسینت سر برید حسین گل زهرا،افتاده بر خاک است نقش زمین مولی،با تن صد چاک است واویلا واویلا۲ آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ام البنین۵.۲.mp3
1.44M
(نوحه حضرت ام البنین س) / ۱۴۰۳ (مجنون کرمانشاهی) بانوی بیت حیدر و ام البنینی چون فاطمه جان امیرالمؤمنینی واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ هستی تو بین بانوان بی قرینه ام الشهیدی و گل باغ مدینه واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ از سوز داغ تو مدینه گشته غوغا رفته ز دنیا مادری از آل طاها واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ مدینه از داغ شما ماتمسرا شد بیت امیرالمؤمنین بزم عزا شد واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ بر آل فاطمه همیشه بوده حساس هدیه به او داده خدا حضرت عباس واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ ندیده ای اکبر بگشته اربا اربا غرقه به خون شد پیکر او پیش بابا واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ ندیده ای قنداقه ی اصغر پر از خون بابای مظلومش ز داغش گشته دلخون واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ ندیده ای جان اباالفضلت فدا شد دستان او از پیکر پاکش جدا شد واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ ندیده ای دشمن سوی مقتل دویده رأس حسین را از قفا دشمن بریده واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ ندیده ای دشمن شرر بر خیمه ها زد رأس حسین فاطمه بر نیزه ها زد واغربتا واغربتا آه و واویلا۲ / ۱۴۰۳ . نوحه، روضه ام البنین👆 آذرماه۱۴۰۳ کرم 💠کانال آثار (مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا