هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
🍀
#مقتل_امام_حسین
#حوادث_شام
امام سجاد به یزید فرمود:
"به من اجازه می دهی بالای این چوب ها(منبر)بروم تا سخنی بگویم که مورد رضایت خدا باشد و برای این مردم اجر و پاداشی داشته باشد؟".
یزید نپذیرفت،مردم اصرار کردند تا حضرت سخن بگویند،اما باز قبول نکرد،پسر یزید_معاویه_از پدرش خواست که به او اجازه بدهد و گفت:به او اجازه بده،مگر چه چیزی دارد که بگوید؟،یزید گفت:این ها وارثان علم و فصاحت هستند.
بعد از چند لحظه یزید منصرف شد و اجازه صحبت کردن داد.حضرت سخنرانی کردند و چون سخن امام به این جا رسید:"((من فرزند کسی هستم که در خون خویش غلتید،من فرزند ذبیح کربلا هستم،من فرزند کسی هستم که طایفه جن بر او گریه کردند و پرندگان آسمان برایش نوحه سر دادند))".
صدای گریه و شیون مردم برخاست،یزید احساس خطر کرد و به مؤذن دستور داد تا اذان سر دهد.مؤذن گفت:اللّه اکبر.
امام فرمود:"((اللّه اکبر و أجل و أعلی و اکرم ممّا أخاف و أحذر))".
مؤذن گفت:أشهد أن لا إله إلّا اللّه.
حضرت فرمود:"((نعم أشهد مع کل شاهد أن لا إله غیره و لا رب سواه))".
وقتی مؤذن گفت:أشهد أنّ محمداً رسول اللّه.
امام سجاد به مؤذن فرمود:
"تو را به خدای محمد قسم می دهم که ساکت شو و دیگر چیزی نگو!".
آن گاه رو کرد به یزید و فرمود:
"این پیامبر عزیز و بزرگوار جدّ توست یا جدّ من؟!اگر بگویی جدّ تو بوده است که همه می دانند دروغ می گویی و اگر بگویی جدّ من است پس چرا پدرم را از روی کینه و دشمنی کشتی،اموالش را به غارت بردی و خانواده و ناموسش را به اسارت گرفتی؟!وای بر تو از آن لحظه ای که در روز قیامت جدّم،حقّ خویش را از تو بخواهد".
یزید که اوضاع را چنین دید با فریاد به مؤذن گفت:اقامه بگو تا نماز بخوانیم.مردم به همهمه و گفت و گو پرداختند،بعضی از آنها مشغول نماز شدند و عده ای نیز آن جا را ترک کردند.
📚مقتل مقرم،ص۴۱۳_۴۱۴_۴۱۵_۴۱۶
📚مقتل خوارزمی،ج۲،ص۶۹
📚نفس المهموم،ص۲۴۳
#مقتل_امام_حسین
#حوادث_شام
#سر_مطهر_امام_حسین
یزید خواست تا سرِ بُریده حضرت را نزد او بیاورند.سرِ مطهر را در تشتی از طلا گذاشتند و مقابل یزید قرار دادند.
سپس سکینه و فاطمه وارد شدند،آن دو دائم نگاه می کردند تا سرِ مطهر را ببینند. اما یزید آن را می پوشاند تا فاطمه و سکینه نتوانند ببینند،وقتی چشم آن دو به سرِ مطهر افتاد به گریه افتادند و ضجه زدند.
یزید دستور داد تا مردم وارد شوند،او شاخه ای از نِی در دست داشت و با آن به لب و دهان مبارک سیدالشهدا می زد و می گفت:((یوم بیوم بدر_امروز تلافی جنگ بدر است)).
ابو برزه اسلمی،به یزید گفت:خودم دیدم که روزی پیامبر این لب ها و لب های برادرش حسن را می بوسید و می فرمود: "شما سرور جوانان بهشت هستید،خدا قاتل شما را بکشد و لعن نماید و به جهنم ببرد".
یزید از این سخن خشمگین شد و دستور داد او را به زور از آن مکان بیرون بردند.
📚مقتل مقرم،ص۴۱۶
📚مرآةالجنان،ج۱،ص۱۳۵
📚کامل ابن اثیر،ج۴،ص۳۵
📚مناقب ابن شهر آشوب،ج۲،ص۲۲۶
📚لهوف،ص۱۰۲
#مقتل_امام_حسین
#حوادث_شام
#سر_مطهر_امام_حسین
فرستاده قیصر روم که در مجلس حاضر بود خطاب به یزید گفت:به یکی از منطقه های ما سُمِّ الاغِ حضرت عیسی نگهداری می شود و مردم مسیحی هر سال،از سراسر کشور،خود را به آن می رسانند و نذرهای خویش را به احترام آن تقدیم می نمایند.ما همان قدر به آن احترام می گذاریم که شما به کتاب های دینی و مقدس خود!من با دیدن بی احترامی شما به سرِ فرزند پیامبرتان،فهمیدم که باطل هستید و دشمن حقّ می باشید.
یزید دستور داد او را به قتل برسانند.فرستاده قیصر برخاست،سرِ مطهر را بوسید،شهادتین را بر زبان راند.وقتی او را کشتند،همه شنیدند که سرِ مطهر امام حسین(ع)با صدای کاملاً آشکار فرمود:"لا حول و لا قوّة إلّا باللّه".
سر را از مجلس بیرون بردند و به مدت سه روز بر دروازه قصر آویختند.وقتی هند بنت عمروبن سهیل_همسر یزید_دید سرِ مطهر بر دروازه آویزان است و نور از آن پرتوافکنی می کند و خون تازه از آن می چکد و از آن عطری مطبوع به فضا پراکنده می شود، سراسیمه و بدون حجاب وارد مجلس یزید شد و گفت:سرِ فرزند دختر رسول خدا بر دروازه خانه ماست.یزید به طرف او رفت و او را پوشاند و گفت:گریه کن!او بزرگ خاندان بنی هاشم بود و ابن زیاد در کشتن او تعجیل کرد!.
پس از آن یزید دستور داد تا همه سرها را بر دروازه های مختلف شهر و مسجد جامع اموی بیاویزند.
مَروان که از کشته شدن امام حسین خرسند بود گفت:((ضربت دوسر فیهم ضربة_أثبتت اوتاد ملک فاستقر)).
و در حالی که شعر زیر را می خواند با نِی بر صورت مبارک سیدالشهدا می زد:((یا حبّذا بردک فی الیدین_و لونک الأحمر فی الخدین_کأنّه بات بعسجدین_شفیت منک النفس یا حسین)).
📚مقتل مقرم،ص۴۱۷_۴۱۸
📚الصواعق المحرمة،ص۱۱۹
📚مقتل عوالم،ص۱۵۱
📚مقتل خوارزمی،ج۲،ص۷۵_۷۴
📚الخطط مقریزی،ج۲،ص۲۸۴
📚نفس
بسم الله الرحمن الرحیم
#_امام_حسین_ع-ماه صفر
باسر ه زلفت حسین جان زندگانی کرده ام
من بیادت عمرخودرا جاودانی کرده ام
گرچه شدعمرم همه صرف گناه ومعصیت
لیک دلشادم که با عشقت جوانی کرده ام
شدهمه سرمایه ام این اشک واین پیراهنم
کی خیال سود یا فکر زیانی کرده ام
درمیان سینه ام گنج غمت دارم حسین
سرخوشم در خیمه ی دل نوحه خوانی کرده ام
هرکجابزم عزایت بوده در هفت آسمان
درهوایت کی غم بی خانمانی کرده ام
دیده ام ازبهر دیدن نیست بلکه در غمت
با دودیده .کار ابر آسمانی کرده ام
اشک و آهم را به قصد کربلایت روز وشب
ازمیان شهر دل ها کاروانی کرد ه ام
باسره کشکول فقر و احتیاجاتم حسین
من گدا یی درت باهر زبانی کرده ام
درغریبی هستم و شهر ی پر از نا آشنا
عشق تو بر سر نباشد نا توانی کرده ام
این سگت را از دره این خانه باسنگی مران
روز وشب عوعو برای استخوانی کرده ام
گرشدم (مجنون)کویت همه الطاف توبود
یاحسین باعشق رویت حکمرانی کرده ام
شعر..آرمین غلامی(مجنون کرماشاهی)
کانال جدید اشعار ناب
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعاردهه اول ماه صفر
آیه ی والطور روی نیزه ای
قاری مشهور روی نیزه ای
قاریا آن منبر ورحلت کجاست
سوره ی مستور روی نیزه ای
دیده ی این شهر مبهوتت حسین
نور رب النور روی نیزه ای
نیزه ازخون گلویت مست شد
خوشه ی انگور روی نیزه ای
زینبم موسی صحرای غمت
شمس کوه طور روی نیزه ای
📝..شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
واردکردن اسرابه شهرشام
سرتوبرفرازنیزه هابود
لبانت قاری طشت بود
سرت زخمی زسنگ کوفیان شد
سرت مجروح چوب خیزران بود
سرت از بهرمن دریای نور است
سرتو سرتوسوخته ی کنج تنوراست
لبانت بوسه گاه بوتراب است
سر توشاهدبزم شراب است
چودیدم نیزه ی روزخیانت
بدیدم جای چوبی برلبانت
عدومیزدمراباصدجسارت
ببین اموال مارا کرده غارت
تنت راپیش مامسلوب کردند
سرت آویزه بریک چوب کردند
طلای دختران غارت نمودند
ببین(مجنون)که معجر می ربودند
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعاردهه اول ماه صفر
سر زلفت به روی نیزه رهابود حسین
گاه راست هدف سنگ بلابود حسین
سر تو بر سره. سرنیزه به هرسومیرفت
حنجره پاره ی تو چه بی صدابودحسین
کاش هرگز سرت ازنیزه نیفتدبه زمین
لیک دیدم سر توبه زیرپابودحسین
جای سنگی به لب وآن دهنت پیدابود
خواهرت ازغم توغرق نوابودحسین
باز بانیزه عدو بر سروپشتم زده است
ضرب شلاق عدو برتن مابود حسین
درمیان دشت گویا دخترت گم شده بود
دخترسه ساله ات بگوکجابودحسین
دل(مجنون)همه شب به اضطراب غم توست
به هوای تو دلم غرق بلا بود حسین
📝شعر .آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#دهه_ماه صفر#
یارب ازعشق حسین توعز وجاهم داده ای
دربهشتت منزلی وبارگاهم داده ای
سرخوشم از روز اول من حسینی مذهبم
فخرم این بس تا ابدآقاپناهم داده ای
من گدایی را بلد هرگز نبودم آمدی
کردیم عبدحسین وتوسپاهم داده ای
سرزمین کربلا را کرده ای قبله گهم
درکنارش خانه ای درخیمه گاهم داده ای
کرده ای مارا اسیر صحن شش گوش حسین
همچو اربابم حسین توقبله گاهم داده ای
همچو عباسی که شیر ازترس او درلرزه است
سرخوشم بایاد او پشت وپناهم داده ای
یارب این (مجنون) تورا حمد وثناخوانی کند
درعزای شاه خوبان اشگ وآهم داده ای
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
روضه هنده زن یزید لع.وزینب کبری .غلامی.m4a
6.51M
روضه هنده زن یزید وحضرن زینب(س) درشام
#مداح..حاج آرمین غلامی
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
روضه شهادت امام سجاد.ع.1400.غلامی1.amr
729.5K
روضه ورودکاروان به شام
مداح..حاج آرمین غلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
#مراسم عزاداری شهادت حضرت رقیه (س)...
#ویژه برادران
#.مداح..حاج آرمین غلامی.
#پنجشنبه18شهریورماه.
# شهرک بهداری پائین ترازمجتمع هشت بهشت.سمت راست جنب قنادی آرامیس رسالت ۱۱۳
بسم الله الرحمن الرحیم
#مراسم عزاداری شهادت حضرت رقیه (س)...
#ویژه خواهران
#.مداح..حاج آرمین غلامی.
#پنجشنبه18شهریورماه.ساعت6عصر
# فردوسی.خیابان سراب کوی دهم دلگشایی.بدعوت کرم.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#شهادت_رقیه خاتون
سویی نداشت چشم ترت ، ای سه ساله جان
خالی شده دور و برت ، ای سه ساله جان
خون گریه کرده بر تو و بر حال و روز تو
چشم ملائک و پدرت ، ای سه ساله جان
زجرابن قیس کرده تنت را،سیه چرا
خون میچکدچرا زسرت ، ای سه ساله جان
یک تن نبود حامیِ توغیره عمه ات
تا شد ز غربتت کمرت ، ای سه ساله جان
از آن لگد که زجر به جسم وتنت زده
شد ارغوان بال و پرت ، ای سه ساله جان
شاهد به جان سپردن توبوده عمه ات
آتش گرفت برگ و برت ، ای سه ساله جان
اندرخرابه هاتوشبت رابه سرمکن
این سان گذشت هر سحرت ، ای سه ساله جان
افتاده ای میان خرابه،به گوشه ای
بود ه همیشه در نظرت ، ای سه ساله جان
ازکربلابه کوفه وشامات میروی
خولی شده همسفرت ، ای سه ساله جان
بانو رقیه نیزه شد ه مرکب سرت
بر رویخاک مانده سرت ، ای سه ساله جان
عمه رسید تا که ببیند غم تو را
از زخم هم نبود اثرت ، ای سه ساله جان
اندرخرابه ای که توبودی حصیر بود
باب تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
کانال تخصصی اشعار آرمین غلامی
زیارتنامه امام حسن مجتبی ع
💠بسم الله الرحمن الرحیم 💠
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىُّ
السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیق
ُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیق
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#ماه_رمضان
لکه ی خون به روی پیرهنت جاخوش کرد
تازیانه به تمام بدنت جاخوش کرد
خون رگ های حسین بند نیامد دیدی
گل خونابه روی پیرهنت جاخوش کرد
زخمهای لب تو وای چقدر وا شده بود
گل خونابه به روی دهنت جاخوش کرد
گره ی موی سرت وانشودباشانه
طعنه شام براین سوختنت جاخوش کرد
همسفربامن وبا آن سر توقاتل بود
بوسه ی من به عقیق یمنت جاخوش کرد
تو اسیر ی به سر ه. حلقه ی زنجیر بلا
غل و زنجیر تو بر زخم تنت جاخوش کرد
وای (مجنون ) زن غساله به آوا می گفت
که کبودی تنت در کفنت جاخوش کرد.
📕..شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
ای پدرامشب صدایم دیدنی است
لب ترک خورده،نوایم دیدنی است
درمیان شعله دستانم بسوخت
ای پدرانگشت هایم دیدنی است
اشک من آتش زده قلب عدو
کهنه پیراهن برایم دیدنی است
ازمغیلان خاطراتش مانده است
ای پدرخون دوپایم دیدنی است
بادودست کودکانه، ای پدر
دربیابان ناله هایم دیدنی است
گوتومجنون عمّه ام زینب کجاست
درخرابه اشکهایم دیدنی است
شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
____________________________
کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#اباعبدالحسین_علیهم_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
درسینه ی ماتابه ابدجای حسین است
جای فرح انگیز و فرح زای حسین است
جز ذات خداوند و رسولش که فهیمند
فهمیده کسی نیست که معنای حسین است
دل نیست دلی که نبود عاشق رویش
در خود ندهد جای تولای حسین است
انگار که برصفر به یکباره کنی ضرب
آن مذهب و آن مکتب منهای حسین است
آنروز به کرات در آنجا همه دیدند
قدرت به دو دستان توانای حسین است
تاحال ندیده است بخود چشم زمانه
این ضربت و آن خطبه غرای حسین است
قاضی نتوان گفت برآنکو به قضاوت
نادیده بینگارد اگر رای حسین است
تا حال کسی از سر تحقیق در این دهر
نشناخته جز فاطمه، دنیای حسین است
هیهات که آرد به جها ن کسی مثالش
(مجنون )چه کسی تالی و همتای حسین است
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
.
🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊.
دگر از ناز و ادا نیست خبر.وای پدر
دگر ازموی بلندنیست اثر .وای پدر
بنگرسوخت همه. موی بهم بافته ام
شده گیسوان من چه مختصر.وای پدر
وسط کوچه ی شامی به سرم سنگ زدند
شدم از سنگ جفاشکسته پر.وای پدر
سره دیواره کمک کرد که راهی بروم
دارم از ضربت لگد. درد کمر.وای پدر
بوسه ات راطلبم.بر سرمن دست بکش
مانده ام منتظرت.چشم به در.وای پدر.
آه(مجنون) همه ازغربت این دختر بود.
که به سر داشت فقط دیده ی تر .وای پدر
📝..شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴..
..
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#ماه_رمضان
دخترت آواره شده ای پدر
مقنعه اش پاره شده ای پدر
غصه ی روبنده دلش راشکست
سیلی آن مرد به رویش نشست
زلف گره خو رده ی او راببین
عمه ی آزرده ی او راببین
مقنعه ی پاره به سر کرده است
به را ه شام وکوفه چون برده است
پهلوی او تیرکشیده پدر
به شانه اش نیزه رسیده پدر
غربت گودال مرامیکشد
گریه ی خلخال مرامیکشد
گرده سرت شاپرکم ای پدر
نقشه ی راه فدکم ای پدر
اشگ علمدار مرادیده بود
کوچه وبازار مرا دیده بود
بی هدفم پرت شده ای پدر
نان طرفم پرت شده ای پدر
حرمله باسنگ مرامیزند
دختراوچنگ مرامیزند
نیزه ی او چه بدبیاراست وای
حرف ازآن بردغماراست وای
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#ماه_رمضان
آنقدر سنگ زدن تاکه سرت شکسته شد
ازهمان مشت ولگد.بال وپرت شکسته شد
نشود پاک ازآن صورت تو .ضربت دست
زیرشلاق ولگدها کمرت شکسته شد
بخدا ازسره نی .بودحواسم به همه
وای دیدم گل من.گل سرت شکسته شد
دختر شامی وآن طعنه وآن زخم زبان
صبرکردی دخترم اما پرت شکسته شد
توکه از حرمله وزجر ندیدی خیری
دختر فاطمه هستی.زیورت شکسته شد
تا پدرگفتی عزیزم روی نی گریان شدم
خوردی از زجر لگد. چون سپرت شکسته شد
میکشم نازه تورا تاکه دهم تسکینت
درد دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد
باسر غرقه بخونم رازها گفتی .گلم
درده دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد
وای دیدی دخترم قنداق خونی علی
این همه خاطره ها در نظرت شکسته شد
گفت (مجنون) که حسین.معجر او دست نخورد
ازاصابت گشتن سنگی سرت شکسته شد👉
📓شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
🙏🍀🌹🙏🍀🌹🙏🍀🌹.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
خرابه بودورقیه دلش پُردرداست
هوای سینة دختر،خدا،عجب سرداست
ستاره ها همگی ازرقیه باخبرند
میان یک نگهش آسمانی ازدرداست
گل خرابه نشینی،ولی چه خوش بوئی
خزان نشسته بررویت جمال توسرداست
عدوزده به رُخ تو،ولی سپر داری
قسم به جان اباالفضل،که عمّه چون مرد است
نوای سینة مجنون،همیشه ازشام است
خرابه برسردختر،خدا چه آورداست
📕📕شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)..
____________________________
کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
لب خشک توواین آب گوارا،دیدنی است
سرنازت به رویِ نیزه ی اعدا،دیدنی است
آمدی تاکه کنی داغ مرا،تازه پدر
آن ترک خوردگیِ گوشة لبها دیدنی است
یادداری بغلم کردی وهی بوسیدی
سرِتودربغل ،ای معنی رؤیا دیدنی است
چه بلائی به سرت آمده ای باباجان
حنجربریده ونیزة اعدا دیدنی است
توکه استاد مَنی،درهمة صبروبلا
دخترت دربین این گرگانِ صحرا دیدنی است
دل مجنون همه جاتنگِ غمِ رقیّه است
نازدانه ،غم تودراین بلایا دیدنی است
📕📕شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)..
____________________________
کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#ماه_رمضان
بی حیا دیگربس است روی سرش لگدمزن
کشتیش با کعب نی.روی پرش لگدمزن
نیمه بازاست دوچشمان تری از روی نی
کن حیا یی ازحسین. بر دخترش لگدمزن
چشمت ای قاتل به سرها می خورد در بین راه
تاسرافتاد بی ادب برحنجرش لگدمزن
درد پاو درد پهلوهردو درمانی نداشت
با کتک آرام گشته. برسرش لگدمزن
حس تنهایی خواهردارد او در بین راه
خوانده لالایی به یاده اصغرش لگدمزن
کرد یادازساقی آب آور خیمه .بگفت
بی حیا دیگربس است.دور و برش لگدمزن
زخم تاول های پایش شاهداین مدعاست
گفت(مجنون )ابن قیس .برپیکرش لگدمزن.
📕.شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#ماه_رمضان
رقیه مذهبم .ای اهل عالم
نام اوبرلبم .ای اهل عالم
به لطفش تا ابد بیمه شدم من
گدای زینبم ای اهل عالم
من ازگهواره تا آخره دنیا
به تاب ودرتبم ای اهل عالم
به عشق دختره سلطان عالم
گدایی منصبم ای اهل عالم
ذکرو اذکارمن فقط رقیه
شده ورد لبــــــــم ای اهل عالم
مرا آب حیات است این سه ساله
شده نان شـــبم ای اهل عالم
عنـــایت میکند زهرا ی اطهر
به یا رب یا ربم ای اهل عالم
مددبگرفته (مجنون )از رقیه
غلام زینبم ای اهل عالم
✏شاعر..آرمین غلامی
(.مجنون کرمانشاهی..)
🍘🍘🍘🍘🍘🍘🍘🍘.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
تونبودی سر بازار ،مرامیزد زجر
باکتک درپی انظار ،مرامیزد زجر
اسراء آمده در شام بلا ای بابا
بنگر گوشه ی دیوار ،مرامیزدزجر
بنوشته است به خون سر دره این شام پدر
این دیاریست جفاكار مرامیزد زجر
دشمن بد دهن و هلهله كن پیداشد
بنگربر سر بازار مرامیزد زجر
سنگ وچوب است که آیدبه سرم
بین این حلقه ی اشرار مرامیزد زجر
خاك و خاكستر و آتش لب بام است پدر
بین این شام شب تار مرامیزد زجر
وای (مجنون) لب و دندان پدرچوب زدند
بین آن بزم دل آزار مرامیزد زجر
📝.شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹..
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_شهادت
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#ماه_صفر
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
دیدم بدست دختر ه شامی٬ گیر سرم
رفته فروش گوشه ی بازار معجرم.
.
بازار شام وقوم یهودو برده فروش
بابابرس که خنده نماینددربرم
اینجافقط به گریه ی ماطعنه میزدند
رفته فروش گوشه بازار چادرم
اینان به فكر غارت ماو چپاولند
اینجافروش رفته تمامی ، زيورم
بابا ببین که موی سر ه من در آتش است
باباببین که رفته فروش این گلِ ِ سرِ م
بودی ودیده ایِ توكنار طشتطلا
الماس اشك دیده ی چشمان خواهر م
اینجاتمسخر لب يحيي چه دیدنی است
باباحدیث چوب ولبانت شنیدنی است..
📕شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)..
🌹🍀🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🌹
#ماه_رمضان
نبوده ای که زنی روی بام سنگم زد
که در حوالی آن ازدحام سنگم زد
درآن حوالی کوچه .چه بوده مد نظر
به نیزه بودی و فردیِ بنام سنگم زد
پدر دیاریهود است یا دیار کفر؟
که دست دخترکانی به شام سنگم زد
پدر نبوده وفا درمیان مردم شام
بیین که دخترک بی مرام سنگم زد
نگاه دیده ی این شامیان چرا خون است
برای آتش یک انتقام سنگم زد
ببین که آمده باران سنگها سویم
زنان ودخترکی بی مرام سنگم زد
مرابه جرم محبت کشند بر دارم
همانکه سنگ گرفته به بام سنگم زد
هوای دیده ی( مجنون )ببین که بارانی است
نگرحرامی شامی .مدام سنگم زد
📕.شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹