eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
625 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم برای من ،رخت عالیجناب است گل باغ حسین، رویت گلاب است ندارد این جهان نور وضیایی جمالت برفلک چون آفتاب است رخ زیبای تو، یک آسمان نور سره گهواره ات یک انقلاب است به قربان دو چشم نازنینت که روی دست مادر خواب خواب است مراکشتی توباتیر محبت عروجت بر فراز دوش باب است به شیر مادرش سوگند اصغر نفسهای تواز اسلام ناب است مرامست علی اصغر نمودند مرادیوانه ی دلبرنمودند شب شادی شب دلبر رسیده به دریای ولا، گوهر رسید برای خانه ی ارباب عالم سپهر عشق چون اختر رسیده رسداز لعل لبهای ملائک که میلاد علی اصغر رسیده بگو میلاد مسعود برادر به سجّاد و علی‌اکبر رسیده رقیه باسکینه خنده میکرد که فرزندی براین مادر رسیده طلوع اختران بادامبارک که میلاد مه برتر رسیده ذبیح کوچک مولا رسیده شفیع محشرکبری رسیده سپهر اختران را اختری تو علی عشق و وفارا گوهر ی تو نهال آرزوهای ربابی تو ای شهزاده زیبادلبری تو حسین ابن علی چشم تو روشن علی اصغرتوچیزدیگر ی تو مبارک برحسین وبر رباب است که هستی تو، علیِّ اصغر ی تو بده مژده که آمد شیر خواره به باغ آرزوها نوبری تو رسیده آخرین گل بین این باغ که تقدیمی ز حیّ داوری تو زمین شد لاله باران ازقدومت رسدفصل بهاران ازقدومت حسین از مقدم گل با خبرشد علی بر شمس دین قرص قمر شد رسیده بچه شیری، شیرخواره ز شیران جهانی، شیرتر شد عروس فاطمه آورده طفلی که نخل مرتضایی پر ثمر شد رسیده یوسف مصر مدینه حسین ابن علی صاحب پسر شد علیه اصغرآمد مژده مژده به حق او، رایت فتح و ظفر شد حسین بوسد سفیدی گلویش که اومعنی ایثار پدر شد دو چشم خودگشاید بهر مادر نگاهش خیره بر دوش پدر شد شودمادر به قربان جلالت ملک محو تو ومات کمالت بقربان رخ نورانی تو فدای ابروان چون هلالت صدای حق بود روی لبانت علی شد جلوه گر ،اندر جمالت تویی شور و تویی عشق وتویی حال حسین گردیده محو شور و حالت سره دوش حسین معواگرفتی شده سیرالی الله نقش بالت تویی شیر ه نر شیرولایت فدای رزم میدان قتالت حسین دلخوش براین هنگامۀ توست گلو ی نازکت،خون نامۀ توست همه گردون عالم محو رویت تو بشکفتی و عالم مست بویت به لعل آن لب‌ خاموشت اصغر هزاران قصه در سرّ مگویت ز صبحی که رسیدی عشق آمد بود عشق شهادت آرزویت تو آن شش ماهه ی شیری که اسلام سرافراز است از خون گلویت اگرچه طفلی اما پیر عشقی مرابنماشبی، زوّار کویت رباب ازبهررویت خنده میزد نشسته مادرت درروبرویت عروج خویش ‌دیدی در یم خون به معراج خدا رفتی تو گلگون زدی خنده تو ازصبح ولادت توراباشدبه سر شور شهادت علی کوچکی وازسرآغاز شهادت نیست بهرت جز سعادت اگرچه شیرخواره،شیر ه حقی دهی برعالمی درس شهادت نخوانم کودک شیریت هرگز که بر پیران تویی پیر سیادت بزن مهر قبولی دلم را که دارم هرکجا عرض ارادت بگریم یا بخندم برتوامشب که دانم هر دو را امشب عبادت به دل مهر تورا دارم من ایدوست بگریم یابخندم هر دو نیکوست لب ناشسته از آب است وهم شیر گلویت شدسپراز بهرآن تیر گمانم آیه های ناب. قرآن به خون حنجر توگشته تفسیر تب و تاب نگاهت رادیده بابا به خاموشی لبت گشته جهانگیر شدی از شیرخواری محو دلبر تو شستی دل ز آب و دست از تیر دم مرگ است وخندیدی به پیکان به ناگه زدملک آوای تکبیر به ناگه گشته ای پیروز میدان به خون حنجرت گشتی تو تطهیر زتیره حرمله گردید خاموش که(مجنون)رفته در این روضه ازهوش ✅ @majnon1396 وسخنرانان
📌سخت ترین روز برای اهل بیت علیهم السلام قالَ الصّادق سلام الله علیه: وَ لَا كَيَوْمِ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلَا وَ إِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَ إِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةَ وَ قَتْلِ مُحَسِّن بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ وَ أَمَرُّ لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ الْفِرَاشِ. 📌امام صادق علیه‌السلام فرمودند: روزی به سختی واقعه کربلا نیست مگر روز سقیفه و ایام آتش زدن درب خانه امیرالمومنین علی و فاطمه و حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و فضه (صلوات الله علیهم) و شهادت حضرت محسن صلوات الله علیه با لگد که برای ما بزرگتر و تلخ تر است زیرا آن روز اصل پهن شدن این بساط است. 📚الهدایه الکبری ،ص۴۱۷ 📚عوالم العلوم،ج۲، ص۵۹۷،ح۱۸ 📚مأساة الزهراء عليها السلام،ج۲، ص۶۲ 📚نوائب الدهور، للسيد الميرجهاني، ص۱۹۴ 📚فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى ج۲، ص۵۳۲ 📚الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء، ج۵، ص۴۱۵
باتویاحضرت معشوق چو زر میگردم درهوای حرمت زیر و زبر میگردم کفتر جلد حریم کاظمینم به جهان گر روم باز بدان،من به تو بر میگردم توجوادی ومنم درطلب کوی توام سرخوشم دوره حریم تو اگر میگردم ... شب میلادتو شد آمده ام بر دره تو سائلی هستم و دنبال خطر میگردم من گدایی درت رابه جهانی ندهم بال وپر ده ،که به درگاه توسرمیگردم توجوادی وکرم جلوه کند از دره تو کی دگر من ز پی یار دگرمیگردم 🔹
اي وجود لا محدد يا جواد اي حبيب ذات سرمد يا جواد جلوگاه رب اعلي در زمين اي فروغ حي سرمد يا جواد در بر كر و بيان نامت جواد در زمين نامت محمد يا جواد در مناجات شبت در سجده اي اي گل دادار امجد يا جواد اي جمال بي مثالت روي حق اي ز رويت ، لاله خيزد يا جواد برتر از عرش خدا شد كوي تو خاك پايت گشته مقصد يا جواد ورد اهل آسمانها نام تو حور و جنت از تو گويد يا جواد هر كه در سينه ندارد حب تو مي شود در نزد حق رد يا جواد آمدي جانم شده (مجنون )تو اي صفاتت گشته بي حد يا جواد 🔹
در حضرت ام کلثوم (س) در حالى که همراه کاروان کربلا عازم شهر مدینه گردید می‌گریست و این اشعار را می‌خواند: مدینةِ جدِّنا لا تَقبَلینا فَبِالحَسَراتِ وَ الاَحزانِ جینا اى مدینه جد ما! نپذیر ما را، که ما با حسرت و اندوه‏ ها بازگشتیم؛ الا فَاخبِر رَسُولَ اللهِ عَنّا بِانّا قَد فُجِعنا فی اَبینا ای مدینه! از جانب ما به رسول خدا(ص) خبر بده، که ما در مصیبت فقدان پدرمان، دردمند و اندوهبار شدیم؛ خَرجنا مِنکَ بالاَهلینَ جمعا رَجعنا لا رِجالَ وَ لا بَنینا از تو با همه خویشان بیرون رفته، و چون بازگشتیم نه مردان و نه کودکانى با ماست؛ و کُنّا فِی الخُروجِ بِجَمعِ شَملٍ ‏رَجَعنا حاسِرینَ مُسلِبینا در هنگام خروج جمع ما کامل بود و اکنون در بازگشت برهنه و غارت شده‏ایم؛ و کُنّا فى اَمانِ اللهِ جَهرا رَجَعنا بِالقَطیعَةِ خائِفینا در ظاهر در امان خدا بودیم و اکنون که بازگشتیم هنوز بر ستم ظالمان و بریدن پیمانشان بیمناک هستیم؛ و مَولانَا الحُسَینُ لَنا اَنیسٌ‏ رَجَعنا و الحُسَینُ بِهِ رَهینا انیس ما مولایمان حسین بود، و چون آمدیم حسین را در کربلا گرو گذاردیم؛ فَنَحنُ الضّائعاتُ بِلا کَفیلٍ و نَحنُ النّائِحاتُ عَلى اَخینا مائیم که سرگردان و بدون کفیل شدیم، مائیم که بر برادر خود نوحه کردیم؛ و نَحنُ السّائراتُ عَلَى المَطایا نَشالُ عَلَى الجَمالِ المُبغِضینا؟ و مائیم که بر شتران حمل شدیم، و ما را بر شتران درشت خوى سوار کردند؛ و نَحنُ بَناتُ یس و طه‏ و نَحنُ الباکیاتُ عَلى اَبینا ما دختران یاسین و طاهائیم، و مائیم که در سوگ پدر خود گریستیم؛ وَ نَحنُ الطّاهِراتُ بِلا خِفاء و نَحنُ المُخلِصونَ المُصطَفونا پاکان بدون خفاء مائیم، و مخلصان و برگزیدگان مائیم؛ و نحنُ الصّابراتُ عَلَى البلایا و نحنُ الصّادقون النّاصِحُونا ما بردباران بر بلا هستیم، و ما راستگویان ناصحیم؛ الا یا جَدِّنا بَلَغتَ عِدانا مُناها وَ اشتَفىِ الاعداءُ فینا اى جد ما! دشمنان ما به آرزویشان رسیدند، و تشفى یافتند به سبب قتل ما؛ لَقَد هَتکُوا النّساءَ و حَمَّلُوها عَلى الاَقتابِ قَهراً اَجمَعِینا «حرمت زنان را هتک نمودند و تمام آنها را به اجبار بر جحاز بی روپوش شتران حمل کردند» 📚 الدمعة الساکبه 📚 نفس المهموم 📚 سوگنامه آل محمد(ص) _محقق_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enayat-emam-hadi-be-masihi.rafiei.mp3
3.02M
داستان های عنایات اهل بیت علیهم السلام۱۵ عنایت امام هادی علیه السلام به فرد مسیحی 🎙استاد رفیعی https://eitaa.com/oshaghalhosein_313
🖕🖕تصویر مجلس عزای شهادت ام کلثوم (س)درمسجدرشیدی.کرمانشاه پنجشنبه7 بهمن ماه1400 مداح..حاج آرمین غلامی
بسم الله الرحمن الرحیم ٢٧ جمادي الثانی شهادت حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد اشعار ناب دوبیتی این روایت بین به عمق دل نشست باطلا بنویس ،داند عالمین هرکه شدزائربه شاه اردهال گوییا گردیده زائربر ،حسین میروم با تو به اوج وهر کمال باتو باشد زندگی ام ایده آل پر زدم دل رابعشقِ کربلاء تا به ِ مشهدتاحریمِ اردهال جان شود تقدیم تو ،حضرت سلطانعلی ، میشوم تسلیم تو،حضرت سلطانعلی واجب است تعظیم تو، حضرت سلطانعلی وصل شدبرسیم تو،حضرت سلطانعلی بضعه ی پیغمبری ،حضرت سلطانعلی از تبارِ حیدری، حضرت سلطانعلی ذریه بر کوثری حضرت سلطانعلی جلوه ای از داوری،حضرت سلطانعلی باشد روایت ازشه هردوسرا،رضا بر زخمِ دوری از حرمت گشت التیام فرموده در سخن، بنگر خاک اردهال... پس لازم است، برتو و بر مشهد التزام جانم ای جانان علي حضرت سلطانعلی ، سرور ایران علي حضرت سلطانعلی مظهر ايمان علي حضرت سلطانعلی ، جلوه ی ایمان علی، حضرت سلطانعلی محشر اندر محشری حضرت سلطانعلی کربلای ِ دیگری حضرت سلطانعلی دلفریبا دلبری حضرت سلطانعلی محشراندرمحشری ،حضرت سلطانعلی قدسیان خُدّام درگاهِ تواند خاکساره جلوه ماه تواند عالمی سمت ِتو، یاسلطانعلی محوه رخسار دل آگاه توا ند سید و سرور علي حضرت سلطانعلی ، جنت الكوثر علي حضرت سلطانعلی وارثِ حیدر علي ، حضرت سلطانعلی جلوه ی داورعلی،حضرت سلطانعلی حضرت عالي مقام، حضرت سلطانعلی حضرت شیوا کلام حضرت سلطانعلی یابن باقر، اَلسّلام حضرت سلطانعلی گشته ام حیدرمرام ،حضرت سلطانعلی _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه شب_۳_اسفندماه۹۸
سوگوارِ حضرت کلثومم بیقرارِ حضرت کلثومم درعزایش دل من شد پرغم روضه دارحضرت کلثومم هر کجای جهان که باشم در سایه سار حضرت کلثومم عمریه سرخوش و شكوفايم در بهار حضرت کلثومم سرفرازم به روز محشر هم درجوار حضرت کلثومم چون کبوترزنم به هرجاپر در جوار حضرت کلثومم گم نگردد مسیر عشق او.. ..در مدارِ حضرت کلثومم شدكار من نوکریِ کویش گرمِ کار حضرت کلثومم شادم که از تولّدم همه دم جيره خوار حضرت کلثومم مادر من كنيز و بابم عبد، از تبار حضرت کلثومم عمری همچون مدافعان حرم سر بدارِ حضرت کلثومم تا نفس میکشم خداراشکر در كنار حضرت کلثومم جان رازکف دهم بپای غمش جانثارِ حضرت کلثومم همچو عباس نه..، مثال حبیب پیرِ دار حضرت کلثومم ِ من گدایم به عشق او، زِ وفا ذوالفقار حضرت کلثومم تاشدم گریه کن برای حسین افتخار حضرت کلثومم مثل مهدی به بَندِ غربت او لاله بار حضرت کلثومم دیده ام اشک و خون فشان غمِ.. ..چشم تار حضرت کلثومم گویم ازكوفه و جسارت شام سوگوار حضرت کلثومم همچو"مجنون" شاکر الطاف كردگار حضرت کلثومم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
ام کلثوم گل نسترن فاطمه است کیست او سرو رسای چمن فاطمه است کیست اونور جهانتاب جلال و جبروت کیست او دخترگل پیروهن فاطمه است اوست آئینه ی مرعات جمال وجبروت کیست او روح علی در بدن فاطمه است چونکه محبوبه و منظومه ی حسن است به جهان ام کلثوم گل انجمن فاطمه است اوست بر خاتم انگشت سلیمان وفا چونکه ارزنده عقیق یمن فاطمه است ام کلثومی و تکبیر تو از بانک علیست کیست اکسیر گل نسترن فاطمه است از که آموخته است حجب و حیا ومعرفت کیست شاگرد کلاس سخن فاطمه است ام کلثوم زسوز سحر ش لاله دمید کیست او طوطی ، شکر شکن فاطمه است کیست او بانوئی اندر حرم قرب و عفاف کیست او واقف سر و علن فاطمه است مثل ومانندندارد به جهان وهستی شاهد تشت جگر بر حسن فاطمه است کیستی او عمه ي سادات جهان است فقط تا ابد محرم بیت الحزن فاطمه است ام کلثوم شده شاهده مظلومی گل کیست او ناظر غسل و کفن فاطمه است ام کلثوم به ( مجنون) نظری لطف نمود چونکه او گوهر ،گردون ثمن فاطمه است 📕شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) . 👇👇👇👇👇👇 کانال اختصاصی اشعار جدید. @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم..: ام کلثوم ای تمام باورم نام تو بر روی لب می آورم مادر گیتی نزاید همچو تو درعزایت رخت ماتم آورم ام کلثوم ای غریب شهرما نامت ای بانو به عربت می برم کس هوای کوی لیلایت نکرد بوده ای بانو توتنها دلبرم در طفولیت میان این دیار غصه وغم های حیدر دیده ای شاهده میخی که بر پهلو گرفت بین در افتاده مادر دیده ای بی امان شدگریه های تویقین روز ها در خاطرت رنجیده ای شاهدی بر آتش دیوار ودر مادرت را بین آتش دیده ای در میان خانه بودی بی امان بهرمادر بیقراری کرده ای مثل زینب خواهرت باغصه ها بعد زهرا خانه داری کرده ای اول آوارگی اینجاست لیک غصه های تو چراپایان نداشت زندگی کردن برایت تا ابد ساعتی دور از حسین امکان نداشت ......... دیده ای درکربلا باچشم خود بردن انگشتر و خلخال را کی فراموشت شودیک لحظه ای خنجر وآن تنگی گودال را دیده ای دربین گودالی عده ای تیر ونیزه بی هوامیزد به او عده ای باسنگ وبا چوبش زدند پیرمردی با عصا میزدبه او خاطرات وغصه ی کرب وبلا کرده بانواشک تو بی اختیار لحظه ای هرگز زیاده تو نرفت هتک حرمت های مرد نیزه دار رشادت های خود بانوچنین تو حفاظت ها ز زینب کرده ای پابه پای کاروان سنگ جفا از سره بام منازل خورده ای دیده ای بانو سه ساله دختری بین صحرا بر زمین افتاده است در خرابه تا رسیدی بر سرش دیده ای پیش پدر جان داده است -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🍇
داده ای بال و پرم حضرت کلثوم مدد خُنَکای جگر م حضرت کلثوم مدد به تلافی همه شب نام توشد ورد لبم ذکر خیر سحر م حضرت کلثوم مدد در پی قبر تو ای دخترزهرا وعلی این دل در به در م حضرت کلثوم مدد کوری چشم هر آنکس که جسارت به تو کرد اسم تو بال و پرم حضرت کلثوم مدد کار با خلق نداریم، سگ کوی توایم سایه ات روی سر م حضرت کلثوم مدد دخترفاطمه ای و مادر ما شده ای به عطایت نظر م حضرت کلثوم مدد به جهان نام شما ورد زبانم شده است نور چشمان ترم حضرت کلثوم مدد سود این است که حساس به نامت باشیم بی خیال ضرر م حضرت کلثوم مدد -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم دل من شیشه ی باران زده است دل من قایق طوفان زده است دست خود بردر جانان زده است فال دیدار به دیوان زده است بوی گل ،بوی نیازآمد ز ره بوی یاره دلنواز آمد زره آتشم زد جلوه ای اندر سحر آمده بالاتراز شمس و قمر میزنم هوهوِ زیک تیغِ دوسَر میکشم نعره‌ من از عمقِ جگر درهوای روی دلبر،هو کشم من جمالش را چنین از روکشم به ثُبات و به ثبوتت باقر به جلال و جبروتت باقر به کمال و ملکوتت باقر به قمات و به قنوتت باقر نشوم ازتوجدا تاهستم ازشراب می توسرمستم کیست این جلوه که مولا شده‌است برهمه خلق چه آقاشده‌است که در این قاب هویدا شده‌است روی او غرقِ تماشا شده‌است همه هستیِ دو دونیا باقر پنجمین دلبرطاهاباقر رخ به رخ بسکه تنزُل دارد جلوه اش بسکه تسلسل دارد ساجدین در بغلش گُل دارد مادرش هست ؛ تامل دارد روز اول به خدا گفت بلا اِنَماالعِشق توهستی مولا دلربایی که کرم دارد اوست آنکه خود هیچ حرم دارد اوست شاه عالم که عَلَم دارد اوست آنکه از صبر قدم دارد اوست نام باقر که تمام دین است برزبانم چقدر سنگین است بوده ای هم قدمِ کرب وبلا آمدی با عَلَمِ کرب وبلا شاهدِ محترمِ کرب وبلا بوده ای درِ حرم کرب وبا "بوده ای سایه به سایه با عشق سایه هم دورتر از او تا عشق" باقری راویِ راه دوامام شاهده خطبه‌ی پولاد و پیام باقری کربلادر احرام دیده ای کوفه وویرانیِ شام بیرقِ غیرتی وکوه وفا ِ حضرت باقری وشاه سخا وای برتربت مادر می‌رفت نیمه شب بسوی دلبرمی‌رفت هرقدم مثال حیدر می‌رفت باقدمهاش جلوتر می‌رفت جلوه ای نور از این آیه بدید عالمین همچو تو فرزانه ندید عشقت از کوه کمرمی سازد داغت از مَرد سپر می‌ سازد بال تو بر همه پر می‌سازد باقرهستی و خبر می‌ سازد وای در کوفه جگرپاره شدی بین بازار تو آوره شده ای بین شامات پَرَت تیر کشد بین گودال سَرَت تیر کشد بین کوفه کمرت تیر کشد نیزه‌ای زد جگرت تیر کشد کوفه رفتی و اسیرت کردند وای من وه که چه پیرت کردند _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم برای اهل جهان آسمانِ تویی باقر کرانه‌های دل بی کرانِ تویی باقر برای سینه خسته امانِ تویی باقر برای خسته وامانده جانِ تویی باقر هزار شُکر تمامِ جهانِ تویی باقر توجلوه‌ کرده ای و سینه یامحمدگفت دوبار دل به هوای شما محمدگفت به یومن مقدم نورخدا محمدگفت به گرده روی توباهرنوا محمدگفت به دلبرم بنویسید جا ن تویی باقر بساطِ عاشقی‌ام جوره جورگردیده که سهمِ سفره‌ی ما نوره نورگردیده زمین به یومن قدوم تو طورگردیده به درگه توسلیمان چومور گردیده تمامِ عمر فقط آب و نان تویی باقر برای عرضِ ادب ،بازجان کنم قربان برای پیش کشیِ آستان کنم قربان به پای بوسی تو بی امان کنم قربان به عشق روی توعُمر و زمان کنم قربان که عشقِ در رگ و در استخوانِ تویی باقر گداشدم که بگویم تویی توجودوکرم نوشته اند خدایِ کَرَم تویی به حرم برای ما که نوشتند تویی توبال وپرم تویی به عالم گیتی همیشه تاج سرم هزار شُکر که رزقِ دُکان تویی باقر گرت به شانه دمی گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله ام شمابشود جمال ا طهره تو قبله‌ی دعا بشود که نام اطهره توذکر سجده ها بشود میان شهرنبی هم اذان تویی باقر تمام تکیه‌گَهِ خانه‌ها پدر بوده پدر ولی همه ی کاره‌اش پسر بوده پسر برای پدر پاره‌ی جگر بوده پسر که هست گدا هم که پشت در بوده بزرگ خانه‌ی ملک زمان تویی باقر نوشته برسره قلب من از قدیم:باقر که با تو جلوه کند جلوه‌ای عظیم:باقر عصا بدست رسد پیشِ تو کلیم :باقر کلیم تا که بگوید تویی کریم باقر چه غم از این همه غم،مهربان تویی باقر _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ولادت حضرت باقر(سلام الله علیها) رسیدجلوه ی داور سلام بر باقر رسیدماه پراختر سلام برباقر بنام جلوه دلبر ،بنام حضرت عشق رسیدعصمت دیگر سلام بر باقر رسید پور محمد ،رسید پور علی به نام احمد و حیدر سلام بر باقر رسیده نور ورسیده ملک ،دوصدها حور رسید جنت و کوثر سلام بر باقر رسیدپاکی عشق وصداقت عالم به نام نامی دلبر سلام بر باقر رسیدآینه و روشنی مهر و ماه رسیدجلوه گوهر سلام بر باقر رسید ه سبزی رؤیا وآبی دریا رسیدسرخی آذر سلام بر باقر تو شعر عاطفه هایی وشبنم احساس چکیده بر سر دفتر سلام بر باقر شب ولادت باقر رسید و دل شاد است شکفت گل بره بستر سلام بر باقر رسیده جلوه آدمی ز روی ورخسارش به از ملائکه برتر سلام بر باقر رسید ه روح نمازه، تمام خلق بشر رسید ذکر مکرر سلام بر باقر توباقری که بهشت است سایه قدمت و‌ گل ز توست معطر سلام بر باقر به نام مادرباقربه نام صدیقه به نام‌ مریم و هاجر سلام بر باقر رسید دلبر اسلام ودلبرایمان رسید پور پیمبر سلام بر باقر رسیدآنکه شکافنده برهمه علم است رسیده جلوه ی حیدر سلام بر باقر رسید حضرت معشوق رسیدماه تمام رسید ماه مطهر سلام بر باقر رسید حضرت آقا ی عالمین امشب که بوده برهمه کس سر،سلام بر باقر رسیده سوره طه و طور و قدر و فجر رسید جلوه کوثر سلام بر باقر همانکه عاطفه دار است و اوشفیع خلق میان عرصه محشر سلام بر باقر رسیدمرثیه خوان در پرازخونی بنام مرثیه ی در سلام برباقر بگوز کوچهٔ تنهایی بنی هاشم بگو زسیلی و... بگذر سلام بر باقر بگو ز نائبه ی چارساله ی بانو بخوان ز،زینب مضطر سلام برباقر بگو زگریه ی ام البنین کنار بقیع بخوان زساقی لشکر سلام بر باقر بدیده زینب و طفلان خفته در خونش که مانده پای برادر ،سلام بر باقر که دیده حسرت چشم رباب و گهواره رسیده شاهداصغر سلام بر باقر بگوزشیر پر از اشک روضه های حسین به حلق تشنه خنجر سلام بر باقر تودیده زینب از تل دویده تا مقتل بگو زبوسه به حنجر سلام بر باقر بخوان تو روضه از حال رفته در گودال بگوز کشته بی سر سلام بر باقر جنون ناله ی( مجنون)برای صحن بقیع است رسیدحضرت دلبر سلام بر باقر الله علیه اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🌟 شهیداردهال| *حضرت سلطانعلی علیه‌السلام* 👈🏾 ۲۷ جمادي الثانية؛ شهادت سفیر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام حضرت سلطان علی بن محمدباقر علیه‌السلام محضر امام زمان عجل الله فرجه تسلیت و تعزیت باد. ❇️ 1⃣ شناسنامه حضرت علیه السلام ● اسم: علی(طاهر، اباالحسن) ● پدر: امام محمد باقر علیه السلام ● مادر: اُمّ ولد(نام زینب، لیلا، امّ حکیمه) ● همسر: مشخص نیست ● اولاد: احمد و فاطمه ● سن: مشخص نیست ● عنوان مسئولیت: نائب خاصّ امام باقر و امام صادق علیهماالسلام ● حوزه مأموریت: کاشان و فین ● وسعت حوزه تبلیغ: کاشان، فین، اردهال و حوالی قم ● سال اعزام به منطقه: حدود ۱۱۳ ه.ق ● حاکم دوران اعزام: هشام بن عبدالملک ● تاریخ شهادت: ۲۷ جمادي الثانية سال ۱۱٦ ه.ق حدود ۵۵ سال پس از واقعه کربلا ● قاتل: ارقم شامی ملعون ● نحوه شهادت: جداشدن سر از بدن ● محل شهادت: درّه ازناوه ● محل دفن: مشهد اردهال - کاشان ❇️ 2⃣ ویژگی‌های حضرت علیه السلام ۱‌. فرزند بلافصل امام محمد باقر علیه السلام ۲. برادر امام صادق علیه السلام ۳. عموی امام کاظم علیه السلام ◇ پیرامون این عناوین، در کتاب "حماسه تاریخی مشهد اردهال" نوشته دکتر مجید زجاجی، بخش اول ص۲۵تا۴۳، بیش از پنجاه سند معتبر تاریخی از شیعه و سنی ذکر شده است. ۴. پدر زن امام کاظم علیه السلام ◇ در کتاب مذکور، بخش دوم ص۵۱، مؤلف محترم، موارد متعددی را از چندین کتاب نسب‌شناسی، مبنی بر همین مطلب ارائه می‌کند. ۵. نائب خاص امام باقر و امام صادق علیه السلام ۶. به استناد تذکره آنحضرت، ایشان به اقامه نماز جمعه در منطقه اقدام نمودند. ۷. شجاع و رزمنده دلیر و بارز بی‌بدیل ۸. شهید معرکه نبرد با أیادی ظلمه ۹. دارای مقام و منزلت والا ۱۰. صاحب کرامات عدیده ◇ در آخر تذکره حضرت سلطانعلی علیه السلام نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: حائر مزار برادرم(سلطانعلی) مثل حائر جدّم امام حسین علیه السلام است... .
بسم الله الرحمن الرحیم برای اهل جهان آسمانِ تویی باقر کرانه‌های دل بی کرانِ تویی باقر برای سینه خسته امانِ تویی باقر برای خسته وامانده جانِ تویی باقر هزار شُکر تمامِ جهانِ تویی باقر توجلوه‌ کرده ای و سینه یامحمدگفت دوبار دل به هوای شما محمدگفت به یومن مقدم نورخدا محمدگفت به گرده روی توباهرنوا محمدگفت به دلبرم بنویسید جا ن تویی باقر بساطِ عاشقی‌ام جوره جورگردیده که سهمِ سفره‌ی ما نوره نورگردیده زمین به یومن قدوم تو طورگردیده به درگه توسلیمان چومور گردیده تمامِ عمر فقط آب و نان تویی باقر برای عرضِ ادب ،بازجان کنم قربان برای پیش کشیِ آستان کنم قربان به پای بوسی تو بی امان کنم قربان به عشق روی توعُمر و زمان کنم قربان که عشقِ در رگ و در استخوانِ تویی باقر گداشدم که بگویم تویی توجودوکرم نوشته اند خدایِ کَرَم تویی به حرم برای ما که نوشتند تویی توبال وپرم تویی به عالم گیتی همیشه تاج سرم هزار شُکر که رزقِ دُکان تویی باقر گرت به شانه دمی گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله ام شمابشود جمال ا طهره تو قبله‌ی دعا بشود که نام اطهره توذکر سجده ها بشود میان شهرنبی هم اذان تویی باقر تمام تکیه‌گَهِ خانه‌ها پدر بوده پدر ولی همه ی کاره‌اش پسر بوده پسر برای پدر پاره‌ی جگر بوده پسر که هست گدا هم که پشت در بوده بزرگ خانه‌ی ملک زمان تویی باقر نوشته برسره قلب من از قدیم:باقر که با تو جلوه کند جلوه‌ای عظیم:باقر عصا بدست رسد پیشِ تو کلیم :باقر کلیم تا که بگوید تویی کریم باقر چه غم از این همه غم،مهربان تویی باقر _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸
🏴 « إنا لله و إنا إلیه راجعون» إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. ◼️ روح بلند مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی به ملکوت اعلی پیوست. ▪️رحلت ایشان را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر ( عج )، مقام معظم رهبری ، علمای اعلام و حوزه های علمیه ، بیت شریف ایشان و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می‌کنم اشعارمجنون کرمانشاهی