eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
629 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ای شیر یزدان علی ، من باتو در بهشتم ولایت تو راحق آمیخت با سرشتم خوشبخت تر زمن نیست درکل سرنوشتم بامددازتو آقا این بیت را نوشتم درآسمان وزمین علی اول امام است مانند اوگُلی نیست اوحسن هرکلام است ای در ناب هستی من خُشکی کویرم ایکاش در گوشه ای ازصحن تو بمیرم مستانه گویم علی، مست از خُمِ غدیرم دلخوش ازاین مستی ام،ساقی تویی امیرم آقا ازل تو بودی، بعد از ابَد تو هستی آنکسی که در بین عرش ، میخانه زد تو هستی شهری که رویِ آب است اسلام بی تو باشد صحن تو بودن آقا مافوق هر ثواب است حیدرهمیشه نامت اوج صدای ناب است هرکس توراندارداز بیخ وبن خراب است آنکس علی ندارد بی شک مرید غیر است ازخشکه مذهبان است،چون طلحه و زبیر است کی در دلم علی جان فکر زیان و سوداست راه تو ای علی جان برسینه رهنموداست عشق تو ای علی جان قلب مرا ربوداست قلب ودل محبان دریاده تو بوداست نام توای علی جان فرهنگِ پهلوانیست زیرا مرامت آقا هموارهِ مهربانیست غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 شبیه غنچه ی زخمی شده پرش افتاد کبوتری وسط آشیان سرش اُفتاد کشیده دشمن ملعون تنش به نامردی میان خانه عبایِ مطهرش اُفتاد شب است و کوچه ی باریک و سنگهایِ زمین مواظب است نیافتد که آخرش اُفتاد نهاده اوسره دیوار شانه هایش را اگر چه تکیه زده باز پیکرش اُفتاد زخانه تاسره آن کوچه هی ،زمین میخورد چه کرده ابن ربیع تاکه پیکرش اُفتاد مسیرخانه به کوچه چقد دلگیر است که کارِ او به نَفَسهایِ آخرش اُفتاد رسید دروسط کوچه بر زمین غلطید میان خانه گمانم که همسرش اُفتاد کسی ندیده تن پیرمرد رابکشند که تِکه تکه ی شرم در برابرش اُفتاد گِریست دامنش از پاره ی غمش پُر شد به یادِ خاطره ی گریه آورش اُفتاد تمامِ زندگیش پُر ز روضه های در است چنانکه خانه پُر از شعله شد دَرَش اُفتاد شکسته شد در خانه زپای نامردان میان دربه خدایاده مادرش اُفتاد *** تمام خاطره ها ی مدینه شد زنده که اشک دیده ی او بود دربرش افتاد ______ گرفت کاسه یِ آبی حسین میگوید دوباره لرزه به لبهای مضطرش اُفتاد چنان شده ،اثر بوسه از گلو نگذاشت که شمر از نَفَس افتاد،خنجرش اُفتاد بریده او زقفا با دوازده ضربه درون پنجه سری ماند و حنجرش اُفتاد بیادقتلگه وشمروآن سر وخنجر در آن طرف سرِ گودال خواهرش اُفتاد _آرمین غلامی(مجنون )
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 درعزای توماتمی برپاست روضه های غم توبردلهاست گریه هامیکنم به ماتم تو صاحب روضه حضرت زهراست تو مددکار مکتبی صادق دلربا یارمکتبی صادق هر زمان حرفی ازخدا آید تو طرفدارمکتبی صادق یادگار نجیب آل الله تکیه گاه غریب آل الله حضرت شیخ الاوصیاهستی وقت غم ها حبیب آل الله باتوآقا مدینه غوغابود باب توهین به سوی تووابود همچوزهرا مادرآل الله آتش کینه سهم مولابود چه به احوال پیکرت آمد بین کوچه. چه بر سرت آمد دست بسته توراکجابردند که به سوی توهمسرت آمد اهل خانه تاکه رسید از راه ضجه میزد به ناله ای جانکاه تا که چشمش به پیکرت افتاد ذکرشان بود یا رسول الله بعدازاین واقعه تنت لرزید ناله های توهمسرت بشنید شدی از زهرکین جگرپاره بین بسترپیکرت می دید بین بسترفتاده پیکر تو که چه آورده اند بر سر تو گریه ی اهل خانه گشت بلند بوی مرگ آیدازبسترتو 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 من هوادار امام صادقم مست وهوشیار امام صادقم آنکه بر دین خدارهبربود حضرت صادق گل حیدر بود دشمنت شدحمله ور در خانه ات آتشی زد بر دره کاشانه ات پیش چشم کودکان خانه ات کرده پژمرده گل وپروانه ات سربرهنه برده اند درتاب وتب پیرمردی رامیان سوزه تب پیش چشمان عیال جان به لب میکشدجسم توراخفاش شب بی کس وبی یار ویاور بوده ای حجت حق.نوره داوربوده ای درمدینه زارومضطرگشته ای خسته ازمنصورکافرگشته ای زهره کینه بر دلت کرده اثر درعزایت میزند موسی به سر تا ابد(مجنون)عزادارتوشد ای گل زهراگرفتارتوشد _شعر_آرمین غلامی(مجنون) ._______________________
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 ایدل بنال از امشب ، که فصل غم بپاشد شهر مدینه دیگر، در ماتم و عزا شد بدشت سینه بذر، غصه و غم بکارید اندر ، عزای صادق ، سوگ و عزا بپاشد کشتی علم و تقوا ، اندر طواف طوفان در بین موج غمها- اسیر و مبتلا شد شهر مدینه گشته ، کرببلای صادق شیون و وامصیبت ، در ارض و در سما شد موسی ابن جعفر امشب ، دیگر پدر ندارد دگر بدون بابا ، زمانه بی صفا شد گرفته گَرد ماتم – کُرسی علم و دانش جهان علم و تقوا ، بنگر که در عزا شد از ستم و جفای – منصور بی مروت پیرُ رئیس مذهب ، امشب دگر فدا شد (مجنون) از این مصیبت ، گریه ی بی امان کن کُشته امام صادق ، از زهر پُر جفا شد شعر..آرمین غلامی(مجنون)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد میان لشکراعدا کسی زمین میخورد صدای پای سپاهی رسیده دراینجا میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد به نیمه های شب آید صدای واویلا به کوچه بی کس و تنها  .کسی زمین میخورد به یاری گل خیرالنسا نیامدکس میان کوچه ی غمها .کسی زمین میخورد چه شد که ناله کشید از جگر مولا میان هجره خدایا.کسی زمین میخورد هنوز اهل وعیالش به خانه می نالد میان مجلس اعدا .کسی زمین میخورد هنوز می رسد آوای بلبلی خسته که خواند گوشه ی صحرا کسی زمین میخورد تمام اهل وعیال. اشکشان بود جاری  میان خانه خدایا .کسی زمین میخورد اگرچه خون شهیدان به کربلا جاریست به پیش زینب کبرا  .کسی زمین میخورد رسیده ناله "مجنون" به گوش عالمیان  کنارمقتل مولا.کسی زمین میخورد 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ _________________________ 🔹کانال اشعار ناب
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 درمیان هیزم و دود پرم مى سوزد وسط شعله ی آتش، جگرم مى سوزد نیمه شب إمده بودند برای غارت خانه با این همه دود در نظرم می سوزد شدتدایی غم زهرا وسط این کوچه بین دیوار ودر خانه سرم می سوزد بی عبا.پای پیاده تن من رامکشید این خبر را به پیمبر ببرم می سوزد همه ی زندگیم خرج در اسلام شده سره بخشندگی ام دست کرم می سوزد بخدا ابن ربیع شرم نکردازمنه پیر سرم آن لحظه که درپشت درم-می سوزد شعله آن قدر زیاد ست تنم سوخت دگر از نفس های پر ازآه پرم می سوزد *** ؛ کربلا وقت غروب است که زینب بیند بین دود وشعله ها اهل حرم می سوزد 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی) _________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 جانی دگرمیان تن وپیکرم نبود آتش کشد زبانه وکس در برم نبود درپشت در اسیردر وآتش درم خاکستری نشسته به روی سرم نبود همچون خلیل دروسط شعله ام اسیر دیگراجابتی به دل مضطرم نبود هرگزخبرنبوده ز اصحاب سینه چاک آتش گرفتم وبخداکس برم نبود دشمن میان خانه غرورمرا شکست درگیرو دارکوچه کسی یاورم نبود اینجاعدوبه شخصیتم لطمه ها زده دربین کوچه پلک دوچشم ترم نبود ابن ربیع مرا وسط خانه میکشید دیگرتوان به گوشه ی بال و پرم نبود نقشه کشیده دشمن ملعون برای من افتاده ام دگر رمقی دربرم نبود دستی پلید سوی دوچشم مراگرفت دربین کوچه.شکرخداهمسرم نبود آنشب مراعدو.وسط کوچه میکشید تنهامیان لشگرم ولشگرم نبود درپیری آنچنان همه خارم نموده اند یا دازحسین کردم وکس دربرم نبود دیگر زپافتاده ام از روضه ی حسین جزیادشام وکوفه دگردر سرم نبود 🔸 شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ _________________________ 🔹اشعار ناب
علیه السلام (ع) باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو دیگرندیداهل وعیالت شکست تو دیگرمیان هجره تنت جابجانشد عمامه ازسر وعبا زتنت جدانشد دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت باشد قبول سره جدت به نی نرفت باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد باشدقبول قلب توغمگین نمانده است دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند 🔸شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ________________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے
بسم الله الرحمن الرحیم مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت امام صادق (ع) درکرمانشاه -مداح-حاج آرمین غلامی چهارراه وکیل اقا -بطرف صابونی 10تیر ماه -ساعت:4عصر @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
علیه السلام (ع) باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو دیگرندیداهل وعیالت شکست تو دیگرمیان هجره تنت جابجانشد عمامه وعبا زتن تو جدانشد دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت باشد قبول سره جدت به نی نرفت باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد باشدقبول قلب توغمگین نمانده است دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند 🔸شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ____________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے