بی تو نفس کشیدنم
عمر تباه کردن است ...
هر شهیدی که می آوردن
میرفت توی سردخانه معراج می دید.
یه بار بهش گفتم: چطوری تو را راه میدن
معمولا سخت می گیرند. گفت:
اگه بری التماس کنی نمیزارند
ولی من سرم را می اندازم زیر
یه سلام می کنم وارد می شوم.
اونا هم فکر می کنند کاره ای هستم
جلوم را نمی گیرند گفتم:
خب حالا این چه لذتی داره که این قدر
با شوق میری جنازههای شهدا را میبینی.
گفت: می رم توی گوششون یه چیزی میگم
پا می شم میام، گفتم: چی میگی ،
گفت: بعدا میفهمی
وقتی جنازه علی را آوردند
رفتم و کنارش نشستم
تویِ گوشش گفتم:
علی من را یادت نره......
یک آن یاد علی آقا افتادم که سالها
توی گوش شهدا چی می گفته ...
#شهید_علی_پیرونظر
#روحش_شاد_باصلوات
http://eitaa.com/joinchat/1573126147Cfa294eac7e