انسان‌باسوختن‌ساخته‌می‌شود وهرکس‌ازسوختن‌فرارکند؛ خام‌می‌ماند. #شهید‌مرتضی‌مطهری🌸

امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه #شهید_مطهری 🌸

می‌خواهید خدا عاشق شما شود ؟ قلم میزنید برای خدا باشد . . ‌گام ‌برمی‌دارید برای خدا باشد . . ‌سخن می‌گویید برای خدا باشد . . همه چی و همه چی برای خدا باشد ؛❤️‍🩹 -‌شهیدابراهیم‌‌همت

بابایی‌فدات‌بشه‌چقدرکبود‌شدی بابایی‌فدات‌بشه‌موهات‌سفید‌شده دخترقشنگموکیا‌کتک‌زدن‌ اینا‌واسه‌اینکه‌که‌بابات‌شهیدشده #یارقیه‌خاتون❤️‍🩹

لالایی.. نذاشتندآخرش‌هم‌ببینم‌که‌تو شبیــــه‌عـــــــــــــلی‌یاشبیه‌ مـــــــــنی..💔

دختراتومحرم‌میشکنن‌وپسراتوفاطمیه آخه‌دخترابابایی‌اند وپسراغیرتی. . !💔🥺

#مداحی با نوای شهید مدافع حرم حامد بافنده🥲💔 #يازهرا...🖤

هوا یجوری آلودست...... 😷 #آلوگی #اصفهان

•• دعام کن درِ خونه تو مو سفیدشم... یا زهرا♥️✨ #پروفایل

«♥️🌿» نبرده‌ایم‌به‌دامانِ‌خلق‌دستِ‌نیاز که‌رزقِ‌دهر‌رسیده‌است‌ازآستانِ‌حسین.. ♥️¦↫#صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ 🌿¦↫#اربابـمـ‌حسـین‌جـان

کلامی از مولانا:

❲˖⁩ @majnoon111🤍↭⿻.'❳

💔

-°بـسم‌ࢪب‌عـلـے‌‌﴿؏﴾💛…)° ●صلیٰ‌الله‌علیک‌یاامیرالمؤمنین‌﴿علیه‌السلام﴾‌

میگفت اخم توی محیطی که پر از نامحرمه خیلی هم خوبه شهید مصطفی صدر زاده #تلنگر #سخنی_از_شهدا ❲˖⁩ @majnoon111🤍↭⿻.'❳

چادرم امانت مادریست که پهلویش را میان در و دیوار شکستند...🥀!' #چادرانه ❲˖⁩ @majnoon111🤍↭⿻.'❳

ب فدات بابایی🥺❤ ❲˖⁩ @majnoon111🤍↭⿻.'❳

هرچی بگم از طنز ماجرا کم میشه!!! بخندیم یا بگرییم!!!🤦‍♂️☹️ #پهلوی ❲˖⁩ @majnoon111🤍↭⿻.'❳

چادرت را بتکان🧕🏻 #دلی #مداحی #یازهرا🖤 ❲˖⁩ @majnoon111🤍↭⿻.'❳

_تنهام‌فاطمه....!💔

چادرت را بتکان روزی ما را بفرست🥀 ای که روزی دو عالم همه از چادر توست🥀

از آیت الله بهجت سوال کردند: چه کنیم که نماز صبح مان قضا نشود؟ ایشان جواب داد: «کسی که باقی نمازهایش را در اول وقت بخواند خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد.»💚 #نماز‌ِ‌اول‌وقت 🌙

امام‌علی(ع)میفرمایند : اگرقصداصلاح‌دیگران‌راداری،ازخودت‌شروع کن!🌱 نهج‌البلاغه"غُررالحِکم .

💔بر گلستان ولایت تاختن 🥀غنچه را با لاله پرپر ساختن 🖤غنچه زیر خار و خس افتاده بود 💔باغبان هم از نفس افتاده بود 🤍کاش از قلبم به قبرش راه داشت 💚کاش زهرا هم زیارتگاه داشت🖤 🥀 #ایام_فاطمیه 🥀#فاطمیه 🖤تسلیت به #امام_زمان عج

تا دو، سه‌ي‌ نصفه‌ شب‌ هي‌ وضو مي‌گرفت‌ و مي‌آمد سراغ‌ نقشه‌ها و به‌دقت‌ وارسيشان‌ مي‌كرد. يك‌وقت‌ مي‌ديدي‌ همان‌جا روي‌ نقشه‌هاافتاده‌ و خوابش‌ برده‌.  خودش‌ مي‌گفت‌ «من‌ كيلومتري‌ مي‌خوابم‌.» واقعاً همين‌طور بود. فقط‌ وقتي‌ راحت‌ مي‌خوابيد كه‌ توي‌ جاده‌ باماشين‌ مي‌رفتيم‌.  عمليات‌ خيبر، وقتي‌ كار ضروري‌ داشتند، رو دست‌ نگهش‌ مي‌داشتند. تا رهاش‌ مي‌كردند، بي‌هوش‌ مي‌شد.  اين‌قدر كه‌ بي‌خوابي‌ كشيده‌ بود.