eitaa logo
<مجنون الحیدر>
238 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
42 فایل
میشودنیمه‌شبےگوشه‌ی‌بین‌الحرمین من‌فقط‌اشک‌بریزم‌توتماشابکنی(:؟️ یِه‌حرم‌داره‌ارباب‌ُیِه‌جهان‌ِگرفتارش.💚 https://daigo.ir/secret/3366134401 ناشناس🌹 https://virasty.com/Zenab1337 نشانیِ ویراستی❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز۴۴ سال از شهادت ایشون جوونی که استاد تمام خلبانی بود گذشت💔 اول آبان سالروز شهادت شهید سید علی اقبالی دوگاهه توسط رژیم شیطانی حزب بعث عراق تسلیت باد🖤💔
آخه چرا اینجوری.....؟ 😭😭 پست فطرتا اون آقا هیچ گناهی نکرده بود. فقط از کشورش دفاع کرد، از ناموسش، از وطنش دلتون نسوخت وقتی که داشت دست و پا میزد تو قتلگاه؟ دلتون برای دل مادرش نسوخت؟ دلتون برای گریه ها و بهانه های فرزندش نسوخت؟ شما از حرمله هم بدترید. حرمله حداقل یه جا دلش برای امام حسین سوخت اما شما....🥀 به باغبون بگید دیگه لاله نکاره:)🙂💔 ٢٢سال یه خانواده رو چشم انتظار پسرشون گذاشتین. آخرش مادر با داغ ندیدن پیکرجگرگوشه اش از دنیا رفت. کجا بودین وقتی که همسرش با گریه به پیکرش میگفت «علی من نمیخواستم استخون های تورو برام بفرستن....🖤🥀» شما چجور جونوری هستین که تا سال 70 هیچ گزارشی از نحوه‌ شهادتش ندادین؟ این شهید از ابتدا تا انتهای حضورش در میدان، افتخار بوده و افتخار🥰 الان هم ما به شجاعتش، به مردانگی اش، به غیرتش، به وجدان بیداری اش افتخار می‌کنیم:) اون دنیا چه جوابی به مادرش فاطمةالزهرا میدین؟ میگین طمع پول بودین؟ میگین مجبور بودیم؟ آخه به شما هم میگن انسان؟ من از حیوانات معذرت میخوام، به شما باید گفت حیوان نه انسان. شما به برادردینی تون هم رحم نکردین. کجای شریعت دین محمد اومده که برادر دینی تو بکش؟ اگر مَرد نیستین لااقل آزاده باشید. امروز چهل و چهارمین سالگرد شهادت و نبودنش هست. جواب خون دل خوردن های همسرانه رو کی میده؟جواب اون لحظه ای که فرزندش دم در مدرسه منتظر مادرش بود ولی با دیدن فرزندانی که با پدرشون میرفتن خونه ناراحت میشد..... شما کاری کردین که تا وقتی جیپ میبینم تو خیابون حالم بد میشه ؟💔 🥺
- رفقا ؛ اگه اربـَعین ، رفتین حـَرم ، به یاد ما جامونده هام باشین 🙂💔 -
دلتنگ مشهدیم و اواره کربلا..")♡
مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّه(نسا۷۹) آنچه از نیکیها به تو میرسد، از طرف خداست. ❜دیدی وقتی پر از ناامیدی میشی بعد یهویی یه خوشحالی میاد تو دلت؟ اون خداست💫🫀❛
___
همیشه بعدِ دیدارِ علی‌ع از بس تحیر داشت . . یکی باید می‌آمد دوشِ قنبر را تکان می‌‌داد ؛
هدایت شده از مکسور
نماز روز چهارشنبه توسل به امام جواد(ع): دو رکعت نماز بلافاصله بعد از نماز عصر توسل به امام جواد مثل نماز صبح و بعد از سلام ۱۴۶ مرتبه «ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله» و بعد حاجت میخواهید.
هدایت شده از بیداری ملت
حزب الله رسما شهادت هاشم صفی الدین را اعلام کرد.💔 🎬 برای بیداری وجدانها @Bidari_Media
شهادت آقای صفی الدین را خدمت عروس عزیزشان زینب خانم سلیمانی، فرزند حاج قاسم تبریک و تسلیت عرض می نمایم😭💔
⬛️ انا لله و انا الیه راجعون ۳ هفته قبل ، رئیس شورای اجرایی حزب الله توسط جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی به شهادت رسید..... هدیه شادی روح مطهرشون سه صلوات بر محمد و آل محمد ان شاءالله نابودی کشور اسرائیل ....
چقدر شبیه همن.... :)
انگار سیدهاشم جوونی سیدحسن هست🥹🥲
یه عزیزی میگفت: بچه‌ هیئتی‌ها زودتر پیر میشن پرسیدن‌ چرا؟ گفت‌: اونایی‌ که‌ دغدغه‌ هیئتُ‌ ندارن، شاید سالی‌ یه‌ بار گذرشون‌ بیوفته‌ ارباب‌ دعوت‌شون‌ کنه ؛ اما بچه‌ هیئتی‌ها.. بچه‌ هیئتی‌ها تو مجالس‌ روضه‌هاشون، هر دفعه‌ سرِ‌ روضه‌ قتلگاه‌ پیر و پیرتر میشن..
وقتی دانشجو های امام صادق دیر میرسن به کلاس استاد مطیعیشون:😂😂😂😂
-اینویادت‌باشه‌.. الگو‌وملاکِ‌تو،بایدحضرت‌زهراباشه‌ نه‌بلاگرایِ‌ توی‌اینستاگرام..
شھادت‌نھایت‌خلوصِ‌قلب‌هاست((: انتخاب‌آزادانہ‌وخلوت‌عاشق‌ومعشوق‌است♥️
ساعت به وقت امام رضا...💔
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانش آموزشهید ▫️ تولد: 30 مهر 1342 ▫️ نام پدر : حبیب الله ▫️ شهرستان : اهواز ▫️ تحصیلات : دانش آموز سال آخر دبیرستان- رشته ریاضی ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه-ردیف سوم- قبر سیزدهم 🔹 روایت عاشقی: شب 15 دی، شب عجیبی بود. حال و هوای بچه هایی که همه نوربالا می زدند، آدم را یاد شب عاشورا می انداخت. حسین [علم الهدی] گفت:« کمی آب گرم می خوام برا غسل شهادت.» - خدا خیرت بده سید، توی این هیر و ویر، وقت گیر آوردی؟ - یک کتری هم باشه بسه. غفار داشت وصیت نامه می نوشت. تا صدای حسین را شنید، مثل من چون و چرا نکرد. پرید بیرون و با طشت و کتری آب برگشت. حسین، طشت را زیر سرش گرفت و به غفار اشاره کرد آب بریزد. غفار، حسین را غسل داد انگار... شاید به خیلی از ماها گفتند: نور بالا می زنی؛ اما در کمتر از یک هفته گناهی مرتکب شده ایم و تمام! گویا قدمان از برخی واژه ها بسیار کوچک تر است و ما هنوز برایش آماده نشده ایم... خیلی حواس مان باشد؛ به خدا حیف است بی شهادت بمیریم! 👤 راوی: سردار حاج یونس شریفی (همرزم شهید)
📔 (2) | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی ✍️ از شش سالگی با دو تا از برادرهایش می رفتند مکتب. با خودشان آبِ خوردن و زیرانداز می بردن. هر روز، سرِ اینکه کدام شان پارچ آب یا زیرانداز را بگیرد جروبحث داشتند. ملّای مکتب، پیرزن مهربان و باصفایی بود. پنجاه، شصت تایی شاگرد داشت؛ دختر و پسر. هرکدام از بچه ها را می فرستاد پیش کسی که بیشتر بلد بود تا قرائت قرآنش را بررسی کند. سیدحسین از آنهایی بود که با یک بار تکرار یاد می گرفت. حتی بزرگ ترها پیش او درس پس می دادند. 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات
📔 (3) | خاطرات شهید سید محمد حسین علم الهدی ✍️ هرکس به سورۀ بیّنه می رسید بچه ها برایش می خواندند:«لم یکن حلوا بکن، بهر ملّا جدا بکن» حسین که به این سوره رسید، از مادر خواست برایش حلوا درست کند. مادر مهمان داشت و حواله اش داد به بعد از رفتن شان. حسین این جور وقت ها معطل نمی ماند. دستور حلوا را پرسید و خودش دست به کار شد. روغن و آرد و شکر را ریخت روی هم و ایستاد پای گاز. خواهرها سماجتش را که دیدند آمدند کمکش. 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات
🌺❤️ اگر از کربلا دوریم، اما هوا سرشار از عطر هویزه است...
21.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گذرم تا به درِ... خانه‌ات افتاد حسین(ع):(
و تو تنها کسی هستی که میشود با دهان بسته صدایت کرد...:)