#رمان_نائله
#part7
#زینب
صبح بلند شدم و رفتم یه دوش 10 دقیقه ای گرفتم و اومدم بیرون و نماز خوندم .حاضر شدم و رفتم مدرسه ،امروز تا ساعت 11 کلاس داشتیم چون معلما جلسه داشتن زود تعطیل شدم .وارد مدرسه شدم که معلم پرورشی که چادری و انقلابی بود صدام کرد.
_زینب جان؟
+جانم خانم ؟سلام.
_سلام گلم.یه زحمتی داشتم برات
+جانم ؟ درخدمتم
_خدا حفظت کنه. اقای علم الهدی رو میشناسی؟
+بله میشناسم.
_همونطور که میدونی ما 29آذر ماه مراسم میگیریم برای شهادت حضرت زهرا (س).از اونجایی که صوت اقای سیدحسین وسیدحسن علم الهدی خوبه در نظر گرفتیم که اقای سیدحسین علم الهدی بیان اینجا و قران بخونند بی زحمت بهشون بگو .
+چشم.امری باشه؟
_خداحفظت کنه برو سر کلاست.
+چشم فعلا
لبخندی زد و رفتم کلاس.
مدرسه که تموم شد برگشتم خونه.نون رو خمیر کردم و گذاشتم تو تنور.غذارو هم پختم و گذاشتم رو گاز. با تلفن خونه شماره ی رقیه گرفتم.
_بله بفرمائید.
+سلام رقیه جان
_سلام زینب جان خوبی؟
+ممنونم .شما خوبی؟
_ممنون . اتفاقی افتاده.
+نه . خواستم ببینم شماره ی خونه ی خانوم جزایری رو داری؟
_جزایری؟
+مادراقای علم الهدی
_اها . اره دارم، چطور؟
+هیچی با پسرش کار داشتم
_کدومشون؟
+مگه چندتا پسر داره؟
_ شش تا
با تعجب گفتم
+چندتا؟
_شش تا.
+با استاد کار داشتم.
_باشه من شماره ی خونه شون رو برات میخونم . بزار پیدا کنم بهت زنگ میزنم.
+باشه
تلفن رو قطع کردم.رفتم یه کاغذ و خودکار اوردم.
تلفن که زنگ زد
+بله؟
_رقیه ام.شماره رو میگم یادداشت کن .
شماره رو گفت و منم یادداشت کردم
+ممنونم رقیه جان.
_خواهش میکنم.
+یاعلی
_دست علی یارت
شماره رو گرفتم .یه پسر جوون برداشت.
_بله بفرمائید.
+منزل ایت الله علم الهدی؟
_بله بفرمایید.
+ببخشین من با اقای حسین علم الهدی کار داشتم.منزل تشریف دارن؟
_خودم هستم. شما؟
+من زینب موحد هستم .شاگردتون
_سلام خانم موحد خوب هستین ؟
+سلام ممنونم
_درخدمتم
+ببخشین مدرسه فاطمی برای شهادت حضرت زهرا(س) مراسم تدارک دیده . اگه میشه 29آذرماه تشریف بیاید و با صوت قرآن مارو به فیض برسونید.
_چشم حتما.
+فقط ببخشین . از بین دوستان کسی رو میشناسید که مداحی کنه؟
_بله . آقای صادق آهنگران.
+لطفا بهشون اطلاع بدین که 29 آذرماه بیان
_باشه .چشم.
+ممنونم شرمنده مزاحم شدم.
_دشمنتون شرمنده .مراحم هستید.
+سلام برسونید به خانم جزایری و خانم علم الهدی. یاعلی
_بزرگیتونو میرسونم . بسلامت
ادامه دارد.....