eitaa logo
🍀مَجٖنُوْنٰ🍀 الٖرُقَیٖهْ❤️³¹⁵
113 دنبال‌کننده
39 عکس
172 ویدیو
1 فایل
🌸«بِسِْم اللهِ اَلْرَحْمٰنِ اَلْرَحِیِمْ»🌸 این کانال به عشق خانم سه ساله زده شده‌ است 🥺 محتوای کانال هم دلی هست💓 کپی از کانال حلال☘️ به شرطی که دعام کنید برم زیارت حضرت رقیه(س) و شهید بشوم😔 نظرات: @ghalenoyi1383_315 یا رقــیهــ³¹⁵"مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆بیمه حسینی تازه به حسينيه مذكور آمده بوديم به خاطر كمبود روشنائى در فضاى عمارت و احتياج به پريز اضافى در آشپزخانه كابل مسى و ضخيمى با فشار قوى در مسير و گذرگاه واردين از كنار ديوارها و بعضى را از زير قاليها عبور داده بوديم غافل از اينكه در روز عاشورا به خاطر زيادى جمعيت و ازدحامى كه به وجود مى آيد ناچار بوديم فرشهاى بعضى از نقاط حسينيّه را جمع كنيم تا پايمال نشود روز سيزده محرم كار هيئت تمام شد و كليه اثاث ضبط شد نوبت به جمع كردن كابل مسى شد كه از درب ورودى حسينيّه تا انتهاى آشپزخانه امتداد داشت در موقع حلقه كردن كابل ناگهان متوجه شديم مقدارى از آن در اثر پايمال شدن زير پاى مردم چنان ضربه و فشار ديده كه روكش كابل از بين رفته بطورى كه تمام سيمهاى مسى آن قسمت ظاهر شده و كليه سيمهاى مثبت و منفى با آن قدرت فوق العاده جريان الكتريسيته باهم تماس داشته و به بركت و نظر آقا سيد الشهداء علیه السلام هيچ عكس العملى از قبيل خاموشى و غيره در بر نداشته و بايد گفت سيم مسى كابل كه از نظر قانون علمى خود هادى جريان الكتريسيته بوده و براى انتقال سريع برق آنهم برق قوى آمادگى و اثر فورى داشته چگونه با پاى برهنه عرق كرده عزاداران ملاطفت ورزيده و نه تنها كسى را در اثر برق زدگى نكُشته بلكه جرقه اى هم نزده است چرا كه عزاداران و عاشقان كوى حسينى با اعتقادات پاك خود جانشان در سازمان قدرت آن حضرت گوئى بيمه شده است . 📚كرامات الحسينية جلد دوم، معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت، على مير خلف زاده ☘مَجٖنُوْنٰ☘ الٖرُقَیٖهْ❤️³¹⁵ https://eitaa.com/majnuonolroghayeh315
🔆استجابت دعا در حائر در مزار بحار از كامل الزيارة از ابى هاشم جعفرى روايت شده كه وارد شدم بر حضرت هادى ع در حالى كه آن بزرگوار تب دار و عليل بود. فرمود يا اباهاشم بفرست مردى از دوستان ما را كه برود به حائر آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السلام و دعا كند براى شفاى من ، گفت : حسب الامر از خدمت حضرت مرخص شدم و در بين راه با على بن هلال برخورد كردم ، گفته هاى حضرت را به او گفتم و از او التماس كردم كه به حائر آقا سيد الشهداء علیه السلام برود گفت سمعا و طاعه ، چشم آقاجان ولى من مى گويم كه حضرت هادى ع از حائر آقا امام حسين علیه السلام افضل تر است بنابراين از او جدا شدم و برگشتم خدمت آقا امام هادى ع و ماجرا را براى حضرت عرض كردم و گفتم كه على بن هلال همچنين گفت : حضرت هادى از حائر افضل تر است . حضرت فرمود: به او بگو كه پيغمبر ص از خانه كعبه و از حجر الاسود بهتر بود اما در عين حال دور خانه كعبه طواف مى كرد و استلام حجر مى نمود. بدانكه براى خدا بقعه هائيست كه خدا دوست دارد در آن بقعه ها دعا شود و اجابت فرمايد و حائر آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السلام از آن بقعه هائيست كه دعا مستجاب مى شود. 📚توسلات ، 116. ☘مَجٖنُوْنٰ☘ الٖرُقَیٖهْ❤️³¹⁵ https://eitaa.com/majnuonolroghayeh315
🔆يك سؤال رياضى از امام على (علیه السلام ) شخصى به حضور امام على (ع ) آمد و پرسيد: عددى را به دست من بده كه قابل قسمت بر2و3و4و5و6و7و8و9و10 باشد بى آنكه باقى بياورد. امام على (ع ) بى درنگ به او فرمود: اضرب ايّام اسبوعك فى ايّام سنتك . روزهاى هفته را بر روزهاى يكسال خودت ضرب كن كه حاصل ضرب آن ، قابل قسمت بر همه اعداد مذكور (بدون باقيمانده ) مى باشد. سؤال كننده : هفت را در 360 (ايام سال ) ضرب كرد حاصل ضرب آن 2520 شد، اين عدد را بر 2و3و4و5و6و7و8و9و10 تقسيم كرد، ديد بر همه اين اعداد قابل قسمت است بدون آنكه باقى بياورد. 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ☘مَجٖنُوْنٰ☘ الٖرُقَیٖهْ❤️³¹⁵ https://eitaa.com/majnuonolroghayeh315
🔆خشم پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) از سخن بلال عصر رسول خدا (ص ) بود بانوئى دردمند و رنجور از دنيا رفت ، هر كس با خبر مى شد طبق معمول مى گفت : آن زن از دنيا راحت شد، چنانكه روزمره شنيده مى شود كه اگر كسى در اين دنيا بسيار در رنج و درد باشد و بميرد مى گويد راحت شد، بلال حبشى نيز بر اين اساس ، به حضور رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) آمد و گفت : ماتت فلانة فاستراحت : فلان زن مرد و راحت شد. پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) از اين سخن بلال خشمگين شد و به او فرمود: انّما استراح من غفر له : بدانكه كسى راحت شود كه مورد آمرزش قرار گيرد يعنى هر كسى كه - در هر حال باشد - بميرد، راحت نمى شود، بلكه آغاز ناراحتى او است جز كسى كه بر اثر ايمان و تقوى ، آمرزيده گردد، چنين كسى راحت مى شود. 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ☘مَجٖنُوْنٰ☘ الٖرُقَیٖهْ❤️³¹⁵ https://eitaa.com/majnuonolroghayeh315
🔆مجازات دنيوى ساربان بى رحم روايت كننده گويد: مردى كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش كور بود، فرياد مى زد: ربّ نجّنى من النّار: خدايا مرا از آتش ، نجات بده . شخصى به او گفت : از براى تو مجازات باقى نمانده ، در عين حال باز مى گوئى خدايا مرا از آتش نجات بده ؟ گفت : من در كربلا بودم وقتى كه حسين (علیه السلام ) كشته شد، شلوار و بند شلوار گرانقيمتى را در تن آن حضرت ديدم ، با توجه به اين كه همه لباسهايش را غارت كرده بودند فقط همين شلوار مانده بود، دنيا پرستى مرا به آن داشت تا آن بند قيمتى شلوار را در آورم ، به طرف پيكر امام حسين (علیه السلام ) نزديك شدم ، تا خواستم آن بند را بيرون بكشم ، ديدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روى آن بند نهاد، نتوانستم دستش را رد كنم ، از اين رو دستش را قطع كردم ، و همين كه خواستم آن بند را بيرون آورم ، ديدم آن حضرت دست چپش را بلند كرد و روى آن بند نهاد، هر چه كردم نتوانستم ، دستش ‍ را از روى بند بردارم ، دست چپش را نيز بريدم ، باز تصميم گرفتم كه آن بند را بيرون آورم ، صداى ترس آور زلزله اى را شنيدم ، ترسيدم و كنار رفتم و در همانجا (شب ) كنار بدنهاى پاره پاره شهدا خوابيدم . ناگاه در عالم خواب ديدم كه گويا محمّد (ص ) همراه على (ع ) و فاطمه (س ) آمدند و سر حسين (ع ) را در دست گرفته اند و فاطمه (س ) آن را بوسيد و سپس فرمود: پسرم تو را كشتند، خدا آنان را كه با تو چنين كردند بكشد. شنيدم امام حسين (ع ) در پاسخ فرمود: شمر مرا كشت ، و اين شخص كه در اينجا خوابيده دستهايم را قطع كرد، فاطمه (س ) به من رو كرد و گفت : خداوند دستها و پاهايت را قطع كند و چشمهايت را كور نمايد و تو را داخل آتش نمايد. از خواب بيدار شدم ، دريافتم كه كور شده ام و دستها و پاهايم قطع شده ، سه دعاى فاطمه (س ) به استجابت رسيده و هنوز چهارمى آن (يعنى ورود در آتش ) باقى مانده ، اين است مى گويم : خدايا مرا از آتش نجات بده طبق روايات ديگر اين شخص همان ساربان بوده است . 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى @RAHEKHODA☘مَجٖنُوْنٰ☘ الٖرُقَیٖهْ❤️³¹⁵ https://eitaa.com/majnuonolroghayeh315