🔰 شهادت امام زين العابدين؛ حضرت سجّاد(ع)
علی بن الحسين(ع)، مشهور به «زین العابدین» و «سجّاد»، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجری متولد شده است. ایشان در دوران امامت اميرالمؤمنين(ع)، دو سال و در دوران عمويش امام حسن(ع)، 10 سال و با پدرش حضرت حسين(ع)، 10 سال زندگی کردند و مدت زندگانى آن جناب پنجاه و هفت سال بود. در روايت ديگرى است كه در سال 37 هجرى متولد شد و در پنجاه و هفت سالگى در سال 94 هجرى به شهات رسیده است.
جاحظ، از علماى معروف اهل سنت درباره فضایل آن امام همام، مى گفت: «درباره شخصیت على بن الحسین(ع)، شیعه و معتزلى، خارجى و عوام و خواص همه یکسان مى اندیشند و هیچ یک تردیدى در برترى و تقدم او (بر سایرین) ندارند».
یکی از این بیدارگری های آن حضرت بعد از عاشورا خطبه معروف امام سجاد(ع) در مسجد شام در برابر یزید است. هنگامى که حضرت در حضور یزید پیشنهاد سخنرانى داد، یزید مانع شد، جمعى از مردم گفتند: بگذار منبر برود و سخنى از او بشنویم. یزید گفت: اگر منبر برود پایین نخواهد آمد مگر این که من و آل ابى سفیان را رسوا خواهد کرد. به او گفتند: این جوان چه مى تواند بگوید که چنین تأثیرى داشته باشد؟ گفت: «اِنَّهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ قَدْ زُقُّوا الْعِلْمَ زَقّا»؛ (او از خاندانى است که از کودکى علم به او آموخته اند). ولى مردم همچنان اصرار کردند و یزید ناچار شد اجازه دهد و امام به منبر رفت و آن خطبه معروف و بى نظیر را خواند و دل ها را تکان داد و چشم ها را گریان ساخت.
امام سجاد(ع) در طول امامت خود با چهار نفر از حاکمان ظالم بنی امیه و دشمنان قرآن و اهل بیت(ع) مواجه بود: يزيد بن معاويه، مروان بن حكم، عبد الملك بن مروان، وليد بن عبد الملك. قسمت مهمى از زندگى آن حضرت در دوران حکومت عبدالملک، خلیفه بى رحم و سفاک اموى و دوران فرماندارى حجاج بر کوفه بود.
در چنین شرایطى نه آزادى زمان حکومت امیرمؤمنان(ع) بود تا دانشمندان و علماى اسلام بتوانند حقایق را بازگو کنند و علاقه مندان به اهلبیت از آنها سخن بگویند و نه ضعف حکومت هاى بنى امیه و بنى عباس در دوران امام باقر و امام صادق(ع) در آن زمان وجود داشت تا بتوانند از آن فرصت استفاده کنند و به نشر علوم اسلام و علوم اهل بیت بپردازند.
با این حال حضرت امام سجاد زین العابدین على بن الحسین(ع)، سکوت اختیار نکردند و از راه هاى دیگر به بیان معارف اسلام و حقایق این دین مبین پرداختند، مبادا فتنه بنى امیه آثار این آئین را بر باد دهد.
یکی از بهترین کارها برای بیان معارف در چنین شرایطی دعا بود؛ چنانکه از پیامبر(ص) نقل شده است: «الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِن»؛ (دعا اسلحه مؤمن است).
امّا حكومت اموى نتوانست چهره تابناك امام را تاب بياورد. آرى تا وقتى خورشيد تابناكى چون وجود امام مى درخشيد، هرگز سنگريزه هاى بى مقدارى چون هشام و وليد و... فرصتى براى خودنمايى نمى يافتند، سرانجام عمّال وليد بن عبد الملك، زهرى كشنده را به امام(ع) خورانيدند و آن اسوه علم و عبادت و تقوى را به شهادت رساندند، در همان سال بسيارى از فقها و شاگردان امام سجاد(ع) نيز چشم از جهان فرو بستند و آن سال را (سنة الفقهاء، سال فقيهان) نامگذارى كردند.
هنگامى که آن حضرت را براى غسل برهنه کردند بر پشت آن حضرت برآمدگى خاصى که نشانه جراحت بود مشاهده کردند و این بر اثر حمل انبان هایى بود که بر دوش مى کشید و به خانه هاى فقرا و مساکین مى برد
از ابوجعفر حضرت باقر(ع) نقل شده است: پدرم على بن الحسين(ع) ناقه اى داشت كه بيست و دو نوبت سوار بر آن به حج رفته بود و حتى يك تازيانه به آن شتر ننواخته بود. بعد از وفات پدرم بود كه يكى از خادمان آمد و گفت: ناقه از طويله گريخته و در بقيع، كنار قبر على بن الحسين گردن بر روى قبر نهاده و نعره مى كشد. گفتم: هر چه زودتر بشتابيد پيش از آنكه مردم آگاه شوند، شتر را بازگردانيد.
✍ متن تفصیلی:
makarem.ir/maaref/l/0419815
✍ عناوین یادداشت:
نام، نسب، کنیه و القاب / فضائل امام زین العابدین(ع) از زبان علمای اهل سنّت / امام سجاد(ع) در کربلا و حوادث پس از عاشورا / امام سجاد(ع) بعد از کربلا / شهادت امام سجاد(ع) / تاریخ شهادت امام سجاد(ع) / زینت اهل کرامت و عطوفت
#امام_سجاد #عاشورا #کربلا
#امام_حسین #زین_العابدین
#صحیفه_سجادیه #ابو_الحسن
#علی_بن_الحسين #سيد_العابدين
#حضرت_زینب #امام_باقر #شیعه
___________
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔰 شهادت امام زين العابدين؛ حضرت سجّاد(ع)
علی بن الحسين(ع)، مشهور به «زین العابدین» و «سجّاد»، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجری متولد شده است. ایشان در دوران امامت اميرالمؤمنين(ع)، دو سال و در دوران عمويش امام حسن(ع)، 10 سال و با پدرش حضرت حسين(ع)، 10 سال زندگی کردند و مدت زندگانى آن جناب پنجاه و هفت سال بود. در روايت ديگرى است كه در سال 37 هجرى متولد شد و در پنجاه و هفت سالگى در سال 94 هجرى به شهات رسیده است.
جاحظ، از علماى معروف اهل سنت درباره فضایل آن امام همام، مى گفت: «درباره شخصیت على بن الحسین(ع)، شیعه و معتزلى، خارجى و عوام و خواص همه یکسان مى اندیشند و هیچ یک تردیدى در برترى و تقدم او (بر سایرین) ندارند».
یکی از این بیدارگری های آن حضرت بعد از عاشورا خطبه معروف امام سجاد(ع) در مسجد شام در برابر یزید است. هنگامى که حضرت در حضور یزید پیشنهاد سخنرانى داد، یزید مانع شد، جمعى از مردم گفتند: بگذار منبر برود و سخنى از او بشنویم. یزید گفت: اگر منبر برود پایین نخواهد آمد مگر این که من و آل ابى سفیان را رسوا خواهد کرد. به او گفتند: این جوان چه مى تواند بگوید که چنین تأثیرى داشته باشد؟ گفت: «اِنَّهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ قَدْ زُقُّوا الْعِلْمَ زَقّا»؛ (او از خاندانى است که از کودکى علم به او آموخته اند). ولى مردم همچنان اصرار کردند و یزید ناچار شد اجازه دهد و امام به منبر رفت و آن خطبه معروف و بى نظیر را خواند و دل ها را تکان داد و چشم ها را گریان ساخت.
امام سجاد(ع) در طول امامت خود با چهار نفر از حاکمان ظالم بنی امیه و دشمنان قرآن و اهل بیت(ع) مواجه بود: يزيد بن معاويه، مروان بن حكم، عبد الملك بن مروان، وليد بن عبد الملك. قسمت مهمى از زندگى آن حضرت در دوران حکومت عبدالملک، خلیفه بى رحم و سفاک اموى و دوران فرماندارى حجاج بر کوفه بود.
در چنین شرایطى نه آزادى زمان حکومت امیرمؤمنان(ع) بود تا دانشمندان و علماى اسلام بتوانند حقایق را بازگو کنند و علاقه مندان به اهلبیت از آنها سخن بگویند و نه ضعف حکومت هاى بنى امیه و بنى عباس در دوران امام باقر و امام صادق(ع) در آن زمان وجود داشت تا بتوانند از آن فرصت استفاده کنند و به نشر علوم اسلام و علوم اهل بیت بپردازند.
با این حال حضرت امام سجاد زین العابدین على بن الحسین(ع)، سکوت اختیار نکردند و از راه هاى دیگر به بیان معارف اسلام و حقایق این دین مبین پرداختند، مبادا فتنه بنى امیه آثار این آئین را بر باد دهد.
یکی از بهترین کارها برای بیان معارف در چنین شرایطی دعا بود؛ چنانکه از پیامبر(ص) نقل شده است: «الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِن»؛ (دعا اسلحه مؤمن است).
امّا حكومت اموى نتوانست چهره تابناك امام را تاب بياورد. آرى تا وقتى خورشيد تابناكى چون وجود امام مى درخشيد، هرگز سنگريزه هاى بى مقدارى چون هشام و وليد و... فرصتى براى خودنمايى نمى يافتند، سرانجام عمّال وليد بن عبد الملك، زهرى كشنده را به امام(ع) خورانيدند و آن اسوه علم و عبادت و تقوى را به شهادت رساندند، در همان سال بسيارى از فقها و شاگردان امام سجاد(ع) نيز چشم از جهان فرو بستند و آن سال را (سنة الفقهاء، سال فقيهان) نامگذارى كردند.
هنگامى که آن حضرت را براى غسل برهنه کردند بر پشت آن حضرت برآمدگى خاصى که نشانه جراحت بود مشاهده کردند و این بر اثر حمل انبان هایى بود که بر دوش مى کشید و به خانه هاى فقرا و مساکین مى برد
از ابوجعفر حضرت باقر(ع) نقل شده است: پدرم على بن الحسين(ع) ناقه اى داشت كه بيست و دو نوبت سوار بر آن به حج رفته بود و حتى يك تازيانه به آن شتر ننواخته بود. بعد از وفات پدرم بود كه يكى از خادمان آمد و گفت: ناقه از طويله گريخته و در بقيع، كنار قبر على بن الحسين گردن بر روى قبر نهاده و نعره مى كشد. گفتم: هر چه زودتر بشتابيد پيش از آنكه مردم آگاه شوند، شتر را بازگردانيد.
✍ متن تفصیلی:
makarem.ir/maaref/l/0419815
✍ عناوین یادداشت:
نام، نسب، کنیه و القاب / فضائل امام زین العابدین(ع) از زبان علمای اهل سنّت / امام سجاد(ع) در کربلا و حوادث پس از عاشورا / امام سجاد(ع) بعد از کربلا / شهادت امام سجاد(ع) / تاریخ شهادت امام سجاد(ع) / زینت اهل کرامت و عطوفت
#امام_سجاد #عاشورا #کربلا
#امام_حسین #زین_العابدین
#صحیفه_سجادیه #ابو_الحسن
#علی_بن_الحسين #سيد_العابدين
#حضرت_زینب #امام_باقر #شیعه
___________
هدایت شده از پاسخ به شبهات
🔰 شهادت امام زين العابدين؛ حضرت سجّاد(ع)
علی بن الحسين(ع)، مشهور به «زین العابدین» و «سجّاد»، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال 38 هجری متولد شده است. ایشان در دوران امامت اميرالمؤمنين(ع)، دو سال و در دوران عمويش امام حسن(ع)، 10 سال و با پدرش حضرت حسين(ع)، 10 سال زندگی کردند و مدت زندگانى آن جناب پنجاه و هفت سال بود. در روايت ديگرى است كه در سال 37 هجرى متولد شد و در پنجاه و هفت سالگى در سال 94 هجرى به شهات رسیده است.
جاحظ، از علماى معروف اهل سنت درباره فضایل آن امام همام، مى گفت: «درباره شخصیت على بن الحسین(ع)، شیعه و معتزلى، خارجى و عوام و خواص همه یکسان مى اندیشند و هیچ یک تردیدى در برترى و تقدم او (بر سایرین) ندارند».
یکی از این بیدارگری های آن حضرت بعد از عاشورا خطبه معروف امام سجاد(ع) در مسجد شام در برابر یزید است. هنگامى که حضرت در حضور یزید پیشنهاد سخنرانى داد، یزید مانع شد، جمعى از مردم گفتند: بگذار منبر برود و سخنى از او بشنویم. یزید گفت: اگر منبر برود پایین نخواهد آمد مگر این که من و آل ابى سفیان را رسوا خواهد کرد. به او گفتند: این جوان چه مى تواند بگوید که چنین تأثیرى داشته باشد؟ گفت: «اِنَّهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتٍ قَدْ زُقُّوا الْعِلْمَ زَقّا»؛ (او از خاندانى است که از کودکى علم به او آموخته اند). ولى مردم همچنان اصرار کردند و یزید ناچار شد اجازه دهد و امام به منبر رفت و آن خطبه معروف و بى نظیر را خواند و دل ها را تکان داد و چشم ها را گریان ساخت.
امام سجاد(ع) در طول امامت خود با چهار نفر از حاکمان ظالم بنی امیه و دشمنان قرآن و اهل بیت(ع) مواجه بود: يزيد بن معاويه، مروان بن حكم، عبد الملك بن مروان، وليد بن عبد الملك. قسمت مهمى از زندگى آن حضرت در دوران حکومت عبدالملک، خلیفه بى رحم و سفاک اموى و دوران فرماندارى حجاج بر کوفه بود.
در چنین شرایطى نه آزادى زمان حکومت امیرمؤمنان(ع) بود تا دانشمندان و علماى اسلام بتوانند حقایق را بازگو کنند و علاقه مندان به اهلبیت از آنها سخن بگویند و نه ضعف حکومت هاى بنى امیه و بنى عباس در دوران امام باقر و امام صادق(ع) در آن زمان وجود داشت تا بتوانند از آن فرصت استفاده کنند و به نشر علوم اسلام و علوم اهل بیت بپردازند.
با این حال حضرت امام سجاد زین العابدین على بن الحسین(ع)، سکوت اختیار نکردند و از راه هاى دیگر به بیان معارف اسلام و حقایق این دین مبین پرداختند، مبادا فتنه بنى امیه آثار این آئین را بر باد دهد.
یکی از بهترین کارها برای بیان معارف در چنین شرایطی دعا بود؛ چنانکه از پیامبر(ص) نقل شده است: «الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِن»؛ (دعا اسلحه مؤمن است).
امّا حكومت اموى نتوانست چهره تابناك امام را تاب بياورد. آرى تا وقتى خورشيد تابناكى چون وجود امام مى درخشيد، هرگز سنگريزه هاى بى مقدارى چون هشام و وليد و... فرصتى براى خودنمايى نمى يافتند، سرانجام عمّال وليد بن عبد الملك، زهرى كشنده را به امام(ع) خورانيدند و آن اسوه علم و عبادت و تقوى را به شهادت رساندند، در همان سال بسيارى از فقها و شاگردان امام سجاد(ع) نيز چشم از جهان فرو بستند و آن سال را (سنة الفقهاء، سال فقيهان) نامگذارى كردند.
هنگامى که آن حضرت را براى غسل برهنه کردند بر پشت آن حضرت برآمدگى خاصى که نشانه جراحت بود مشاهده کردند و این بر اثر حمل انبان هایى بود که بر دوش مى کشید و به خانه هاى فقرا و مساکین مى برد
از ابوجعفر حضرت باقر(ع) نقل شده است: پدرم على بن الحسين(ع) ناقه اى داشت كه بيست و دو نوبت سوار بر آن به حج رفته بود و حتى يك تازيانه به آن شتر ننواخته بود. بعد از وفات پدرم بود كه يكى از خادمان آمد و گفت: ناقه از طويله گريخته و در بقيع، كنار قبر على بن الحسين گردن بر روى قبر نهاده و نعره مى كشد. گفتم: هر چه زودتر بشتابيد پيش از آنكه مردم آگاه شوند، شتر را بازگردانيد.
✍ متن تفصیلی:
makarem.ir/maaref/l/0419815
✍ عناوین یادداشت:
نام، نسب، کنیه و القاب / فضائل امام زین العابدین(ع) از زبان علمای اهل سنّت / امام سجاد(ع) در کربلا و حوادث پس از عاشورا / امام سجاد(ع) بعد از کربلا / شهادت امام سجاد(ع) / تاریخ شهادت امام سجاد(ع) / زینت اهل کرامت و عطوفت
#امام_سجاد #عاشورا #کربلا
#امام_حسین #زین_العابدین
#صحیفه_سجادیه #ابو_الحسن
#علی_بن_الحسين #سيد_العابدين
#حضرت_زینب #امام_باقر #شیعه
___________