انس با قرآن
شهيد #مهدی_توسن
مهدی انس خاصی با #قرآن_کریم داشت. همیشه قبل از خواب و نماز صبح قرآن می خواند و به دوستانش هم توصیه می کرد قرآن بخوانند. یک قرآن جیبی داشت که تا لحظه شهادت از خودش جدا نکرد.
برش اول:
با یکی از بچه ها بحثش شده بود و خیلی عصبانی بود. فورا از سر جایش بلند شد و قرآنش را برداشت و از چادر زد بیرون. تا دو سه ساعت ازش خبر نداشتیم. رفته بود توی بیابان های اطراف خودش را با قرآن آرام کند. وقتی برگشت خیلی آرام شده بود. با اینکه مقصر نبود؛ اما از آن شخص مقابل عذرخواهی کرد.
برش دوم:
مهدی در گرماگرم آتش و خون هم انس با آیات قرآن انس داشت. گاهی که آتش دشمن به طرف بچه های خودی زیاد می شد، با دست به بچه ها اشاره می کرد و آیه وجعلنا «وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ» را می خواند.
زمانی هم که بچه ها می خواستند سمت دشمن سلاح سنگین به کار ببرند، آیه و ما رمیت «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لٰکِنَ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لٰکِنَ اللَّهَ رَمَى وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاَءً حَسَناً إنَ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» را می خواند و با دست به سمت دشمن اشاره می کرد.
کتاب خاکریز هزار و یک ؛ خاطرات شهید مهدی توسن
#کتاب_زندگی
┅═✧❁••🇮🇷••❁✧═┅
@maktab_allah
┅═✧❁••🏴••❁✧═┅