eitaa logo
🇮🇷 مکتب سلیمانی 🇯🇴
57 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
47 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ جسدی را حق ندارند که در مسجد دفن کنند. و بزرگترین مسجد زمین مسجدالحرام است، کعبه. این خانه‌ای که حرم خداست و حریم خداست، قبله همه سجده‌ها، خانه‌ای که به فرمان او و بدست ابراهیم بزرگ برپا شده است و خانه‌ای که پیامبر بزرگ اسلام افتخارش و “رسالتش” آزاد کردن این خانه “آزاد” است و طواف برگرد آن و سجده به سوی آن. همه پیامبران بزرگ تاریخ خادم این خانه‌اند، اما هیچ پیامبری حق ندارد در اینجا دفن شود. ابراهیم آنرا بنا کرد و مدفنش آنجا نیست و محمدۖ آنرا آزاد کرد و مدفنش آنجا نیست. در طول تاریخ بشریت، تنها و تنها یک تن از چنین شرفی برخوردار است، خدای اسلام از نوع انسان یکی را برگزید تا در خانه خاص خویش، در کعبه دفن شود. کی؟ یک زن، یک کنیز، هاجر. خدا به ابراهیم فرمان می‌دهد که بزرگترین پرستشگاه انسان را – خانه مرا- کنار خانه این زن بنا کن. و بشریت، همیشه باید برگرد خانه هاجر طواف کند. خدای ابراهیم، سرباز گمنامش را از میان این امت بزرگ، یک زن انتخاب می کند، یک مادر آن هم یک کنیز. یعنی موجودی که در نظام‌های بشری از هر فخری عاری بوده است. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
راویان تاریخ که این داستان را نقل می‌کنند حتی یک بار هم نشان نمی‌د هند که در مجلس در برابر منطق فاطمه و تفسیر و تلقی‌ای که از این حادثه دارد، مقاومت کرده باشند، همگی به او حق می‌دادند، همه به لغزش بزرگ خویش پیش او اعتراف می‌کردند، همه فضیلت علی و حقیقت او را اقرار داشتند و فاطمه از آنها قاطعانه می‌خواست که «شما ابوالحسن را بر باز گرفتن حقی که در راه آن می‌کوشد یاری کنید». اما همگی عذر می‌آوردند که: ‌ای دختر رسول خدا، ما با ابوبکر بیعت کرده‌ایم و این کار دیگر خاتمه یافته است؛ اگر همسر تو و پسر عموی تو علی، پیشی می‌گرفت و زودتر مطالب را گفته بود، ما احدی را در کنار او قرار نمی‌دادیم و برای دیگری از او نمی‌گذشتیم. و علی با شگفتی و لحنی معترضانه از آنها می‌پرسید: من رسول خدا را در خانه‌اش رها کنم و دست از غسل و کفن و دفنش بردارم و از خانه بیرون بروم و بر سر حکومتش بر نزاع مشغول شوم؟ و فاطمه که می‌دید علی این بار هم مثل همیشه، قربانی عشق و وفادار ماندنش به پیغمبر شده است می‌گفت: ابوالحسن جز کاری که می‌بایست می‌کرد و سزاوار بود نکرد و آنها کاری کردند که… خدا حسابرس‌شان خواهد بود و طلب کارشان. دیگر همه چیز پایان یافت. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
هدایت شده از  ایستگاه_نماز
🥀آنها بعد برای خدیجه چنین پیام می فرستند: خدیجه چرا با محمد ازدواج کردی؟ چرا از او حمایت کردی؟ چرا به دین او ایمان آوردی؟ ما به کسی که بتهای ما را قبول ندارد کمک نمی کنیم! 🥀 خدایا! خدیجه چه کند؟ شب فرا می‌رسد و تاریکی همه جا را فرا می‌گیرد. خدیجه تنهای تنها در اتاقش هست او ماجرای زنان مکه را به پیامبر نمی گوید. او نمی‌خواهد پیامبر غصه بخورد. 🥀 اکنون خدیجه دست به دعا برمی دارد: بار خدایا فقط از تو کمک و یاری میخواهم. صدایی به گوش خدیجه می رسد: سلام بر بانو! 🥀خدیجه تعجب می کند در این تاریکی شب چه کسانی به دیدار او آمده‌اند؟ او خوب نگاه می کند، چهار زن را می بیند که در مقابل او ایستاده اند. آنها چقدر نورانی هستند. آنها از کجا آمده اند؟ آیا اهل مکه هستند؟ 🥀یکی از آنها رو به خدیجه می‌کند و می‌گوید: دیگر غصه نخور خدا ما را برای یاری تو فرستاده است. شما کیستید؟ 🥀ساره همسر ابراهیم(ع)، آسیه همسر فرعون، مریم مادر عیسی(ع) و گلثوم خواهر موسی(ع). شما همان چهار زن بهشتی هستید؟ آری ما امشب مهمان تو و در کنار تو هستیم. 🥀ساعتی می‌گذرد نوری همه آسمان را روشن می کند، بوی بهشت فضا را پر می‌کند. فاطمه به دنیا می‌آید. ساره فاطمه را روی دست می‌گیرد و خدیجه را صدا می‌زند: 🥀 بانوی من این فاطمه است آیا نمی خواهی او را ببینی خدیجه چشمان خود را باز می‌کند فاطمه را می‌بیند که به روی او لبخند می زند. (ع) ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی 💎 کانال ایستگاه↙️ ╔═🍃🕊🍃════╗ @Estgahnahjolbalaghe ╚════🍃🕊🍃═╝
هدایت شده از  ایستگاه_نماز
🥀پیامبر خدا، همراه با خدیجه (س) و علی(ع) به طواف کعبه می آیند و با بی اعتنایی از مقابل بت ها عبور می‌کنند. در روزگاری که همه مردم در مقابل ها سجده می‌کنند این سه نفر با خشم به بت ها نگاه می کنند و فقط خدای یگانه را می پرستند. 🥀گوش کن دو تن از بزرگان مکه دارند با هم سخن می‌گویند: آیا آن‌ها را می شناسید؟ _محمد و علی و خدیجه هستند. _ آنها کنار کعبه چه می کنند؟ _محمد خود را پیامبر خدا میداند و دین تازه ای را آورده است و آنها دارند نماز می‌خوانند. 🥀به راستی که این سه نفر چه کاری زیبایی انجام می‌دهند، نماز خود را کنار کعبه می خوانند. مردم نماز آنها را می‌بینند و برای آنها سوال ایجاد می‌شود که آنها در مقابل چه کسی سجده می کنند. 🥀 هر چه نگاه می کنی در مقابل آنها هیچ بتی نیست آنها در مقابل خدایی سجده کرده‌اند که با چشم دیده نمی شود. (ع) ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی 💎 کانال ایستگاه↙️ ╔═🍃🕊🍃════╗ @Estgahnahjolbalaghe ╚════🍃🕊🍃═╝