به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری خمینی فرصتی برای سید باقر صدر و خواهرش بنتالهدی پیش آمد تا موجهای انقلاب اسلامی را در عراق نیز گسترش دهند. در ۱۷ خرداد ۱۳۵۸ شمسی سید محمدباقر صدر به فرمانصدام حسین، حاکم وقت عراق، دستگیر شد. بنتالهدی هنگام دستگیری برادرش، تا خیابان اصلی خانهشان جلو آمد و تصمیم گرفت تا برادر را همراهی کند، اما گماشتگان بعثی اجازه این کار را ندادند و وی در همان مکان فریاد برآورد و سخنرانی شگفتانگیزی ایراد نمود. سپس، رو به برادر کرد و گفت:
💞💞💞💞💞💞💞
«من برنمیگردم و میخواهم مانند حضرت زینب (س) که برادرش حسین (ع) را همراهی کرد، همراه تو باشم.»
❣❣❣❣❣❣❣❣
پس از انتقال برادر با تکبیرهای بلند، فریاد میزد:
«شما از چه میترسید، از یک مشت کتاب و مقاله، شما از بیداری مردم مسلمان میترسید، ولی بدانید مردم بیدار شدهاند.»
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
به دنبال آن، به حرم علی بن ابی طالب رفت و شبانه در آنجا سخنرانی کرد و مردم را به گریه واداشت. فردا و فرداهای دیگر هر روز به آنجا میرفت و سخنرانی میداشت. سرانجام، حرکتهای روشنگرانه بنتالهدی، برادر را از زندان آزاد کرد، اما دیگر بار در ۱۷ فروردین ۱۳۵۹، حکومت بعثی عراق، بنتالهدی را، یک روز پس از بازداشت برادرش آیتالله صدر، دستگیر نمود و آنان را به سختی شکنجه داد. همواره در جمع زنان میگفت«اسلام غریب است و دلسوز کم دارد.»
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
و با همه وجود در راه خود تا پای جان پیش رفت. برزان ابراهیم، برادر ناتنی صدام حسین، از آیتالله صدر خواسته بود تنها چند کلمه بر ضد خمینی و انقلاب اسلامی بنویسد که آیتالله صدر نپذیرفت و صدام او و بنتالهدی صدر، را در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ (۲۲ جمادیالاول ۱۴۰۰)، سه روز پس از آخرین دستگیری، به گونه دردناکی به قتل رساند. پیکر وی در قبرستان وادیالسلام شهر نجف در مقبره خانوادگی خاندان صدر به خاک سپرده شد.پس از آنکه صدام، بنت الهدی را به قتل رساند، بعضی به او گفته بودند: چرا خواهر صدر را به قتل رساندی؟ او در پاسخ گفته بود
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
«من قضیه حسین را تکرار نمیکنم. زینب بعد از برادرش، زنده ماند و یزید و آلامیه را رسوا کرد».
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞
لطفابه این کانال بپیوندید
با دوستان قرارگاه علوی خواهران نهج البلاغه گناباد
تصمیم گرفتیم
که شهدای زن را به نسل جوان و نوجوان معرفی کنیم
و این شهیده
اولین برنامه ی ماست
لطفا به ما بپیوندید
و مارا در این امر مهم
که از خواسته های حضرت آقاست
یاری فرمایید
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹
شهیده بنت الهدی صدر به همراه برادر خود محمدباقر صدر به دست صدام در عراق به شهادت رسید، بانویی که در زمان حیات خود توانست پرچمدار زنان مسلمان شود.
🌹💞🌹💞🌹
یادش و راهش گرامی باد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
و ان شاءالله از شنبه
#شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو
را به شما
معرفی خواهیم کرد
🌷#شهیده ناهید فاتحی کرجو🌷
✅پدر سني، مادر شيعه
💞«ناهيد فاتحي کرجو» در تير ماه سال 1344 در شهر سنندج در ميان خانواده اي مذهبي به دنيا آمد.
💞پدرش محمد از پرسنل ژاندارمري و اهل سنت بود و مردي زحمتکش و فداکار بود.
💞 مادرش سيده زينب، زني شيعه، زحمتکش و خانه دار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بيت (ع) بزرگ مي کرد.
💞💞ناهيد کودکي مهربان، مسئوليت پذير و شجاع بود که در دامان عفيف مادر، با رشد جسم، روح معنوي خود را پرورش مي داد.
💞آن قدر در محراب عبادت با خدا لذت مي برد که به پدرش گفته بود: «اگر از چيزي ناراحت و دلتنگ باشم وگريه کنم، چشمانم سرخ مي شود و سرم درد مي گيرد.
💞 اما وقتي با خدا راز و نياز کرده و گريه مي کنم، نه خسته ام، نه سردرد و ناراحتي جسمي احساس مي کنم، بلکه تازه سبک تر و آرام تر مي شوم.»
✳️با شروع حرکت هاي انقلابي مردم ايران، ناهيد هم به سيل خروشان انقلابيون پيوست و با شرکت در راهپيمايي ها و تظاهرات ضد طاغوت در جرگه دختران مبارز کردستان قرارگرفت.
✅«ناهيد» که در مکتب عاشورا تربيت شده بود آماده بود تا همچون مولايش امام حسين(ع) جان خود را در راه اسلام و قرآن فدا کند و ترس و واهمه اي از اسارت و شهادت در دلش راه نمي داد. تا بالاخره در روز... زمان انتقام فرارسيد و دشمنان اسلام که تحمل فعاليت هاي انقلابي «ناهيد» را نداشتند نيت شوم و پليد خود را عملي کردند و در طرحي از پيش تهيه شده او را ربودند و به بيابان هاي اطراف شهر منتقل کردند.
⬅️ناهيد خود را براي رويارويي با اين اتفاق آماده کرده بود
⬅️ او وقتي به اسارت گرگ صفتان «کومله» درآمد تنها 16 سال داشت اما مبارزي انقلابي بود که خار چشم منافقين شده بود و با روحيه جهادي خود عرصه را بر آنان تنگ کرده بود.
✳️#خواستگاري که توسط نيروهاي انقلاب دستگير شد
هنوز ناهيد 15 ساله بود که برايش خواستگار آمد.
✳️خواهرش در مورد آن پسر خواستگار مي گويد: «گذشته از فاصله سني زياد بين شان، او از لحاظ مسايل اخلاقي هم آدم خوبي به نظر نمي رسيد. رفتارش مشکوک بود و برخلاف ناهيد که طرفدار سپاه و بسيج بود، او از هواداران کومله ها حساب مي شد.
✳️مدتي بعد، خواستگار ناهيد توسط نيروهاي انقلابي دستگير و به عنوان جنايتکار اعدام شد.
✅ با کمرنگ شدن خاطرات حضور آن پسر در خانواده،ناهيد بيشتر وقتش را به خواندن کتاب هاي مذهبي،قرائت قرآن و انجام فعاليت هاي اجتماعي مي گذراند.
✅✅اوايل زمستان سال 1360 ناهيد به شدت بيمار شد و براي مداوا به درمانگاهي در ميدان مرکزي شهر سنندج مراجعه کرد.
✳️ چند ساعتي از رفتن ناهيد گذشته بود اما از بازگشتش خبري نبود. مادر در خانه نگران و چشم انتظار چشم به «در» دوخته بود😔 تا دختر نوجوانش برگردد.
✅⬅️ آن روزها در سنندج امنيت برقرار نبود و اين واقعيت، دل مادر را بيشتر مي لرزاند. جستجوي خانوادگي با رفتن دختر بزرگ خانواده به سمت درمانگاه شروع شد اما او هم با تمام دل نگراني ها بعد از ساعت ها جستجو، خواهر نوجوانش را پيدا نکرد. خبري از #ناهيد نبود. انگار که اصلا به درمانگاه نرفته بود.
🌷ادامه دارد...🌷
🎙 #تبیین_و_تحلیل | پرونده «متفکر نابغه» در تجلیل از شهید سیدمحمدباقر صدر
👈 خاطراتی از حجتالاسلام والمسلمین رحیمیان، از شاگردان شهید صدر
🏷 روایتی از دیدار خانواده شهید صدر با رهبر انقلاب
🔸 زمانی که خانوادهی شهید صدر ایران بودند، بنده به عنوان مسئول بنیاد شهید به منزلشان رفتم، جویای احوالشان بودیم و اگر کمکی از دست ما بربیاید در خدمتشان باشیم.
آن چیزی که درخواست کردند، ملاقات با رهبر معظم انقلاب بود. این قضیه را پیگیری کردیم و رهبر انقلاب هم از یک چنین دیداری استقبال کردند.
🔹بنده شاید صدها ملاقات با خانوادههای شهدا در خدمت رهبر انقلاب حضور داشتم اما این دیدار و ملاقات از نظر اظهار صمیمیت و علاقهای که رهبر انقلاب به شهید صدر و خاندان صدر و نقش شهید صدر ابراز کردند، کاملاً متمایز بود. در این ملاقات رهبر انقلاب جویای احوال افراد مختلف شدند و دربارهی نسبتهای بین اعضای خاندان صدر آن چنان اشراف داشتند که خانواده و کسانی که آنجا بودند از اشراف و اطلاعات عمیق و وسیع ایشان متعجب شدند.
🔍 به مناسبت ایام سالگرد شهادت شهید صدر (۱۹ فروردین ۱۳۵۹) بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در پرونده «متفکر نابغه» به معرفی ابعاد مختلف شخصیت شهید صدر میپردازد.
🔻 برای مطالعه متن کامل این گفتوگوی جدید روی لینک زیر کلیک کنید:
http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=42232
سلام وقت بخیر
امشب ادامه زندگینامه را در کانال
ان شاءالله خواهم گذاشت
🌹🌹🌹🌹
🌷💞🌷
#شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو
#قسمت_دوم
✅اوايل زمستان سال 1360 ناهيد به شدت بيمار شد و براي مداوا به درمانگاهي در ميدان مرکزي شهر سنندج مراجعه کرد.
🌷چند ساعتي از رفتن ناهيد گذشته بود اما از بازگشتش خبري نبود.
🌷مادر در خانه نگران و چشم انتظار چشم به «در» دوخته بود تا دختر نوجوانش برگردد. آن روزها در سنندج امنيت برقرار نبود و اين واقعيت، دل مادر را بيشتر مي لرزاند.
🌷💞🌷جستجوي خانوادگي با رفتن دختر بزرگ خانواده به سمت درمانگاه شروع شد اما او هم با تمام دل نگراني ها بعد از ساعت ها جستجو، خواهر نوجوانش را پيدا نکرد.
🌷💞🌷خبري از ناهيد نبود. انگار که اصلا به درمانگاه نرفته بود. آن وقت ها پدر ناهيد در جبهه خرمشهر براي آزادي اين شهر از چنگال بعثی ها میجنگید
🌷💞💞💞💞💞💞💞💞🌷
🌷💞🌷
#شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو
#قسمت_سوم
✅بعثي ها مي جنگيد و مادر شيرزني که مسئوليت سرپرستي و مديريت عاطفي خانواده را بر عهده داشت به تنهايي همه جا دنبال دخترش مي گشت تا اينکه بالاخره از چند نفر که ناهيد را مي شناختند و او را آن روز ديده بودند شنيد که چهار نفر، ناهيد را دوره کرده و به زور سوار ميني بوس کرده و برده اند.
🌷💞🌷منافق مسلح براي
اسير کردن يک دختر 16 ساله
چهره پر صلابت ناهيد نشان از اعتقادي راسخ و تفکري انقلابي داشت که رهبري امام خميني (ره) نشات مي گرفت و حاصل آن وحشت در وجود منافقين بود.
🌷💞🌷رعب و واهمه اي که آن ها را وا مي داشت براي بردن دختري با دستان بسته سه منافق مسلح را مامور کنند تا نشان دهند اين «کومله» ها هستند که به اسارت اعتقادات ناهيد درآمده اند.
🌷💞🌷 پس از دستگيري و آغاز اسارت ناهيد او را در روستاي «حلوان» در مدرسه اي که به زندان «کومله» تبديل شده بود مدتي زنداني کردند و شکنجه کردند و سپس به روستاي «هشميز» برده و وي را در تعاوني روستا زنداني کردند.
🌷💞🌷به دنبال ربوده شدن ناهيد مادر وي که در
آن زمان باردار بود نگران و مضطرب هرجايي که احساس مي کرد مي تواند نشاني از دخترش بيابد را جستجو مي کرد و با پريشان حالي سختي هاي سفر را به جان مي خريد و نمي توانست به هيچ چيز جز ناهيد فکر کند.
🌷💞🌷 دوري فرزند بسيار سخت و عذاب آور بود. «سيده زينت» به تمام آبادي هاي اطراف سقز، بوکان، ديواندره و مريوان براي پيدا کردن نشان يا خبري از ناهيد سر زد.
🌷💞🌷شهرهايي که در بسياري از آن ها جنگ و درگيري بود. او که وحشي گري «کومله» را ديده بود دائماً نگران بود که نکند دخترش به دست آن ها افتاده باشد.
🌷💞🌷«سيده زينت» حاضر بود هرجايي برود شايد خبري باشد. حتي در يکي از آبادي هايي که در اسارت «کومله»ها بود با زن ديگري که او هم به دنبال فرزندش بود توسط ضد انقلاب دستگير شد اما بعد از چند شب به کمک زن کدخدا موفق به فرار شده و ناراحت از اين که نتوانسته از دخترش اثري به دست بياورد به سنندج بازگشت و دوباره جستجو را آغاز مي کند.
🌷💞🌷ضد انقلاب با جنايات خود در دل اهالي روستا ترس و وحشت ايجاد مي کرد و تمام مايحتاج خود را از آب و غذا گرفته تا چهارپايان و ... همه را به زور اسلحه از آن ها مي گرفت. حتي در برخي روستاها با کشتن يکي دو نفر از جوانان به بهانه هاي واهي جرات اعتراض را از همگان گرفته بود.
🌷💞🌷با وجود خفقاني که در روستاي «هشميز» به وجود آمده بود مردم نسبت به زنداني کردن دختر 16 ساله اعتراض مي کردند و خواستار آزادي وي بودند.
✅ اما گروهک «کومله» با پاسخ هاي بي اساس مثل اينکه «اين دختر خائن است و جاسوس خميني» و اين که «باعث دستگيري نيروهاي ما شده» سعي مي کرد رفتار وحشيانه خود را توجيه کند و به هيچ کس اجازه نمي داد با ناهيد صحبت کند يا او را ملاقات کند.
🌷💞🌷 تنها زماني که براي شستن دست و صورتش او را به حوض مسجد مي بردند ناهيد اهالي روستا را مي ديد.
🌷💞💞💞💞💞💞💞💞💞🌷
🌷💞🌷
#شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو
#قسمت_سوم
✅زنده به گور کردن دختر 16 ساله✅
⬅️اين بار در عصر جاهليت مدرن
🌷💞🌷اسارت و شکنجه ناهيد به دست «کومله» ها ادامه داشت تا اين که سنگ دلي و گرگ صفتي به اوج خود مي رسد و زنده به گور کردن دختران در سايه جاهليت مدرن اتفاق مي افتد.
👿«کومله» ها ناهيد 16 ساله بي گناه را شبانه به بيابان هاي اطراف روستا مي برند و جلو چشمان مظلوم و پاکش برايش قبر حفر مي کنند و او را زنده زنده دفن مي کنند.
🌷💞🌷وقتي او را زنده زنده دفن مي کردند ناهيد فقط 16سال داشت؛
✅ او را به شدت شکنجه کرده بودند.
✅ موهاي سرش را تراشيده بودند.
✅ هيچ ناخني در دست و پا نداشت.
✅جاي جاي سرش کبود و شکسته .
✅ناهيد نوجواني اش را فداي ارزش هايي کرد که به آن اعتقاد داشت و تا آخرين لحظه پشتيبان رهبرش، امام خميني(ره)، بود.
✅ناهيد که بعدها به «سميه کردستان» معروف شد در کنار ديگر شيرزنان شهيد ديار مجاهدت هاي خاموش، کردستان راست قامت، نقش سرخي در دفتر تاريخ ايران زمين شد تا مردان و زنان کرد،
✅شيعه و سني، پير و جوان در کنار رزمندگان جبهه هاي جنوب با اتحاد و همبستگي دست بيگانگان را از اين خاک مقدس کوتاه کنند.
✅يک روز پس از شهادت ناهيد در ميان اهالي آبادي صحبت هايي درباره زنده به گور کردن دختر 16 ساله به گوش مي رسيد.
✅گروهک «کومله» براي آن که بر جنايت خود سرپوش بگذارد ابتدا اعلام مي کند که ناهيد را آزاد کرده اما با پافشاري مردم و پيدا شدن قبر شهيد «ناهيد فاتحي کرجو» معروف به «سميه کردستان» آن ها اقرار مي کنند که چون او جاسوس بوده او را اعدام کرده اند.
✅ به اين ترتيب خوي پليد منافقين آشکار تر شد تا دشمني ۰ با آن ها بيشتر شود.
🌷💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
ادامه دارد
لطفا به کانال ما بپیوندید
🌹💞🌹
#شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو
#قسمت_چهارم
🌹💞🌹بعد از مدتي کوتاه به همت رزمندگان اسلام و اهالي روستا، آبادي «هشميز» از لوث وجود ضد انقلاب پاکسازي شده
🌹💞🌹 و «سيده زينت» مادر ناهيد که شهر به شهر و روستا به روستا به دنبال دخترکش بود سرانجام با پرس و جوهاي فراوان نشانه هايي از دخترش در روستاي «هشميز» مي يابد.
🌹💞🌹 مردم روستا واقعه را براي او تعريف مي کنند و محل زنده به گور شدن اين شهيد را به مادر نشان مي دهند.
🌹💞🌹«سيده زينت» از نيروهاي سپاه مي خواهد تا براي شناسايي دخترش نبش قبر انجام شود و پس از شناسايي ناهيد پيکر پاک و مطهر دخترش را به بهشت زهرا(س) تهران منتقل مي کند.
🌹💞🌹شهلا فاتحي کرجو خواهر ناهيد مي گويد: به ما گفتند که کومله ها، موهاي سر ناهيد را تراشيده و او را در روستا مي گرداندند.
🌹💞🌹 شرط رهايي ناهيد را توهين به حضرت امام(ره) قرار داده بودند اما ناهيد استقامت کرده و در برابر اين خواسته آنها، شهادت را بر زنده بودن ترجيح داده بود.
🌹💞💞💞💞💞💞💞💞🌹
الحمدالله رب العالمین
که زندگی نامه #شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو
در روز جوان مطابق با ولادت حضرت علی اکبر به پایان رسید
🌹💞🌹
شنبه ان شاءالله با معرفی شهیده ی دیگری درخدمت شما خواهیم بود
🌹💞💞💞💞🌹
نمادمظلومیت 😔
شنبه ان شاءالله با زندگی نامه این شهیده در خدمت شما هستیم
🌹💞💞💞💞💞💞💞🌹
کاری از
#قرارگاه_علوی_نهضت_نهج_البلاغه_خوانی_شهرستان_گناباد
#واحد_خواهران
🌹👇جوان قرآنی
سالروز ولادت حضرت علی اکبر روز جوان نام گذاری شده است. رفتار حضرت علی اکبر علیه السلام نشان از الگو برداری ایشان، از قرآن کریم دارد.
هنگامی که حضرت ابراهیم به اسماعیل" گفت: فرزندم من در خواب دیدم که باید تو را ذبح کنم! بنگر نظر تو چیست؟"حضرت اسماعیل با ایمان و طیب خاطر "گفت: پدرم هر چه دستور داری اجرا کن"
این رفتار نشان از خودگذشتگی حضرت اسماعیل و تسلیم در برابر حق بودن است.
حضرت علی اکبر نیز از چنین آزمونی با سربلندی بیرون آمدند.
امام حسین علیه السلام در منزل ثعلبیه به فرزند خود خبر از شهادت کاروانش داد . علی اکبر از او سوال کرد آیا ما در مسیر حق هستیم ((یا ابت افلسناعلی الحق))؟ امام در جواب فرمود بله ما برحقیم، علی اکبر علیه السلام گفتند😩 اذا لا نبالی بالموت)) حالا که برحقیم از مرگ باکی ندارم.
حضرت علی اکبر نه فقط در حرف بلکه در عمل هم با پیشتازی در میدان نبرد و تکه تکه شدن صداقت خود را اثبات کرد.
🌻💞🌻🌻💞🌻💞🌻