eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
277 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
769 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ « ... و چون خدا را فراموش کردند خدا نیز آن‌ها را فراموش کرد ... » 📙سوره‌ی توبه ، آیه ۶۷
پایان شعبان رسیده مرا پاك کن حسین این دل برای ماهِ خدا روبه‌رواه نیست! 🕊
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۸۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹محمدحسین علی‌نژا
۱۸۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹علیرضا نوین، خراسان رضوی : دو سالی بود که با شهید عباس دانشگر آشنا شده بودم. از همان روزهای نخست در جست‌وجوی کتاب شهید بودم. خوشبختانه کتاب آخرین نماز در حلب را تهیه و مطالعه کردم. بعد از آن، شهید عباس را به‌عنوان رفیق شهیدم انتخاب کردم. در شهریور سال ۱۴۰۱ با ۹ نفر از دوستان مسجدی و طلبه تصمیم گرفتیم از شهرمان، مشهد مقدس، به عتبات عالیات برویم و در اربعین حسینی شرکت کنیم. جمع ما یک جمع دوست‌داشتنی و صمیمی و بانشاط بود و فرمانده پایگاه مقاومت بسیج شهید کاشانی آقای غلامی مسئولیت این سفر زیارتی را بر عهده داشت. از جمع دوستان ما تنها آقا حامد گذرنامه نداشت؛ ولی چون دوست داشت با جمع ما باشد، قرار شد همراه ما بیاید و وقتی گذرنامه‌اش به خانواده‌اش تحویل داده شد، توسط یکی از آشنایان به سر مرز آورده شود... ...
4_5805329091515123562.mp3
3.45M
°مناجات عاشقانه°♥ 🎙باصدای:امیرحسین ساجدی
📸 ✅ حضور جمعی از دانشجویان شهرستان نیشابور که در بازگشت از سفر نورانی راهیان نور ظهر جمعه به زیارت مزار مطهر شهید عباس دانشگر آمدند و پدر شهید از آنان استقبال کردند و بعد از آن در حسینیه شهدای مدافع حرم حضور یافتند و آقای مطهری نژاد به روایت‌گری پرداختند...
هر چقدر خدمت محمد(ص) و آل محمد ارادت داری امشب قبل از اینکه چشمهات رو روی هم بذاری؛ بهشون صلوات هدیه بده ، و ازشون بخواه در ادامه ی مسیر زندگیت باز هم دستت رو بگیرند!📿🌱
🎤استادانصاریان: قرآن‌می‌فرماید‌خودت‌راتغییربده تاگره‌ی‌زندگیت‌بازشودمثلا حسادت‌ راکناربگذاربه‌جای‌اینکه‌دربرابرنعمت‌ِ دیگران‌ناراحت‌شوی‌شماهم‌ازطرف‌ آن‌فرد‌خداراشکرکن💚
سال۱۳۹۱بود و دوره کاردانی و کارشناسی را در دانشکده با هم می گذراندیم. در همان روزهای اول می دیدم که عباس دوستان زیادی دارد و بعد از کلاس با دوستانش گپ و گفت می کند. بچه ها خیلی دوست داشتند که با عباس باشند؛ چون او چهره ای جذاب و با معنویت داشت. من هم دوست داشتم که یکی از دوستان عباس باشم اما نمی خواستم خلوت آن ها را بر هم بزنم؛ به همین خاطر دورادور با او در ارتباط بودم. به او پیام می دادم و او هم جواب مرا می داد. سال۱۳۹۴دوره آموزشی به پایان رسید و من به شهر خودم برگشتم اما دلم در دانشگاه مانده بود. نامه ای نوشته بودم و در خواست کرده بودم که در دانشگاه بمانم. هر بار که از شهرستان با عباس تماس می گرفتم، با اینکه سرش شلوغ بود جوابم را می داد و با رغبت کارم را پیگیری می کرد. نظرش تنگ نبود که بگوید دیگران در دانشگاه نباشند! روی منرا زمین نمی زد. تلاش می کرد تا کارم درست شود و به تهران بیام. همین طور هم شد و من بعد از مدتی، نیروی سازمانی دانشگاه امام حسین علیه السلام شدم و حالا به جای عباس، در همان دفتری که او مشغول فعالیت بود، انجام وظیفه می‌کنم. 👤به نقل از↓ ″ مرتضی امیرخانی ،همکارِشهید ″ 📚 برگرفته از کتاب↓ ″ لبخندی‌به‌رنگ‌شهادت ،فصل۲ ″
خـداونـدا... درهای رحمتت را به روی تک تک ما بگشای؛ و بهترین احوال و روحیه ، بهترین موفقیت ها و بهترین لبخندها ، بهترین نعمت ها و بهترین فرصت ها ، و بهترین عاقبت را نصیبمان بگردان! 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🌻ـ🕊» بسم‌رب‌المهدی|❁ می‌رسد‌مهدی‌موعودولی‌مرحمتی که‌مگرزودتر‌آن‌مصـلح‌دنیابرسـد‌‌... 🌻¦↫ 🕊¦↫ ‹ 🆔@maktababbasdanshgar