من حسابم
زِ همـه مردم این شـهر
جداست.......
من امیدم به خدا
بعد خدا،هم
به خداست!
•🦋←#خدا
「➜@maktabe_shohada1🌱
سلام رفقا🤲😇
1.3k
شدنمون مبارکککککک
به همین سبب(دلیل)مسابقه داریم🌾
من چند تا سوال قرآنی،امامی طراحی میکنم و در گروه میفرستم و برای هر سوال به شما دو دقیقه مهلت میدم که جوابش رو در پیوی بنده ارسال کنید بعد از دو دقیقه جواب درست در گروه ارسال میشه✅
شرایط👇🏻
فقط خواهران در مسابقه شرکت کنند✅
زمان برگزاری مسابقه:ساعت هشت۸ شب🌹
جایزه:لیست به برنده میدم🍃
حتما شرکت کنید
به کسانی که از ۱۰سوال به پنج تای اون جواب درست بده جایزه تعلق میگیره🍃
@Okcifk313
آیدی برای شرکت در مسابقه
(آیدی مدیر)
@maktabe_shohada1
آیدی کانال که حتما باید توش برای شرکت در مسابقه عضو باشید🌾
منتظر حضور گرمتون هستیم😇👌
@maktabe_shohada1
#فوࢪ
همچنین یکی از اعضای خانواده شهید ابراهیم هادی درباره چگونگی گفتن خبر شهادت به مادرشان را این چنین توضیح میدهد: «پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید که چرا ابراهیم مرخصی نمیآید با بهانههای مختلف بحث را عوض میکردیم و میگفتیم: الآن عملیات است ، فعلاً نمیتواند به تهران بیاید. خلاصه هر روز چیزی میگفتیم.تا اینکه یکبار دیدم مادر آمده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته است و اشک میریزد.
آمدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟، گفت:من بوی ابراهیم رو حس میکنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و..وقتی گریهاش کمتر شد گفت:من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده است. ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی به او گفتم: بیا برایت به خواستگاری برویم میگفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمیگردم. نمیخواهم چشم گریانی گوشه خانه منتظر من باشد.چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه میکرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم از دایی بخواهیم به مادر حقیقت رو را بگوید. آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی. سی. یو بیمارستان بستری شد.»
به گزارش ایسنا کتاب «سلام بر ابراهیم» در صفحه 135 به بیان خاطرات و بخشهایی از زندگی نامه این پهلوان شهید پرداخته است
🌷خاطراتی از شهید ابراهیم هادی🌷
•🦋←#شهید_ابراهیم_هادی
「➜@maktabe_shohada1🌱
- مکتبشهدا ؛
سلام رفقا🤲😇 1.3k شدنمون مبارکککککک به همین سبب(دلیل)مسابقه داریم🌾 من چند تا سوال قرآنی،امامی طراحی
دوستان به رسم هر باره مسابقه برگزار شد بعدش برای اینکه باعث لف اعضا نشه حذف شد و به همه جایزه تعلق گرفت🌺
فکه کنار یکی از ارتفاعات، تعدادی شهید پیدا شدند که یکی از آنها حالت جالبی داشت. او در حالی روی زمین افتاده بود که دو دبه پلاستیکی 20 لیتری آب در دستان استخوانی اش بود. یکی از دبه ها ترکش خورده و سوراخ شده بود. ولی دبه دیگر، سالم و پر از آب بود. درِ دبّه را که باز کردیم، با وجود این که حدود 12 سال از شهادت این بسیجی سقا می گذشت، آب آن بسیار گوارا و خنک مانده بود.
•🦋←#بسیجی_سقا
「➜@maktabe_shohada1🌱
یکی غلط املایی زیر رو پیداکنه🌸
هرکس پیدا کنه باهوش ترینه🌸
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ ﻗﻞ ﻫﻮ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺣﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺼﻤﺪ ﻟﻢ ﯾﻠﺪ ﻭ ﻟﻢ ﯾﻮﻟﺪ ﻭ ﻟﻢ ﯾﮑﻦ ﻟﻪ ﮐﻔﻮﺍ ﺍﺣﺪ
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ ﻗﻞ ﻫﻮ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺣﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺼﻤﺪ ﻟﻢ ﯾﻠﺪ ﻭ ﻟﻢ ﯾﻮﻟﺪ ﻭ ﻟﻢ ﯾﮑﻦ ﻟﻪ ﮐﻔﻮﺍ ﺍﺣﺪ
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ ﻗﻞ ﻫﻮ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺣﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺼﻤﺪ ﻟﻢ ﯾﻠﺪ ﻭ ﻟﻢ ﯾﻮﻟﺪ ﻭ ﻟﻢ ﯾﮑﻦ ﻟﻪ ﮐﻔﻮﺍ ﺍﺣﺪ
..
..
..
..
اشتباهی نداشت!
فقط صواب یک ختم کامل قرآن رو توی این ما عزیز و مبارک بردی همین!
صلوات
لطفاً پخشش کنید تا بقیه هم بهره من شوند!
اگه پخش کنید میدونید چقدر صلوات و سوره توحید خانواده میشه؟
کپیش کمتر از ۱۰ثانیه زمان میبره☝️🏼🌸
یک مقداری از صوابش برای من و خانوادم بقیه اش هم برای خودتون✋🏼🌸
•🦋←#نشر
「➜@maktabe_shohada1🌱
در لشــگـــر 27 محمـــد رســـول اللــه ' ص '
بـــرادری بـــود کـــه عـــادت داشـــت #پیشـــانی شهـــدا را ببـــوســد !
وقـتــی خــودش شهیــد شــد بچـــه هــا تصمیــم گرفتنـــد بـــه تلافــیِ
آن همــه محبـت ، پیشـــانی او را غـــرقِ بــوســه کننـــد .
پارچـــه را کـــه کنـــار زدنـــد ، جنـــازه ی بـــی ســـر او دل همـــه شان
را آتـــش زد
عراق پاتک شدیدی زد تا جزایر مجنون رو پس بگیره
شهید بابایی توی اون عملیات شیمیایی شد
سرش پر شده بود از تاولهای ریز و درشت
سرش می خارید و با خاراندن زیاد ، تاولها ترکیده بود
بنده خدا خیلی اذیت شده بود
بهش گفتم برو بیمارستان دوا و درمان کن
می گفت اگه برم بستری ام می کنن و از کارم جا می مونم ... ... چند روز بعد بیرون جزیره یه برکه آب پر از نیزار دیدیم
عباس لحظه ای ایستاد و به جریان آب دقت کرد
بعد با حالت خاصی بهم گفت:
حسن! می دونی این آب ، کدوم آبه؟
با تعجب گفتم: یعنی چی؟ خب این آب هم مث بقیه آبها ، فرقش چیه؟
گفت: اگه دقت کنی می بینی این آب ، انشعابی از آب فراته
آبی که امام حسین و حضرت عباس ع تو کربلا دستشون رو باهاش شستشو دادن
عباس معتقد بود اگه سرش رو با اون آب بشوید ، تاول های سرش خوب میشه
اتفاقا سرش رو شست و شفا گرفت
چند روز بعد تمام تاول ها خوب شد و اثری ازشون نموند... ..
شهید عباس بابایی
•🦋←#شهید_عباس_بابایی
「➜@maktabe_shohada1🌱