اینا خیلی معروفن و یکی از مشکلات در بعضی کانال های مذهبی این هست که میرن برای تبادل به کانال های طرفدار این اکیپ مراجعه میکنند که خودش جای تاسف داره 🤦♂
پایانمبحث
سوالی داشتید در ناشناس درخدمتم
https://harfeto.timefriend.net/16866763673842
#ادضدگلوله
__
https://eitaa.com/kevkwo
ناشناساینجاپاسخدادهمیشه🌿
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
#حنیفا
part:4
ساعت رو دیدم ساعت هفت شده بود سریع آمده شدم رفتم شر خیابون ماشین بگیرم هیچ ماشینی نبود مجبور شدم تا بیمارستان پیادهبرم نفسم بند اومده بود خانم حسینی کمی عصبی بودرفتم توی اتاقم مریض ها رو درمان کردم تا به خودم اومدم ساعت یازدهو ربع بودرفتم حرم نماز خوندم رفتم خونه گوشیم رو چک کردم حقوقم رو واریز کرده بودم رفتم ماشین ثبتنامکردم بعد از یک ماه ماشینرو بهم دادند ماشینم پراید بود ولی دیگه راحت شده بودم صبح ها پا میشدم میرفتم بیمارستان برمیگشتم خونه ی روز که رفتم بیمارستان خبر دار شدم که برای یکیاز منطقه های دور افتاده تا یک هفته یک پزشک اعزام میکنند.
رفتم از جزئیات سر در آوردم اسمم رونوشتم فرداش باید میرفتم اون روز زودتر رفتم خونه بابام سرکار بود با مامانم سلام کردم خبر رو بهش دادم گفت به سلامتی رفتم تو اتاق.
وسیله هام رو جمع کردم لباس برداشتم شونه حوله شامپو و.....
وقتی بابا اومد خونهیک لیوان شربت دادم دستش و خبر رو بهش رسوندم
بابا جان گفت:به به!به سلامتی
گفتم:ممنون بابا جان
بابا جان گفت:خیلی خوبه که به مردم خدمت می کنی این رو گفت و به صحبتش خاتمه داد
رفتم به مامان جان گفتم برای شام آبگوشت درست کن گفت دخترم هر شب که نمیشه بعد از اینکه اومدی یک آبگوشت خوشمزه برات درست میکنم گفتم باشه شام رو خوردم و خوابیدم.
نویسنده:خانم رکنالدینی
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
#حنیفا
part:5
صبح بیدار شدم نماز صبح رو خوندم صبحانه رو خوردم آماده شدم بلیط برای ساعت پنج داشتم به نیلوفر زنگ زدم گفت منم میام گفتم یعنی چی گفت یعنی همین.
چون تا اونجا باید با اتوبوس میرفتیم گفتم بزار بیاد اشکال نداره.
با مامان بابا خداحافظی کردم صورتشون رو بوسیدم رفتم پیش آبجی و داداشم با اون ها هم خداحفظی کردم رفتم.
اتوبوس حرکت کرد تا شب رسیدیم به محل.
شب رو استراحت کردیم صبح بیدار شدیم مریض هارو درمان کردیم تا ساعت شش عصر به نیلوفر گفتم بیا بریم.
گفت کجا؟
گفتم بریم یکم قدم بزنیم بارون نرمک نرمک میبارید میگفتیم و میخوندیدیم روستا خیلی خلوت و دلگیر بود سر شب از شدت خستگی خوابمون برد.
برای نماز صبح بیدار شدم رفتم توی حیاط یک حوض قشنگ و باصفا وسط حیاط بودو چهار گوشش رو گلدون های شمعدونیگرفته بودند.
وضو گرفتم رفتمنماز خوندم نیلوفر روبیدار کردم اونهم رفت نمازش روخوند داشتیم میرفتیم یک حوض خیلی بزرگ تر وسط راه بود یک بچه ای داشت دنبال اردک ها میداد که توی حوض افتاد.
من به نیلوفر گفتم سریع باش بریم توی آب بلاخره رفتیم بچه رو کشیدیم بیرون و بهش نصیحت هایی رو کردیم .
اون روز بی حوصله بودم ولی مریض های زیادی داشتم تا نماز مغرب و عشاء روخوندم بی هوش شدم تا صبح....
نویسنده:خانم رکنالدینی
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
- مکتبشهدا ؛
ــــــــــ💙
طالبشهادتی..؟!
نمازتاولِوقته؟
بهاحترامتبهپدرومادرتچندنمرهمیدی؟
اخلاقتباخواهروبرادرتچطوره؟
اِنفاقمیکنی؟
نهیازمنکروامرِبهمعروفچی؟
جهادعِلمی؟
رفیق..!
فقطباوِلوشدنتومجازیوپستگذاری
بهشهادتنمیرسی!
بهخودمونبیایم..!
#جهتاطلاع‼️
اگه توی مسیرت فحش خوردی تیکه شنیدی...
تیر و ترکش خوردی به جایِ اینکه میدون رو خـالی کنی محکم وایسا و کم نیار! درست و منطقی از عقـــایدت دفاع کن؛
خاصیتِ بـچه حزب اللهی بودن به فحش خوردنشه…(((:!
#جهتاطلاع
#بسیانرژی
-پرشبهپستهایامــــروز. . .🤍-
-کموکاستیبودحلالکنیـد. . .📿-
-اگرثوابيبودتقدیمبهشهیدچمران(:-
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
#حنیفا
part:6
یک هفته مثل برق و باد گذشت
صبح بیدار شدم روسریم رو پوشیدم رفتم کنار حوض آب زدم تو صورتم رفتم وضو گرفتم نیلوفر رو هم بیدار کردم نمازرو با هم اقامه کردیم بعد از نماز وسایلم رو جمع کردم آماده شدم ماشین اومد دنبالمون چند ساعت توی راه بودیم ساعت دوازده رسیدم خونه نیم ساعت استراحت کردم بیدار شدم رفتم توی آشپز مامان آبگوشت بار گذاشته بود
من_به به مامان هنرمند خودم
مامان_گفتم برات درست میکنم بفرما ولی فعلا دیگه درست نمیکنم
آبجیت ریحان ماکارونی دوست داره
بهار قرمه دوست داره
علی کباب
رضا پیتزا
رفتم پیشش بوسه ای روی سرش کاشتم گفتم:ممنون مامان مهربونم
فرداش رفتم بیمارستان خانم حسینی گفت حتما خیلی خسته شدی بهتره یک هفته استراحت کنی گفتم بله خیلی ممنون رفتم خونه به مامان گفتم مامان گفت پس بهتره بریم روستا.»
منم از شنیدن این خبر خیلی خرسند شدم وسایلم رو جمع کردم
نویسنده:خانم رکنالدینی
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از زیورالات دِلنیــ💍ــآ
بزن رو تایید😍👇🏻
سلامعلیکم؛
رفقااینجاروبه350میرسونید؟🌱
|تگمیزارم|
#فور
- مکتبشهدا ؛
ای که دستت میرسد؛ دستی بگیر🌿. باسلام برای عیدغدیر قصد داریم ان شاالله برای بچه ها یک عیدی کوچیک بدی
تا الان هفتاد هزار تومان واریز شده ولی با این حساب
پنجاه هزار تومان کم داریم
😍🦋چالش داریم🦋😍
😍🦋نوع:راندی🦋😍
😍🦋ظرفیت:زیاد🦋😍
😍🦋جایزه:هرچی برنده بخواد🦋😍
😍🦋آیدی↓🦋😍
😍🦋@Okci🦋😍
😍🦋کانالمون↓🦋😍
😍🦋https://eitaa.com/maktabe_shohada1😍🦋
😍🦋اسماتون🦋😍
😍🦋خادم الزهرا🦋😍
😍🦋زینب🦋😍
😍🦋محب الرقیه🦋😍
😍🦋گمنام🦋😍
😍🦋دختری از تبار فاطمه🦋😍
😍🦋فاطمه زهرا🦋😍
😍🦋بدون نام🦋😍
😍🦋یگان🦋😍
😍🦋نورا🦋😍
😍🦋فاطمه زهرا²🦋😍
😍🦋دختر دهه هشتادی🦋😍
😍🦋مریم 🦋😍