eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
7.3هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
در مکتب ولایت در محضر امام روح الله راه امام ، کلام امام 👈مصیبت بزرگ این است که مکتب از دست برود اگر با اعمال ما، با کردار ما، با گفتار ما، با قلم های ما با قدم های ما، اگر امروز کارهای خلاف واقع بشود مکتب متزلزل می شود. مصیبت بزرگ این است که مکتب از دست برود. مکتبی که انبیاء برای او کشته شده اند. 📚صحیفه نور ،جلد ٨،صفحه ۴٢ 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
حرف دل ♥️ درد دل بــچــه هاے تــفــحــص بــا شــهدا: بــراســتی ڪــدام یــڪ از مــا دیــگــرے را پــیــدا مــیــڪــنــد؟... ما شــمــا را ... یــا شــمــا مــا را ؟... اصــلا ڪــدامــمــان گــم شــده ایــم ؟... مــا یــا شــمــا ؟ مــیــپــنــدارمــ... ما روح گــم ڪــرده ایــم و شــمــا جــســمــ... روحــ مــان تــلــنــگــر مــیــخــواهد و جــســمــتــان تــفــحــص .... ما مــحــو در زمــانــیــم و شــمــا مــحــو در زمــیــنــ... شــما در افــلــاڪ و مــا در پــے پــلــاڪ پــس اے شــهیــد... قــرارمــان بــاشــد: تــفــحصــ از مــا تــلــنــگــر از شــمــا مــا بــر جــســم تــان شــمــا بــا روح مــان ... شهدا گاهی نگاهی 😭
یاد مردان خطر کرده بخیر ... تصویری از رزمنده دلاور «علی‌اکبر مقدسی» از رزمندگان دامغان در عملیات والفجر هشت درحالیکه آرپی‌جی ضدنفر به او اصابت کرده ولی عمل نکرده است !! و همرزمانش او را در همان وضعیت به عقب انتقال می‌دهند.
☕️ چایخانه ... چای صلواتی در هر مڪان و وضعيتی که بوديم چـای را آماده می‌ کرد. به شوخی می‌گفت: هر خطی که چايی در آن درست شود، سقوط نمی‌کند. او پيرمرد خوش‌مشرب و دوست‌داشتنی بود حتی در عمليات والفجر ۸، قند و چایی را در پلاستيکی‌گذاشته و زير کلاهش جاسازی‌کرده بود و آن‌سوی رودخانه که باور نداشتيم ديگر چای بنوشيم، با روشن کردن آتش بساطِ چای را فراهم کرد. هواپيماهای دشمن ما را بمباران کردند و چايخانه حاجی هم مورد اصابت قرار گرفت و زير و رو شد. مدتی بعد حاجی از زير خاک ها بيرون آمد و بی‌ اعتنا به آن‌ چه اتفاق افتاده بود گفت : بچه‌ هـا غم‌ِ تون نباشد ؛ به کوری چشم دشمن چايخانه سرپاستツ
مکتب سردار سلیمانی مهم نبود توی مراسم رسمی باشد یا مهمانی یا دورهمی خانوادگی. هرجا میدیدیش باید میدوید و بغلش می کرد و از سر و کولش بالا می رفت. حاج قاسم هم برایش کم نمی‌گذاشت و پابه پایش می آمد. شوخی نبود رفیقش از آسمان شاهد بازیشان بود. نوه حاج احمد کاظمی عاشقش بود. مرد میدان حاجی مهربان
*﷽* درمحضرشهدا کلاس سوم راهنمایی بود... معلمی داشتیم که در کلاس مدام بحث سیاسی می کرد. مثلا می گفت: اگر شاه از ایران برود شوروی این کار را می کند و فلان حزب این کار را می کند و... محمد بلند می شد و در جوابش می گفت: "ما رهبری داریم که پای بند اسلام است. شما نباید از این فکرها بکنید. اسلام پشتوانه مملکت است." روز به روز بر فعالیتهای خود می افزود. یک بار شب نامه ای نوشته بود و در آن تهدید کرده بود که اگر آنهایی که پرچم شاهنشاهی را بر در خانه ی خود آویزان کرده اند آن را برندارند همه خانه هایشان را آتش خواهند زد.... بعد از انقلاب هم برای اولین بار پرچم جمهوری اسلامی را او بر بام منزلشان نصب کرد و در این هنگام مردم برای تماشا می آمدند. 📚:فرمانده قلب ها یادعزیزش با صلوات🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پند آموز 👇👇👇👇👇 ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ عقابی بزرگ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد. حضرت پرسيد علت چيست؟ ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.
. 👈سه قتل، شیطان را پشیمان کرد... 👈قتل یحیی، 👈قتل امام حسین (سلام‌الله‌علیه) 👈و قتل حاج قاسم سلیمانی او نفس تزکیه شده بود حاج قاسم سلیمانی را پنج سال دیر کشتند: وقتی که نگین سلیمانی بر تخت قلبها حکومت می کند کشتنش یک پیروزی نبود حتی یک شکست هم نبود یک فاجعه بود برای دستگاه امنیتی ابلیس بزرگ را وقتی می کشند که بزرگ نشده است وقتی بزرگ شد باید بزرگی اش را کشت نه خودش را حاج قاسم سلیمانی هم بزرگ شد و هم بزرگی شد. دیگر برای کشتن قاسم دیر بود بی جهت نبود که دیگر قاسم «جوشن» نمی‌خواند، بلکه دشت به دشت و کوه به کوه و فرودگاه به فرودگاه دنبال «پرواز» بود: دیگر شهادت آرزویش نبود نیازش شده بود نه این که شوق شهادت، شکیبش را شکسته باشد رفتنش ماندگارتر از ماندنش بود با برکت تر عاقل هیچ گاه برای نابودی چیزی که بمب می پندارد، آن هم در همان جایی که می‌خواهد بماند، منفجر نمی کند... خمره عطر سلیمانی را در هارتلند منفجر کردند یعنی آمریکایی ها می‌خواهند بروند و مسیح می‌خواهد بیاید:🤲 تکه تکه عشق حاج قاسم... حاج قاسم را تکثیر کردند💚 حاج قاسم بزرگتر از آن بود که به دست کوچکتر از آمریکا کشته شود و آمریکا کوچکتر از آن است که در خون سلیمانی غرق نشود حاج قاسم قاتل داعش آمریکایی بود اگر سلیمانی نبود، دختران اروپایی بردگان داعش بودند حاج قاسم برادر همه دختران اروپایی است حاج قاسم پدر شهید همه کودکان اروپایی است آمریکا حاج قاسم را نکشت، زنده تر کرد... حاج قاسم رفته است مسیح را برای آمدن خبر کند؛ به زودی با مسیح بر می‌گردد...✌️ حتی تو هم آمدن هر دو را خواهی دید قلب زمین، نگین سلیمانی است... 🌻  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷عارف لشکر ۴۱ثارالله شهید محمدحسین یوسف الهی یاد عزیزش با صلوات
📝 خدایا مرا پاکیزه بپذیر سردار عزیز ، قبل از شهادت شان گفتند : (شاید سه ساعتی قبل از اینکه شهید شوند) دستنوشته ی کوچکـی نوشته اند و همراه تسبیح و انگشتری به دختر محترمشان تقدیـم کرده اند . در آن دستنوشته یکبار نوشته اند : خدایا مرا بپذیر ، قبولم کن. دو بار نوشته اند : خدایا مرا پاکیزه بپذیر. پاکیزه بودن مراتب دارد. این طهارتی که می خواهد به وجود بیاید، مراتب مختلف دارد. یکی این است که بر سر زبانهای ماست که خدایا گناهان ما را ببخش و یک مرتبه اش این است که خدایا مرا خالص کن ، یعنی از خودبینی، من را بیرون بیاور. یک قسمت ایشان این جمله را نوشته اند که از آن دیدارهایی که به موسی (ع) نشان دادید که طاقت نیاورد و در مقابل تو نایستاد و طاقت نفس کشیدنش نماند، از آن دیدار روزی من کن و می خواهم تو را اینطور ببینم. دیدار حضرت موسی (ع) از همین دیدارها بود. حضرت موسی (ع) تقاضا داشتند که خدایا من تو را طوری ببینم و عظمت تو را در افقی ادراک کنم که اصلا خودیت من از میان برداشته شود و دیگر برای من خودیت باقی نماند ، چون بالاخره همه با مردن به لقاءالله می رسند ، آن مراتب لقاءالله است که فرق می کند . یک طوری انسان به لقاءالله برسد که در موقع رسیدن به لقاءالله دیگر خودیتی در کار نباشد. دیگر من اصلا بر سر پا نایستم و من اصلا نمانم. در مقابل عظمت تو مدهوش شـوم و برای خودم دیگر هیچ نداشته باشم. از این دیدارها روزی من کن. این یک معرفت خیلی عالی است. من اطلاعات دقیقی ندارم ، ولی ازدوستان شنیده ام که شهید سردار سلیمانی در زمان حیاتشان هم خود با برخی شاگردان مرحوم آیت الله انصاری همدانی، (رضوان الله علیه) در ارتباط بودند و از ایشان در مسائل معنوی استفاده می کردند. این حرفها برای همان افق مسائل معرفتی است که آدم از خدا، رفتن و شهادت را تقاضا می کند، شهادتی تقاضا کند که شهادت با پاکیزگی است. فقط نگوید خدایا من را شهید کن. شهدای راه خدا هم مراتبی دارند. خدا من را بپذیر و پاکیزه بپذیر. 📚من قاسم_سلیمانی هستم
*﷽* در مکتب نبوت در محضر آقا رسول الله (ص) راه پیامبر، کلام پیامبر 👈بـــہ فکــر نیــازمنــدان بـاشیـــم 🌻پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله می فرمایند🎤 🌱به من ایمان نیاورده است آنکه شب را سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد. 📚: اصول کافی،حدیث۲/۶۶۸ هدیه به آقا رسول الله(ص) صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* آمریکایی ها در عملیات ترور حاج قاسم سلیمانی از مجموعه ای از امکانات استفاده کردند؛ چرا که آنها برخی از متغیرها مانند تعداد ماشین ها را از قبل نمی دانستند. ما در حال رصد کردن آنها بودیم که تعداد زیادی هواپیما با مهمات سنگین بلند شد. این برای ما عجیب بود، نمی دانستیم برنامه شان چیست. ما مشاهده کردیم هواپیماها بعد از بلند شدن شروع به سوختگیری کردند. هواپیمای بدون سرنشین MQ9 بالای منطقه بود که از علی السالم کویت بلند شده بود.هلی کوپترها هم از پایگاه های داخلی عراق مانند التاجی و عین الاسد به پرواز در آمدند. در بعضی از مقاطع، هواپیماهای F15 که در فاصله چهل پنجاه کیلومتری بغداد بودند، با سرعت حدود صدهزار کیلومتر خود را نزدیک به این نقطه در اطراف فرودگاه بغداد کردند و بعد دور شدند... متوجه شدیم به هواپیمای MQ9 ماموریتی داده شده است... اما نمی دانستیم برای حاج قاسم است. بعد که این گزاره ها را کنار هم گذاشتیم، متوجه شدیم حداقل چهار پایگاه در این عملیات مشارکت داشته اند. 🎤: سردار حاجی زاده 📚: متولد مارس
خیلی زیارت عاشورا می خواند. اعتقاد داشت اگه با معرفت زیارت عاشورا بخوانی، مثل امام حسین "علیه السلام "شهید میشی هر روز صبح با زمزمه‌ی دلنشینِ زیارت عاشورا خواندنِ محمد از خواب بیدار می شدیم... بالاخره زیارت عاشوراخواندنش ثمر داد. معلوم بود همه‌شون رو هم با معرفت خونده، چون وقتی که شهید شد، مثل امام حسین "علیه السلام" سَر نداشت🕊 یاد عزیزش با صلوات🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅هزار بار هم گوش کنیم کم است...کم 🎥در‌رابطه با کسانی که "آرزویِ‌شهادت" دارند... ♥️
🌷با سید آمــدیم مرخصی... خانواده من در یکی از روستاهای اطراف بهبهــان بود. وقتــی رسیــدیم, دیــدم دخترم مریض اســت با هم بردیمش بیمارستانی در بهبهان... انجا شــنیدیم عــده ای بیرون از بیمارســتان در حال شعار دادن علیه انقلاب هستند. سید سـریع دوید و رفت داخل انها. وقتی برگشت پیراهنش پاره و ساعتش شکستــه بود. شهربانی همه را جمع کرد و برد کلانــتری. ما هم رفتیم.پدر ومادر کسی که سید را زده بود امدند برای گرفتن رضایت. سید رضایت داد. انها هم با قسم ما را بردند خانه خودشان. پـدر ضارب سریع برای سید یک لباس و یک ساعت خرید. سید قبول نکرد و به جای ان یک نخ ســوزن خواست. لباسش را همانجا دوخت و برگشــت... بعد از سید بود. از همان مـحله رد می شدم. دیدم روی دیوار نوشتــه بود سید عبدالحـسین ولے پور! 🌷🌷 سیدعبدالحسـین ولی پور یاد عزیزش با صلوات 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
26.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهمان خارجی سردار : با خانمم رفتیم خونشون بشقاب ملامین که توی دهات ها گیر نمیاد گذاشت جلومون خانم ها حساسن ؛ خانمم گفت رفیقت چرا اینجور میکنه گفتم همین کاراش ما رو عاشق خودشو کرده.... پیشنهاد_دانلود 💓👌
🎨 نقاشی چهره | شهید محمد الشیبانی (راننده حاج قاسم در زمان شهادت) ، متولد ۱۳۷۴ کرمانشاه طراح: عباس گودرزی
در مکتب ولایت در محضر رهبر عزیز انقلاب راه رهبر ، کلام رهبر ✊جهاد تنها جنگـــــــ نظامی نیستـــــــ. امام خامنه ای:🎤 به اعتقاد من، امروزه ذکر مســــتحبی بعد از نماز ما کار فرهـــنگی و جهادی در فـــضای مجازی استــــــــ. سلامتی رهبر معظم جهان اسلام صلوات
*﷽* من معمولا وقتی دارم چیزی می خوانم، تلویزیون را روی شبکه خبر بدون صدا می گذارم تا اگر خبر فوری را زیر نویس کردند، متوجه شوم. جمعه 13 دی به وقت لبنان ساعت از دوازده شب گذشته بود. روی یکی از شبکه های ماهواره ای خبری فوری دیدم که نوشته بود: "شلیک موشک کاتیوشا به فرودگاه بغداد." با خودم گفتم ممکن است؛ چرا که وضع در عراق متشنج بود. بعد از بمباران پایگاه های بسیج مردمی منطقه ی القائم توسط آمریکایی ها و سپس حوادث اطراف سفارت آمریکا در بغداد، تنش وجود داشت.... خبر فوری دیگری زیر نویس شد که آمریکایی ها ماشین های متعلق به بسیج مردمی را هدف قرار داده اند. بلافاصله با برادران تماس گرفتم. کسانی که عنوان محافظ حاجی به دمشق می رفتند، از بچه هایی بودند که حفاظت من را هم به عهده دارند. پرسیدم: هواپیما قرار بود چه ساعتی از دمشق پرواز کند؟ گفتند: ساعت شش. کمی آرام شدم. گفتم با فرودگاه دمشق تماس بگیرید و بپرسید هواپیما چه ساعتی حرکت کرده؟ گفتند هواپیما با تاخیر و شب حرکت کرده است. همان لحظه مسئله برای من تمام شد و گفتم حاجی شهید شد🌷🕊 🎤: سید حسن نصرالله 📚: متولد مارس
سراپا وسعت دریا گرفتند✨ همان مردان که در دل جا گرفتند💕 تمام خاطرات سبزشان ماند✨ به بام آسمان مأوا گرفتند🕊 🕊🌷
*﷽* درمکتب شهادت درمحضرشهدا آن روزی که تکفیری ها می خواستند را از چنگ ما درآورند و حـــمله شدیدی کردند، مـــی شنیدم که پشت بی سیم فریـــاد میـزد: ؟ ؟! ‌امروز اول ماه رجب هست! بشتابیدبه سوی دشمن! خدا شما را صدا می زند! ندا فرستاده است! خدا امروز فرشتگانش را به زمین فرستاده است! ‌ رجزهایش همه را به گریه شوق انداخته بود. چنان شور و حمـــاسه ای درنــیروها ایجاد شده بود که همه سر از پا نـشناخته به سمت خط هجوم می بردند... 📚: کتاب شهیـــد عزیـــز مجموعه خاطرات شهید رادمهر به روایت هـــمرزم شهیـــد. ‌ 🕊سال (۹۵) ماه رجب بود که شهدای خان‌طومان و شهید رادمهر به فیض شهادت نائل شدند ...🌷 ‌یادعزیزشان با صلوات🌷
در مکتب ولایت در محضر رهبر فرزانه انقلاب مقام معظم رهبری:🎤 در دنیای اسلام هرجایی که بنای مقاومت در مقابل زورگویی استکبار را داشته باشند مظهرشان و اسم رمزشان شهید سلیمانی است.(1399/9/26)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از یادداشت های شهید : باید حتما " سری به تو بزنم. گفته بودی برای انجام هر کاری اول هدفت را مشخص کن. خودت این کار را انجام دادی. نشستی و فکر کردی و گفتی: « من یک عیب اساسی دارم و آن این که هدفم همیشه مقطعی است. این طور نمی شود ! باید جدی فکر کنم. هدفم را باید تعریف کنم. حداقل برای خودم! » نشستی و ساعت ها فکر کردی و عاقبت گفتی: «هدفم را انتخاب کردم. بزرگترین آرزو و مهمترین هدف من است.» مراقبه را از نوجوانی آموختی و تمرین کردی. در پایان هر روز می نشستی و اعمالت را بررسی می کردی. روی یک کاغذ می نوشتی تا یادت نرود. « امروز دروغ نگفتم غیبت نکردم، اما عصبانی شدم؛ مخصوصا" در انجمن موقع در آوردن کتم عصبانیت را نشان دادم. چقدر بد شد! باید از بچه ها حلالیت بخواهم . » یاد این جمله ات می افتم: «به هنگام طلوع و غروب خورشید که آسمان رنگ خون می گیرد به یاد شهدا باشید.» خیلی به صلوات اعتقاد داشتی. می گفتی کلید تمام مصائب و مشکلات در ذکر خدا و هدیۀ صلوات به محمد و آل محمد است یاد عزیزش با صلوات
《بابت مداحے هیچ صله‌اے دریافت نمی‌ڪرد و می‌گفت: صلہ من رو باید آقا بدهد...》 ✨رفیقش‌میگفت:⇓ یه‌شب‌توخواب‌دیدمش بهم‌گفت:⇓ به‌بچه‌هابگوحتے‌سمت‌گناه‌هم نرن🚫~ اینجاخیلے‌گیرمیدن... 🍃 عاشق حضرت زهرا(سلامالله علیها ) بود. شب شهادت بانو، تو سوریه رو به آسمون کرد و گفت: مادرجان یه عمر برات مداحی کردم منو دست خالی نفرست فرداش با اصابت تیر به پهلو به شهادت رسید اینها هم صلہ آقاحجت بود چہ معاملہ پر سودے ڪرد... 🌹با عطر غریبــ یاس پر پر رفتند 🕊از مرتبه ی عشـق فراتر رفتند 🌹با پهلوی غرق خون و بازوی کبود 🕊تا مرقد بی نشان مــادر رفتند 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
*﷽* در مکتب ولایت در محضر جواد الائمه(ع) راه امام ، کلام امام 🌻قال امام جواد َ عليه‌السلام🎤 🌿ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: كَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ كَثْرَةِ الصَّدَقَةَ. 👈 سه چيز، سبب رسيدن به رضوان خداى متعال است: 1⃣نسبت به گناهان و خطاها، زياداستغفار و اظهار ندامت كردن؛ 2⃣اهل تواضع كردن و فروتن بودن؛ 3⃣صدقه و كارهاى خير بسيار انجام دادن. 📚: بحارالانوار، ج۷۵، ص۸۱ هدیه به امام جواد (ع) صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* پرسید شهید دیگری در این روستا ماند که به خانه اش برویم؟ گفتیم: یک نفر هست اما دیر وقت است و روستا برق ندارد منطقه هم که امنیت ندارد صلاح بدونید برگردیم. نپذیرفت رفتیم و قریب به یک ساعت در خانه ی شهید نشستیم. تمام مدت کنار مادر شهید دو زانو نشسته بود و مثل فرزند خودش احوالش را می پرسید وقتی مادر شهید اصرار کرد راحت بنشیند گفت : محضر مادر شهید محضر خداست و احترام دارد من دوست دارم دو زانو جلوی مادر شهید بنشینم. یاد عزیزش با صلوات🌷