سبک زندگی اسلامی ، قرآنی شهدا
سیره عملی سردار شهید حسین تاجیک 🌷
فرمانده گردان ۴۱۵ لشکر ثارالله کرمان
شهید تاجیک عاشق امام بود و همیشه راه امام را می رفت و بسیاری از مستحبات را انجام می داد و به واجبات و آیات قرآن توجه داشت و عمل میکرد
هیچ وقت اسراف نمی کرد مثلا همیشه بعد از غذا که تمام میشد خرده نان ها را که بچه ها داخل سفره ریخته بودند جمع می کرد و داخل پلاستیک می ریخت روزی که غذا آبگوشت داشتیم آنها را می آورد و همه می خوردیم
🎤 راوی : حسین محمودی همرزم شهید
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ
بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید بدرستی که خدا اسراف کاران را دوست ندارد
📝 آیه ۳۱ سوره اعراف
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆👆👆👆
پسری که با دیدن این عکس این شهید مسلمان شد
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
در مکتب شهادت
در محضر مادران شهدا
*شهید محمد معماریان* 🌷
*کرامات شهدا*
هر کی حاجت داره ، مریض داره بخونه 👇🏻
مادر شهید میگفت: نزدیک محرم بود که من پایم شکست و در خانه افتاده بودم و دکتر ها گفتند که به سختی خوب میشود .
یک روز دلم شکست و گفتم: خدایا من به مسجد میرفتم سبزی پاک میکردم، فرشها را جارو میزدم و کارهای هیئت را انجام میدادم... اما الان خانه نشین شده ام..
شب به شهید خودم متوسل شدم و خوابم برد؛ درعالم خواب دیدم که محمدم با عده ای از رفقای خودش که شهید شده اند آمد و یک شال سبز هم به گردنش بود ؛ گفتم: مادر کجا بودی؟
گفت: ما از کربلا می آییم
گفتم: مادر مگر نمی بینی من به چه وضعی در خانه افتاده ام؟
گفت: اتفاقا شفایت را از اباعبدالله(ع) گرفتم .و بعد شال را از گردنش برداشت و روی پای من انداخت و گفت مادر شکستگی پایت خوب شده؛ این دردی که داری بخاطر گرفتگی عضلات است .
گفت: مادر برو کارهای مسجد رو انجام بده
صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که میتوانم راه بروم؛ دخترم دوید و گفت: مادر بنشین، پای شما شکسته
گفتم: نه، پایم خوب شده
خواهر شهید تعریف میکند: یکدفعه دیدم در اتاق بوی عطر عجیبی پیچیده، گفتم مادر چه خبر است؟ این شال چیست؟
ماجرا را که برایمان تعریف کرد باور نمیکردیم .
گفتیم برویم نزد آیت الله گلپایگانی
شال را خدمت آیت الله گلپایگانی بردیم، هنوز صحبتی نکرده بودیم که ایشان شال را گرفتند، بوییدند و بوسیدند و شروع کردند به گریه کردن
گفتیم: آقاچه شده شما چه میدانید ؟
عرض کردند: این شال بوی امام حسین(ع) را میدهد .
گفتیم: چطور؟ گفتند: ما از اجداد ساداتمان از مقتل سیدالشهدا یک تربت ناب داریم ؛ این شال سبز بوی تربت اباعبدالله (ع) را میدهد بعد فرمودند: یک قطعه از این شال را به من بدهید وقتی من از دنیا رفتم در قبر و کفنم بگذاردید و من هم در عوض آن تربت نابی که در اختیار ماست را به شما میدهم .
📚منبع: کتاب ۵۴۰ داستان از معجزات و کرامات امام حسین (علیه السلام)
شهیدان زنده اند الله اکبر
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
نذࢪ زیاࢪت داشتم
از جانب سࢪدآࢪ
اینک ولے او با
ضࢪیحت خلوتے داࢪد...🌷🕊
#اربعین💔🖤
#سردار_دلها🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آخرین پیاده روی اربعین شهید مدافع حرم نوید صفری سال ۹۵
#شهید_نوید_صفری🌷
#اربعین💔🖤
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
در مدرسه انقلاب
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
استاد شهید مرتضی مطهری 🌷
*روایت عشق* 📝
یک روز در یک خیابان فرعی کم عرض میرفتیم. تقریبا وسطهای خیابان بودیم که دیدیم پدری فرزندش را به دوش میکشد. آقای مطهری گفتند: فلانی نگه دارید. من ایستادم، اما چون خیابان کم عرض بود، نتوانستم دور بزنم و مجبور شدم عقب عقب بروم تا رسیدم به آن شخص. بعد پیاده شدم. پیش مرد رفتم و گفتم: آقا بیایید اینجا. مرد آمد و بغل دست استاد نشست استاد پرسیدند: پدر چرا بچّه ات را به دوش میکشی؟ چه شده است؟ ناراحتی اش چیست؟ مرد گفت: بچه ام مریض است و پیش هر دکتری که میبرم، جوابم میکند. پول هم ندارم که او را در بیمارستان بستری کنم. کسی را هم ندارم مادر هم ندارد همان طور که مرد حرف میزد، ماشین را روشن کردم و به راه افتادم. بالاخره استاد پرسیدند: منزلت کجاست؟ و بعد اضافه کردند که: راضی هستی فردا من بچه را در بیمارستان بخوابانم و بستری کنم؟ مرد گفت که: بله از خدا میخواهم.
استاد گفتند: فردا صبح همین آقا میآید به منزل شما. حالا برویم منزل را نشان بده. صبح فردا استاد به من گفتند: آقای فلانی! شما اوّل برو دنبال آن مأموریت دیروزی، من خودم میروم. آن پدر و پسر را سوار کردم و بردم بیمارستان. بچه را با صحبتی که استاد با رئیس بیمارستان کرده بود، در بیمارستان بستری کردند و بعد از ده یا پانزده روز، مداوا شد. آن وقت استاد مقداری پول به من دادند. من رفتم بیمارستان و حساب مخارج بیمارستان را کردم و پرداختن و بچه را با پدر آوردم خانه شان
📚 استاد شهید
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
قابل توجه برای بعضی دوستان شهدایی
به قول حاج قاسم تا کسی شهید نباشد شهید نمی شود
👈🏻 از شهدا درس بیاموزیم
👈🏻 مثل شهدا باشیم
👈🏻 شهیدانه زندگی کنیم
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هر روز این صحنه باید باشد!
💢 کل یومٍ عاشورا و کل عرضٍ کربلا... این یک عبارت آموزندهاست
#اربعین_حسینی💔🖤
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
💢هر قدر که جایگاه حاج قاسم بالاتر میرفت، بر فروتنی و تواضعش افزوده میشد
«محمد شعیب»، رهبر شیعیان آفریقای جنوبی، در همایش بینالمللی «شهید سلیمانی در چشمانداز بینالمللی» که به صورت مجازی در دانشگاه رازی کرمانشاه برگزار شد، گفت:
شهید سلیمانی نشان داد امپریالیسم آمریکایی و صهیونیستی، از لانه عنکبوت هم سستتر است و با شهامتی که داشت، نه تنها آمریکا، بلکه داعش و سایر حکومتهای دستنشانده را شکست داد.
این شهید بزرگوار، در دامن مادری نجیب رشد کرد و پدرش هم نقش تعیین کنندهای در سرنوشتش داشت، بطوریکه وقتی 22 ساله بود، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و از آن پس در دفاع مقدس حضور یافت تا از نظام اسلامی دفاع کند.
حاج قاسم، در ابتدا هیچگونه آمادگی نظامی نداشت و فقط آب آشامیدنی بین رزمندگان توزیع میکرد، بعد از گذراندن آموزشهای نظامی رشد کرد و به یکی از طراحان استراتژیک نظام تبدیل شد اما هر قدر که جایگاهش بالاتر میرفت بر فروتنی و تواضع حاج قاسم هم افزوده میشد.
مسئولیتهای سنگین در کشور هم، این شهید بزرگوار را از وظایف خانوادگی خود جدا نمیکرد و با تمام وجود به خانواده خود عشق میورزید.
حاج قاسم، به درخواست امام حسین (ع) لبیک گفت و در مسیر ایشان حرکت و از مکتب امام سوم پیروی میکرد و برای پیوستن به کاروان امام شهید، هیچگونه شک و تردیدی نداشت، به همین دلیل بود که مردم ایران و جهان مجذوب شخصیتش شدند.
#اربعین
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپی به یادماندنی از سردار دلها حاج قاسم سلیمانی....🌷🕊
#مرد_میدان
#اربعین
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
*شهیدانه زندگی کردن به سبک شهدا برای عاقبت بخیر شدن*
سردار شهید یدالله کلهر🌷
👈🏻 ایثار و بخشش شهدا
همراه پدر و مادر یکی از بچه ها رفته بود خواستگاری همه حرفها را که زده بودند پدر عروس گفته بود آقا داماد خانه هم از خودش داره؟
گفتند نه
شهید کلهر گفته بود چرا داره شما نگران نباشید
پدر و مادر داماد گفتند خونه نداره که
شهید کلهر گفته بود خونه داماد با من
چند روز بعد رفته بود دنبال داماد و برده بودش محضر
خونه ای را که سپاه بهش داده بود سند زده بود بنام داماد و گفته بود حالا بروید زندگی کنید اینم از خونه تان
🎤 راوی: دوست و همکار شهید
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
قابل توجه برای بعضی ها
که چند خانه و چند ماشین و ثروت های بی شمار دارند و هنوز هم دنبال جمع آوری مال دنیا هستند
چشم تنگ فرد دنیا دار را
یا قناعت پر کند یا خاک گور
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
*﷽*
#سخن_عشق💌
#حدیث_روز 📝
✨کلام نور 🎤
🌻قالَ امیرالمومنین امام علی (ع) :
🌿لا یَصدُقُ إیمُان عَبدٍ حَتَّی یَکونَ بِما فی یَدِ اللهِ سُبحانَهُ أوثَقَ مِنهُ بِما فی یَدِهِ.
🌱ایمان هیچ بنده ای راستین نمی شود مگر زمانیکه اعتمادش به آنچه نزد خداست از اعتمادش به آنچه در دست خود دارد بیشتر باشد.
📙: نهج البلاغه(صبحی صالح) ، ص 529
هدیه به امام علی(ع) صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شما صدای شهید حاج قاسم سلیمانی را می شنوید...🌷🕊
"هنر ساختار رزم ایران در دفاع مقدس"
#دفاع_مقدس
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
سوگند
به تیغه یِ آفتـاب ،
و قسم به غرابتِ چشمانت ..
بی یادت هیچ طلوعی را ندیدم
که آخرین کلامِ شـب هایم ..
و اولین واژه در صبــح هایم
نام تــوست ..
سَرِ عاشقی سلامت...
باز هم سلام ات می کنم....
حضرت مـــادر ...
#دفاع_مقدس
#صبحتون_شهدایی 🌷
#به_سبک_شهدا
شهید جواد جهانی (شهید مدافع حرم)🌷
یک بار برای شام میخواستیم بیرون از منزل برویم که به پارک خورشید رفتیم. در آنجا افرادی که حجاب مناسبی نداشتند و صدای موسیقی خیلی زیاد بود. کمی که آنجا ماندیم شهید نتوانست بماند و گفت بلند شوید برویم که اینجا جای ما نیست.
بعد از آن هنگام تشییع پیکر شهدای غواص در هاشمیه، شهید از مسئولان مراسم پرسید که آیا این شهدا در پارک خورشید دفن میشوند یا خیر که جواب منفی دادند.
آن زمان شهید بسیار تاسف خوردند که چرا برای پیشبرد اوضاع فرهنگی و عقیدتی در شهر، از حضور شهدا بهره نمیبرند و آنها را از مردم دور میکنند
به همین علت وصیت کرده بود خودش در "پارک خورشید" دفن شود و معتقد بود حتی اگر بتواند یک جوان را تحت تاثیر قرار دهد برایش کافی است...
و اتفاقا چند ماه بعد از دفن ایشان، دختر جوانی در حالی که اشک میریخت نزد من آمد و گفت اتفاقی به همراه دوستش سر مزار ایشان رفته و شروع به درد دل کرده است که شب خواب شهید را میبیند و بعد از آن به کلی تغییر میکند و محجبه میشود.
راوی: همسر شهید
------------------------
مزار شهید: پارک خورشید، مشهد مقدس
حضرت آیت الله خامنهای ظهر اربعین در مراسم خطاب به دانشجویان:
💢با انتشار افکار صحیح در فضای مجازی به معنای واقعی کلمه، #جهاد_کنید
💢شما امروز در فضای مجازی میتوانید افکار درست و صحیح را منتشر کنید و به مسائل پاسخ دهید و میتوانید به معنای واقعی کلمه جهاد کنید. البته اصل قطعی در این باب پیروی از شیوهی اخلاقی است. باید از این کاری که بعضی افراد با دشنام و فریب و دروغ دربرابر افکار عمومی مواجه میشوند، اجتناب کرد.باید منطق را به اخلاق مزیّن کرد حقایق را منتشر کرد. امروز همه باید در این میدان حرکت کنیم. (۱۴۰۰/۷/۵)
خاطره گویی آقای عفتی از همرزمان حاج قاسم در جنوب شرق کرمان:
💢به خاطر دارم یک مرتبه در شمال شرق کرمان که متصل به کویر لوت میشد ناامنی زیاد بود. سردار از من خواستند که خانوادهام را به کرمان بیاورم چون در زمان عصر نمیشد که به شناسایی بپردازیم. من هم خانوادهام را به مکانی آوردم که سردار آن را برای خانوادههای شهدا و جانبازان و ایثارگران آماده کرده بودند. یک شب به همسرشان گفتند که امشب من و آقای عفتی برای شام نیستیم.
به یاد دارم در خانه ایشان اتاقی بود که تمامش عکس شهدا بود و سردار میگفتند من هر وقت دلم میگیرد به این اتاق میآیم و عکس دوستان شهیدم را میبینم. به سمت مرکز شهر کرمان به راه افتادیم و همه هم سردار را میشناختند و با ایشان سلام و علیک داشتند.
به مرکز شهر که رسیدیم ما را به یک رستوران سنتی بردند و من هم بسیار از این کار تعجب کردم، ایشان رو به من کرد و گفتند حتما با خودت گفتی چرا مرا به اینجا آورده؟! گفتم بله حقیقتش برایم سؤال شده!
با مزاح گفتند فکر نکنی فقط شما مشهدیها طرقبه شاندیز دارید. گفتند البته سه دلیل دارم برای اینکه تو را به اینجا آوردم این اولین دلیل!
گفتم خوب دومین دلیل چیست؟ ایشان گارسون را صدا زدند گارسون هم آمد و گفت بله سردار؟ گفتند شغلت چیست؟ و گارسون گفت: عرض کردم خدمتتان قبل که من افسر هوانیرو هستم و بعد سردار از او خواست برود و رو به من کرد و گفت دلیل دومش این است آقای عفتی. در مملکتی که افسر هوانیروی آن مجبور باشد شب مشغول به گارسونی باشد روزگار خوشی را نمیبینم و مسئولان باید جواب دهند.
سردار از من خواست پرده را کنار بزنم و از من پرسید چه چیز میبینی؟ گفتم شهر و مغازه و مردم را میبینم، سردار به من گفتند: من هر سه چهار ماهی که فرصت کنم به اینجا میآیم و مینشینم پرده را کنار میزنم و میگویم: قاسم یادت نرود که تو روزی اینجا کارگری میکردی!
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
ارتباط با خادم کانال
@sardar_zakizadeh
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
آخـرین سطر #وصیت_نامۂ
شهیـــد مدافع حـرم:
خواهـرم عفت خود را زهـرایے ڪن
بــرادرم غیــرتت را علــــوی ...
#شهید_حجت_اصغری_شربیانے
#حجاب_و_عفاف🍃