☘🌷☘🌷☘🌷☘
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
سردار شهید احمد اسدی
دفترچه خاطرات دفاع مقدس
🔹اعتراض 😡
بچه ها هرشب تمرین می کردند و با لباسهای غواصی عرض کارون را طی می کردند و پس از برداشتن موانع، نیروهای تخریب با قایق وارد تمرین می شدند.
زمانی که بچه ها در خشکی پیاده می شدند باید مسیری را در میان برکه ها میرفتند که در آن سرما کاری طاقت فرسا بود.
بعد از گذشت چند شب و فشار زیاد تمرینها بعضی از بچه ها دیگر توان ادامه نداشتند و شروع به اعتراض کردند ، بالاخره یکی از بچه ها از کوره در رفت و با فریاد به همه اعتراض کرد و گفت: این کار ما همان تکرار شبهای گذشته است و ما در این سرما زجر میکشیم و فرماندهان در سنگرهای گرم راحت استراحت میکنند.
در همان حین که ما به پایان خط رسیدیم یک سیاهی را دیدیم که دست بچه ها را میگرفت و آنها رو از روردخانه به بیرون میکشید و به آنها خدا قوت میگفت او خودش قبل از بچه ها همه این تمرینات سخت را پشت سر گذاشته بود و او کسی نبود جز شهید بزرگوار #احمد_اسدی..
کجایند شهیدان راه خدا
کجایند مردان بی ادعا
دریغ از فراموشی لاله ها
شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید احمد اسدی #صلوات
🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀