دفترچه خاطرات مادر📝
🌹 #شهید_محمدابراهیم_همت
✍بنقل از مادر شهید
از خصوصیات اخلاقی اش هرچه بگویم، کم گفتم.
او از بچه گی در خانواده ی ما، بلاتشبیه، مانند یک قرآن بود.
صبح که می خواستم بلندش کنم، لحاف را از رویش پس نمیزدم، با یک بوسه بیدارش می کردم.
طوری که گاهی وقت ها پدرش اعتراض می کرد و می گفت: «خجالت بکش زن، این دیگه بزرگ شده.»
سه ماه تعطیلات تابستان که می شد، می گفت: «من خوشم نمیاد برم توی کوچه و با این بچه ها بشینم، وقتمو تلف کنم. میخوام برم شاگردی.»
می گفتیم: «آخه برای ما زشته که تو بری شاگردی. بری شاگرد کی بشی؟»
می گفت: «میرم شاگرد یه میوه فروش می شم.»
می رفت و آن قدر کار می کرد که وقتی شب به خانه می آمد، دیگر رمقی برایش نمانده بود.
به او می گفتم: «آخه ننه، کی به تو گفته که با خودت این طوری کنی؟»
می گفت: «طوری نیست، کار کردن به نوع عبادته، کیه که زحمت نکشه و کار نکنه؟»
می گفت: «حضرت علی این همه زحمت می کشید! نخلستون ها رو آب میداد، درخت می کاشت، مگه ما به این دنیا اومدیم که فقط بخوریم و بخوابیم.»
این بچه آرام و قرار نداشت. یک وقتی هایی که من خانه نبودم، جارو را برمی داشت و خانه را جارو می کرد یا رختها را می شست
اخلاق و رفتارش طوری بود که همیشه همه ازش راضی بودند
📚 #کتاب، برای خدا مخلص بود
📝 خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی
مسلمان بودن به زمان و دوره و مکان نیست ،
تقوا که داشته باشی در هر زمان و مکان میخوای باش
زمان پهلوی میخواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب میشد، به اطلاع صاحبان خانهها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار میخریم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود.
چون قیمت پیشنهادی خوب بود، هيچكس بهجز مرحوم آیت الله حسینعلی_راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسؤولين گران آمد و گفتند: فقط یک آخوند، اعتراض كرده. بعد مرحوم راشد را دعوت به صحبت كردند و آماده شدند تا به بهانه این اعتراض او را تحقیرش نمايند...
🔸نزد ایشان آمدند، بعد از سلام و احوالپرسى پرسيدند اعتراض شما چيست؟
گفت: حقيقتش اين است اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خریدهام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کردهاید، زياد است! من راضى نيستم از بیتالمال مردم قيمت بيشترى براى خانهام بگيرم!...
🔸بهت و تعجّب همه را فراگرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقلیتهای دينى بود، از جا برخاست و مرحوم راشد را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است، من آمادهام براى مسلمان شدن...
📚 #کتاب جرعهای از دریا
حضرت آیت الله شبیری زنجانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجرای خزنده سند ۲۰۳۰ در آموزش و پرورش!
در یکی از بخش های کتاب فارسی اول
دبستان چاپ سال ۱۳۹۸، قرآن روی طاقچه وجود
دارد ولی در همان بخش کتاب درچاپ سال ۱۳۹۹،
قرآن حذف شده است و به جای آن گلدان گذاشته اند!
.
.
.
#کتاب #سند_۲۰۳۰ #تربیت_نسل #سند_بردگی #دبستان #قرآن #گلدان #ایران #جمهوری_اسلامی #فارسی #اول_دبستان #آموزش_و_پرورش #نفوذ #استعمار #غرب_زدگی
در مکتب شهادت
در محضر همسران شهدا
راوی: #همسر_شهید #نیلچیان
شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش.
مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسممان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛
البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند؛ این که میشود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود.
عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانهی بخت.
زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) را الگوی زندگیاش قرار داد. بنابراین بر روی سنگ مزارش نوشته شد: «آنها که این دعوت علی (ع) را پس از قرنها ظلمت، از زبان علی گونه زمان خود شنیدند، باید به شط خون شنا کنند تا اسلام را از دست غاصبان برهانند و هر کس پیرو علی است این گونه باید باشد و تو ای علی! که در یتیمنوازی و میدان رزم، به مولای خود اقتدا نمودی، شهادت ارزانیات باد! آن کس که خدا را اراده کند، پس کوچ کند به سوی او».
📚 #کتاب قرمز رنگ خون بابا
در مکتب اهل بیت(ع)
شیعیان واقعی ائمه معصومین
ازدواج ساده و آسان به سبک
شهید والامقام علی نیلچیان 🌷
👈 ازدواج به سبک اهل بیت(ع)
شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش.
مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسممان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛
البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند؛ این که میشود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود.
عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانهی بخت.
زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) را الگوی زندگیاش قرار داد. بنابراین بر روی سنگ مزارش نوشته شد: «آنها که این دعوت علی (ع) را پس از قرنها ظلمت، از زبان علی گونه زمان خود شنیدند، باید به شط خون شنا کنند تا اسلام را از دست غاصبان برهانند و هر کس پیرو علی است این گونه باید باشد و تو ای علی! که در یتیمنوازی و میدان رزم، به مولای خود اقتدا نمودی، شهادت ارزانیات باد! آن کس که خدا را اراده کند، پس کوچ کند به سوی او».
🎤 راوی: همسر شهید
📚 #کتاب قرمز رنگ خون بابا
👆👆👆👆👆
قابل توجه برای بعضی از جوانان
زندگی هر چه ساده تر شروع شود
زندگی از عشق و محبت بیشتری سرشار میشود ، مهریه سنگین و هزینه های گزاف و مجلس عروسی تجملاتی و اشرافی نشان شخصیت یا باعث بقای زندگی نخواهد بود
آنچه در زندگی مهم هست درک و فهم داشتن و مهر ، محبت ، گذشت و اخلاق نیک و ساده زیستن زوجین هست که باعث خوشبختی و سعادت و دوام و استحکام خانواده میشود
در مکتب سالکان راه شهادت
در محضر شهیدان خدایی
مردان آسمانی
سردار شهید_محمد_گرامی
جانشین رئیس ستاد لشکر ۴۱ ثارالله
✅ازدواجمان خیلی #ساده برگزار شد.
✅ حاجی کتابهایی تدارک دیده بودند و متنهایی زیبا روی جلد #کتاب نوشتند که به مهمانها #هدیه بدهند.
✅روی دوتا پارچه بزرگ هم نوشتند عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید.
پرسیدم علت نوشتن این مطلب چیست؟ گفت:
" این نوشتهها جایشان همین جاست در هیچ مجلسی و هیچ کجا انسان نباید #گناه کند بخصوص در مراسم ازدواج ...."
✅در آن مجلس سخنران آوردند.
آقای سلیمانی در مردانه صحبت کردند و نماز مغرب و عشا هم به صورت #جماعت برگزار شد.
✅ موقع جاری شدن خطبه عقد، خیلی اصرار داشت که حتما با #وضو باشم
✅تمامی مستحبات را رعایت کردند و سه چهار صفحه #قران خواندند.
✅بعد از عقد یکی دو ساعت در مورد زندگیمان صحبت کردند که فقط
#رضای _خدا را در نظر بگیریم و بس.
✅ بعد از رفتن مهمانها قرار شد به منزلمان برویم. ماشین را به داخل خانه مون آوردند.
✅حاجی چادر مشکی روی سر من انداخت!!!
بعضی خانمهای فامیل ناراحت شدند که چرا چادر مشکی؟
محمد گفت اگر همسر من است بهتر است همین چادر را سر کند!!!!
🎤 راوی: همسر شهید
🌷 لینک مکتب سردار سلیمانی در پیام رسان ایتا👇
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
پیک و رسانه شهدا باشید و مبلغ آنها
لطفا جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای عزیز و ترویج فرهنگ شهید و شهادت لینک کانال سردار سلیمانی عزیز را به همه معرفی کنید و در گروه هایی که هستید نشر بدهید
اجرکم عندالله و عندالشهدا
⭕️هشدار⭕️
چرا، چرا، چرا، چرا،چرا؟؟؟؟؟؟
مجید رضا رهنورد که
بچه مذهبی بود
#قاتل شد:
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان باشیم.
امروز صبح که خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است.
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند:
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت برند،
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم:
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت،
دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
دکتر اصغری نکاح
روانشناس و دانشیار
دانشگاه فردوسی مشهد
__________
فضای مجازی ول و رها، #قتلگاه نوجوان و جوانانی است که حالا به فضای مجازی معتادند...
#قتلگاه
#مادران_نگران