در روایات اسلامی نیز موضوع نفرین به عنوان یک مسأله جدی تلقی شده است، چنان که یونس بن عمّار میگوید:به امام صادقعرض کردم:همسایهای از قریش دارم که وی در کمین و در صدد اذیت و آزار من است و مرا نزد مردم رافضی خطاب میکند و میگوید:وی اموال را به جعفربن محمد میرساند. حضرت امام صادقفرمود:او را نفرین کن به این صورت که در سجده آخر از دو رکعت اول نماز شب حمد و سپاس خدا را میگویی و سپس بگو:خدایا فلان پسر فلان دربارة من چنین و چنان میکند و مرا در معرض خطر قرار داده است
به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیا و اولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند
خدایا وی را هدف تیر سریع خویش قرار ده که دیگر فرصت آزار مرا نداشته باشد و اجلش را نزدیک کن و همین ساعت همین ساعت به سوی او بشتاب، من به دستور حضرت امام صادقعمل کردم، چون به کوفه بازگشتم از حال آن شخص پرسیدم، گفتند وی بیمار است، لحظاتی بعد صدای شیون از خانة او بر خاست و گفتند که او مرده است."(وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۷، ص ۱۳۳ و ۱۳۴)
حضرت علیمیفرماید: از نفرین مظلوم بترسید که وی حق خویش را از خدا درخواست میکند و خداوند کسی را از حقش باز نمیدارد
البته لعن یا نفرین بر برادران و خواهران مؤمن و به طور کلی زبان گشودن به نفرین و لعن، امری مذموم است و جز در موارد استثنا از این امر به شدت پرهیز داده شده است. حضرت امام باقر7 میفرماید:"کسی که چیزی را لعنت میکند اگر آن شی مستحق نباشد لعنت به خود گوینده بر میگردد. پس از لعن مؤمن بپرهیزید تا مبادا خود گرفتار شوید."(میزان الحکمة، محمدمحمدی ری شهری، ج ۵، ص ۶۱۶)
توجه به چند نکته :
۱- به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیا و اولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند.
۲- نفرین در حقیقت نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصا نسبت به مؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است.در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همان گونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمته غضبه).
۳- نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد.
۴-كسى كه ظلم مىكند چه بسا در همین دنیا كیفر آن را ببیند. اما اولاً؛ همه كسانى كه ظلم كردهاند كیفر آن را در این دنیا نمىبینند و به عللى از جمله به جهت كارهاى خوبشان، كیفر ظلم آنان به تأخیر مىافتد و احیاناً در عوالم پس از مرگ كیفر آن را خواهند دید. ثانیاً؛ دیدن كیفر و جزاى بعضى از گناهان در این دنیا، ممكن نیست. مثلاً كسانى كه افراد زیادى را در جنگها و یا بمبارانهاى اتمى و شیمیایى كشته اند، چگونه مىتوان آنان را به كیفر واقعى اعمالشان رساند؟
توضیح اینکه:خداوند نسبت به بندهاش مهربان است تا آخرین مرحله به انسان فرصت مىدهد هرگز مانند جباران فوراً اقدام به انتقام و مجازات نمىكند بلكه رحمت واسعه الهى همیشه ایجاب مىكند كه نهایت فرصت به انسان گناهكار داده شود : «و اگر مىخواست آنها را به اعمالشان مجازات كند هر چه زودتر عذاب را به آنها مىفرستاد » (سوره كهف آیه ۵۸)
امام على(ع) مىفرماید: «اگر خدا به ستمگر مهلت دهد كیفر او هرگز فراموش نمىشود و او بر سر راهش و در گلوگاه او آنجا كه آب دهان فرو برده مىشود و استخوان گیر مىكند در كمین است.» (میزان الحكمه، جلد ۷، ص ۳۳۷۵) .
پس مهلت دادن بر ستم ستمگر به معناى نادیده گرفتن ستم او نیست چه بسا ستمگر چنین تصور كند كه خدا او را به خودش وا گذاشته است
مثلاً خداوند به فرعون چهل سال مهلت داد بعد از این مدت او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار كرد. و از طرفى سنت خداى سبحان در دنیا بر این جارى است كه از ظالم به وسیله ظالم دیگر انتقام مىگیرد. بنا براین ظالم كیفر ستم خودش را مىبیند یا در دنیا باز تاب اعمالش را توسط ظالم دیگر و یا سایر عوامل مىبیند و یا در آخرت به كیفر اعمالش مىرسند خلاصه انتقام از ظالم گرفته مىشود چه در دنیا و چه در آخرت و چه در دنیا و آخرت با هم نتیجه این كه خداى سبحان در كمین ستمگر در دنیا و آخرت است و مسئله مهلت دادن هم گاهى براى زیادى گناه است و گاهى براى تو به و جبران گذشته مىباشد.