هدایت شده از اخبار سوریه
قصه تلخی است این روزگار با هر نقش و نگار...
چه کسی فکر میکرد این سرباز روزی تمام نقشه بزرگترین ابرقدرتها را نقش بر آب کند. به قول حافظ شیرین سخن: حجاب چهره جان میشود غبار تنم... اما تن ما در تمام سالهایی که گذشت انتظار یک لحظه با تو بودن را داشت. شبهای سرد زمستان در گذر است و چله کوچک به کوچه ما کوچ کرده و انگار همین دیروز بود که ده به ده دشتها را زیر پا می گذاشتی و ما چه سخت در پی جای پای تو هستیم و خاطراتی که دل خسته ما میخواهد روایت کند...
@syriankhabar
📸 این تصویر که ظاهراً برندۀ چالش «عکس شب امتحان» یکی از دانشگاهها بوده، این روزها دست به دست میشود با این عنوان که «مادری مانع پیشرفت نیست».
⛔️ من اما علیرغم تمام زیباییِ نهفته در این تصویر، معتقدم این جمله به غایت اشتباه است!
به دو دلیل: اولاً روایتی که این جمله از «مادری» ارائه میکند اصلاً واقعبینانه نیست و ثانیاً تقریری که از «پیشرفت» ارائه میکند تقلیلگرایانه و رهزن است.
🔖 توضیح بیشتر در این یادداشت
@Maktabkhaaneh
مکتبخانه
📸 این تصویر که ظاهراً برندۀ چالش «عکس شب امتحان» یکی از دانشگاهها بوده، این روزها دست به دست میشود
💢 آیا «مادری» مانع «پیشرفت» نیست؟
اگر پیشرفت را بمعنای «پیش رفتن در مقاطع تحصیلی یا شغلی» بدانیم،
🔹 اولاً تقلیلِ «پیشرفت» به این موارد خاص غلط بوده و بدینمعناست که «توقف تحصیلی و شغلی» را ذاتاً امری ضدّارزش قلمداد کنیم! درحالیکه مسلماً «پیشرفت شغلی و تحصیلی» فینفسه یک ارزش نیست که توقفش مساوی با ضدّارزش باشد! پیشرفت شغلی و تحصیلی در صورتی ارزش قلمداد میشود که باعث ارتقاء صفاتِ انسانی بشود و یا کمکی به ارتقاء فرهنگ جامعه بکند. اگر هیچیک از ایندو نباشد که بدتر تبدیل میشود به یک امر آسیبزا...! کافیست مادری را تصور کنید که علیرغم پیشرفت شغلی و تحصیلی، در تربیت فرزندانش کاملاً ناموفّق باشد و فرزندانی تحویل جامعه بدهد سرشار از انواع خلأهای عاطفی و تربیتی! نه عقل و نه دین و نه هیچ انسان عاقلی چنین پیشرفتی را «ارزش» قلمداد نمیکند.
🔹 ثانیاً اصلاً این تلقّی از مادرانگی واقعبینانه نیست! تجربه ثابت کرده که لااقل در اکثر مواقع مادری مانع پیشرفتِ شغلی و تحصیلی هست. لااقل اینکه گذرکردن از این مانع سخت است و بسی زحمت دارد. یعنی یک گزارهی صادق هم نیست و قدری فانتزی است.
👈 اما اگر بخواهیم گزاره را اصلاح کنیم میتوانیم بگوییم «مادری نهتنها مانعِ #رشد نیست؛ بلکه هموارترین مسیر برای رشد است»...
🔺 در این گزاره، «رشد» اعمّ از پیشرفتِ شغلی و تحصیلی است و تکیه و تأکید مفهومیاش بر ظرفیتهای درونی و انسانیِ مادر است.
مثلاً این گزاره شامل مادری میشود که حتی اگر پیشرفت شغلی و تحصیلی نداشته، اما در فرایند تربیت فرزند و «ایثار مادرانه»، ملکاتِ اخلاقیاش رشد میکند و از بسیاری از رذائل اخلاقی که آدمها معمولاً درگیرش هستند، با محوریّت «أنانیّت» که ریشهی همهی رذائل است رها میشود. چنین انسانی پس از چند سال چهبسا بسیاری از فضیلتهای اخلاقی که یک عارف سالها برای کسب آنها تلاش میکند را داراست و از نظر روحی ارتقاء یافته است.
همچنین یک مادر با تربیتِ فرزندانش با محوریت فضیلتهای اخلاقی، انسانهای بزرگی را تحویل جامعه میدهد و از طریق آنها تأثیر سرنوشتسازی بر حیات فرهنگی بشر میگذارد.
📍 اینها که گفتم فقط ناظر به کمترین ظرفیتهای مادرانگی بود و منافاتی با فعالیت تحصیلی و شغلیِ مادران ندارد.
✍ ملااحمدی
@Maktabkhaaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖌 شش حاشیهی نغز بر این قطعه فیلمِ دلکش و پرشور:
1⃣ تکبیر و شعار سیخی چند؟! فقط دست و جیغ و هورا ... 😁
2⃣ فرشتهها پشتسرِ عزیزِ مصر، آرام، سنگین و با قدمهای کوتاه همراهیاش میکنند! پلان اوّل چه جلال و شکوهی دارد!
3⃣ اگر دوربین نمیچرخید و در لحظات آخر آن دخترکِ چادرزرد را نمیگرفت، چه حیف میشد!...
4⃣ رهبر، دخترکوچولوهای معلول ذهنی را هم فراموش نکرده بود!
5⃣ وقتی دختر کوچولو برایت شعر میخواند، مرجع تقلید هم که باشی، بر تو «واجبِ تعیینی» میشود که برایشان کف بزنی!... 😉
6⃣ اگر بجای دخترکوچولوها، پسرکوچولوها بودند هم، مجلس همینطور با نظم ویکدست برگزار میشد؟!!... 🤔
✍️ روحالله شمس کوشکی
@Maktabkhaaneh
زنِ تاریخساز.mp3
4.41M
💠 این زن دیگر ضعیفه نیست!...
🍃 این چهار دقیقهی طوفانی، تقدیم به همهی زنان و دختران سرزمینم...
⭕️ در زمانهای که جوامع بشری با بحران "ارزش زن" روبرو هستند و هنوز درگیر اینند که زن را بهمثابه یک "انسان" بپذیرند؛ نه یک جنسِ اروتیک! نه در این زمانه، بلکه ۱۴ قرن قبل، در فرهنگ ما، زنی هست که همهی بزرگمردان تاریخ را متحیّر خود کرده است...
🔺 بنویسید و به عالَمیان بگویید که این زن، برای همهی مردان بزرگ تاریخ، از ادیب و حکیم و عارف و غیره، یک اسطوره است که آرزو داریم فقط بتوانیم عظمت او را درک کنیم...
📌 پ.ن: سراغ ندارم کسی حضرت زینب (سلامالله علیها) را چنین باشکوه توصیف کرده باشد...
#اسطورهها
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از مجله خردورزی
🖼 #عکس_نوشته
💠 «فلسفه به چهکار میآید؟»
فرایند امتداد فلسفه در علوم از منظر آیتالله جوادی آملی(مدّظلّه)
📝 علیرضا ملااحمدی، دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی
📥 جهت دریافت نسخه الکترونیکی مجله کلیک کنید.
📍کانال مجله خردورزی:
@kheradvarzi_ir
⛔️ در «عظمتِ محزونکردنِ مؤمن»
مولای ما حضرت رسولالله الأعظم (صلّیالله علیهوآله) فرمودند:
🍂 «وقتی مؤمنی را اندوهگین میکنی، دیگر پس از آن حتی اگر تمام دنیا را هم در مقابل به او ببخشی، کفّارهی این گناه نخواهد بود و بخاطر این بخشش اجری نخواهی داشت.»
📖مستدرک الوسائل ؛ حدیث ۱۰۳۳۶
📌 پ.ن: پرواضح است که این حدیث شریف مربوط به وقتی است که این اندوهگین کردن به ناحقّ باشد.
@Maktabkhaaneh
✴ «حقیقت» در مسلخِ «روش»
👈 نگاهی به تطوّر فکری #عبدالکریم_سروش از «نسبیتِ دینشناسی» به «نسبیتِ معرفتشناسی»
چندی پیش در تاریخ هشتم بهمنماه ۱۴۰۱، در «حلقۀ دیدگاه نو» که برنامههای خود را از طریق کلابهاوس ارائه میکند، دکتر عبدالکریم سروش به سخنرانی و ارائهی دیدگاهی تازه پرداخت.
🔸 بحث دکتر سروش که با رویکر رَوششناختی و معطوف به مباحث زیربنایی در حوزۀ معرفت و دانش بود، با عنوان «حقیقت و روش» ارائه شد. این عبارت «حقیقت و روش» در وهلۀ اوّل ذهن هر جوینده معرفت در حوزۀ علوم انسانی را به کتاب مهم گادامر که با همین عنوان منتشر شده معطوف میسازد، امّا بحث دکتر سروش نه در چارچوب گادامری که به ابعاد معرفتشناختیِ «حقیقت» متکی بود.
🔹 دکتر سروش که در کتاب معروف خود «قبض و بسط شریعت»، معرفت دینی را خوانشی از یک حقیقت ازلی و نهایی میدید و مواجهۀ انسانی با آن حقیقت کلِی را اشعهای از آن حقیقت و خوانشی انسانی و بشری قلمداد میکرد، اینبار در چرخشی صدوهشتاد درجهای و با گذار از نگرش گذشتۀ خود و الزامات آن، با صراحت تمام، حقیقت را برساختۀ ذهن انسان در عرصۀ توافق و اجماع عقلا دانست. «حقیقت» در نگرشِ جدید دکتر سروش چیزی نیست مگر «اجماع عقلا و یا نخبگان بر امری که در چارچوب زبانی آنرا بر میسازند».
🔻 این تحوّل شگرفِ معرفتشناختی، دکتر سروش و نسبیتانگاریئی که از آن طراوش خواهد کرد، زمینه و بستر تجدیدنظر در بسیاری از آراء و اندیشههای گذشته ایشان را فراهم میکند. از آن جهت که ایشان را در ایران و خارج از آن با عنوان نواندیش دینی میشناسند و اندیشههای ایشان در میان بخشهایی از طیفهای سیاسی ایران جایگاه و پایگاه دارد، بیشک این تحول روشی و تأثیر فکریِ ناشی از آن، میتواند در صفبندی فکری در ایران معاصر تحوّلی را به وجود آورد.
✍ محمد عثمانی
📍پ.ن: برخلاف راقمِ سطور، بنده فکر میکنم که:
اولاً این تحوّل معرفتی، چندان هم «شگرف» نیست؛ بلکه امتدادِ طبیعیِ (و شاید منطقی هم) همان دیدگاه گذشتۀ ایشان است.
ثانیاً بعید میدانم ایشان دیگر در جریان فکری ایرانیان تأثیر خاصی داشته باشد و بلکه از همینجا میتوان شاهدِ فاصلۀ بیشترِ جامعۀ فکری و سیاسی ایران با ایشان بود.
@Maktabkhaaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشنگرافی | صفر تا صدِ ماجرای تورّم و کاهش ارزش پول ملّی در ایران
🔺 برنامهی دولت سیزدهم برای مهار تورّم چیست؟!
@Maktabkhaaneh
❇️ ثواب عظیم سورهی صافّات در جمعه
مولایمان امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«کسیکه سورهی مبارکهی «صافّات» را در هر جمعه بخواند،
پیوسته از هر آفتی محفوظ خواهد ماند، همهی بلیّهها در دنیا از او دور میشوند، در همین دنیا بیشترین رزقِ ممکن به او عطا میشود، خداوند اجازه نمیدهد هیچ مصیبتی نه در مال و نه در فرزند و نه در بدنش به او برسد؛ چه از جانبِ شیطانِ رجیم و چه از جانبِ هر زورگوی خودرأی.
و اگر در همین روز یا شب (که سورهی صافّات خوانده) بمیرد، خداوند او را «شهید» محشور میکند و همراه شهدا وارد بهشت میکند و در جایگاهی همدرجهی شهدا قرار میدهد.»
📖 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۱۲
@Maktabkhaaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤦🏻♂ نامهی پر از غلط املاییِ یکی از سران کشور که توسط دهه هشتادیها تصحیح شد❗️
📌 جذّابترین بخش ماجرا برای من، آن دختر دهههشتادی است که پس از مواجهشدن با اصل ماجرا و پس از اینکه از واقعیّت خبردار میشود، حتی پس از اینکه اصل نامه را نشانش میدهند، نمیخواهد بپذیرد و باور کند!
🤔 تازه یادش میافتد که «باید تحقیق کنم و تهِ ماجرا را دربیاورم»؛ و کاش همانوقت کسی از او میپرسید: «انصافاً درمورد چیزهایی که تاحالا دربارهی این آدم شنیدی ( که باعث شده این را باور نکنی) آیا ذرّهای "تحقیق" کرده بودی؟!»
🔺 و این حکایت خیلی از آدمهای غرقشده در فضای مجازی است؛ مغزشان مملوّ از انگارههای غیرواقعی است که بدون هیچ تحقیقی برایشان تبدیل به یک «باورِ جازم» شده است. این باور چطور شکل گرفته؟ بسیار ساده: با شگرد «تکرار»!
♻️ یک گزاره را بدون هیچ دلیل و سند و مدرکی، انقدر به شیوههای مختلف تکرار میکنند که مخاطب دچار یک «فریبِ شناختی» میشود و خیال میکند حتماً واقعیت دارد که انقدر تکرار میشود دیگر!
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از کانال امام خمینی (ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
❇️ بروید ببینید امشب چه افرادی دارند اللهاکبر میگویند
🔰 من از این طبقه که شما طبقه پایین میگویید منت میکشم، دست اینها را میبوسم
#الله_اکبر
#جشن_انقلاب
#انقلاب_اسلامی_مردم
✅ @EMAM_COM
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 آیتالله جاودان:
✔️ شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن واجبه....
✔️ اینها بعداً حساب میشه ...
✔️ از آن کارهای خوبیست که بعداً آدم حسرتش را میخورد!...
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از فکرت
🔲 #یادداشت|#اختصاصی
✅ علل اربعهی انقلاب اسلامی به روایتِ رهبر انقلاب
🖋علیرضا ملااحمدی، دانش آموخته سطح چهار حوزه علمیه
▪️خسارتهای این طاغوت آنقدر وحشتناک و پرخسران بود که تنها راهِ رهایی از آن یک «انقلاب بنیادینِ اجتماعی و سیاسی» بود و این همان چیزی است که انقلاب اسلامی را ضروری کرد.
▪️مهمترین «نه»ی انقلاب اسلامی، نه به «نظام سلطه» بود که طاغوتی بزرگتر و به مراتب قدرتمندتر از پهلوی بوده و هست؛ این مبارزه البته همچنان ادامه دارد.
▪️رهبر انقلاب مراقبت و صیانت از ساختار حقوقی نظام جمهوری اسلامی که «در حکمِ جسم و کالبد» است را برای ادامهی حیات انقلاب اسلامی ضروری میداند.
🔗 مطالعه یادداشت در سایت فکرت
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
☑️@Fekrat_Net
مکتبخانه
🔲 #یادداشت|#اختصاصی ✅ علل اربعهی انقلاب اسلامی به روایتِ رهبر انقلاب 🖋علیرضا ملااحمدی، دانش آمو
📝 گزیدهای از یادداشت (۱)
🔹 حضرت آیتالله العظمی خامنهای، انقلاب اسلامی ایران را «بزرگترین انقلابِ تاریخِ انقلابها» عنوان کرده است که به مثابه یک «دستگاه محاسباتی» ظاهر شده است و دستگاه محاسباتیِ تمدّن غرب از ادراک آن عاجز است و به همین دلیل از روز نخست تا امروز در برابر این انقلاب شکست خورده است؛ بنابراین لازم است ماهیّت این انقلاب و این دستگاه محاسباتی را آنگونهای بشناسیم که اصلیترین نظریهپرداز و رهبر فکریاش در زمان حاضر یعنی خود ایشان شناختهاند.
💢 از سوی دیگر شناختِ «علتهای چهارگانهی ارسطویی» که عبارتند از «علت فاعلی، علت مادی، علت صوری و علت غایی» یکی از بهترین راههای شناخت ماهیّت پدیدهها و حقایقِ جهان از ابعاد گوناگون است. فارغ از نقدهایی که از منظرگاهِ بعضی فلسفههای پستمدرن ممکن است به این شیوهی تحلیل پدیدهها مطرح باشد، شناخت «علل اربعه» را میتوان هموارترین مسیر برای معرفت پدیدههای آفاقیِ انسانی در سطحی عمیق دانست.
📍در این نوشتار پس از تطبیقِ معنای هر یک از علل اربعه بر پدیدهی «انقلاب اسلامی ایران»، ذیل هر یک از علتها، کتابهای خوبی که مطالعهی آنها برای شناختِ آن علّت لازم است را معرّفی میکنیم.
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از جَذَوات | فاطمه داداشی
🔻 آیا ما دچار تناقضیم؟
دوستی پیام داده و گفته بود شما که اینهمه به مسئولین انتقاد تند و تیز میکنید، با حمایتتان از حکومت دچار تناقض نیستید؟
🔸ما حامی ایدهی اصیل انقلاب و نهضت اسلامی هستیم که نه نقص و کژی در آن راه دارد و نه خاموش میشود. چرا که بر جهانبینی توحیدی ابتنا دارد. (میشود درباره نزاع مبانی و جهانبینیها بعدا گفتگو کرد)
نظام جمهوری اسلامی تنها سعی کرده آن ایده را در حد وسعت و امکان در عصر حاضر محقق کند که البته بسیار هم نقص و کژی هم دارد.
حمایت ما، حمایت از آن آرمان بینقص است نه صرفا این موجود پر نقص.
در عین حال، تنها صورتِ محققشدهی آن ایده، همین نظام پرنقص است؛ که طبیعی هم است؛ همیشه و در همهجا، بین ایده تا عمل فاصله دارد.
نقدهای تند و تیز ما هم برای رفع نواقص این صورتِ محققشده است تا فاصلهاش را با آن ایده و آرمان کمتر کند.
✍ #فاطمه_داداشی
@Jazveh_fatemedadshi
مکتبخانه
📝 گزیدهای از یادداشت (۱) 🔹 حضرت آیتالله العظمی خامنهای، انقلاب اسلامی ایران را «بزرگترین انقلاب
⭕️ علّت فاعلیِ انقلاب اسلامی
📝 گزیدهای از یادداشت «علل اربعهی انقلاب اسلامی» (۲)
🔹 اقدامکنندهی اصلی به یک «انقلاب» انسانها هستند و لذا علّت فاعلی انقلاب اسلامی هم مردم ایران بودند؛ اما این اندازه به ما شناخت عمیقی از ماهیّت انقلاب نمیدهد. لذا باید این علّت فاعلی را قدری موشکافی کنیم تا معلوم شود دقیقاً چه چیزی محرّک مردم ایران برای انقلاب بود؟ بنابراین برای شناخت علّت فاعلیِ یک «انقلاب اجتماعی» دقیقاً باید از آن عامل یا عواملی سؤال کنیم که نقطهی آغاز و موتور محرّک این انقلاب شدهاست. یعنی آن اصلیترین عواملی که بدون آنها اصلاً «حرکتِ انقلابی» شکل نمیگرفت و آغاز نمیشد؛ به تعبیر دیگر «نیروبخشِ اصلیِ جنبش انقلابی» را میتوانیم علّت فاعلیِ انقلاب بدانیم.
🔸 اکنون سؤال این است که از منظر رهبر انقلاب این اصلیترین عواملِ نیروبخشِ حرکت و جنبشی که منجر به انقلاب اسلامی شد که اگر این عامل نبود اصلاً انقلاب اسلامی آغاز نمیشد، چه بود؟
🔹 از نگاه ایشان، انقلاب اسلامی ایران در امتداد بعثت و انقلابِ اجتماعیِ رسول الله (صلّیالله علیهوآله) شکل گرفته است. بنابراین برای شناخت این اصلیترین نقطهی آغاز، باید ببینیم مبدأ اصیل انقلاب پیامبر اعظم(ص) چه بوده است.
🔺 پرواضح است که کلمهی حقّهی «لاإله الا الله» نقطهی آغاز و مبدأ اصیل انقلاب اسلامیِ رسول الله(ص) است. این کلمه ابتدا با یک «نفی» آغاز میشود (لا إله) و سپس با یک «اثبات» استقرار مییابد (إلا الله). نفیِ انقلاب اسلامیِ رسول الله -و بالتبع انقلاب اسلامی ایران- «نفی طاغوت» است و اثباتِ این دو انقلاب هم «جریان توحید در متن جامعه» است، پس برای اینکه علّت فاعلیِ انقلاب اسلامی ایران را بشناسیم، باید بدانیم این نهضت در نفیِ کدام جلوهی طاغوت و سپس در طلبِ استقرارِ چه نظامِ توحیدیای آغاز شد.
@Maktabkhaaneh
📍 علامه طباطبایی (ره) و انقلاب اسلامی
دلیلِ همراهینکردنِ علامه طباطبایی (رضوان الله علیه) با جریان مبارزات انقلابی در این سطور از زبان فرزند علامه طهرانی (رضوان الله علیه) حکایت شده است (نور مجرّد، ج۳، ص۱۵۸). با فرض صحّت انتساب، دو نکته قابل توجّه است:
1⃣ معنای این سخن اینست که ایشان (برخلاف آنچه بعضی تلاش میکنند القاء کنند) مخالف اصل ایدهی تشکیل حکومت اسلامی نبوده است. بلکه برعکس به تلاش برای برپایی حکومت اسلامی باور داشته، اما در «شیوهی اقدام» اختلافنظری با برخی انقلابیون داشتهاند.
2⃣ استدلال معقول و منطقیای به نظر میرسد؛ اما اشتباهش اینجاست که «برنامهریزی» و «تربیت نیرو» را یک امر انتزاعی تلقّی میکند؛ بدین معنا که میتوان نشست در کنجی و در انتزاع برنامه نوشت و یکییکی نیرو تربیت کرد و بعد اقدام به انقلاب کرد! درحالیکه چنین چیزی اساساً ناممکن است و اگر قرار بود همین ایده عملی شود، تا امروز که هیچ، حتی تا چهارصد سال دیگر هم ما در همان مرحلهی برنامهریزی و تربیت نیرو در جا میزدیم!
🔹 برنامهریزی و تربیت نیرو یک امر انتزاعی نیست که در خلأ امکانپذیر باشد؛ بلکه پیشنیازِ تحقّق هر دوی اینها «ورود به میدان عمل» و «مواجهه با چالشهای واقعیّت» است. بدون این هیچ قدمی به پیش نمیرود.
🔺 در مقام تمثیل، یک انسانِ رزمیکار، هزاری هم بلحاظ تئوریک و با تمارین فردی فنون رزمی را بلد باشد، اما تا وقتیکه بارها و بارها وارد گود نشود و با حریفِ واقعی درگیر نشود و در متنِ مواجهه با چالشها رشد نکند، امکان تبحّر در رزمآوری نخواهد داشت.
✍ ملااحمدی
@Maktabkhaaneh
📛 معضلی به نام «صدرا-مالی کردنِ فلسفههای جدید»!
👈 دربارهی کتاب «ایدهآلیسم و فلسفهی صدرایی» و امثالش
🆔 اینجا بخوانید.
@Maktabkhaaneh
مکتبخانه
📛 معضلی به نام «صدرا-مالی کردنِ فلسفههای جدید»! 👈 دربارهی کتاب «ایدهآلیسم و فلسفهی صدرایی» و ام
📛 معضلی به نام «صدرا-مالی کردنِ فلسفههای جدید»!
👈 دربارهی کتاب «ایدهآلیسم و فلسفهی صدرایی» و امثالش
❗️همینکه صحبت از «معاصرتِ فلسفهی اسلامی» میشود، سریع میروند سراغ قرائت ایدهآلیستی از فلسفهی اسلامی! و برای این غرض هم ناگزیر تلقّی و مواجههای تقلیلگرایانه از فلسفهی اسلامی (بهخصوص صدرایی) دارند. مهمترین عناصر فلسفه صدرائی را تأویل میبرند به فلسفه ایدهآلیستی. نتیجهاش چه میشود؟ «قرائت کانتی/هگلی از صدرا»!
🔻 میخواهند قرائتی عصری از فلسفهی صدرایی ارائه دهند، اما درواقع ایدهآلیسم آلمانی را «صدرا-مالی» میکنند! همان حرفهای ایدهآلیسم، با ادبیات صدرایی تکرار میشوند!
🔸 در مقدمۀ کتاب چنین آمده: «فلسفۀ ملاصدرا فراسوی صورت هستیشناختیاش، سیرتی معرفتشناختی - ایدهآلیستی (از نوع کانتی) را در خود دارد.» و در ادامه توضیح میدهد که «سوبژکتیویسم» همان نقطۀ محوری کانت است که [به تعبیر من] عناصر فلسفۀ صدرا قرار است به آن تأویل شود! چگونه؟ با تلقّی «ذهنی بودنِ» عناصری همچون: زمان، جوهریّت و عرضیّت، و تجرّد و مادّیت در فلسفه صدرایی و البته پیشفرض گرفتنِ «ذهنی = پیشینی» و بعد هم پیشفرض گرفتنِ «ذهنی - پیشینی = سوبژکتیویسم» و اتفاقاً همین دو پیشفرضِ سادهانگارانه است که نویسندگان را به چنین ورطهای انداخته!
🔹 نکته اینجاست که: تا شما فهمی دقیق و درست -و نه سطحی و اولیه- از «معقول ثانی فلسفی» و «کلّیت» و «اعتباریت ماهیت» در حکمت متعالیه نداشته باشی و به «معقول اولی بودنِ وجود» تفطّن پیدا نکنی و نسبت معقول ثانی با «وجود» را از منظر اصالت وجود درک نکنی، هیچ تلقّی واقعبینانهای از نسبت «ذهن - عین» و سپس معنای «ذهنی» در حکمت متعالیه نخواهی یافت.
🔻 این تلقّیهای شتابزده -که بحثش بهتنهایی یک کتاب میطلبد- که بصورت پیشفرض، «ذهنی» در حکمت متعالیه را مساوی «پیشینی» در کانت و ایندو را مساوی «سوبژکتیویسم کانتی» فهم کنیم، خود نشان میدهد که این «صدرا-مالی»ها چقدر فاجعهاند!
▪️و وقتی میبینیم که نویسندگان محترم کتاب حتی یک فصل (به قدر یک مقاله پژوهشی) را به این مسئله اختصاص ندادهاند (درحالیکه مسئلهی اساسی در این نقطه است و اینجاست که سرنوشت موضوع رقم میخورد)، عمق فاجعه نمایان میشود و معلوم میشود که چقدر میتوان این رویکردهای تقلیلگرایانه را واقعبینانه دانست!
📍پ.ن: حالا اینجا به یک مصداق خاص اشاره کردم؛ اما این معضل تاحدّی عمومیت دارد و بسیاری از پژوهشگرانِ فلسفههای غربی اگر خیلی بخواهند فلسفه اسلامی را تحویل بگیرند و آن را حاویِ بصیرتی ژرف بدانند، معمولاً سعی میکنند عناصر آن را به فلسفههای غربی تأویل ببرند!
✍️ علیرضا ملااحمدی
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از دفتر قم مؤسسه انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ زمان امام کاظم علیهالسلام؛ اوج دوران مبارزه
👈 تحلیلی از علّت زندانیشدن طولانیِ امام موسیبنجعفر (علیهماالسلام)
🔹 «دنبالهی قضیّه و زندگی امام موسیبنجعفر، فوقالعاده زندگی شورانگیزی است که به نظر بنده، اوج این حرکاتِ مبارزه، مال زمان موسیبنجعفر است
❗️مدّتی امام موسیبنجعفر پیدا نبودند، یعنی هارون دنبالشان میگشته و حضرت را پیدا نمیکرده؛ کسانی را میبرده، شکنجه میکرده، که شما بگویید موسیبنجعفر کجا است. این یک چیز بیسابقه است. ابنشهرآشوب در مناقب، یک روایتی دربارهی موسیبنجعفر نقل میکند که ما دربارهی هیچیک از ائمّه این را نداریم.
🔺 اینها نشاندهندهی یک جرقّههایی است در زندگی موسیبنجعفر که آنوقت معنای آن زندانِ حبسِ ابدِ کذایی معلوم میشود.»
🎙 گزیدهای از بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدّظلّهالعالی) در کنگرهی جهانىِ حضرت امام رضا (علیهالسلام)
🗓 ۱۳۶۵/۰۴/۲۸
@qom_khamenei_ir
هدایت شده از فکرت
📝#بخوانید| نبوت به مثابه افیونگر
💠 نگاهی به پروژه فکری عبدالکریم سروش در باب نبوت
🖋 علیرضا ملااحمدی؛ طلبه سطح ۴ و دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی
🔸 عبدالکریم سروش برای مشروعیتبخشی به عقلِ سوبژکیتوِ کانتی، ابتدا نیاز داشت «وحی» را از آن مرتبتِ قدسیاش به پایین بکشد. بنابراین به سراغ «نبوّت» رفت تا با قرائتی جدید، آن را از شأن قدسیاش تنزّل دهد و وجهِ خاکی و بشریاش را پررنگ کند. در نگاه سروش، «وحی» نه حقیقتی قدسی که حامل پیامی از عرش به فرش باشد، بلکه صرفاً یک «تجربه» است.
👈 ادامه مطلب را اینجا مطالعه کنید.
⏰ زمان مطالعه: ۴ دقیقه
#عبدالکریم_سروش
#فکرت
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
🆔 @fekrat_net
🔘 در باب «پوچیِ اشکها و لبخندها»
📍 تعبیر عجیبی دیدم از مولایمان أمیرالمؤمنین علیهالسلام در باب پوچی و بیاعتباریِ رنجها و شادیهای این دنیا:
🔺 آدمی از رسیدن به مادّیاتی که بهرحال به او میرسید، شاد میگردد!
🔻 و بهسببِ نرسیدن به آنچه که بهرحال به او نمیرسید، اندوهگین!
📖 بحارالأنوار، ج۳۲، ص ۳۰۲
@Maktabkhaaneh
♨️ صحتسنجیِ کرامات عرفانی به کمک علم جدید
گفتوگویی میان من و یکی از دوستان اهلفلسفه در توییتر شکل گرفت با موضوع «صحتسنجیِ کرامات یا مشاهدات عرفانی به کمک علم جدید» که ماحصل آن گفتوگو را اینجا نقل میکنم:
💬 آقای توپچی:
کتابهای عرفا پر از کشف و کرامت هست. فلانی رو آب راه رفت، فلانی هوا پرید، فلانی غیب گفت؛ ولی این روزها از این کتابها کم میبینیم. اگر الان کسی ادعای طیالارض بکنه با دوربین میریم و میگیم بپر! اگر تکنولوژی و رسانه ۲۰۰۰ سال قبل بود، الان دنیای دیگری داشتیم، در آینده دنیای دیگری خواهد بود.
💬 ملااحمدی:
اساساً تو فضای عرفان (واقعی) کسی در صدد "اثبات خود" نزد دیگری نیست که حالا بخواد براش دغدغه باشه که شما حرفشو باور کنی یا نکنی، یا اینکه بترسه از اینکه مچشو بگیرن یا نگیرن!
مضافاً بر اینکه اساساً تجربههای عرفانی از سنخ تجربههای ساینتیک نیست که با اون خطکش قابلسنجش باشه!
💬 آقای توپچی:
پس حق نداره علنی بگه، بره تو اتاق تو خلوت خودش هی با خودش بگه من طیّالارض دارم.
وقتی میاد کتاب مینویسه و در کتابش میگه یعنی دقیقاً میخواد خودش رو اثبات کنه. میخواد بگه بله منم فلان. ما در اینجا ازش اثبات میخواهیم.
💬 ملااحمدی
معیارتون برای تشخیص «حق» تو این زمینه غلطه:
اولاً کدوم عارف تو کدوم کتاب «برای #اثبات خودش و اینکه بگه بله منم فلان» شهوداتش رو تعریف کرده؟!
ثانیاً عرفا در کانتکست و پارادایم فکری خاصی که مبتنی بر بسیاری از پیشفرضها هست، شهوداتشون رو حکایت کردن. هیچ عارفی برای کسی که در پارادایم فکریِ این توییت فکر میکنه هیچی رو نخواسته اثبات کنه که حالا طرف "براساس خطکشهای خودش" ازش اثبات بخواد.
ثالثاً ازقضا خود عرفا معیارهای شرعی و عقلانی برای صحتسنجیِ شهوداتشون داشتهاند. خیلی هم دقیق و موشکافانه بوده، انقدرکه مثلا بخش رحمانیِ شهود رو از بخش نفسانی و شیطانی تفکیک میکردن و....
💬 آقای توپچی:
انگیزهاش برای من مهم نیست، وقتی ادعایی رو در کتاب میاره من ازش دلیل میخوام.
💬 ملااحمدی
اگه فارغ از انگیزهاش ازش دلیل و اثبات میخواهید اشکال نداره، فقط چون او از ابتدا در صدد «اثبات» نبوده و همچنین بخاطر اینکه در پارادایم فکری خاصی نقل کرامت کرده، باید این حق رو براش قائل باشید که اثبات به شما براش اهمیتی نداشته باشه یا لااقل «به شیوهی ساینتیستی شما مثلاً جلوی دوربین» نخواد اون عمل رو تکرار کنه. نمیشه که بقول ویتکنشتاین بازی زبانی او رو نپذیرید و ازش توقع داشته باشید بیاد تو بازی زبانی شما مطلبی رو براتون اثبات کنه!
✅ چراکه اساساً عارف از نقل کرامت (که اونم گهگاهی هست) در صددِ «اثبات» مطلبی برای «دیگریهایی که به این نقل اعتماد ندارن» نیست. بلکه درواقع درصدد «تبیین» مطلبی هست که نقل کرامت صرفاً در این تبیین کمکش میکنه.
📍 پ.ن: برای آشنایی با سنخِ تجربههای عرفانی و بعضی میزانهایی که عرفا برای اونها بیان کردن، کتاب «مواجید عرفانی» تألیف آقای حسین روحانینژاد مفید است.
@maktabkhaaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ «تنوّع و تکثّر فرهنگی» در کشور ما نه یک تهدید، که اتفاقاً یک «فرصت تمدّنی» برای انقلاب اسلامی است. اینکه با وجود تمام تفاوتها در لایههای رویینِ فرهنگ، در سطح بنیادی از «یک گفتمان هویّتی» سخن میگوییم، نشان از ظرفیّت عظیم تمدّنی ما دارد.
🎉 نمونهی آن، شیوههای متکثر و متنوّع در جشن و عزاداریِ آیینی است. مثلاً فکرش را بکنید این نمونهی سنّتیِ «جشن مذهبی» که ریشه در فرهنگ زیستبوم خوزستانیهای خونگرم دارد (یَزلهخوانی) با حفظ هویّت گفتمانیاش در میان دیگر مردم ایران هم ترویج شود...
@Maktabkhaaneh
💠 تقارن تولّد شخصی و تولّد شخصیتیِ حسینبنعلی (علیهماالسلام)
👈 شرحی بر معنای حدیث نبوی «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ»
🎙 آیتالله مجتبی تهرانی (رضواناللهعلیه)
🔹 اینکه میفرماید: «حُسَیْنٌ مِنِّی»، حسین از من است، چه معنایی دارد؟ یعنی به حسب ظاهر من مجرای وجودی او در این جهان بودهام. ما این را بسیار خوب میتوانیم بفهمیم که این بخش روایت جنبه شخصی دارد. پیامبر(ص) مجرای وجودی او بوده و لذا تولّد شخصی حضرت از پیغمبر(ص) میباشد.
🔸 اما جملهی بعد یعنی عبارت «وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ»؛ من از او هستم، کار را قدری مشکل کرده است. آیا این جمله در مقام بیان شدّت رابطهی وجودی بین پیغمبر اکرم(ص) و امام حسین(ع) است؟ یعنی در آن تأویل به کار ببریم؟ یا گویای مطلب بالاتری است؟
🔹 حضرت میفرماید درست است که من از نظر شخصی مجرای حسین(ع) بودهام، ولی او از نظر شخصیتی نسبت به من نقش دارد. من مجرای وجودی و علت مُحدِثهی [شخص] او در این عالم هستم، اما او علت مُبقیهی شخصیتیِ من است.
🔹 حکمةٌ موسویّه
حضرت موسی(ع) ابتدا در مصر بود. بعد، از آنجا بیرون آمد و به سمت مدین رفت. تا وقتی که از مصر بیرون نرفته بود از انبیاء به شمار می آمد، اما از رُسل و صاحبان شریعت محسوب نمیشد. او پیرو همان آیین حضرت ابراهیم(ع) بود. اما هنگامی که به مَدیَن رسید، مقام رسالت را به او دادند. یعنی تولد شخصیّتی او به عنوان یک رسول اولوالعزم در مَدیَن است نه در مصر. بعد از تولد شخصی او، شخصیت نبوّتش هم بروز پیدا کرد. اما بعد از این دو موقعیت است که شخصیت جدید او به عنوان یک رسول متولد میشود. هر کدام از اینها تولد خاص به خود دارد. اگر به آیات شریفه مراجعه کنید میبینید که وقتی از مصر بیرون آمد: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»؛ امّا «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیلِ»؛ میخواهد به او شخصیت جدید داده شود. دقت کنید!
🔺 اما شخصیت حسین(ع) به عنوان علّت مبقیهی شخصیت پیغمبراکرم از کجا شروع شد؟ حسین(ع) در آخر ماه رجب به سمت مکه حرکت کرد. حضرت هنگام خروج از مدینه این آیه شریفه را تلاوت کردند که: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». امام هنگامی که در سوم شعبان وارد مکه میشود، میفرماید: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل». اگر کسی اهل دقت باشد، در این موارد به نکات بسیاری دست پیدا خواهد کرد. در اینجا است که شخصیت جدید حسین(ع) متولد میشود.
🔹 شخصیت امامت حسین(ع) مانند نبوّت حضرت موسی(ع) بروز و ظهور پیدا کرده بود، اما شخصیت جدید او که بر اساس آن میتوانست علت مُبقیهی شخصیت پیغمبر اکرم(ص) و رسالت او باشد در زمان ورود به مکه شکل گرفت. لذا آیاتی که امام(ع) تلاوت میکند دقیقاً با حالات حضرت موسی(ع) مطابقت دارد.
🔸 هنگامی که حضرت موسی(ع) از مصر بیرون آمد، «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ». این جنبهی نفیای دارد؛ یعنی میخواهد از قید و بند این خبیثها خلاص شود. بعد هم میگوید: «رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»، تا به مدین میرسد. مدین سرزمینی امن و تقریباً خارج از قلمرو حکومتی فرعون بوده است. به همین خاطر هنگامی که حضرت موسی به آنجا میرسد، میگوید: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل».
🔻 مدینه نیز در منطقه حکومتی یزید قرار داشت، به همین جهت میخواستند در آنجا از حضرت بیعت بگیرند. امام درست مانند حضرت موسی(ع) همان آیه را تلاوت میفرماید که جنبه نفی داشت: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». حضرت هنگام ورود به منطقه امن مکه که نقطه آغاز تولد شخصیت جدید او محسوب میشود این آیه را تلاوت میکند که: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل».
❗️عجیب اینکه تولد شخصی و شخصیتی حسین(ع) در یک روز و آن هم روز سوم شعبان بوده است. به نقل مشهور تولد شخصی حضرت در سوم شعبان در مدینه بوده و تولد شخصیتی ایشان نیز در سوم شعبان هنگام ورود به مکه میباشد. این تقارن عجیبی است که ورود امام به این نشئه با ورودش به مکه در سوم شعبان باشد.
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از کانال سید مقدام حیدری
🔻راهکاری برای زیاد شدن روزی و کلی اتفاق خوب دیگه!
👈امام صادق(ع) فرمودند: کسی که سورهی صافات رو هر جمعه بخونه، از همهی آفتها حفظ میشه، همهی بلاهای دنیا ازش دور میشه، و بیشترین حد ممکن از روزی در دنیا نصیبش میشه، و خدا مال و فرزندان و بدنش رو گرفتار شر شیطان و ستمگران نمیکنه. و اگر اون روز یا شب بمیره، خدا شهید محشورش میکنه و شهید از دنیا میبردش و تو بهشت با شهدا و همدرجهی اونها قرارش میده.
👌 عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ اَلصَّافَّاتِ فِي كُلِّ يَوْمِ جُمُعَةٍ ، لَمْ يَزَلْ مَحْفُوظاً مِنْ كُلِّ آفَةٍ مَدْفُوعاً عَنْهُ كُلُّ بَلِيَّةٍ فِي اَلْحَيَاةِ اَلدُّنْيَا مَرْزُوقاً فِي اَلدُّنْيَا بِأَوْسَعِ مَا يَكُونُ مِنَ اَلرِّزْقِ وَ لَمْ يُصِبْهُ اَللَّهُ فِي مَالِهِ وَ لاَ وَلَدِهِ وَ لاَ بَدَنِهِ بِسُوءٍ مِنْ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ وَ لاَ مِنْ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ إِنْ مَاتَ فِي يَوْمِهِ أَوْ لَيْلَتِهِ بَعَثَهُ اَللَّهُ شَهِيداً وَ أَمَاتَهُ شَهِيداً وَ أَدْخَلَهُ اَلْجَنَّةَ مَعَ اَلشُّهَدَاءِ فِي دَرَجَةٍ مِنَ اَلْجَنَّةِ.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۱۲
https://eitaa.com/sayedmeqdam
📍نقطۀ آغازِ ایجاد تحوّل در تاریخ / جهان
یا
📍نقطۀ آغازِ تمدّن نوین اسلامی
یا
📍نقطۀ آغازِ زمینهسازی ظهور
از زبان آیتالله خامنهای
@Maktabkhaaneh
هدایت شده از «ن»
جدال دو اسلام در مسئله حاشیهنشینی.
مجرمان بالقوه یا ولینعمتان شریف؟
#جزوه #بازگشت_به_حاشیه
eitaa.com/edallatkhahi/432