eitaa logo
مکتب‌خانه
239 دنبال‌کننده
217 عکس
127 ویدیو
16 فایل
پیامبر اعظم -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- زکاتِ دانش، نشر آن است‌. جواهراتی مکتوم از لابلای گفتارها و نوشتارها گاهی هم بدلیجاتی از جنس خود‌نوشت! علی‌رضا ملااحمدی طلبه‌ی سطح چهار حوزه دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی. ارتباط مستقیم: @Molla_ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فلسفه‌ی «مقام شهادت» 👈 حرکت جوهریِ نفس در بیان حکمت‌آمیزِ شهید سلیمانی (ره) 🔻 متن: «تا کسی شهید نباشد، شهید نمی شود. در واقع شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می‌شود. تمام شهدای ما این مشخصه را داشتند؛ قبل از اینکه شهید شوند، شهید بودند. کسی نمی‌تواند قبل از اینکه علم بیاموزد، عالم شود. شرطِ عالم‌شدن علم‌آموزی است؛ [به همین وزان] شرط شهیدشدن، شهیدبودن است.» 🗓 ۱۳۹۵/۰۲/۱۴ 🔺 شرح فلسفی: شهادت به‌مثابه یک آرمان، امری دفعی نیست که در لحظه‌ی پایانیِ عمر انسان رخ دهد؛ بلکه یک حقیقتِ تدریجی است که در طول حیات دنیوی آرام آرام محقّق می‌شود. بدین صورت که نفس ناطقه در فرایند حرکت اشتدادیِ جوهری، در تمام آنات زندگی در حال تلبّس به حقایق ملکوتی‌ای است که «مقام شهادت» وجه تنزّل‌یافته‌ی آن حقایق در عالم مادّه است. اتّفاقی که در لحظه پایانی حیات دنیویِ شهید رخ میدهد و منجر به شهادت ظاهری‌اش میشود، نه نقطه‌ی آغازِ این حرکت اوست و نه نقطه‌ی پایان؛ بلکه نقطه‌ی عطفی است که شهید به درجه و رتبه‌ی مطلوبی از این مقام نائل شده که بتواند برای ادامه‌ی حرکت از قیود مادّه فراتر برود. پس آن حادثه در واقع نقطه‌ی رهاییِ نفس از قفسِ تن و ادامه حرکتش در قوس صعود است. بنابراین شهادت نه امری متواطئ بلکه حقیقتی تشکیکی است که نفس در طول حیات مادّی‌اش آناً فآن متلبّس به آن میشود. 📌 پ.ن: در وهله‌ی اوّل خیال میکردیم یک سخن ذوقی است؛ اما در حین یک مقاله‌ی فلسفی تازه ملتفت شدم که این سخن چقدر عمیق و حکیمانه است! ✍ علی‌رضا ملااحمدی @Maktabkhaaneh
⛔️ «طرَب‌انگیزبودن» معیار حرمت موسیقی نیست! حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) در مباحث خارج‌فقه غنا، تصریح میفرمایند که «طرب‌آور بودن» نمیتواند معیاری برای صدق عنوان «لهو» و حرمت موسیقی باشد: 🔹 معیارقراردادنِ «طرب‌انگيز بودن» برای حرمت موسیقی، به نظر ما از آن حرفهاى عجيب است! همچنانکه در كلمات بعضى از بزرگان هم گذشت كه به اشتباه بودن اين حرف اشاره كرده‌اند. ❗️هيچ دليلى نداريم بر اينكه صدا اگر طرب‌انگيز شد، حرام است. طرب چيست‌؟ طرب آن حالت خفّتى است كه انسان پيدا ميكند، چه در حال سرور، چه در حال حزن. 🔻 فرض بفرماييد كه يك روضه‌خوانى روضه‌اى ميخواند، انسان از حال طبيعى خودش خارج ميشود، ازبس اين روضه سوزناك است، انسان بى‌اختيار خودش را ميزند مثلاً. اين، همان طَرَب است. يا يك نفرى لطيفه‌اى تعريف ميكند، حرف زيبايى، خوشمزه‌اى ميزند، انسان از خود بى‌خود ميشود، ميخندد. طرب معنايش اين است. دليلى بر حرمت اين‌گونه موارد نداريم. 🔹 نه خود اين طرب حرام است، نه به‌طريق‌اولى صوتى كه چنين حالتى را ايجاد كند، حرام است. دليلى بر اين معنا در روايات نداريم، در روايات لفظ مُطرب وجود ندارد. پس طرب‌انگيز بودن جزو معيارهاى حرمت نيست. ⁉️ پس آنها به چه دلیل این را معیار دانسته‌اند؟ به نظر ما يك اشتباهى از سوی بعضی فقها در اينجا صورت گرفته است؛ چون در كلمات لغويّين در معنای غناء، «صوت المُطَرَّب» هست، نه «مُطرِب به‌معناى طرب‌انگيز بودن». «مُطَرَّب» يعنى «مُرَجَّع»، يعنى تحرير صوت كه از مقوّمات غناء است. [امّا] تطريب را بعضى [از فقها] به‌معناى ايجاد طرب دانسته‌اند، درحالى‌كه تطريب به‌معناى ترجيع است. و اين، مقوّمِ صدق عنوان غناء به‌معناى لغوىِ آن است، نه اينكه از مناطات حرمت باشد. اصلاً مسئله‌ى طرب ربطى به حرمت ندارد. 📖 کتاب «غناء و موسیقی» ، ص ۴۵۵ و ۴۶۸ @Maktabkhaaneh
🌊 اقیانوسِ لایتناهی @Maktabkhaaneh
هدایت شده از مکتب‌خانه
📍زنی بر بلندای تاریخ 👈 نگاهی به عبارت تاریخیِ «والله لَن‌تَمحوا ذِکرَنا» ✍️ علی‌رضا ملااحمدی 🔹 «لَن» برای «نفیِ ابدی» استفاده می‌شود؛ تقریباً معادلِ «هرگز تا ابد». تعبیر عجیبی‌ست، زینب کبری (سلام‌خدابراو) هماوردیِ عجیبی میکند و ادّعایی مطرح میکند به وسعتِ کلّ تاریخ و هم‌سنگِ ادّعای قرآن! ✔️ مثل سیمرغی که در بلندترین قلّه‌ی تاریخ ایستاده باشد و بر تمام قوانین هستی و تاریخ اشراف داشته باشد و حالا در عجیب‌ترین موقعیّت، در مجلس یزید، که درواقع مجلس پیروزیِ او به‌مناسبت محوکردنِ هر نشانه و اثری از حسین‌بن‌علی (علیهماصلواةالله) است، یکی از آن قوانینِ هستی را به صحنه فرامی‌خواند: «به‌خداقسم که هرگز تا ابد نخواهی توانست ما را مَحو کنی»! 🔹 از تمام حسین و اهل و اصحاب و اولادش، فقط زنان حرم‌ش باقی مانده‌اند (بإستثناء امام سجّاد علیه‌السلام) که -از نگاه یزیدیان- اصلاً اینها باید بمانند تا عبرتِ دیگران شوند و نشانه‌ای بر -خاک‌بردهانم- ذلّت حسین باشند؛ امّا حالا سروَرِ همین زنان، چونان مردی رزم‌جو در میدان جنگ، رجَز میخواند و در ضعیف‌ترین و -باز خاک‌بردهانم- ذلیلانه‌ترین موقعیّت ظاهری، چنین ادّعای بزرگ و شگرفی را مطرح میکند! 🔸 اصلاً از ابتدا قرار بود هیچ نشانه و اثری از حسین‌بن‌علی نماند و حالا هم در ظاهر به هدفش رسیده و حتی طفل شش‌ماهه را هم از میدان به‌دَر کرده و حتی‌تر بدنِ حسین را هم با خاک مخلوط کرده و دیگر هیچ جای نگرانی نیست. اما دقیقاً در همین موقعیّت، این زن چنین میگوید!! که خیال نکن تو زنده می‌مانی؛ از آنِ ماست و این ما هستیم که زندگیِ انسانِ آینده سرشار از شعاع وجود ما می‌شود. 🔻اینکه امروز بعد از ۱۴ قرن بگوییم یزید برخلاف همه‌ی قواعد دنیایی نتوانست نور حسین را خاموش کند هنر نیست؛ شگفت‌انگیز وقتی‌ست که در چنان موقعیّت مردافکنی بخصوص در چنان مجلسی، یک چنین عزّتمندانه و از موضع قدرت و با تمام، چنین رجز بخواند و کلّ تاریخ را انگشت‌به‌دهان بگذارد! 🔹 به تعبیر آن حکیم، این دیگر ضعیفه نیست؛ بلکه او «زنِ تاریخ» است. زنی چنان درخشان بر تارُک تاریخِ عزّت و قدرتمندی و بلندنظری و حیات، که هر مردی در برابرش به زانو می‌افتد. پ.ن ۱ : منظورم از ، "حکیمِ انقلاب" است. پ.ن۲ : این جماعت میخواهند به ما درس "زن زندگی آزادی" بدهند! :) @Maktabkhaaneh
فیلسوفان غربی، بازندۀ اصلیِ جنگ غزه | ترجمۀ یادداشت حمید دباشی 🔸 | شماره ۱۹۸ 📝 نویسنده: حمید دباشی | مترجم: حسین یعقوبی 🌐 در سایت خانۀ اخلاق‌پژوهان جوان متن کامل این مقاله را بخوانید. اینجا چراغی روشن است...! @EthicsHouse
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آینده رو باید ساخت 🇮🇷 @BisimchiMedia
❇️ «انتخاب» در عرضِ «نصب إلهی»! 👈 در آستانۀ انتخابات و بحث‌هایی که اخیراً حول «جایگاه جمهوریّت در اندیشۀ اسلامی» مطرح شده، این تحلیل رهبر انقلاب از جایگاه «انتخاب» در تفکّر اسلامی (که شبهش را شخصاً سراغ ندارم) سرنخ مهمّی برای شناخت إلهیات انقلاب اسلامی است: 🔰 در اسلام، ما دو راه براى تعيين حاكم و «ولىّ‌أمر» داريم: 1️⃣ يكى «نصب الهى» است... كه به اعتقاد ما پيغمبر اكرم امامِ بعد از خودش را نصب كرد ... حالا در هنگامى كه نصب انجام ميگيرد، بيعت چقدر تأثير دارد يا ندارد، آن يك بحث ديگر و بحث دقيقى است. 2️⃣ يك راه ديگر، راه «انتخاب» است؛ انتخاب كجاست‌؟ انتخاب در يكى از دو جاست: 🔹 يا در آنجائى كه نصب وجود ندارد؛ مثل دوران غيبت. در دوران غيبت كسى منصوب خدا نيست؛ آنجا معيارهائى معين شده. نصب فقها به معناى تعيين معيار است كه ائمه (عليهم‌السّلام) در متون روايت و احكامى كه بيان كردند، ملاكها و معيارهائى را براى حاكم اسلامى مشخص كردند؛ در چهارچوب اين ملاكها و معيارها مردم امام را انتخاب ميكنند و گزينش ميكنند. پس انتخاب يكى در آنجائى است كه نصب وجود ندارد و جاى نصب نيست؛ مثل دوران غيبت. 🔹 و ديگر در آنجائى است كه اگر نصب هم هست، به نصب عمل نشده است؛ مثل دوران خلافت اميرالمؤمنين .... مردم در يك برهه‌اى از زمان آمدند به اميرالمؤمنين مراجعه كردند، ... اين هم يكى از آنجاهائى است كه «انتخاب مردم [از نظر اسلام ، در عرضِ نصب إلهی] نافذ است.» 🔸 لذا اميرالمؤمنين براى اثبات خلافت خود استناد ميكند به مراجعه‌ى مردم، به قبول مردم، به بيعت مردم، به اينكه مردم او را خواستند و از او تقاضا كردند و با او بيعت كردند؛ به اين چيزها استناد ميكند. ❗️اگر اينها حجّت نبود، اگر از نظر خود اميرالمؤمنين معتبر نبود، ولو از نظر خصم معتبر است، اميرالمؤمنين اين را به خصم نميگفت، به خود مردم نميگفت كه شما برويد سراغ ديگرى، ديگرى را انتخاب كنيد؛ نميگفت چون شما من را انتخاب كرديد، چون اصرار كرديد، من قبول ميكنم. 🗓 ۱۳۶۶/۰۴/۱۲ @Maktabkhaaneh