eitaa logo
مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
2.5هزار دنبال‌کننده
917 عکس
980 ویدیو
1 فایل
مولا امام كاظم عليه السلام: ظاهر مولا امام علي بشري است، و باطنشان لاهوتي است،و ايشان مقام رب العالمين هستند. تفسير البرهان؛ ج٤، ص ١٩٢ ناشناس 👇🏻👇🏻👇🏻 https://abzarek.ir/service-p/msg/1970404 آیدی جهت ارسال مطالب مربوطه💌 @FEZZEKHATOON110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیش‌بینی شهادت رُشید از زبان امیرالمؤمنین 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ... رشید، بعد از شهادت آن حضرت، در حکومت «زیاد بن ابیه»، به مصائب سختی مبتلا شد و سرنوشت غم‌انگیزی پیدا کرد. البته امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام)، او را از این احوالات، آگاهش کرده بود. روزی علی (علیه‌السّلام) با عده‌ای از یارانش در بستان برنی، از باغ‌های کوفه زیر درخت نخلی نشسته بود، فرمود از آن نخل، مقداری خرما چیدند و همگی خوردند، رشید که در جمع بود عرض کرد «یا امیرالمؤمنین، چه رطب نیکویی است.» حضرت فرمود: «ای رشید، تو بر تنه این درخت به دار خواهی شد.» رشید گفت: «از آن به بعد، پیوسته صبح و شام نزد آن درخت می‌رفتم و آن را آب می‌دادم و رسیدگی می‌کردم. تا آن زمان که یک روز کنار درخت آمده، دیدم آن را بریده‌اند. فهمیدم اجل من نزدیک است.» روایتی را شیخ کشی از «ابوحیان بجلی»، از دختر رشید «قنوا»، نقل کرده است. از «قنوا» پرسیدم، «آنچه درباره شهادت پدرت می‌دانی و از پدرت شنیده‌ای، به من بگو! » دختر گفت: «از پدرم شنیدم که می‌گفت: خبر داد امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) که: ‌ای رشید چگونه صبر می‌کنی زمانی که این حرام‌زاده که بنی امیه او را به خود ملحق کرده‌اند، تو را بطلبد و دستها و پاها و زبان تو را ببرد؟ عرض کردم یا امیرالمؤمنین، سرانجام آن بهشت است؟ فرمود: ‌ای رشید، آری، تو در دنیا و آخرت با من خواهی بود.» ... 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🌴🌴🌴معجزه رُشید هجری🌴🌴🌴 ... در مدتی که «زیاد» پدر عبیدالله ملعون، حاکم کوفه بود دنبال رشید که پنهان بود، می‌گشت و در صدد تعذیب و قتل او بود. روزی «ابو اراکه» یکی از بزرگان شیعه در خانه‌اش با عده‌ای از یاران نشسته بود که ناگهان رشید بر او وارد گشت و داخل منزل او شد، خیلی ترسید، برخاست و دنبال او رفت و گفت: «ای وای بر تو رشید، از این‌کار مرا به کشتن می‌دهی و بچه‌های مرا یتیم می‌کنی» رشید گفت: «مگر چه شد؟» «ابو اراکه» گفت: «زیاد بن ابیه، دنبال توست و اینان در جستجوی تواند و تو در خانه من آمدی و می‌خواهی پنهان شوی؟ تمام کسانی که نزد من بودند تو را دیدند.» رشید گفت: «هیچ کس مرا ندید.» «ابو اراکه» گفت: «مرا مسخره می‌کنی.» لذا او را گرفت و بازوهایش را محکم بست و در خانه خود حبس کرد و در را بر رویش بست. و بعد نزد همان دوستانش آمد و پرسید: «به نظرم آمد که مردی داخل منزل شد، به نظر شما هم آمد؟» آن‌ها گفتند: «خیر، ما کسی را ندیدیم.» برای احتیاط مکرر از آن‌ها سؤال کرد، ولی باز هم آن‌ها همین جواب را دادند. «ابو اراکه» ترسید که دیگران دیده باشند، به مجلس «زیاد» رفت تا تجسس کند و ببیند آیا سخنی از رشید در آن مجلس هست. وارد شد و بر «زیاد» سلام کرد و نشست، ظاهرا با او دوستی داشته است مشغول گفتگوی آهسته بودند، ناگهان دید که رشید بر اشتر او سوار است و به طرف مجلس «زیاد» می‌آید «ابو اراکه» رنگش تغییر کرد و خود را باخت و به هلاکت خودش، یقین پیدا کرد. آنگاه رشید از اشتر، پایین آمد و به زیاد سلام کرد و با همدیگر روبوسی و احوالپرسی کردند. زیاد، احوال او را جویا شد که «چگونه آمدی و با چه کسی آمدی و در راه بر تو چه گذشت؟» آن مرد هم مدتی آنجا ماند و بعد برخاست و رفت. «ابو اراکه» به زیاد گفت: «این شیخ کی بود؟» زیاد جواب داد: «یکی از برادران ماست که از شام آمده بود.» ابواراکه، از مجلس بیرون آمد و به منزلش رفت و رشید را دید که به همان حال است که او را گذاشته و رفته بود، پس به او گفت: «اکنون که تو دارای چنین علم و توانایی هستی که من مشاهده کردم، پس هر کاری که می‌خواهی انجام بده و هر زمان که می‌خواستی به منزل من آی.» (ابو اراکه، یکی از اصحاب خاص امام علی (علیه‌السّلام) بود. و (آل ابواراکه) در رجال مشهور شیعه‌اند و آنچه که او نسبت به رشید انجام داد به جهت اهانت به شان او نبود، بلکه از ترس جان خود و خانواده‌اش از طرف «زیاد بن ابیه» بود.) ... 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴شهادت رُشید هجری🌴🌴🌴 قنواء، که بعضی نقل‌ها نام او را «امة الله» گفته‌اند، دختر رشید هجری چنین روایت می‌کند: روزی «زیاد بن ابیه» (بعضی مورخین، گفته‌اند که (ابن زیاد) بود ولی بنابر اکثر نقل‌ها، همان «زیاد پدر ابن زیاد» بوده است) پدرم را خواست و گفت: «از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)، بیزاری جو و از دروغ‌های مولای خودت برای ما بگو.» پدرم امتناع کرد. زیاد گفت: «صاحب تو یعنی (علی) به تو گفته است که چگونه کشته می‌شدی و ما با تو چه خواهیم کرد؟» گفت: «آری، خلیل من علی (علیه‌السّلام)، به من خبر داده که مرا می‌خوانی به بیزاری از او و من بیزاری نمی‌جویم، پس دست‌ها و پاها و زبانم را می‌برید. به خدا سوگند نه من دروغگویم و نه او!!» آن ملعون گفت: «به خدا سوگند، حال که چنین است دروغ او را ثابت می‌کنم.» دستور داد که دست و پای او را ببرید و بیرونش کنید. هنگامی که پدرم را با حالتی زار بیرون آوردند، مردم به دورش جمع شدند و اظهار تاثر و ناراحتی می‌کردند، من به نزدش رفتم و پرسیدم، «ای پدر، از این زخم‌ها، چقدر درد و سختی داری؟» گفت: «دخترم، دردم فقط به‌اندازه درد کسی است که در میان ازدحام مردم، فشرده شود.» همسایه و آشنایان بر مصیبت او ناراحتی و گریه می‌کردند، پدرم گفت: «گریه نکنید قلم و کاغذی بیاورید تا به شما خبر دهم آنچه را که مولایم علی (علیه‌السّلام)، به من خبر داده و بعدا واقع می‌شود و برای شما بگویم آنچه را که تا روز قیامت واقع می‌شود.» و شروع کرد به نقل احادیثی از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) برای مردم. جاسوسان این خبر را برای «زیاد» بردند که رشید، وقایع آینده و امور غریبه را برای مردم می‌گوید نزدیک است فتنه شود. آن خبیث جانی گفت: «مولای او دروغ نمی‌گوید، بروید زبانش را ببرید.» به دستور او، جلادش «حجام» زبان آن مخزن اسرار را برید و به نقلی، او را به دار کشیدند. و او در همان شب، به شهادت رسید. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥وعده ای که امیرالمومنین به «رُشَید هَجَری» داد. 💥داستان شهادت یکی از یاران امیرالمومنین علیه‌السلام به نام رُشید هجری که مانند میثم تمار شهید شد 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
♥ ما بہ طلوع صبح دل انگیز ظہورت بسیار مشتاقیم اگر چہ در تمناے لحظہ بہ لحظہ ایڹ وصڸ ڪاهلیم بہ یاریماڹ بیا و خودت براے فرج دعاڪڹ تا امیدماڹ بہ هر چہ زودتـر آمدنت، شعلہ‌ور شود و قلبہایماڹ آرام بگیرد و نواے جاڹ‌هایماڹ گردد 🌤 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی ( صلوات الله علیه)
نهج البلاغه خطبه 53 - وصف قربانی كمال قربانى در اين است كه گوش و چشم آن سالم باشد هر گاه گوش و چشم سالم بود قربانى كامل و تمام است گر چه شناخش شكسته باشد و با پاى لنگ به قربانگاه آيد (منظور امام از كلمه «منسك» در اينجا «قربانگاه است) https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی ( صلوات الله علیه)
نهج البلاغه حکمت 53 - سخاوت واقعى و درود خدا بر او، فرمود: سخاوت آن است كه تو آغاز كنى، زيرا آنچه با درخواست داده مى‌شود يا از روى شرم و يا از بيم شنيدن سخن ناپسند است https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
📜 💠رسول‌خدا‌(ص)فرمودند: به درستی که خدای تعالی فرشتگان را از نور وَجه علی(ع) آفرید. 📚مناقب صفحه ۲۳۶ 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
🛑مردی نگران نزد پیامبر اکرم آمد🛑 مردی نگران نزد پیامبر اکرم آمد عرض کرد : حدود دو سال است که خدا فر
🛑 معیار حلال زادگی 🛑 انس گويد : پس از جنگ خيبر عادت چنان شده بود كه مرد فرزند خود را به دوش مي گرفت و سر راه عليه السلام مي ايستاد ، چون چشمش به آن حضرت مي افتاد با انگشت به او اشاره كرده ، به كودك خود مي گفت : 🍀 پسركم ! اين مرد را دوست داري ؟ اگر مي گفت : آري ، او را مي بوسيد . و اگر مي گفت : نه ، او را بر زمين مي نهاد و مي گفت : برو به مادرت بپيوند . 📓ابن مردويه الأصفهاني ، ص 76 ـ 77 حلال ☆ مَنْ كُنْتُ مَوْلاه فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه ☆ 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
⛔️گمراه تر از الاغ⛔️ اوزاعی روایت میکند روزی بلال حبشی به نزد بن خطاب آمد و گفت وقت است . و چند بار این جمله را تکرار کرد . عمر به او گفت ما از تو نسبت به وقت نماز آگاه تریم . 🙄 بلال به عمر گفت قطعاً من از تو نسبت به وقت نماز آگاه ترم و تو از خانه ات هم تری . 📚تاريخ مدينة دمشق ۱۰ / ۴۷۴ . _____ أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ ۚ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا سوره مبارکه فرقان آیه ۴۴ آیا گمان می‌كنی بیشتر آنان [سخن حق را] می‌شنوند، یا [در حقایق‌] می‌اندیشند؟ آنان جز مانند چهارپایان نیستند بلكه گمراه‌ترند! 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚔در جنگ صفین یه آقایی اومد پیش امیرالمؤمنین اینقدر کرد.... فرمود چرا گریه میکنی؟ گفت..... 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🍇🍇🍇دیوان اشعار🍇🍇🍇 کتاب خلق را فردا روایت می کند حیدر جماعت ایستاده ند و امامت می کند حیدر حساب دشمن حیدر که روز حشر معلوم است میان دوستدارانش قضاوت می کند حیدر علی عمّار می خواهد علی تمّار می خواهد جز این باشد ، ز دست ما شکایت می کند حیدر تو بینا باش و ردّ پای حیدر را بجو در شهر که با هر کور نابینا ، محبّت می کند حیدر شهیدا ! فتنه در خون تو تن شُست و نمی داند به حکم مَن یَمُت ... با تو رفاقت می کند حیدر شهیدا ! ای چراغ پیش رو ! امروز فهمیدم که با خون تو خلقی را هدایت می کند حیدر کماکان مرتضی فُزتُ و ربّ الکعبه می خواند کماکان بین خون دارد عبادت می کند حیدر عجب محراب خونینی ! دعایم‌ کن که می دانم قنوت شیعه را در خون اجابت می کند حیدر 🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
حارث هَمْدانی: 🌤نیمروزی نزد (ع) رفتم. فرمود: چه چیز تو را بدین جا کشانده است؟ عرض کردم: به خدا قسم که به تو. فرمود: اگر راست بگویی، بی گمان در سه جا مرا خواهی دید: زمانی که به این جا رسد و با دست خود به حنجره اش اشاره کرد و هنگام گذشتن از و در کنار [کوثر].🥺 📚الدعوات، ص ۲۴۹، ح ۶۹۹. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴مالک بن نویره🌴🌴🌴 وقتی با ابوبکر بیعت کردند، وارد مدینه شد تا ببیند چه کسی بعد از رسول الله زِمام امور را به دست گرفته است، روز جمعه بود که مالک آمد وقتی وارد مسجد شد دید ابوبکر بر منبر رسول الله مشغول خطبه خواندن است. وقتی او را دید گفت :این جزو قبیله تیم است؟ گفتند بلی. گفت :پس وصی رسول الله صلوات الله که رسول الله به من امر فرمود تا از او پیروی کنم و ولایت او را بپذیرم چه کرده است؟ مغیرة بن شعبه گفت: تو نبودی ولی ما بودیم و آنچه که قبلاً قرار بود، بعد چیز دیگری پیش آمد و عوض شد.😲 مالک گفت: به خدا سوگند چیزی پیش نیامد ولی شما به خدا و رسولش خیانت کردید! 😒 بعد پیش ابوبکر رفته و گفت: ای ابوبکر! چرا بالای منبر رسول الله رفته‌ای در حالی که وصی رسول الله نشسته است؟😡 ابوبکر گفت: این عرب بادیه نشین را که روی پاشنه‌های پای خود بول می‌کند از مسجد بیرون کنید! عمر ،خالد و قنفذ بلند شده نزد او رفتند و همینطور به پشتش می‌زدند تا اینکه بعد از اهانت و کتک به زور او را از مسجد بیرون کردند😒 مالک سوار شترش شد و این شعر را می‌خواند: ... 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🌴🌴🌴مالک بن نویره 🌴🌴🌴 ... _تا رسول الله میان ما بود از او پیروی کردیم پس ای قوم من با ابوبکر چه کار دارم _وقتی بکر بمیرد عمر به جای او برمی‌خیزد پس این کار سوگند به خدا کمرشکن است _ از جانشینی خود دفاع می‌کند و حال آنکه شتر باردار حریف او می‌شود طوری که گویا با فند بی‌شاخی می‌جنگد با اینکه بر سر قبر من ایستاده است _اگر وصی پیامبر کار را در مقابل آنان به دست بگیرد ما هم او را برپا می‌داریم گرچه روی آتش فروزان باشد . راوی می‌گوید وقتی کار ابوبکر قرار گرفت و بر وفق مراد گشت ،خالد بن ولید را با لشکری فرستاد و به او گفت :به خوبی می‌دانی که ابن نویره در حضور مردم چه گفت و چه شعری خواند ما در امان نیستیم که از طرف او ضربه‌ای وارد شود که قابل جبران نباشد ؛نظر این است که تو او را فریب بدهی و او را بکشی و هر که را در دفاع از او با تو مبارزه کند نیز بکشی و زنان آنها را اسیر کنی چون آنها واقعاً مُرتَد شدند و زکات ندادند 🤯 خالد به سمت آنها رفت وقتی مالک بن نویره دید لشکر به طرف او می‌آید، مجهز به اَدَوات جنگی شد و بر پشت اسب تیز روی خود نشست؛ مالک یکی از دلیران عرب بود که با صد سواره برابری داشت. وقتی خالد دید که مالک جلو آمده از او ترسید و بر حذر شد؛ با مالک عهد و پیمان‌هایی بست که او را در امان بگذارد؛ ولی مالک به او اعتماد نکرد، لذا خالد قسم‌های محکمی خورد که با او بی‌وفایی و عهد شکنی نکند، برای همین مالک برگشت و ادوات جنگی را درآورد و آن شب از آنان پذیرایی کرد...🥲 ... 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴مالک بن نویره 🌴🌴🌴 ... وقتی همه خوابیدند، خالد با همراهانش وارد خانه مالک شد و عهد شکسته او را به قتل رساند و همان شب با همسر مالک همبستر شد و سر مالک را برداشت و در دیگی که گوشت قربانی قرار داشت و برای ولیمه عروسی بود گذاشت و به یاران مالک دستور داد که آن را بخورند بعد آنان را اسیر کرد و به خدا و رسولش اِفترا بسته و آنان را مرتد نامید.🤯😵‍💫 وقتی امیرالمومنین قتل مالک بن نویره و اسیری حرمسرای او را شنید بسیار ناراحت شد و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون _کمی صبر کن که بعد از سختی آسانی است و هر چیزی وقتی و تقدیری دارد _ و خداوند گواه به کارهای ما نگاه می‌کند و برتر از تدبیر ما خداوند تدبیر دیگری دارد . مولف گوید این قضیه از قضایایی است که عامه و خاصه آن را نقل کرده‌اند روایت شده وقتی خالد مالک را به قتل رساند و با همسر او همبستر شد، ابوقتاده انصاری در لشکر خالد بود، ابوقتاده سوار اسبش شد و نزد ابوبکر آمد و قسم خورد که هرگز در لشکری که زیر پرچم خالد است نرود؛ بعد داستان را برای ابوبکر نقل کرد. ابوبکر گفت: واقعاً غنیمت‌ها عرب را فریفته و خالد دستور مرا رها کرد. عمر وقتی این را شنید درباره این مطلب نزد ابوبکر بسیار صحبت کرد و گفت به: طور حتم قصاص بر او واجب شده است. ... 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🌴🌴🌴 مالک بن نویره 🌴🌴🌴 خالد وقتی برگشت وارد مسجد شد در حالی که قبایی به تن داشت که زنگ آهن بر آن نشسته بود عمامه‌اش را بر سر بسته بود و تیرهایی در عمامه‌اش فرو برده بود . وقتی داخل مسجد شد عمر برخاسته نزدش رفت و تیرها را کنده آنها را شکست بعد گفت: ای دشمن خویش، آیا بر شخص مسلمانی حمله کرده او را کشتی بعد به همسر او تجاوز کردی؟! به خدا حتماً تو را با سنگ‌های خودت سنگسار می‌کنیم ! خالد با او حرفی نمی‌زد و گمان می‌کرد که نظر ابوبکر هم درباره او مانند نظر عمر است. تا اینکه نزد ابوبکر رفت و عذرخواهی کرد ابوبکر هم عضو او را پذیرفت و از او درگذشت😲😲😲 پس خالد از مسجد بیرون رفت. عمر در مسجد نشسته بود، خالد به او ناسزا گفته و گفت: پیش من بیا ای پسر ام شمله! عمر فهمید که ابوبکر از او راضی شده است. خالد با او حرفی نزد به خانه‌اش رفت . علامه مجلسی می‌فرماید: نکوهش عمر و خشمش بر خالد درباره کشتن مالک بن نویره به خاطر مراقبت از دین و رعایت شریعت سید المرسلین نبوده بلکه فقط از کشته شدن مالک ناراحت شد چون مالک در زمان جاهلیت هم پیمان او بود از خالد گذشت چون می‌دانست که خالد قاتل سعد بن عباده است. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟تو حدیث معرفت به نورانیت سلمان و ابوذر میان محضر امیرالمؤمنین... 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
❣ ☀️صبحی نو سر زد و زندگی به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد و این نهایت امیدواری است که در هوای یادتان، نفس می کشیم و در عطر نرگس بارانِ نامتان، دم می زنیم ... شکر خدا که در پناه شماییم 🤲 🍃✋ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الامان https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
نهج البلاغه خطبه 54 - بیان علت شروع جنگ صفین وصف روز بيعت مردم همانند شتران تشنه‌اى كه به آب نزديك شده و ساربان رهاشان كرده و عقال (پاى بند) از آنها گرفته، بر من هجوم آوردند و به يكديگر پهلو مى‌زدند، فشار مى‌آوردند چنان كه گمان كردم مرا خواهند كشت يا بعضى به وسيله بعض ديگر مى‌ميرند و پايمال مى‌گردند پس از بيعت عمومى مردم، مسئله جنگ با معاويه را ارزيابى كردم، همۀ جهات آن را سنجيدم تا آن كه مانع خواب من شد ديدم چاره‌اى جز يكى از اين دو راه ندارم: يا با آنان مبارزه كنم و يا آن چه را كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آورده، انكار مى‌نمايم پس به اين نتيجه رسيدم كه، تن به جنگ دادن آسانتر از تن به كيفر پروردگار دادن است و از دست دادن دنيا آسان‌تر از رها كردن آخرت است https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
نهج البلاغه حکمت 54 - ارزش عقل و ادب و مشورت و درود خدا بر او، فرمود: هيچ ثروتى چون عقل، و هيچ فقرى چون نادانى نيست. هيچ ارثى چون ادب، و هيچ پشتيبانى چون مشورت نيست https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)