eitaa logo
مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
2.5هزار دنبال‌کننده
917 عکس
980 ویدیو
1 فایل
مولا امام كاظم عليه السلام: ظاهر مولا امام علي بشري است، و باطنشان لاهوتي است،و ايشان مقام رب العالمين هستند. تفسير البرهان؛ ج٤، ص ١٩٢ ناشناس 👇🏻👇🏻👇🏻 https://abzarek.ir/service-p/msg/1970404 آیدی جهت ارسال مطالب مربوطه💌 @FEZZEKHATOON110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 💥حاوی صحنه های دلخراش💥 قبل از رسیدن فضه،عمر وارد خانه شد و بر هر دو طرف صورت حضرت زهرا چنان از روی پوشش زد که چشمان حضرت پر از شد. عمر که هنوز آتش کینه اش شعله ور بود، با لگد به سینه حضرت که یکی از دنده هایش بود زد،درحالی که آن حضرت با صدای بلند می‌کرد و می فرمود:یا ابتاه ،یا رسول الله ،دخترت فاطمه زده می‌شود و جنینش در رحم به می رسد و سیلی به صورتش می‌خورد،همان صورتی که همیشه آن را از گزند حفظ می کردی! عمر به این کار هم اکتفا نکرد و با بر دستان حضرت صدیقه کبری زد و سپس با لگد بر آن حضرت زد.با این حملات ناله حضرت زهرا به تبدیل شد. ناگهان عمر تازيانه بر حضرت پیچید و جای آن متورم شد و مانند بازو بندی سیاه و سوخته نقش بست.در این حال صدای حضرت به یا ابتاه بلند شد. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 💥حاوی صحنه های دلخراش 💥 همچنین برای قنفذ پیام فرستاد که [🔥فاطمه را بزن🔥] عمر به اطرافیانش نگاه کرد و گفت: [🔥فاطمه را بزنید🔥] در این حال خود او با غلاف شمشیر بر پهلوی حضرت زهرا و با تازيانه بر دستان حضرت می زد به گونه ای که پهلویش سیاه شد،و در آن حال صدا میزد: 🥀 وا ابتاه،وا رسول الله. پدر جان،ابوبکر و عمر بعد از تو با بازماندگانت بد رفتاری کردند.🥀 قنفذ به دستور عمر با بر سر حضرت زهرا سلام الله علیها زد به گونه ای که انتهای تازيانه بین دو کتف آن حضرت اصابت کرد و جاری شد.🩸 آنگاه بر دو حضرت زد به گونه ای که جای آن کبود شد.💔 هنوز اين قنفذ تمام نشده بر صورت فاطمه زد که به حضرت اصابت کرد.❤️‍🩹 آنگاه دوباره بر سر و دست و کتف و بازوی حضرت زد.🥀 خالد نیز با غلاف شمشیر محکم بر حضرت زد .همچنین مغیره ضربتی بر حضرت زهرا زد از جای آن خون جاری شد.🩸 کوچه های مدینه پر از مردم شده بود و همه ایستاده بودند و نگاه می کردند و عده ای ! در این میان عمر فریاد میزد:ما را با زنان و رأی آنان کاری نیست.😤 عمر که میدید با وجود حضرت زهرا سلام الله علیها نمی توانند امیرالمؤمنین را به مسجد ببرند،خواست به آن منظره سوزناک و پایان دهد،او چنان با شمشیر بر کتف حضرت زهرا سلام الله علیها زد که دست حضرت از امیرالمؤمنین جدا شد و بر زمین افتاد...🥀 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥بخشی از نامه عمر لعنت الله علیه به معاویه ی ملعون لعنت الله علیه 🔥 ☄وقتی درب خانه را زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه راحجاب خود قرار داد و از داخل شدن من و اصحابم شد. با آن چنان بر بازوی او زدم که مانند (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او کنم و دلم شود؛ ولی به یاد ‏های بدر واُحد که به دست کشته شده بودند... افتادم، آتش افروخته ‏تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) شد. 📚بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحین الشریعه، ج1، ص267 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 #قسمت۴۷ از شهادت پیامبر صلی الله علیه وآله س
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 در روز هایی که حضرت زهرا سلام الله در بستر بود چندین بار وصیت کرد، و در یکی از وصیت ها که عده ای حضور داشتند فرمود: 🔥امتی که عهد و پیمان خدا و پدرم پیامبر را درباره شکستند،هرگز بر من نماز نخوانند.آنان در حق من کردند و ارثم را گرفتند و نوشته پدرم بر اعطای را پاره کردند و شاهدان مرا خواندند.من شب و روز برای اتمام حجت بر در خانه هایشان رفتم در حالی امیرالمؤمنین مرا می برد و حسن و حسین همراهم بودند. من آنان را به خدا و پیامبر متذکر شدم که به ما ظلم نکنند و حقي که پروردگار برایمان قرار داده نکنند .اما آنان شب ها پاسخ مثبت می‌دادند و روز ها از یاری ما سر باز می زدند. آنگاه عمر و قنفذ و خالد را بر در خانه ما فرستادند تا پسر عمویم را برای بیعت سراسر زیان خود ببرند،اما او از خانه نیامد زیرا مشغول وصایای پیامبر و جمع آوری قرآن بود. آنان هیزم بر در خانه ما جمع کردند، تا پسر عمویم را برای بیعت سراسر زیان خود خود به ببرند،اما او از خانه بیرون نیامد زیرا مشغول وصایای و جمع قرآن بود. آنان هیزم بر در خانه ما جمع کردند و آتش آوردند تا آنها را شعله ور کنند و ما بسوزیم.من پشت در ایستادم و آنان را به خدا و پسرم قسم دادم که از ما دست بردارند و به جای بی حرمتی به کمک ما بیایند.در آن هنگام عمر با لگدی محکم به در کوبید که در روی من افتاد در حالی که بودم.من بت صورت بر زمین افتادم در حالی که زبانه می‌کشید و را می سوزاند. عمر را از قنفذ گرفت و بر بازویم زو به گونه ای که همانند بازوبند شد. سپس به صورتم زد و محسنم نیز به شهادت رسید. آیا این می خواهند بر جنازه من بخوانند؟ خدا و رسول از آنان هستند و من نيز .🔥 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)