eitaa logo
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
2هزار دنبال‌کننده
863 عکس
854 ویدیو
1 فایل
مولا امام كاظم عليه السلام: ظاهر مولا امام علي بشري است، و باطنشان لاهوتي است،و ايشان مقام رب العالمين هستند. تفسير البرهان؛ ج٤، ص ١٩٢ ناشناس 👇🏻👇🏻👇🏻 https://abzarek.ir/service-p/msg/1970404 آیدی جهت ارسال مطالب مربوطه💌 @FEZZEKHATOON110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 ساعتی تا غروب باقی مانده بود و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیها در آخرین کفت و گو ها بودند. آن حضرت با اشاره به بسته ای فرمود: یا ابالحسن هنگامی که خواستی مرا دفن کنی،ورقی را که داخل این بسته هست،در کفن من ،روی سینه ام قرار بده! امیرالمؤمنین فرمود: در این ورقه چه چیزی نوشته شده است؟ عرض کرد: 🍃هنگامی که پدرم می خواست مرا یه ازدواج با تو درآورد،فرمود: فاطمه جان،آیا راضی هستی با مهریه چهارصد درهم با علی ازدواج کنی؟عرض کردم: به ازدواج با علی راضی هستم ولی نه با مهریه چهارصد درهم! در آن هنگام‌جبرئیل نازل شد و گفت :یا رسول‏الله،خداوند می گوید:بهشت و آنچه را در آن است مهریه فاطمه قرار دادم. عرض کردم راضی نمی شوم.فرمود:یا فاطمه،چه میخواهی؟ عرض کردم: شفاعت را می‌خواهم. جبرئیل بازگشت و سپس‌با این ورقه نازل شد که در آن مکتوب بود《شفاعت را مهریه فاطمه قرار دادم》روز قیامت این ورقه را می آورم و می‌گویم:خدایا،این سند شفاعت است. 💔 یا ابالحسن!دیگر رمقی برای زنده ماندن ندارم و زمان وداع فرا رسیده است. اکنون صدایم را بشنو که دیگر صدای فاطمه را نخواهی شنيد. یا ابالحسن،وصیت میکنم که مرا فراموش نکنی و بعد از مرگم‌به زیارتم بیایی چرا که من در مدت زندگی از تو جدا نبوده ام و اکنون که می‌خواهم در خانه غربت و، وحشت ساکن شوم هیچ کس را ندارم که مونس تنهایی ام باشد.🥀 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 امیرالمؤمنین در حالی که اشک می ریخت فرمود: 💔یا فاطمه،هنگامی که حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دیدی از من به او سلام برسان و از ظلم و دشمنی این امت برایش بگو.💔 سپس حضرت زهرا سلام الله به دو پسرانش نگاه کرد و فرمود: ای فرزندانم و ای نور چشمانم،هنگامی که از دنیا رفتم چه کسی به شما رسیدگی می کند و احوالتان را جویا می شود؟ 😭 امام حسن و امام حسين عليه السّلام با شنیدن این سخنان گریستند و حضرت به آنها فرمود: پسرانم،به بقیع بروید و از خدا بخواهید تا مادرتان را بهبودی ببخشد. ای نور دوچشمانم،مادرتان مریض است. کنار قبر پدربزرگتان بروید و برایش دعا کنید. آنگاه حضرت زهرا علیهاالسلام با چشمانی اشکبار امام حسین را بوسید و نگاهی با حسرت به او کرد و آهی کشید. سپس با دو دخترش زینب و ام کلثوم که در سنین چهار و سه سالگی بودند،وداع کرد و به حضرت زینب فرمود: 💔هنگامی که برادرت در کربلا تنها ماند به جای من زیر گلویش را ببوس😭 امام حسن و امام حسين به بقیع رفتند و حضرت زهرا سلام الله در بستر خوابید و به اسما فرمود: برایشان غذایی آماده کن،هنگامی که از بقیع برگشتند به آنها بده و نگذار ببینند من در چه حالی هستم. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 امیرالمؤمنین نیز برخواست و به مسجد رفت. با خلوت شدن شدن خانه،حضرت زهراعلیهاالسلام درحالی که میگریست اینگونه دعا میکرد: خدای من و سرور من،به حق برگزیدگانت و به حق گریه کودکانم در فراق من، گناهکاران من و فرزندانم را مورد مغفرت خویش قرار ده. هنگامی که امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسين از خانه بیرون رفتند،دقایقی تا غروب باقی مانده بود. حضرت زهراعلیهاالسلام به سلمی خواهر اسما فرمود: ای مادر،برایم وسایل غسل آماده کن. سلمی آنچه حضرت خواسته بود را آماده کرد و حضرت فاطمه آخرین غسل را انجام داد. آنگاه فرمود : ای مادر لباس های تازه ام را بیاور سلمی لباس ها را آورد و حضرت زهرا پوشید. آنگاه حضرت به اسما فرمود: وقتی از دنیا رفتم، به اتاق نگاه کنید و هنگامی که دیدید خیمه ای از سندس بهشتی در گوشه خانه زده شده،بدن مرا با کمک زینب و ام کلثوم به آنجا ببرید و داخل خیمه قرار دهید. سپس فرمود سپس فرمود: اي اسما،من ساعتی در اتاق استراحت خواهم کرد. هنگام اذان سه بار مرا صدا بزن،اگر جواب ندادم بدان که به پیامبر ملحق گشته ام آنگاه وضو گرفت و به اسما فرمود: لباس و عطری که همیشه برای نماز استفاده میکنم بیاور. سپس در جایی که مکان پیامبر در خانه اش بود دو رکعت نماز خواند. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 حضرت زهراعلیهاالسلام بعد از نماز به سلمی فرمود: مادر رختخواب مرا وسط اتاق پهن کنید. سلمی دستور حضرت را انجام داد. حضرت زهراعلیهاالسلام داخل بستر رو به قبله خوابید و دست راستش را زیل صورتش قرار داد و به سلمی فرمود: مادر هنگامی که از دنیا رفتم،هیچ کس روپوش مرا کنار نزند. سپس به اسما فرمود: جبرئیل هنگام وفات پدرم،کافوری از بهشت آورد. پیامبر آن را سه قسمت کرد که ثلث آن برای خودش، ثلث آن برای علی و ثلث دیگر را برای من قرار داد. ای اسما کافور مرا بیاور و زیر سرم بگذار. سپس از نزد من خارج شو که می‌خواهم با خدا مناجات کنم. اسما کافور را آورد و زیر سر حضرت گذاشت و بیرون رفت. آنگاه حضرت دست هایش را را به سوی آسمان گرفت و پس از بر غاصبین خلافت فرمود: خدایا به حق محمد مصطفی و اشتیاق او به من و به حق شوهرم علی و حزن او بر من و به حق حسن مجتبی و اشک او بر من و به حق حسین شهید و غم او در مصیبت من و به حق فاطمیات من و حسرتشان بر حال من، رحمت و غفران خود را بر گناهکاران جاری نما و آنان را وارد بهشت کن که تو بزرگوار ترین سوال شوندگان و مهربان ترین مهربانان هستی.🥺 اسما که دعای حضرت را می‌شنید گریست. آنگاه حضرت زهرا پارچه ای بر صورت خود کشید و پاهای مبارک را سمت قبله کرد و رو به اسما فرمود: پس از دقایقی که وقت نماز رسید مرا صدا بزن.اگر پاسخ ندادم سراغ علي بفرست که من نزد پدرم رفته ام. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 آخرین لحظات زندگی حضرت زهراعلیهاالسلام فرا رسیده بود. همسر امیرالمؤمنین و مادر حسنین با بدنی کبود از تازيانه ها و پهلویی شکسته از لگد و فشار در و صورتی نیلی از ضربت سیلی،واپسین دقایق عمر خویش را با نگرانی از حال همسر و فرزندانش از یک سو و نگاهی به پدر و جبرئیل و میکائیل و عزرائیل از سوی دیگر سپری میکرد. لحظاتی تا اذان مغرب باقی مانده بود که جبرئیل خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام نازل شد و عرض کرد: 🌸ای حبیبه حبیب خدا و ای ثمره قلب او،خداوند بر تو سلام می رساند. امروز به درجات بالا و بهشت ابدی ملحق خواهی شد.🌸 سپس میکائیل نازل شد و همان سخن جبرئیل را خدمت حضرت زهرا علیهاالسلام عرض کرد. آنگاه گروه هایی از آسمان به استقبال حضرت آمدند. سپس پيامبر همراه جبرئیل آمد در حالی که میفرمود: 🕊دخترم،بیا که آنچه پیش روی توست برایت خیر است🕊 در آن هنگام حضرت زهرا فرمود: 🍃سلام بر جبرئیل،سلام بر پیامبر،خدایا با همراهی پیامبرت،بهشت تو و جسارت و دارالسلام را می‌خواهم.🍃 آنگاه به عزرائیل سلام داد و فرمود: 🌱سلام بر تو ای قبض کننده ارواح🌱 با حضور عزرائیل عطری خوشبو در اتاق پیچید و روح مطهر حضرت زهراعلیهاالسلام از بدن مبارکش مفارقت کرد،و با شهادت تنها یادگار پیامبر سنگینی آن‌همه مصیبت،قلب محبین فاطمه را تا ابد داغدار کرد. حضرت زهراعلیهاالسلام پس از رسول خدا و حضرت محسن سومین شهید آل محمد بود که پس از ۹۵ روز درحالی که هنوز از جراحات سینه و پهلویش خون جاری بود به شهادت رسید. آن حضرت در سن هجده سالگی و در غروب چهارشنبه سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری قمری،برابر با هفتم شهریور سال یازدهم هجری شمسی،برابر با بیست و نهم آگوست سال ششصد و سی و دو میلادی از دنیا رفت.💔 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 اسما بیرون اتاق منتظر بود. هنگام نماز که رسید صدا زد: ای دختر محمد مصطفی،ای بهترین فرزند آدم،ای مادر حسن و حسین،ای پاره تن پیامبر،ای صدیقه طاهره، ای زکیه مرضیه،ای طبیبه عالمه، ای نور چشمانم پیامبر،وقت نماز شده است. اما جوابی نشنید💔 دوباره صدا زد: ای دختر محمد مصطفی،ای دختر بهترین کسی که روی زمین قدم برداشت،ای دختر کسی که به خدایش نزدیک شد به اندازه قاب قوسین یا نزدیک تر، ای دختر کسی که از همه مقرب تر به پروردگارش بود، یا فاطمه زهرا،ای دختر رسول خدا،ای بانوی بانوان عالم. اسما که هیچ پاسخی از حضرت زهرا علیهاالسلام نشنیده بود وارد اتاق شد،و تا فهمید حضرت از دنیا رفته فریاد زد: 《وا فاطمتاه》 و درحالی که اشک می‌ریخت خود را بر روی بدن حضرت انداخت. او دست و پای حضرت زهرا را می بوسید و با گریه می گفت: یا فاطمه،هنگامی که نزد پدرت رفتی از طرف اسما سلام برسان آنگاه گریبان چاک زد و گفت: چگونه می توانم به پسران رسول خدا شهادت تو را خبر دهم؟ درحالی که اسما گریه و ناله میکرد،حسنین وارد خانه شدند! او فورا از اتاق بیرون آمد و آنان را نشاند و برایشان غذا آورد ،آنان گفتند: اسما آیا دیده ای ما بدون مادر غذا بخوریم؟ اسما ما به بقیع رفتیم و برای مادرمان دعا کردیم،سپس کنار قبر پیامبر رفتیم و صدای آن حضرت را شنیدیم که فرمود:فرزندانم،نزد مادرتان بروید که از دنیا رفته است. اسما حال مادرمان چگونه است؟ مادرمان کجاست؟😭 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 اسما سخنی نگفت و آن دو وارد اتاق شدند و دیدند مادر در بستر خوابیده و رو پوشی بر صورت دارد. حسنین گفتند: اسما،مادرمان هرگز در این وقت نمی خوابید؟ اینجا بود که طاقت اسما تمام شد و مقنعه از سر برداشت و نوی پریشان کرد و خراش بر صورت کشید و درحالی که اشک می ریخت گفت: 💔مادرتان نخوابیده بلکه به رحمت خدا رفته است💔 با این خبر و حال اسما،صدای گریه امام حسن و امام حسين عليه السّلام بلند شد. امام حسن خود را بر روی جنازه مادر انداخته و او را می بوسید و میگفت: 🥺مادر با من سخن بگو پیش از آنکه روح از بدنم بر آید🥺 امام حسین پای مادر را می بوسید و میگفت: 😭مادر،من پسرت حسینم. با من سخن بگو پیش از آنکه قلبم پاره شود و بمیرم .😭 اسما به حسنین عرض کرد: ای پسران رسول خدا، برخیزید و به مسجد بروید و شهادت مادرتان را به پدرتان خبر دهید. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 هنگامی که آنان رفتند،اسما طبق وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها به همراه زینب و ام کلثوم بدن مطهر حضرت را داخل خیمه ای از سندس بهشتی که درگوشه اتاق زده شده بود بردند. امام حسن و امام حسين عليه السّلام از خانه به سمت مسجد رفتند در حالی که میگفتند: (وا محمداه،امروز مادرمان از دنیا رفت و مصیبت تو بر ما تازه شد) نزدیک مسجد که رسیدند،با صدای بلند گریه می‌کردند. عده ای از اصحاب بیرون آمدند و پرسیدند: ای پسران پیامبر،خدا چشمانتان را گريان نکند. چه چيز باعث گریه شما شده است؟ آیا بخاطر فراق جدتان گریه میکنید؟ اما حسنین با گریه گفتند: 💔نه مادرمان فاطمه از دنيا رفته است.💔 امیرالمؤمنین که داخل مسجد بود با شنیدن این خبر چنان منقلب شد که با صورت بر زمین افتاد و بی هوش شد.😭 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 اصحاب آب آوردند و به صورت حضرت زدند. هنگامی که به هوش آمد درحالی که می گریست فرمود: 💔ای دختر محمد،اکنون چه کسی تسلای دلم خواهد بود؟💔 سپس این شعر را خواند: 🥀هر اجتماع و دوستی بالاخره فراق دارد،و هر مصیبتی در مقایسه با فراق آسان است.اکنون که فاطمه را بعد از پیامبر از دست داده ام،دلیل آن است که حضور هیچ دوستی همیشگی نخواهد بود.🥀 امیرالمؤمنین برخواست و همراه امام حسن و امام حسين عليه السّلام به سوی خانه آمد. هنگامی که وارد اتاق حضرت زهراعلیهاالسلام شد،اسما را دید که بالی سر آن حضرت نشسته و گریه کنان می گوید: وای از ایتام محمد! بعد از وفات جدتان برای تسلای دلمان نزد فاطمه می آمدیم،اما اکنون بعد از او نزد چه کسی برویم و با چه چه کسی آرام شویم؟😭 امیرالمؤمنین جلو آمد و روپوش را از صورت حضرت کنار زد و دید ورقه ای کنار سر اوست،که در آن چنین نوشته است: 📜بسم الله الرحمن الرحیم 📜 🥀این وصیت نامه فاطمه دختر محمد است. او شهادت می دهد که خدایی جز الله نیست و محمد بنده و فرستاده اوست. بهشت و جهنم حق است و روز قیامت خواهد آمد و در آن شکی نیست و خداوند بدن های در قبر را مبعوث می‌کند. یاعلی،من فاطمه دختر محمد هستم که خدا مرا به ازدواج با تو در آورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. چراکه تو از دیگران بر من سزاوار تری. مرا غسل بده و کفن کن. شبانه بر من نماز بخوان و مرا دفن کن و هیچ کس را با خبر نکن. تو را به خدا می سپارم و به فرزندانم تا روز قیامت سلام میرسانم🥀 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 هنگامی که خبر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در مدینه پخش شد،مردم یکپارچه ناله زدند. زنان بنی هاشم نیز در خانه امیرالمؤمنین جمع شده بودند و گریه می‌کردند و میگفتند:(وای سرورمان. وای دختر رسول خدا) امیرالمؤمنین همراه امام حسن و امام حسين عليه السّلام در خانه نشسته بودند و مردم برای تسلیت می آمدند. حضرت اشک می‌ریخت و همه به خاطر گریستن او گریه میکردند😭 در همان لحظات حضرت ام کلثوم در حالی که روپوشی بر سر داشت و چادرش بر زمین کشیده می شد از اتاق بیرون آمد و گفت: 《یا ابتاه،یا رسول الله!اکنون تو را از دست دادیم به گونه ای که هرگز بعد از این دیداری نخواهد بود.》 با شهادت حضرت زهرا سلام الله همسران پيامبر برای عزاداری و تسلیت،به خانه امیرالمؤمنین آمدند،در همین حال عایشه تصمیم گرفت بی خبر وارد اتاقی شود که بدن حضرت زهرا در آنجا بود،اما اسما اجازه نداد و گفت: داخل مشو. او که تابوت ساخته دست اسما را دیده بود نزد پدرش ابوبکر شکایت کرد و گفت: این زن بین ما و دختر پیامبر مانع می‌شود،و برای او اتاقکی همانند حجله عروس ساخته است. ابوبکر به اسما گفت: ای اسما،چرا نمی گذاری همسران پيامبر کنار جنازه دخترش بیایند؟ آیا برایش چیزی همانند حجله عروس ساختی؟ اسما در جواب او گفت: فاطمه به من دستور داده هیچ کس نزد او وارد نشود. این چیزی که ساخته ام هنگام زنده بودنش به او نشان دادم و او به من دستور ساختن آن را داد. ابوبکر که فهمید ممانعت از ورود به دستور مستقیم حضرت زهرا سلام الله بوده و عایشه را راهی به درون اتاق نخواهد بود،به اسما گفت:آنچه دستور داده انجام بده. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 مردم بسیاری مقابل خانه حضرت جمع شده بودند و همه نشسته بودند تا جنازه را بعد از غسل و کفن تشییع کنند و نماز بخوانند و دفن کنند. اما ابوذر از خانه بیرون آمد و خطاب به جمعیت گفت: (باز گردید که تشییع جنازه دختر پیامبر به تأخیر افتاد) سلمان نیز بیرون آمد و به مردم گفت (به خانه هایتان بروید که دفن حضرت زهراعلیهاالسلام به تأخیر افتاد) عمر باشنیدن این خبر به ابوبکر گفت: به خدا قسم،اینان فاطمه را مخفیانه دفن خواهند کرد تا ما بر سر جنازه اش حاضر نباشیم. ابوبکر و عمر پیش از آنکه بازگردند به عنوان تسلیت نزد امیرالمؤمنین رفتند و گفتند: چرا جنازه اش را بیرون نمی آوری تا بر او نماز بخوانیم؟ امیرالمؤمنین فرمود: 《فردا اورا دفن میکنیم》 اما آن دو حضرت را تهدید کردند و گفتند: يا ابالحسن،از ما زودتر برای نماز بر بدن دختر پیامبر اقدام نکنی🤬 از سوی دیگر عباس بن عبدالمطلب که از وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام خبر داشت و تهدید ابوبکر و عمر را نیز دیده بود، نزد امیرالمؤمنین آمد و درباره تهدیدات آن دو به حضرت هشدار داد. هنگامی که ظلمت شب شهر مدینه را فرا گرفت و مردم به خواب رفتند و جاسوسان اهل سقیفه نیز از هر خبری نا امید شدند، امیرالمؤمنین آماده شد تا بدن همسرش را شبانه و مخفیانه غسل دهد و کفن کند و به خاک بسپارد💔 در گوشه ی از اتاق خیمه ای از سندس بهشتی بود که بدن بدن مطهر توسط اسما و زینبین داخل آن گذاشته شده بود. با گذشتن ثلثی از شب ،امیرالمؤمنین غسل را شروع کرد💔. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 حضرت بار اول سه مرتبه و بار دوم پنج مرتبه بر بدن مطهر با کاسه های بهشتی از آب بهشت ریخت و در پنجمین بار کافور بهشتی را که یادگار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود اضافه کرد و فرمود 🤲خدایا ،این کنیز تو و دختر رسولت،منتخب تو و بهترین خلق توست. خدایا حجت او را بر زبانش جاری کن و برهان او را عظیم قرار ده و مقامش را بالا ببر و او را به پیامبر ملحق فرما.🤲 در مراحل انجام غسل حضرت زهراعلیهاالسلام،حسنین آب می آوردند و امیرالمؤمنین همراه با رضوان خزانه دار بهشت،بانوی بانوان را غسل می داد. در اثنای غسل،ناگهان صدای امیرالمؤمنین به گریه بلند شد. اسما عرض کرد: یاعلی،گریه برای این مصیبت عظیم و امتحان بزرگ حق توست. اما چرا ناگهان و بی اختیار گریستی؟ حضرت فرمود 💔اسما،کبودی های فاطمه و اثر سیلی و سرخی و خونین شدن چشمانش و ورم بازویش را دیدم. دیدم که یکی از استخوان هایش شکسته و پیشانی اش سرخ شده است. او این ها را از من مخفی می کرد تا مرا محزون نکند💔 همچنین حضرت زینب که نظاره گر غسل مادر بود،سیاهی و کبودی در پهلوی حضرت زهرا را دید و از پدر درباره آنها سوال کرد. امیرالمؤمنین فرمود: ❤️‍🩹اینها جای تازيانه هاست❤️‍🩹 حضرت بعد از غسل،بدن مطهر حضرت زهراعلیهاالسلام را با همان پارچه ای که بدن پیامبر را خشک کرده بود،خشک کرد. در این حال حسنین و زینبین و فضه و اسما که تنها افراد حاضر در خانه بودند،منتظر ماندند تا برای آخرین بار با حضرت زهرا علیهاالسلام وداع کنند.... 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 پس از غسل،امیرالمؤمنین بدن حضرت زهرا را در هفت پارچه بهشتی کفن نمود. حضرت قبل از بستن بند های کفن رو به اهل خانه کرد و فرمود: ام کلثوم،زینب،فضه،حسن،حسین،بیایید و با مادرتان زهرا وداع کنید که اکنون هنگام فراق است و دیدار به بهشت می ماند. حسنین کنار جنازه مادر آمدند درحالی که میگفتند: (وای از حسرتی که داغ آن هرگز سرد نمی‌شود،حسرت از دست دادن پدربزرگمان محمدمصطفی و مادرمان زهرا. مادرجان هرگاه جدمان را ملاقات کردی از ما به او سلام برسان و بگو بعد از تو در این دنیا یتیم ماندیم💔) در آن لحظه صدایی از سینه حضرت زهرا علیهاالسلام بلند شد و ناله ای کرو و دست هایش را از کفن بیرون آورد و آن دو را به سینه اش چسبانید.😭 ناگهان هاتفی از آسمان ندا کرد: 《یا اباالحسن، آن دو را بردار که به خدا سوگند ملائکه آسمان به گریه درآمدند😭》 امیرالمؤمنین جلو آمد و حسنین را از جنازه مادر جدا کرد. آنگاه درحالی که بند های کفن را می بست این اشعار را زمزمه می فرمود: 《🥀فاطمه جان،فراق تو بزرگ ترین مسئله نزد من و از دست دادن تو سخت ترین مصیبت برای من است. از حسرت گریه خواهم کرد و از سوز نوحه سرایی میکنم برای دوستی که راه خود را پیمود و رفت. ای چشم،اشک بریز و مرا کمک کن که حزن من دائمی است و بر فراق یارم گریه میکنم.🥀》 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 هنگامی که امیرالمؤمنین از محل غسل بیرون آمد اشک هایش قطع نمی شد،و به گونه ای با صدای بلند گریه میکرد که تا آن روز هیچ کس ندیده بود. یکی از اصحاب که بیرون خانه منتظر حضرت بود عرض کرد: چه چيز باعث گریه شما شده؟آیا از دوری حضرت زهرا اشک می ریزید؟ فرمود: 💔باعث گریه من نشده مگر دیدن این تازیانه ها برجسم فاطمه که همچون نیل سیاه شده بود. او همین‌گونه روز قیامت مبعوث میشود و خدا را ملاقات میکند؛ گریه من برای از دست دادن او نیست،بلکه بخاطر آثار لگد و تازيانه در پهلو و دستانش است💔 امیرالمؤمنین بدن حضرت زهرا را در تابوتی که اسما یاخته بود گذاشت و به امام حسن فرمود: ابوذر را صدا بزن تا نزد من بیاید. ابوذر آمد و با کمک حضرت تابوت را به مکانی که می‌خواستند نماز بخوانند بردند. امیرالمؤمنین مقابل جنازه ایستاد،و از مرد ها امام حسن،امام حسین،سلمان،ابوذر،مقداد،عمار و حذیفه و از زن ها حضرت زینب،ام کلثوم،فضه،اسما،ام سلمه و ام ایمن برای نماز ایستادند. آنگاه امیرالمؤمنین نماز را شروع کرد و با هر تکبیری که میگفت جبرئیل و ملائکه مقرب نیز تکبیر میگفتند. حضرت پنج مرتبه تکبیر گفت و نماز را به پایان برد. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 بعد از نماز،امیرالمؤمنین دو رکعت نماز دیگر خواند و دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و دعایی خواند. سپس با همان چند نفر که در نماز حضور داشتند تابوت را برداشتند و به سوی قبر تشیع کردند. درحالی که شاخه ای از نخل برای روشنایی آتش زده بودند و همراه تابوت حرکت می کردند تا به محل قبر رسیدند. در هیچ یک از مراحل تجهیز و تشیع بدن مطهر،طبق وصیت صریح حضرت زهرا سلام الله علیها دشمنان حضور نیافتند و نتوانستند بر بدن دختر رسول خدا نماز بخوانند. هنگامی که تشیع کنندگان به محل قبر رسیدند صدایی از گوشه ای شنیدند که می فرمود: 《نزد من بیاور؛نزد من بیاور که تربت او از من است》 امیرالمؤمنین و همراهیان به سوی صدا نگاه کردند و قبری آماده دیدند. آنگاه تابوت را به سوی قبر بردند و بر زمین گذاشتند، هنگامی که حضرت جنازه را طرف قبر آورد و خواست بدن را وارد قبر کند،دستی از خاک بیرون آمد و بدن مطهر حضرت زهراعلیهاالسلام را تحویل گرفت. امیرالمؤمنین عرض کرد: 《💔یا رسول‏الله،این امانت شب ازدواج است که به سویت باز می‌گردانم💔 》 در پاسخ حضرت اینگونه صدا آمد: 《🥀یاعلی،در آن شب پهلویش شکسته و رویش کبود و چشمانش پر از خون نبود🥀》 امیرالمؤمنین گریست و عرض کرد 《یا رسول‏الله،تو خود میدانی چه کسی این کار ها را کرده است😭》 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 آنگاه در حالی که بدن را درون قبر می‌گذاشت فرمود: (بسم الله و بالله و علی ملت رسول‏الله محمد بن عبدالله . ای صدیقه، تو را تسلیم کسی کردم که از من به تو سزاوار تر است و به آنچه خدا برایت رضایت دارد راضی هستم💔) پس از آن امیرالمؤمنین سنگ های لحد را چید و روی قبر را پوشاند. سپس کمی آب بر روی قبر پاشیدند و پارچه ای روی آن انداختند. آنگاه حضرت کنار قبر نشست و فرمود: 《🌏ای زمین امانتم را به تو سپردم. این دختر رسول خداست.🌎》 در جواب امیرالمؤمنین صدایی از زمین شنیده شد که عرض کرد: 🌍یاعلی،من از تو به او مهربان‌ترم. برگرد و نگران نباش 🌎 آنگاه محل قبر با زمین اطراف یکسان شد که تا روز قیامت هیچ کس نتواند قبر حضرت زهراعلیهاالسلام را پیدا کند. همین که امیرالمؤمنین خاکسپاری حضرت زهرا را به انجام رساند و از اجرای دقیق وصیت آن بانوی پهلو شکسته اطمینان یافت؛تمام غم ها بر قلبش هجوم آورد و اشک بر گونه هایش جاری شد...💔 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 در این حال رو به قبر پیامبر نمود و عرض کرد: یا رسول الله،از من بر تو سلام و از طرف دخترت که به زیارت تو آمده و در جوارت آرمیده و در بقعه تو در خاک خوابیده،همان که زود به تو ملحق شد 💔 یا رسول‏الله،در مصیبت بانوی برگزیده تو صبر من کم شده و در غم بانوی بانوان جهان تحملم تمام شده است😭 اکنون امانت باز گردانده شد و ناگهان زهرا از دست من رفت🥀 یا رسول‏الله چقدر آسمان و زمین بد منظر شده است🥺 حزن من دائمی است و شب های من به بیداری میگذرد،و غصه ای قلبم را گرفته که هرگز از آن پاک نمی شود مگر آنکه خداوند خانه آخرت را که تو در آن مقیم هستی برای من انتخاب کند😞 من اندوهناکم و حزن شدید دارم که دل را غمگین می‌کند،و غصه ای دارم که مرا رها نمیکند..چقدر زود بین ما فاصله افتاد...من در این مصیبت از خدا کمک میخواهم...💔 به زودی دخترت به تو خبر خواهد داد که بر شکستن حرمت او متفق شده بودند🔥 از او بسیار سوال کن و قضایا را خب بگیر. چه ناگفته هایی که در سینه اش جمع شده بود و راهی برای اظهار آن نداشت💔 به زودی برایت خواهد گفت و خرا حکم خواهد کرد که او بهترین حکم کنندگان است. 🔥 این در حالی است که از رحلت تو زمان زیادی نگذشته و یاد تو فراموش نگردیده است🥀 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 آنگاه امیرالمؤمنین با شکایت از اختناق سقیفه و برای وداع با پیامبر و حضرت حضرت زهراعلیهاالسلام عرضه داشت: 🥀سلام و درود بر شما دو عزیز، سلام کسی که مجبور به خداحافظی است، نه اینکه بخواهد سخنش را تمام کند یا سیر شده باشد، اگر از کنار شما می‌روم از خستگی نیست،و اگر بر سر قبر شما اقامت میکنم به خاطر ناباوری به آن چیزی نیست که خداوند به صابرین وعده داده است آری صبر بهتر و زیباتر است‌. اگر نبود غلبه این حاکمین مسلط بر ما،ماندن کنار قبر تو و توقف در اینجا را برخود لازم میکردم و بر آن مواظبت می نمودم،و بر عظمت این مصیبت همچون مادر فرزند از دست داده ناله سر می‌دادم. در منظر پروردگار است که دختر تو پنهانی به خاک سپرده می شود و حق او از بین می رود و ارث او منع می شود در حالی که فاصله ما باتو زیاد نشده و یاد تو از بین نرفته است. 💔یا رسول‏الله،به درگاه خدا شکایت می برم و یادتو بالا ترین تسلیت برای من است. صلوات و رضوان خدا بر تو و او باد. آنگاه امیرالمؤمنین بر سر قبر همسرش ایستاد و عرض کرد: 💔خدایا من از دختر پیامبرت راضی هستم. خدایا او اکنون در تنهایی است پس مونس او باش. خدایا به او ظلم شده پس برای او حکم کن که تو بهترین حکم کنندگان هستی.💔 سپس در سوگ فاطمه مرثیه خواند. در آن هنگام هاتفی در جواب سوگواری امیرالمؤمنین آن حضرت را تسلی داد. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 آنگاه امیرالمؤمنین کنار قبر همسرش نشست که عباس جلو آمد و دست حضرت را گرفت و با کمک دیگران او را از کنار قبر بردند. همان شب به دستور امیرالمؤمنین برای مخفی ماندن قبر حضرت زهراعلیهاالسلام، چهل صورت قبر در بقیع ساخته شد،و بر روی همه آنها آب پاشیدند برای آنکه هیچ کس نتواند قبر فاطمه را پیدا کند. اکنون امیرالمؤمنین همسرش به طور کامل انجام داده بود و هیچ یک از دشمنان متوجه نشده بودند. حضرت هنگامی که به خانه بازگشت احساس تنهایی کرد و از مصیبت حضرت زهراعلیهاالسلام اشک ریخت و در فراق او مرثیه خواند.🥀 بدن تنها یادگار پیامبر شبانه و دفن شد و تا روز قیامت هرگز نشانی از آن به دست نخواهد آمد. اما مردم مدینه به خصوص خلافت می‌دانستند آشکار نبودن قبر حضرت زهراعلیهاالسلام برای همیشه سندی زنده بر جنایات آنان خواهد بود. این بود که هرکاری برای پیدا کردن قبر فاطمه،کردند،و امیرالمؤمنین هم در این باره با مقابله شدید با آنان پرداخت تا وصیت همسرش در بودن قبر عملی شود. صبح روز پنج شنبه چهارم جمادی‌الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید. هنگام اذان صبح،ابوبکر نماز را خواند و سپس رو به مردم حاضر در مسجد کرد و اعلان عمومی داد و گفت: برای تشیع جنازه دختر پیامبر حاضر شوید که دیشب از دنیا رفته است.😒 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 آنگاه همراه عمر و عده ای از مردم به سمت خانه امیرالمؤمنین آمدند در حالی که قصد داشتن بر بدن حضرت زهرا نماز بخوانند و در مراسم‌تشییع و تدفین حاضر باشند. در بین را مقداد را دیدند. او با دیدن ابوبکر و عمر و افراد همراهشان گفت (ما دیشب فاطمه را دفن کردیم) عمر با شنیدن این خبر به ابوبکر نگاه کرد و گفت: آیا به تو نگفتم اینان بدن فاطمه را شبانه و زود دفن می کنند که ما حاضر نباشیم؟ عباس که آنجا حاضر بود گفت: (او خود وصیت کرده بود شما دو نفر بر جنازه او نماز نخوانید) عمر که فکر نمی کرد با این مسئله مواجه شود، عصبانی شد و به مقداد حمله کرد و آنقدر بر سر و صورت او زد که خسته شد و کسانی که آنجا بودند مقداد را از دست او رها کردند. مقداد برخواست و گفت: 🩸دختر پیامبر از دنیا رفت در حالی که از هر دو پهلویش خون جاری بود،از ضرباتی که تو با شمشیر و تازیانه بر او زدی. پس بدان که من برای کتک خوردن تو از علی و فاطمه بسیار کم ارزش تر هستم،که مرا اینگونه میزنی.🩸 ابوبکر و عمر و افراد همراهشان با سخنان مقداد و عباس از تصمیم خود منصرف نشدند، و نزد امیرالمؤمنین آمدند و دیدند که حضرت کنار در خانه نشسته است. نخست عده ای گفتند: ای برادر رسول خدا!دستور بده تا سراغ کارهای تجهیز و تدفین و آماده کردن قبر برویم. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 اما امیرالمؤمنین پاسخ داد: 《فاطمه دفن شد و به پدرش ملحق گردید》 عده ای گفتند: انالله و اناالیه راجعون ! آیا دختر پیامبرمان از دنیا رفت و در بین ما فرزند دیگری از او باقی نماند و بر بدن او نماز نخواندیم؟ ای سخنی بسیار است. در این حال به ابوبکر و عمر رسید که در قبرستان بقیع قبر تازه دیده می شود. اینجا بود که هردو جلو آمدند و گفتند: ای پسر ابوطالب!درباره دختر پیامبر چه کردی؟آیا او را دفن کرده ای؟آیا خود را با ما هنوز ترک نکرده ای؟ چه چیز باعث شد که او را شبانه دفن و نگذاری ما در نماز و تشیع او حاضر باشیم؟، حضرت فرمود: 《این عهدی بود که او با من داشت و دستور دفن شبانه را داده بود؛اگر باز نگردید شما را خواهم کرد!》 اما آنها گفتند: این نیز همانند کار تو بود که به تنهایی رسول خدا را غسل دادی! حضرت فرمود: 《🔥به خدا قسم فاطمه بر من وصیت کرده بود که شما دو نفر بر بدنش نماز نخوانید🔥》 ابوبکر و عمر گفتند: به خدا قسم، تو هیچ چیزی که بر علیه ما باشد و مارا ناراحت کند ترک نمیکنی و این نیست مگر بخاطر کینه ای که از ما به دل داری. حضرت در پاسخ عمر سخنان حضرت زهراعلیهاالسلام در روز عیادت رو یاد آور شد و فرمود: 《🍂فاطمه همان بانوی بود که برایتان از او اجازه عیادت گرفتم و دیدید که چه سخنانی به شما دو نفر گفت؛به خدا قسم،او به من وصیت کرده بود که شما دو نفر بر سر جنازه اش حاضر نباشید و بر بدن او نماز نخوانید. من هرگز نمیتوانستم با دستور او مخالفت‌ کنم و وصیت او را درباره شما انجام ندهم. 🍂》 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 عمر که نمی خواست قبول کند حضرت زهراعلیهاالسلام درباره منع حضور او و ابوبکر به وصیت کرده،دوباره گفت: ای پسر ابوطالب،آیا حسد قدیمی خود را هنوز ترک نکرده ای؟ تو رسول خدا را به تنهایی غسل دادی و بدون حضور ما بر جنازه فاطمه نماز خواندی😏. امیرالمؤمنین دیگر پاسخ او را نداد و به جای آن حضرت، برادرش عقیل گفت: 🔥به خدا قسم،شما حسود ترین دشمن ترین مردم نسبت به رسول خدا و اهل بیت او هستید. شما فاطمه را زدید و از دنیا رفت. درحالی که پهلویش هنوز آلود بود و از شما دو نفر نبود🔥 اکنون باید مردمی می شدند که آن روز ها جنایات سقیفه را تماشا کردند تا فاطمه به رسید و امروز برای تشیع او اصرار می ورزیدند... حضرت خطاب به کسانی که برای تشیع آمده بودند فرمود: 💔بس است آن جنایاتی که در حقخدا و رسول و اهل بیتش انجام دادید. به خدا قسم،من هرگز درباره وصیت فاطمه عصیان وی را نخواهم کرد که کرده بود هیچ یک از شما بر بدنش نماز نخوانید💔 با این عکس العمل های امیرالمؤمنین ابوبکر ساکت شد،اما عمر که هنوز در فکر چاره بود گفت: این کار در اثر کینه ایست که در دل داری. این سخنان بی فایده را رها کن. ای بنی هاشم،به خدا قسم،شما هرگز حسادت قدیمی خویش را با ما ترک نمیکنید🤥😐 به خدا قسم،قصد کرده ام قبر فاطمه را نبش کنم و بر بدنش نماز بخوانم!اکنون قبر فاطمه را نبش میکنم و بر جنازه اش نماز می خوانم!😤🤬 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 ناگهان امیرالمؤمنین از گستاخی عمر غضبناک شد و لباس او را گرفت و به طرف خود کشید،به گونه ای که قادر به عکس العملی نبود. حضرت در آن حال فرمود: 🔥به خدا قسم،مادامی که قلبم درون سینه ام می تپد ذوالفقار در دستان من است هرگز نمیتوانی قبر او را نبش کنی. ای پسر صحاک اگر چنین قصدی نمایی دستت را به سویت باز می‌گردانم. به خدا قسم اگر شمشیرم را بیرون کشم آن را غلاف نخواهم کرد مگر با گرفتن جان تو! اگر میتوانی قصدت را عملی کن. به خدا قسم اگر قصد داشته باشی ذره ای از این تصمیم خود را عملی کنی،《و خوب میدانی که نمیتوانی مگر آنکه چشمانت در آن است از تنت جدا شود》بدان که من با تو به غیر از شمشیر معامله نخواهم کرد قبل از آنکه به چنین هدفی دست پیدا کنی.🔥 آنگاه امیرالمؤمنین عمر را رها کرد و او که قدرت حرکت نداشت ساکت شد‌. ابوبکر ،عمر را نزدیک خود کشید و گفت: من که تو را از مقابله با او بر حذر داشتم. او از ما به کار سزاوار تر است.😏 اینجا بود که عده ای از مردم بازگشتند درحالی که ابوبکر و عمر مانده بودند به سوی بقیع رفتند وارد قبرستان شدند،و کنار چهل قبر تازه ایستادند. آنان که نمی‌دانستند قبر اصلی کدام است به یکدیگر میگفتند: از پیامبرمان یک دختر باقی مانده بود که در وفاتش حاضر نشدیم و بر او نماز نخواندیم و در دفنش نبودیم. اکنون نیز مکان قبرش را نمی‌دانیم تا زیارتش کنیم! 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 ابوبکر با آنکه سخنان امیرالمؤمنین را درباره بقیع و نبش قبر حضرت زهراعلیهاالسلام شنیده بود اما گفت: از زنان مسلمان افراد مورد اطمینانی بیاورید تا این قبر ها را نبش کنند و جنازه فاطمه را پیدا کنیم و از قبر بیرون بیاوریم و بر آن نماز بخوانیم و بار دیگر او را به خاک بسپاریم تا بتوانیم در آینده قبرش را زیارت کنیم🤬😤 هنگامی که این سخن ابوبکر را به امیرالمؤمنین اطلاع دادند،حضرت لباس زرد رنگ را که در جنگ ها می‌پوشید ب تن کرد و شمشیر ذوالفقار را به کمر بست و از خانه خارج شد،در حالی که چهره اش سرخ شده و از شدت غضب خون در رگ هایش به جوش آمده بود. حضرت در حالی که به طرف بقیع می آمد فرمود ☄اگر از این قبر ها یک سنگ جا به جا شود،شمشیر را بر شما مسلط خواهم کرد.☄ شخصی دوان دوان نزد مردمی که در بقیع بودند آمد و گفت:این علیست که می آید...او به خدا سوگند یاد کرده که اگر حتی یک سنگ از این قبر ها جا به جا شود،شمشیر را بر گردن دستور دهندگان به این امر فرود می آورد. بسیاری از مردم با این سخن از بقیع رفتند،اما ابوبکر و عمر و عده ای از همراهیانشان ایستاده بودند که حضرت وارد بقیع شد و خطاب به آنان فرمود: 💥اگر یکی از این قبر ها را نبش کنید،شمشیر در میان شما می‌نهم.💥 عمر جلو آمد و گفت:یا ابالحسن،تو را چه شده است؟ به خدا قسم،قبرش را نبش میکنیم و بر بدن او نماز میخوانیم😤 امیرالمؤمنین لباس عمر را گرفت او را تکانی داد و بر زمین زد و فرمود: 💔حق خود را رها کردم از ترس آنکه مردم از دین برگردند💔 🔥اما قبر فاطمه، قسم به آنکه جان علی به دست اوست اگر یک سنگ از آن جابه جا شود زمین را از خون شما سیراب میکنم. اکنون اگر میخواهی اقدام کن. من اگر شمشیر بکشم،آن را غلاف نمیکنم مگر با گرفتن جان تو!🔥 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 ابوبکر فورا جلو آمد و گفت: یا ابالحسن،به حق رسول خدا و فاطمه از او دست بردار که ما آنچه تو را خوش نیاید انجام نمی‌دهیم. حضرت نیز عمر را رها کرد و آن دو همراه مردمی که در قبرستان بقیع جمع شده بودند به سرعت متفرق شدند و برای همیشه پیدا کردن قبر فاطمه را از یاد بردند. بعد از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام امیرالمؤمنین سه روز از خانه بیرون نیامد. اصحاب که از این‌ موضوع بسیار ناراحت و نگران بودند،عمار را نزد آن حضرت فرستادند. او وارد خانه شد دید امیرالمؤمنین نشسته و امام حسن و امام حسين عليه السّلام کنار او هستند،و حضرت به آن دو نگاه می کند و اشک می ریزد. عمار عرض کرد:آقای من،شما مارا به صبر در مصیبت دستور می‌دهید. اصحاب در انتظار شما هستند و طاقت دوری شمارا ندارند. حضرت فرمود: 💔عمار راست می گویی؛اما بدان که من با از دست دادن فاطمه،پیامبر را نیز از دست دادم. فاطمه برای من خاطر و تسلای بود. ای عمار، من درد مصیبت را احساس نکردم مگر با او و فراق را نفهمیدم مگر با او و آنچه مصیبت را آسان میکند،این است که در خداست. ای عمار،هنگامی که فاطمه را بر مکان غسل گذاشتم،دیدم یکی از هایش و وارد سینه اش شده و آن را کرده و از شدت ضربات سیاه شده است. ای عمار،آنچه از قلبم بیرون نمی رود این است که اون این را از من می‌کرد که مبادا زندگی به کام من تلخ شود.😭 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)🕊