#حدیثدرموردآیه262سورهبقره
📓پیامبر (صلی الله علیه و آله):
هرکس که به مؤمنی نیکی کند سپس او را با زبان خود آزار دهد و یا بر او منّت گذارد، صدقهاش باطل میگردد. سپس برایش مثال زد و فرمود: همانند کسی که مال خود را برای نشاندادن به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمیآورد [کار او] همچون قطعهسنگی است که بر آن، [قشر نازکی از] خاک باشد [و بذرهایی در آن افشانده شود] و رگبار باران به آن برسد، [و همهی خاکها و بذرها را بشوید،] و آن را صاف [و خالی از خاک و بذر] رها کند. آنها از کاری که انجام دادهاند، چیزی به دست نمیآورند و خداوند، جمعیّت کافران را هدایت نمیکند. (بقره/۲۶۴) و فرمود: هرکس که منّتگذاشتن و آزار دادنش بیشتر باشد، صدقهاش باطل میگردد؛ همانگونه که خاکی که روی «صفوان» است از بین میرود. «صفوان»، همان صخرهی بزرگی است که در صحرا میباشد؛ باران میآید و خاکی که روی آن است را میشوید و با خود میبرد. خداوند این مثال را برای کسانی زد که کار نیکی را انجام میدهند؛ ولی بعد از آن منّت میگذارند و آزار میدهند.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۳۴۸
📚بحارالأنوار، ج۹۳، ص۱۴۱/ البرهان
💠امام صادق (علیه السلام):
خداوند برای هرکس که بخواهد، برای هر آنکس که مال خود را در راه رضای خدا انفاق میکند، [ثوابش را] چندین برابر میگرداند. هر آنکس که مال خود را در راه رضای خدا انفاق کند، سپس بر کسی که به او صدقه داده، منّت نهد، مصداق این سخن خداوند خواهدبود: آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن، نهرها بگذرد، و برای او در آن (باغ)، از هرگونه میوهای وجود داشته باشد، در حالی که به سنّ پیری رسیده و فرزندانی [کوچک و] ضعیف دارد [در این هنگام،] گردبادی [کوبنده]، که در آن آتش [سوزانی] است، به آن برخورد کند و شعلهور گردد و بسوزد؟! [همینطور است حال کسانی که انفاقهای خود را، با ریا و منّت و آزار، باطل میکنند]. (بقره/۲۶۶)، فرمود: منظور از «اِعصار»، همان بادهاست؛ بنابراین هرکس بر کسی که به او صدقه داده، منّت نهد، همچون فردی خواهدبود که باغ پُرثمری داشته باشد؛ درحالیکه خود مردی سالخورده و ناتوان است و فرزندانی ناتوان دارد و ناگهان باد و یا آتشی میآید و تمام مال او را میسوزاند.
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۳۴۸
📚 القمی، ج۱، ص۹۲/ البرهان
#تفسیر_کوتاه
#تدبردرقرآن
#تفسیرروایی
https://eitaa.com/joinchat/1931542547Cdcc6ed9c61
#تفسیرروایی آیه ۲۸۲سوره بقره 🎙
💠پیامبر (صلی الله علیه و آله) زمانی که مرا به آسمان [برای معراج] بالا بردند ... با جبرئیل (علیه السلام) حرکت میکردیم و پیوسته از محیطی نورانی به محیطی تاریک و از محیطی تاریک بهسوی محیطی نورانی حرکت میکردیم تا آنکه در سدرهًْالمنتهی ایستادم ... پس خدای عزّوجلّ فرمود: «ای احمد بایست»! من ترسان و لرزان ایستادم. از ملکوت به من خطاب آمد: «ای احمد»! سپس پروردگارم به من الهام نمود و من گفتم: «لبّیک ای خدای من! من بسیار خوشبختم. من بندهی تو هستم که در برابرت ایستادهام». پس بر من ندا آمد: «ای احمد! آن [خدای] عزیز بر تو سلام میرساند». گفتم: «او سلام است و سلام به او باز میگردد». سپس دوباره ندا آمد: «ای احمد»! پس گفتم: «لبّیک و سعدیک سرور و مولایم»! فرمود: «ای احمد (صلی الله علیه و آله)! امَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ» پس پروردگارم این آیه را بر من الهام نمود و من نیز آن را تکرار کردم و گفتم: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ» پس گفتم: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ» خدای عزّوجلّ فرمود: «لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ» گفتم: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا» خداوند عزّوجلّ فرمود: «چنان کردم». گفتم: «رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا» پس خدای عزّوجلّ فرمود: «چنان کردم». گفتم: «رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» خدای عزّوجلّ فرمود: «چنان کردم». پس قلم بر آنچه جاری شد، جاری گشت. وقتی در این گفتوگو با پروردگارم به آنچه میخواستم، دست یافتم، به من ندا آمد: «آن عزیز میفرماید: «چه کسی را پس از خود در زمین به خلافت برمیگزینی»»؟ گفتم: «برترین آنها، پسرعمویم را جانشین خود میکنم». پس ندا آمد: «ای احمد (صلی الله علیه و آله)! پسر عمویت چه کسی است»؟ گفتم: «علیّبنابیطالب (علیه السلام)» پس هفتمرتبه از ملکوت به من ندا رسید: «ای احمد (صلی الله علیه و آله)! به پسرعمویت، علیّبنابیطالب (علیه السلام) به نیکی سفارش کن». سپس فرمود: «رویبرگردان». پس به سمت راست عرش توجّه کردم و دیدم بر پایهی راست عرش نوشته شده است: «جز من خدایی نیست؛ یکتا و بدون شریک هستم. محمّد (صلی الله علیه و آله) رسول من است که بهوسیلهی علی (علیه السلام) او را مدد میرسانم». و فرمود: «ای احمد (صلی الله علیه و آله)! نام تو را از نام خودم گرفتهام که من خدای محمود و حمید هستم. و نام پسر عمویت علی (علیه السلام) را [نیز] از نام خودم گرفتهام که من خدای علیّ و بلندمرتبه هستم. ای اباالقاسم (صلی الله علیه و آله) هدایتکننده و هدایتشده باش. آنجا که میآیی چه خوب جایی است و از آنچه روی میگردانی، چه خوب رویگردان میشوی. (انتخاب تو چه در رویکردن و چه در رویبرگرداندن بهترین انتخابهاست) خوش بهحال تو و هرکه به تو ایمان آورد و تصدیقت نماید! ...» در دریاهای نورانی پرتاب شدم و امواج، پیوسته و مدام مرا پرتاب میکردند تا آنکه جبرئیل (علیه السلام) در سدرهًْالمنتهی با من ملاقات نمود.
✅تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۴۳۲
📚 بحارالأنوار، ج۱۸، ص۳۱۲
#تدبردرقرآن #تفسیر_کوتاه
#تدبردرقرآن
#حدیث
https://eitaa.com/joinchat/1931542547Cdcc6ed9c61