🏴🏴
🏴شب پنجم شده مرسوم...
🏴شب عبدالله معصوم...
🎙روضه عبدالله بن حسن علیه السلام همان روضه قتلگاه است نمی شود روضه عبدالله باشد و حرفی از قتلگاه نباشد.
امام حسین علیه السلام دیگر توان ایستادن نداشت که از جنگ باز ایستادند ....سر مبارک را به سمت آسمان بلند گردند و شروع کردند با خدا مناجات کردن:
«خدایا خودت میدانی که اینها فرزند دختر پیامبر شان را می کشند»
کوفیان نامرد آرام آرام به سمت حضرت هجوم آوردند.
این از اوضاع ابی عبدالله در گودال! اما آن طرف در خیمه چه خبر است؟ تعابیری که در مقتل آمده نشان می دهد که همه دارند صحنه گودال را نگاه میکند. در همین زمان بود که عبدالله از خیمه خارج شد .تا این صحنه را دید که همه به طرف عمو آوردهاند به سرعت دوید به سمت عمو.
بی بی زینب تا دید بچه دارد به سمت قتلگاه می دود خودش را به عبدالله رساند خیلی تلاش کرد که مانع رفتن عبدالله شود اما این بچه بی تاب عمویش بود و صدا زد از عمویم جدا نخواهم شد.
یک نامردی با شمشیر به امام حسین نزدیک شد تا خواست سر آقا را از بدن جدا کند همین لحظه بچه خودش را به عمو رساند. صدا زد: نامرد تو می خواهی عموی مرا بکشی؟ دستش را سپر عمویش کرد. یک وقت دیدند که دست عبدالله به پوست آویزان شد .فریادش بلند شد عمو جان مرا دریاب! حسین او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند. امام فرمود یادگار برادرم کمی صبر کن به زودی به اجدادت ملحق می شوی عبدالله در بغل عمو و عمو دارد با برادرزاده حرف میزند باز هم حرمله نامرد دست به کار شد از همان تیر هایی که برای زدن علی اصغر به کار برد اینجا به طرف گلوی عبدالله فرستاد بچه را در بغل عمو ذبح کرد😔
😔 به ابی انت و امی یا اباعبدالله
#امام_حسین
#محرم_1400
#شب_پنجم_محرم
#روضه_عبدالله_بن_الحسن
@maktabozeynab 🏴🏴
https://eitaa.com/joinchat/1931542547Cdcc6ed9c61
🏴🏴
🏴شب پنجم شده مرسوم...
🏴شب عبدالله معصوم...
🎙روضه عبدالله بن حسن علیه السلام همان روضه قتلگاه است نمی شود روضه عبدالله باشد و حرفی از قتلگاه نباشد.
امام حسین علیه السلام دیگر توان ایستادن نداشت که از جنگ باز ایستادند ....سر مبارک را به سمت آسمان بلند گردند و شروع کردند با خدا مناجات کردن:
«خدایا خودت میدانی که اینها فرزند دختر پیامبر شان را می کشند»
کوفیان نامرد آرام آرام به سمت حضرت هجوم آوردند.
این از اوضاع ابی عبدالله در گودال! اما آن طرف در خیمه چه خبر است؟ تعابیری که در مقتل آمده نشان می دهد که همه دارند صحنه گودال را نگاه میکند. در همین زمان بود که عبدالله از خیمه خارج شد .تا این صحنه را دید که همه به طرف عمو آوردهاند به سرعت دوید به سمت عمو.
بی بی زینب تا دید بچه دارد به سمت قتلگاه می دود خودش را به عبدالله رساند خیلی تلاش کرد که مانع رفتن عبدالله شود اما این بچه بی تاب عمویش بود و صدا زد از عمویم جدا نخواهم شد.
یک نامردی با شمشیر به امام حسین نزدیک شد تا خواست سر آقا را از بدن جدا کند همین لحظه بچه خودش را به عمو رساند. صدا زد: نامرد تو می خواهی عموی مرا بکشی؟ دستش را سپر عمویش کرد. یک وقت دیدند که دست عبدالله به پوست آویزان شد .فریادش بلند شد عمو جان مرا دریاب! حسین او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند. امام فرمود یادگار برادرم کمی صبر کن به زودی به اجدادت ملحق می شوی عبدالله در بغل عمو و عمو دارد با برادرزاده حرف میزند باز هم حرمله نامرد دست به کار شد از همان تیر هایی که برای زدن علی اصغر به کار برد اینجا به طرف گلوی عبدالله فرستاد بچه را در بغل عمو ذبح کرد😔
😔 به ابی انت و امی یا اباعبدالله
#امام_حسین
#محرم
#شب_پنجم_محرم
#روضه_عبدالله_بن_الحسن
@maktabozeynab 🏴🏴
https://eitaa.com/joinchat/1931542547Cdcc6ed9c61
🏴🏴
🏴شب پنجم شده مرسوم...
🏴شب عبدالله معصوم...
🎙روضه عبدالله بن حسن علیه السلام همان روضه قتلگاه است نمی شود روضه عبدالله باشد و حرفی از قتلگاه نباشد.
امام حسین علیه السلام دیگر توان ایستادن نداشت که از جنگ باز ایستادند ....سر مبارک را به سمت آسمان بلند گردند و شروع کردند با خدا مناجات کردن:
«خدایا خودت میدانی که اینها فرزند دختر پیامبر شان را می کشند»
کوفیان نامرد آرام آرام به سمت حضرت هجوم آوردند.
این از اوضاع ابی عبدالله در گودال! اما آن طرف در خیمه چه خبر است؟ تعابیری که در مقتل آمده نشان می دهد که همه دارند صحنه گودال را نگاه میکند. در همین زمان بود که عبدالله از خیمه خارج شد .تا این صحنه را دید که همه به طرف عمو آوردهاند به سرعت دوید به سمت عمو.
بی بی زینب تا دید بچه دارد به سمت قتلگاه می دود خودش را به عبدالله رساند خیلی تلاش کرد که مانع رفتن عبدالله شود اما این بچه بی تاب عمویش بود و صدا زد از عمویم جدا نخواهم شد.
یک نامردی با شمشیر به امام حسین نزدیک شد تا خواست سر آقا را از بدن جدا کند همین لحظه بچه خودش را به عمو رساند. صدا زد: نامرد تو می خواهی عموی مرا بکشی؟ دستش را سپر عمویش کرد. یک وقت دیدند که دست عبدالله به پوست آویزان شد .فریادش بلند شد عمو جان مرا دریاب! حسین او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند. امام فرمود یادگار برادرم کمی صبر کن به زودی به اجدادت ملحق می شوی عبدالله در بغل عمو و عمو دارد با برادرزاده حرف میزند باز هم حرمله نامرد دست به کار شد از همان تیر هایی که برای زدن علی اصغر به کار برد اینجا به طرف گلوی عبدالله فرستاد بچه را در بغل عمو ذبح کرد😔
😔 به ابی انت و امی یا اباعبدالله
#امام_حسین
#محرم
#شب_پنجم_محرم
#روضه_عبدالله_بن_الحسن
@maktabozeynab 🏴🏴
https://eitaa.com/joinchat/1931542547Cdcc6ed9c61
🏴🏴
🏴شب پنجم شده مرسوم...
🏴شب عبدالله معصوم...
🎙روضه عبدالله بن حسن علیه السلام همان روضه قتلگاه است نمی شود روضه عبدالله باشد و حرفی از قتلگاه نباشد.
امام حسین علیه السلام دیگر توان ایستادن نداشت که از جنگ باز ایستادند ....سر مبارک را به سمت آسمان بلند گردند و شروع کردند با خدا مناجات کردن:
«خدایا خودت میدانی که اینها فرزند دختر پیامبر شان را می کشند»
کوفیان نامرد آرام آرام به سمت حضرت هجوم آوردند.
این از اوضاع ابی عبدالله در گودال! اما آن طرف در خیمه چه خبر است؟ تعابیری که در مقتل آمده نشان می دهد که همه دارند صحنه گودال را نگاه میکند. در همین زمان بود که عبدالله از خیمه خارج شد .تا این صحنه را دید که همه به طرف عمو آوردهاند به سرعت دوید به سمت عمو.
بی بی زینب تا دید بچه دارد به سمت قتلگاه می دود خودش را به عبدالله رساند خیلی تلاش کرد که مانع رفتن عبدالله شود اما این بچه بی تاب عمویش بود و صدا زد از عمویم جدا نخواهم شد.
یک نامردی با شمشیر به امام حسین نزدیک شد تا خواست سر آقا را از بدن جدا کند همین لحظه بچه خودش را به عمو رساند. صدا زد: نامرد تو می خواهی عموی مرا بکشی؟ دستش را سپر عمویش کرد. یک وقت دیدند که دست عبدالله به پوست آویزان شد .فریادش بلند شد عمو جان مرا دریاب! حسین او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند. امام فرمود یادگار برادرم کمی صبر کن به زودی به اجدادت ملحق می شوی عبدالله در بغل عمو و عمو دارد با برادرزاده حرف میزند باز هم حرمله نامرد دست به کار شد از همان تیر هایی که برای زدن علی اصغر به کار برد اینجا به طرف گلوی عبدالله فرستاد بچه را در بغل عمو ذبح کرد😔
😔 به ابی انت و امی یا اباعبدالله
#امام_حسین
#محرم
#شب_پنجم_محرم
#روضه_عبدالله_بن_الحسن
@maktabozeynab 🏴🏴
https://eitaa.com/joinchat/1931542547Cdcc6ed9c61