دنبال عیوب دیگران نباشیم و از قضاوت مردم هم نترسیم
«طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ الناس.».
🌸خوشا به حال کسی که توجه به عیبش او را از توجه به عیبهای مردم باز دارد.
(ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۲۹۶)
شیخ بهایی:
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !
اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !
و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که خدا بدان راضی است نه خلق او.
☘زیارت_آل_یس☘
👌بنا بر روایات هر دوشنبه و پنجشنبه اعمال ما به محضر ولی زمان، صاحب الزمان علیه السلام عرضه می شود. بیایید با قرائت زیارت آل یس خود را به آن حضرت نزدیک تر کنیم.
💠مکتب ذاکران فاطمی👇👇
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
🔹اشفعی لنا🔹
عطر بهاری شده تو سینه جاری
از قدمت شد دلم آیینهکاری
مست نسیمت مجاور حریمت
روزی ما رو داده دست کریمت
همه نفسام نثار تو
دل منه همجوار تو
حرم توئه بهشت من
آرومه دلم کنار تو
صبح صحنت معطره
لبریز از بوی مادره
ضریحت التیام زخم شیعههاست
دل بی تو روشنی نداشت
قم بی تو مأمنی نداشت
پناه زائرت خود امام رضاست
«یا معصومه یا فاطمه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شد دلم آباد تا به پای تو افتاد
صحن و سراته پر از عطر گوهرشاد
حال دعامو برات کربلامو
از تو میگیرم همه نداشتههامو
شادی دل امام رضا
اسم تو رو میزنم صدا
با دل شکسته اومدم
یا فاطمه اِشفعی لنا
قم از تو آبرو گرفت
دل با تو رنگ و بو گرفت
به هیچکی رو نمیزنم به غیر تو
هم دریای کرامتی
هم معنای محبتی
همیشه با منه دعای خیر تو
«یا معصومه یا فاطمه»
شاعر: #حسین_عباسپور
نغمهپرداز: #عباس_همتی
#سائل-لطف
سائل لطف نوشتند بنی آدم را
سرِ این سفره نشاندند همه عالم را
صبح فردا عجبی نیست اگر بنشانند
یك طرف آسیه و یك طرفت مریم را
حسِ معراج نشینیِ من این است فقط
گوشه ای از حرمت پهن كنم بالم را
در ضریحت شرف آدمیت ریخته اند
پس محال است كه آدم نكند آدم را
همه بالفعل مسیح اند اگر پخش كنند
نفسِ دختر موسایِ مسیحا دم را
مثل یك عرش برای تو حرم ساخته اند
كاش می شدکه بسازند حرم حضرت زهرا را
🌷با گدایی حرم فخر به دنیا داریم
هرچه داریم از این دختر موسی داریم🌷
☘☘☘☘☘☘☘
قصد كردی بكِشی و بكِشانی همه را
تا به معراجِ بلندت برسانی همه را
ریشه های دلِ ما رشته ای از چادر توست
چادرت را بتكان تا بتكانی همه را
به خدا ذره ای از خانمی ات كم نشود
چه برانی همه را و چه بخوانی همه را
تربت پای تو بودن چه به ما می آید
پس چه بهتر سر راهت بنشانی همه را
یك دو قربانی ما نیست برازنده ی تو
وقت آن است بیایی بستانی همه را
🌷بشكند گر سر عشاق فدای سر تو
همه ی ما به فدای نخی از معجر تو🌷
☘☘☘☘☘
ما گداییم همه وقت نظر داشتنت
خاك پاییم همه وقت گذر داشتنت
آمدی مردم ایران به نوایی برسند
ورنه جز اینكه بهانه ست سفر داشتنت
فتنه ای آمد و چون فاطمه جمعش كردی
ای به قربان تو و سینه سپر داشتنت
🌷برروی چشم همه جای شمامحفوظ است
احترام تو دراین شهر خدا محفوظ است🌷
☘☘☘☘☘
?
مطمئن باش در این شهر پریشان نشوی
بی برادر نشوی پاره گریبان نشوی
مطمئن باش كسی سنگ نمی اندازد
از عبورت ز سر كوچه پشیمان نشوی
محملت بر روی چشم همگان جا دارد
به خدا مورد آزار مغیلان نشوی
آن قدر پوشیه و حله سرت می ریزند
زیر یك معجر پاره شده پنهان نشوی
زیور آلات تو را مردم اینجا نبرند
وسط خیمه ی آتش زده حیران نشوی
محملت شعله ور از واژه ی غارت نشود
حَرمت بسته به زنجیر اسارت نشود
شاعر: علی اکبر لطیفیان
*برای دو لقمه بیشتر؛ علی فروش نشویم !*
💠 حضرت علی (ع) بعد از درگذشت ابوذر غفاری نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی به حال ابوذر می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید.
دوم، بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
😔مولا گریه کردند و فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمان محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
✍️ *مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان..دین فروش، وطن فروش و علی فروش نشویم... تلنگـــــر*
#تلنگر
#ابوذر-غفاری
#دین-فروش
#بندگی -خدا
#داستان-نماز
آیت الله شیخ محمدتقی بهلول رحمت الله علیه میفرمودند:
ما با کاروان و کجاوه به «گناباد» میرفتیم.
وقت نمازشد.مادرم کاروانداررا صدا کردو گفت کاروان را نگهدارمیخواهم اول وقت نماز بخوانم.
کاروان دارگفت ۲ساعت دیگربه فلان روستا میرسیم.آنجا نگه میدارم تا نمازبخوانیم. مادرم گفت:نه!میخواهم اول وقت نماز بخوانم.
.کارواندار گفت:نه مادرالآن نگه نمیدارم. مادرم گفت:نگهدار.
او گفت:اگر پیاده شوید،شمارا میگذارم و میروم مادرم گفت:بگذار و برو.
من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دورشد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟
من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست.اگرشب فرابرسدممکن است حیوانات حمله کنند.ولی مادرم باخیال راحت باکوزهی آبی که داشت وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستادونمازش را خواند.لحظه به لحظه رُعب و وحشت دردل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد.
در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم.دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل ازراه رسید
کنار جاده ایستاد و گفت:بیبی کجامی روی ؟ مادرم گفت:گناباد.
او گفت:ماهم به گناباد میرویم.بیا سوار شو.یک نفس راحتی کشیدم. گفتم خدایا شکر.مادرم نگاهی کردودید یک نفر در قسمت مسافردرشکه نشسته و تکیه داده.
به سورچی گفت من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم.
سورچی گفت:خانم! فرماندار گناباد است.
بیابالا ماندن شما اینجا خطرداردکسی نیست شماراببرد.
مادرم گفت من پهلوی مردنامحرم نمینشینم!
در دلم میگفتم مادربلندشو برویم.
خدا برایمان درشکه فرستاده است ؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت!
فرمانداررفت کنار سورچی نشست.
گفت مادربیابالا، اینجا دیگر کسی ننشسته است.
مادرم داخل درشکه نشست و من هم کناراو نشستم ورفتیم.
دربین راه ازکاروان سبقت گرفتیم و زودتربه گناباد رسیدیم.
اگرانسان بندهٔخدا شد،بيمه مىشود و خداوند امور او را كفايت و كفالت مىكند.
*«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ- زمر۳۶*
یعنی: آیا خداوند برای نجات و دفاع از بنده اش کافی نیست؟؟؟؟؟؟؟
💜💠💜💦💜💠💜💦💜
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالیُ بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
┄┅─✵💝✵─┅┄