📝 نگاهی فرامتنی به نامۀ سرگشاده | حجتالاسلام #ملااحمدی
درباره نامۀ سرگشادهای که خطاب به رهبری نوشته شده، لابلای تحلیلهای افراطی و صفروصدیِ محافظهکاران از یکسو، و ذوقمرگیِ جریانی دیگر از تابوشکنیهای موهوم در سوی دیگر، با نگاهی واقعبینانه چند نکته قابل ذکر است:
1⃣ ابتدا باید توجه داشت که مخاطب اصلی این نامه، صرفاً و حتی الزاماً شخص رهبری نیست! بلکه عموم مردم و رسانهها هستند. چرا که «نامۀ سرگشاده» معنایی جز این ندارد. بنابراین علیرغم آنچه در متن نامه ادعا شده، هدف اصلی امضاکنندگان آن، «استمداد از رهبری برای اصلاحِ ایرانِ امروز» نیست. وگرنه سرگشادهبودنِ نامه توجیهی نداشت. لذا باید در جستجوی این مسئله باشیم که: پس هدف از انتشار این نامه چیست؟
2⃣ آنچه که قابل کتمان نیست (و از متن نامه بهطرز فاحشی نمایان است) اینست که اصحاب این نامه (نویسندگان و امضاکنندگان) تمام پشتوانۀ احمدینژاد در فضای «شبهنخبگانی» (و نه حتی حقیقتاً نخبگانی) را تشکیل میدهند. زیرا کلیگوییهایی که دربارۀ وضعیت نامطلوبِ نهادهای نظام در این نامه هست، دقیقاً شکلِ تدوینیافتۀ همان دیدگاههایی است که تاکنون از زبان احمدینژاد مطرح شده و تنها راهحلی که ارائه شده هم، همان پیشنهادات اوست. شاهد اینکه اگر از ایشان بخواهید دلایلِ صحت هریک از ادعاهایشان را تشریح کنند، بیش از آنچه احمدینژاد در بیانیهها و سخنرانیهایش مطرح کرده، حرف خاصی برای گفتن نخواهند داشت.
بنابراین، آن جریان فکری-سیاسی که منجر به این نامه شده است، نه حقیقتاً انعکاسی از «مردم» یا «طیف انقلابی» یا «حزبالهی» یا «بسیجی»، بلکه حداکثر یک «طیفِ سیاسیِ نوظهورِ پیروِ احمدینژاد» است؛ نه بیشتر.
3⃣ آنچه در متن نامه بیان شده، ابتدا تحلیلی خاص و ناامیدانه و سرشار از ادعاهای بیدلیل از وضعیت فعلی کشور، و سپس بر اساس آن تحلیلِ ثابتنشده، طرح «ضرورت اصلاحات اساسی در فضای سیاسیِ کشور» و نهایتاً طرح یک دوراهیِ کاذب (با ما / بر ما) است. لذا در صورتی میتوان از «ضرورت اصلاحات اساسی با آن مختصاتی که در نامه ذکر شده» سخن گفت که آن تحلیلهای خاص و ناامیدانه با وصف #جامعیت و #واقعبینانهبودن پذیرفته شده باشد.
4⃣ مسلماً امکان ندارد که تمام ابعاد واقعی فضای سیاسی کشور (اعم از مثبت و منفی) و تحلیل واقعبینانۀ وضعیت نهادهای گوناگون نظام، در یک نامه بیان شوند. بنابراین مسلماً این نامه از #واقعبینی و #جامعیت لازم برای طرح «ضرورت تغییر کلان» برخوردار نمیباشد. لذا منطقاً نمیتوان انتظار داشت که بر اساس این نامه، تغییری در تحلیل و بالتبع تدبیرِ رهبری معظم دربارۀ فضای سیاسی کشور ایجاد شود. به همین دلیل خود نویسندگان نامه -که جواناند و جویای نام- هم بهخوبی میدانند که قرار نیست بر اساس این نامه، شاهد تغییر خاصی در فضای سیاسی کشور باشند. لذا بار دیگر دیگر به پرسش ابتدایی باز میگردیم: پس هدف چه بوده؟!
5⃣ بر اساس آنچه گفته شد، آنچه برای نویسندگان و امضاکنندگان نامه مهم بوده، صرفاً #بازتاب_رسانهای آن و شنیدهشدنِ صدای یک جریانِ نوظهور سیاسی بوده است؛ تا شاید از این طریق، گشایشی برای احمدینژاد و اطرافیانش در فضای فعلی کشور فراهم گردد.
6⃣ حاصل آنکه علیرغم آنچه دو طیف متقابل میپندارند، امضاکنندگان این نامه نه شمشیر را برای رهبری و نظام از رو بستهاند و نه اینکه خواستهاند تابویی را بشکنند یا طرحی نو دراندازند. بلکه این نامه صرفاً یک جنجال رسانهایست به امید آنکه شاید آبی برای احمدینژاد و اطرافیانش گرم شود و بتوان در انتخاباتهای بعدی، آن جریان را احیاء کرد.
@maktubat