ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 همسر خوب من... 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#تجربه_زندگی_مشترک_اعضا
کمک همسرانه
سلام روزتون بخیر.
من الان 6 ساله ازدواج کردم.من سر کار میرم و حدود ساعت 7 غروب میرسم.
شوهرم خیلی تو کار خونه کمک میکنه، حتی خیلی دقیق و تمیز تر از من وقتی بعضی وقتها من نيستم خونه رو مرتب میکنن، یا مثلا مهمون داریم من غذا درست میکنم و همسرم خونه رو مرتب میکنن و جارو و گردگیری آخر کار هم عود روشن میکنن خونه خوشبو بشه.
اما اصلا دوست نداره جلوي مهمون کمک کنه این همون اقتدار که قبلا تو بحث ها بود،.منم وقتی مهمون مياد خودم اکثر کارها رو انجام ميدم
البته مادر ايشون، هم همیشه ميگن تو کارهای خونه ب خانمت کمک کن. ثواب داره، چیزی هم ازت کم نميشه، همسرم هم خیلی حرف مادرشون رو گوش میکنن.البته پدرشون در حضور من و مادرشوهرم و خواهر شوهرمم خیلی از وقتها ظرفها رو میشورن، پدر خودمم خیلی تو کار خونه کمک میکنن که این خودش بی تاثیر نیست.
البته از این هم که هر بار میبینم کاری انجام داده حتی اگه کوچیک باشه و ناقص هم باشه کلی براش دعا میکنم که میفهمم خوشش مياد و کلی ازش تعریف میکنم البته فقط بین خودمون چون خوشش نمياد کسی بدونه.
چیز جدیدی که شگفت زدم میکنه اينه که جدیدا دوست داره آشپزی هم بکنه که اکثر وعده های شام هم تقریبا خودش میپزه.
يه نکته خیلی مهم و اساسی اينه که اگه تو اقوام و دوستانتون کسی هست که رفتار زن و شوهر قابل تحسينه یا شما قبولشون دارید از لحاظ نوع برخورد با همسرشون سعی کنید با این جور آدما بیشتر رفت و آمد کنید
ممنونم خوندین
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#عاشقانه
خیلی وقتها تو زندگی هست که احساس میکنی یکی که با تمام وجودت دوستش داری به تدریج داره رهات میکنه، اونجاست که قلبت آروم آروم شروع میکنه به ترک خوردن، انقدر این ترک ها گسترده میشه تا یک روز وقتی رفتنش رو میبینی، رفتنش...
میدونی قلبت که بشکنه صدا نمیده، ولی تمام وجودت به صدا در میاد، میخوای فریاد بزنی، گریه کنی، فحش بدی، عصبانی بشی.
ولی گاهی اوقات توان همونم نداری...
کاش وقتی میشکنیم بتونیم یه چسب بزنیم به خودمون و قلبمون تا خوب شه، ولی ...
👤 حمید سلیمی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#آرامش دست روی موهای صافم کشیدم و زیر چشمی به اویی که همگام با من قدم بر میداشت,نگاه کردم. به طر
#آرامش
_مدیر اصلی این پروژه تیم منه و همایون وقتی سند شراکت رو امضا کرد اونقدر خوشحال بود که یادش رفت بند ها رو بخونه. از شرکا هستی اما حق دخالت تو امور کارها رو نداری,آرامش افخم! برق چشم هاش خاموش و متوجه شدم که شوکه شد. همینه! ضربه ای به در زده شد و بنیامین یکی از محافظ ها وارد شد و کنار الیاسی قرار گرفت و با تلفنش چیزی بهش نشون داد. دست روی میز گذاشتم و گفتم:
_خب آقایون,دختر همایون زحمت رو کم میکنه. می تونیم شروع کنیم.
_نه.من هیچ جا نمیرم!
دستی که برای دراز کردن خودکار بلند شده بود. مخالفت با جگوار؟؟ تکیه به صندلیم دادم و با پوزخند گفتم:
_برای مردن,زیادی عجله داری. به فکر خودت نیستی,به فکر دخترت باش! و جوش و خروشی که در بدنم به راه افتادنشانگر آغاز شورش بود. تکون نامحسوس داریوس رو متوجه شدم
اما آرامش لبخندی زد و گفت:
_از توجهتون به دخترم ممنونم,اما قصد مردن ندارم فقط می خوام تکلیفم رو با یک نفر مشخص کنم. بعدش میرم.
متوجه منظورش بودم. فتاح! فتاح لبخند کریهی زد و گفت:
_تکلیف مشخصه.
داریوس به آرومی ایستاد و بازوش رو در دست گرفت و من نگاه نگرفتم اما روحم مشت محکمی به مغزم زد خیلی نرم بازوش رو از دست داریوس بیرون کشید و با قاطعیت گفت:
_حرفامو می زنم و بعد میرم. فتاح,دفعه اول و آخریه که تو پروژه هایی که تو دست منه موش می دوونی و پروژه رو می بندی. اخطار اول و آخرم,اگه یک بار دیگه اینکار رو بکنی,بیکار نمی شینم نگات کنم,دهنت رو سرویس می کنم!
این دختر لعنت خدا بود... اعتماد به نفس,قدرت و برندگی کلامش مبهوت کننده بود. این زنی که مقابل من ایستاده بود.یک زن قدرتمند بود که کوبنده حرف می زد. فتاح خنده بلندی کرد و با تمسخر گفت:
_دختر جون,فیلم هندی زیاد دیدی؟ لبخندش رو با لبخند پاسخ داد و گفت:
_تو فکر کن همینطوره. جرأت داری امتحانش کن و منتظر واکنشم باش.
نزاع جالبی بود. این ورژن آرامش به شدت گیرا بود. لعنتی این دختر چش شده بود؟؟ الیاسی وقتی متوجه شد قضیه داره به جاهای باریک تری کشیده میشه,محافظش رو روونه کرد اما هنوز محافظش قدم از قدم بر نداشته بود که فتاح قهقه
زد و گفت:
_نترسون منو دخترممکنه از ترس بزنه به سرم و سری بعد به جای پروژه,دخترت رو ازت بگیرم.
دختر زیب....
و بنگ!!! صدای ناشی از درد فتاح,همه رو در بهت فرو برد. همگی بجز من, سرپا ایستاده و به معرکه ای که راه انداخته بود نگاه می کردن. لعنتی چه طور انقدر ماهر شده بود؟ در عرض چند ثانیه,وقتی بنیامین از کنارش رد شد. مقابلش قرار گرفت و در یک حرکت خیلی خیلی ماهرانه دست داخل جیب کتش کرد و اسلحه رو بیرون کشید و بعد....بنگ! شلیک کرد. واقعا شلیک کرد. مثل بقیه متعجب نشدم اما خیره شدم به چشم هاش... چشم های وحشی و یاغیش! فتاح فریاد می زد و ناسزا می گفت و داریوس و بقیه با دستهاچگی به دست خونین فتاح و چشم های برنده آرامش نگاه می کردن. وحشی نگاهش رو به من دوخت و با صدای آرومی گفت:
_قصد بی احترامی به شما رو نداشتم جگوار. فقط یک تسویه حساب خانوادگی بود!
فقط نگاهش کردم. قبل از اینکه فتاح لب باز کنه اسلحه رو روی میز قرار داد و چرخوند و با لبخندی که بدتر از هزاران ناسزا بود گفت:
_اخطار اول و آخرم,فقط یک بار دیگه,یک بار دیگه تهدید کن تا اون وقت جور دیگه ای تسویه حساب کنم .
قبل از اینکه اجازه بدم کسی حرفی بزنه با انگشت هام روی میز ضربه زدم,میخ نگاهم رو به چشماش دوختم و با صدای بلندی گفتم:
_همه بیرون! بدون هیچ حرفی همگی از پشت صندلی هاشون بلند شده و وقتی دست داریوس روی بازوش نشست,اخمی کردم و با خرناس گفتم:
_تو بمون دختر همایون| بنيامین و چند نفر از نماینده ها دست دور بازوی فتاح انداختن و با زور بیرون کشیدنش. وقتی اتاق خالی شد,لنگه ابرویی بالا انداختم و گفتم:
_که جلوی من,اسلحه می کشی؟خودش رو نباخت. مصمم و مطمئن و بدون
ترس نگاهم کرد و گفت:
_گفتم قصد بی احترامی ندارم جگوار!
صداش...اون اوای جهنمیش,اون چشم های مرگبارش. از پشت میز بلند شده و با قدم های بلندی سمتش حرکت کردم. هر قدم با منفجر شدن عصب هام یکی می شد. وقتی فاصله به صفر رسید و مقابل هم قرار گرفتیم,چشم در چشم,نفس در نفس هم ایستادیم. صدای نفس هاش,ریتم آرامش مغزم رو بهم می زد. این دختر....اخ از این دختر نگاهم توی صورتش گشتی زد. به طرز قابل توجهی عوض شده بود. موهاش فر نبودصافِ صاف بود,| ردی از قدرت و هاله ای از ابهام در صورتش دیده می شد و تنها چیزی که عوض نشده بود....چشماش بود! چشم های وحشی و درشتش. پرتره ای از یک جنگل شب زده که موژه های مشکی اش روش سایه زده بود.
_دقیقا چه غلطی کردی؟ یک دستش رو روی میز قرار داد و گفت:
_فقط هشدار دادم.
_بابته؟ نفس عمیقی کشید و من تموم اندام هام رو رعشه گرفت و گفت:
ادامه دارد ...
❤️❤️
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#طنزینه_اعضا
🍀سلام یاس عزیز..
میخوام براتون خاطره تعریف کنم از بچههام☺️☺️ بخندین حسابی😂😂
دخترم خیلی از لحاظ هوشی بالایه،هنوز چهار ساله بود که کم کم حروفو سر هم میکرد و تابلوها رو میخوند،یه بار رفته بودیم دکتر،دخترم داشت تابلوها رو میخوند،خوند دکتر...متخصص قلب و آروغ(عروق)..گفت هر کی آروغ بزنه میره پیش این😂😂
دخترم الان پزشکه و امسال آزمون تخصص داره،و ما هنوز این خاطره رو تعریف میکنیم و میخندیم،
خدا کنه رشته تخصصی مورد علاقه شو قبول بشه،البته نه متخصص قلب و آروغ😂😂
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🌼🍃
#فرزند_پروری
برای جلوگیری از بد حرف زدن کودک مراقب رفتارهای خود باشید
اگر فرزندتان به دنبال توجه است، آن را نادیده بگیرید
بچه ها اغلب رفتارهایی را که توجه زیادی را به خود جلب می کنند تکرار می کنند ،اگر شما می خندید یا حرکت بزرگی را از کلمات بد از خود نشان می دهید، تا حد زیادی تضمین می کنید که کودکتان آن را دوباره بگوید.
نادیده گرفتن می تواند یک خط دفاعی برتری باشد، مخصوصا برای کودکان کوچکتر. اگر کلمه بد تکرار شود، با وجود نادیده گرفتن آن، توضیح می دهید که آن کلمه خوب نیست و نباید دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
✅ظرف حرف بد یکی دیگر از ابزارهای انضباطی است
برای این کار نیاز است که هر کسی بعد از گفتن حرف بد در خانه مقدار مشخصی پول را در ظرفی بریزند - مانند یک چهارم میزان ظرف. این زمانی کار می کند که بچه ها پول داشته باشند تا تحت تاثیر قرار بگیرند ؛ با دقت در مورد چگونگی کار کردن با پول فکر کنید.
اگر بچه های شما بفهمند که پول صرف چیز سرگرم کننده می شود، احتمال بیشتری دارد که حرف زشت بزنند تا بتوانند به انجام آن کار کمک کنند. اگر چه اهدا پول به موسسه خیریه ممکن است در ابتدا یک ایده خوب باشد، اما ممکن است پیام های اشتباهی را برای بچه ها داشته باشند.
ما با استفاده از حرف بد به دیگران کمک می کنیم، می تواند این چیزی نباشد که بچه ها بخواهند از تمرین درس بگیرند بنابراین، می تواند از وجوه استفاده کنید تا چیزهایی مانند قبض های خانوار را با آن بپدازید.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 برای دوستی که از تهیه خیارشور پرسیدن... 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✅سلام به گل گلاب سلام یاس عزیز من همیشه خیارشور میندازم با تجربه یه خانم که خدا رحمتش کنه میگفت اندازه بگیرین نمک رو با توجه به مقدار خیارهاتون من خودم یه وقت با فنجون یه وقت با لیوان. حالا 16تا لیوان اب با یه لیوان نمک رو بزارین بجوشه بعد یه لیوان سرکه بریزین داخل این اب نمک بزارین خنک بشه خیارهاتونو بعد شستن خشک کنین البته خیار بوته ای بهتره تا خیاردرختی بعد با یه چاقو یه برش به خیار بدین که خیار به اصطلاح باد نکنه. بعد خیارهارو بریزین داخل شیشه لابلاش چند حبه سیر و فلفل و دوشاخه شوید وچند تا نخود ابگوشتی بریزین. اگه برگ انگور هم داشته باشین بریزین روی خیارها که دیگه عالیه بعد اب نمک رو بریزین روی خیارها درب شیشه رو ببندین. بعد شیشه هارو بچینین توی یه قابلمه بعد تو قابلمه اب بریزین تاحدی که اب تا نصفه قابلمه رو بگیره بزارین روی شعله کم گاز بعد بجوش اومدن یه ربع بمونه بعد خاموش کنین. سه روز تو هوای اشپزخونه بعد بزارین تو یخچال یا جای خنک این مدل مثل مدل بازاری میشه وزود اماده خوردن میشه.. . اگه این مدل نخواستین باهمون طریقه مواد وخیارها رو اماده کنین و بریزین تو ظرف اب معدنی که دربش بزرگ باشه. بعد دربش رو ببندین بزارین جای خنک که البته دیرتر اماده میشه. اصلا هم کپک نمیزنه فقط هر وقت اماده شد جای اب معدنی رو با چاقو ببرین و خیارهارو بریزین تو شیشه بزارین تو یخچال که کپک نزنه
✅سلام یاس جونم من ی ایده داشتم برای #خیارشور ریختن داخلش سرکه و نمک فلفل و چوب شوید و برگ مو میریزم بعد اینک برا ی اینکه باز نشه برگ درخت انجیر چند تا میذارم روی خیارشور خیلی عالیه اصلا باز نمیشه من این جوری میریزم هرکی هم خورده دوست داشته 😉
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 رژیم پسر زایی... 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✅رژیم #پسر_زایی
۱-محیط واژن باید قلیایی باشه و خانوم ها میتونن قبل از اقدام به مقاربت دریک لیوان آب یک قاشق جوش شیرین بریزن و خودشون رو بشورن تا محیط قلیایی بشه البته فقط در روز نزدیکی و استفاده بیشتر باعث عفونت میشه
۲-نزدیکی باید در زمان تخمک گذاری باشه.میتونن از کیت تخمک گذاری استفاده کنن.۱۴روز بعداز شروع پریودی زمان تخم گذاریه
۲- طبق نظر پزشکان طب سنتی احتمال پسر دار شدن در فصل بهار بیشتره
۳- هرچقدر شادابی و نشاط بیشتر باشه احتمال پسرزایی بیشتره
۴- افکار هم مهمه
۵-هرچقدرمیانگین سن زوجین پایین تر باشه احتمال متولد شدن نوزاد پسر بیشتره.میانگین ۲۰تا۴۰سال سن گرمی است.
۶-برای پسر دار شدن مصرف مواد غذایی با پتاسیم و سدیم بالا،کالری و قند طبیعی و آهن بیشتر اهمیت داره
۷-مربای هویج ،به ،شقاقل،بالنگ وسیب که داخل آن زنجبیل یا هل ریخته شده باشه و با شیره انگور یا عسل درست شده باشه،کاچی و حلوا با شیره انگور یا عسل
۸-قند و شکر حذف بشه
۹- خرما،موز و توت فرنگی بسیار مفیده
۱۰-مصرف ترشی رو محدود کنن و از خیارشور استفاده کنن
۱۱-از گوشت گرم مثل گوسفند استفاده کنن و اگه از گوشت مرغ استفاده کردن داخلش زنجبیل یا دارچین بریزن.
۱۱-درصورتی که اضافه وزن و کبد چرب ندارن و کم تحرک نیستن از جربی گوشت قرمز استفاده کنن
۱۲-خورشت به،کرفس،شوید پلو طبع گرمی داره
۱۳-برنج و رو محدود استفاده کنن نهایت هفته ای ۳بار هربار ۱۲قاشق وبیشتر غذاهای نونی استفاده کنن
۱۴-گلابی و میوه های خشک و لواشک طبیعی و تخم آفتابگردان مفیده
۱۵-کشک،عدس،پنیر،باقالی،سماق،انار،خیار،گشنیز،کاهو،کدوسبز،میوه های ترش،لبنیات و ترشی پرهیز کنن
۱۶-حتما دخول عمیق داشته باشن و ابتدا خانم به ارگاسم برسه
✅ همونطور که گفتم این رژیم چون لبنیات و برنجه تقریبا حذفه باعث استخوان درد و ریزش مو میشه.من خودم بشخصه با حذف قند و شکر بعنوان قند غیرطبیعی کاملا موافق هستم و در کل بهتره همراه ماست از شوید یا نعناع،داخل شیر از عسل یا شیره انگور و همراه پنیر از گردو که مصلح هستند استفاده کنیم.
#بارداری
#پسرزایی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
#زیارت_عاشورا
#علی_فانی
⏰کمتر از دوازده دقیقه ___#روز_۱۲
خواهرا چله زیارت عاشورا رو فراموش نکنید ببخشید امشب کمی دیر شد
روز سوم چله زیارت عاشورا،
دوستان من آخر شب انتخاب کردم چون این موقع همه خونه هستن و معمولا دیگه کارای روزمرشون تموم شده هر روز هم صوتی با صدای زیبای آقای فانی و هم تصویری براتون میفرستم با هر کدوم که راحتترین ادامه بدین
التماس دعا🤲🏻
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88