eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.4هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍂🍃🍃🍃 🍃🍂🍃
🍃🍃🍂🍃🍃🍃 🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دستهای مادرم.... 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 👇🏻 دکتري براي خواستگاري دختري رفت ولي دختر او را رد کرد و گفت به شرطي قبول ميکنم که مادرت به عروسي نيايد. آن جوان در کار خود ماند و نزد يکي از اساتيد خود رفت و با خجالت چنين گفت: در سن يک سالگي پدرم مرد و مادرم برای اينکه خرج زندگيمان را تامين کند در خانه هاي مردم رخت و لباس مي شست حالا دختري که خيلي دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است اين گذشته مادرم باعث خجالت او شده که چنین گفته به نظرتان چکار کنم؟ استاد به او گفت: از تو خواسته اي دارم به منزل برو و دست مادرت را بشوی، فردا به نزد من بيا تا بگویم چکار کنی. جوان به منزل رفت و اينکار را کرد، ولي با حوصله دستهاي مادرش را در حالي که اشک بر روي گونه هايش سرازير شده بود را شست. زيرا اولين بار بود که دستان مادرش را درحالي که از شدت شستن لباسهاي مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را ديد طوري که وقتي آب را روي دستانش مي ريخت از درد به لرز مي افتاد. پس از شستن دستانِ مادرش، نتوانست تا فردا صبر کند همان موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را به من نشان دادی. یک تار موی مادرم به دنیا می ارزد تقدیم به همه مادرها❤️ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
📚 👌 سالها پیش پسر بچه ی فقیری از جلوی یه مغازه ی میوه فروشی رد میشد که بطور اتفاقی چشمش به میوه های داخل مغازه افتاد، صاحب مغازه که پسرک را تو اون حال دید دلش سوخت و رفت یه سیب از روی میوه ها برداشت و داد به پسر بچه. پسربچه باولع زیاد سیب را به دهانش برد و خواست یه گاز محکم به سیب بزند که یه فکری به ذهنش خطور کرد، اون با خودش گفت بهتره این سیب را ببرم دم یه مغازه ی دیگه و با دوتا سیب کوچکتر عوض کنم و این کارا انجام داد و بعد یکی از سیبها را خورد و اون یکی را هم به یه نفر فروخت و با پولش دوباره دوتا سیب خرید و این کار را اینقدر انجام داد تا اینکه تونست یه مقدار پول جمع کنه و بعدش با این پول ها دیگه برای خرید سیب سراغ میوه فروش نمیرفت و مستقیمأ از جایی که میوه فروش میوه تهیه میکرد میوه میخرید. چند سال گذشت و حالا دیگه اون پسرک بزرگتر شده بود و با این کارش موفق شده بود مغازه ای دست وپا کنه و کم کم با این مغازه اوضاع مالیش خوب شده بود. اون جوان دیگه به این پول ها راضی نمیشد و سعی کرد برای خودش یه کار دیگه ای دست و پا کنه و با همین هدف یه شرکت کوچیک تولید قطعات الکترونیک دست و پا کرد و چند نفر را هم سرکار گذاشت چند سالی گذشت و اون شرکتش را گسترش داد و بجای چند نفر، چندین هزار نفر رو استخدام کرد و بجای تولید قطعات شروع به ساخت موبایل ولب تاب کرد و موفق به تولید بزرگترین و باکیفیت ترین موبایلهای دنیا شد، اون شخص کسی نبود بجز "استیوجابز" مالک معتبرترین برند موبایل و لب تاب دنیا "اپل" اون توی یه مصاحبه گفته علت اینکه شکل مارک جنسهای من عکسه سیبه، به این دلیله که یادم نره کی بودم و هرگاه خواستم مغرور بشم گذشته م رو بادیدن این سیب بیاد بیارم . 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88