eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.4هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دامادم.... 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دامادم.... 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 تورا خدا اینو بزارین تا دوستان راهنمای کنن چکار باید کنم خودم معلولم با هزار بدبختی دخترم بزرگ کردم خواب خوراک ازم گرفته از آینده دخترم میترسم ممنون از لطف شما 👇👇👇👇👇👇 سلام دوستان عزیزم ویاسی جون من ۴۲ سالمه یک پسر ۱۴ ساله و یک دختر ۱۹ ساله دارم دخترم ۱۱ ماه هست که عقد کرده دامادم قبل عقد خیلی اهل کار کردن بود وضعش بد نبود چند ماهی هست سر کار نمیره ماشین سمند داشت اونم فروخت مدتی میانش با دخترم جالب نبود انگار مشکل داره ی شب دخترم امد گریه کرد گفت پیام داده میخوام طلاقت بدم و کلی هم قرص خورده بود من اینو شنیدم زنگ دامادم زدم گوشی برنداشت پیام دادم بهش گفتم بلای سر دخترم بیاد خودت می دونی از این حرفا دوروز دخترم بیمارستان بود نیامد عیادت از اون به بعد با دخترم خوبه ولی با من بد شده همینطور با شوهرم شب دیر وقت میاد که ما خواب باشیم با ما روبرو نشه زیاد دنبال حرف میگیره به دخترم گفته بد عروسی میارم دم در میزارمت ولی خودم نمیام داخل تورا خدا شما بگید چکار کنم تصمیم گرفتیم طلاقش بگیریم بد منصرف شدیم دخترم مشکلش اینه که شوهرش با ما خوب نیست بد این ماجرا فهمیدیم هر چی پول داشته گذاشته تو ارز نمیدونم کجا ور شکست شده اول عقد ۱۰۰ ملیون دار ندارم بود دادم دسش اونم رفت توش ماندم چکار کنم شاید پیش خودتون بگین چرا تحقیق نکردی ولا از هر کی پرسیدم همه گفتن خوبه از اشناهاست ادم لج باز و ی دنده زیر بار هیچی نمیره کینه ای هم هست 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام خدمت خاهری که گفتن پسرشون داره از دست میره...خاهر گرامی این داستان ها هر کدوم برای ما ی امتحانه...شما نمی‌تونید فرزندتونو نادیده بگیرید..مام یکی از اقوامون مثل شما بود ..ولی به اسرار ما پسرشون دخترو عقد کرد با سکه ی بسیار پایین فکنم ۵تا بود ...چون واقعا پسرشون پدرو مادرو رها کردو رفت تو بدترین نقطه اای کثیف تهران کارتن خاب شده بود ..واقعاا جنون گرفته بود...بلاخره با کمک ماها پسرشون دخترو عقد کرد و بعداز ۴۰ روز به طور جدیت و قاطع گفت من این دخترو نمیخام..هر کاری کردن گفت نمیخام و طلاق داد...خاهر گرامی فقط پسرتون دریاب چون اگر بگی نه بازم پسرت میره عقدش میکنه...شاید خدا خاسته شما ی دختر جون رو به دین هدایت کنید به فال بد نگیر..شما با دختر صحبت کن و در تمام راه ها همراه پسرت باش ..مطمن باش تو هر شری ی خییری نهفته س مطمن باش☺️☺️❤️ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ✅سلام یاس عزیزم خوبین میخواستم ازعزیزان بپرسم من چندوقته استخوان سمت چپم دردمیکنه مخصوصا وقت خوابیدن دردش زیادمیشه واقعا کسی میدونه به خاطرچیه ممنونم اگه کمکم کنین 💖💖💖 سلام یاس جونم برای خانم مذهبی که پسرش می خواد با یه دختر غیر مذهبی ازدواج کنه نظر من اینه که هیچ عجله ای برای ازدواج پسرش نداشته باشه و اصلا نه مخالفت کنه ونه موافقت وبهش بگین که باید همدیگه رو بهتر بشناسین بگذارید که زمان بگذره وخودتونم با دعا ونذر ونیاز بدرگاه خدا غافل نشید ومطمئن باشید که سر شما با اون دختر فرار نمی کنه در اینصورت که بهش گیر ندین وآرام آرام با صحبت و محبت براه بکشونیدش 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
✨﷽✨ 🔴 هنگام وحشت به سوی خدا پناه ببرید ميگويند پسري در خانه خيلي شلوغ کاري کرده بود. همه ي اوضاع را به هم ريخته بود. وقتي پدر وارد شد، مادر شکايت او را به پدرش کرد.پدر که خستگي و ناراحتي بيرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر ديد امروز اوضاع خيلي بيريخت است، همه ي درها هم بسته است. وقتي پدر شلاق را بالا برد، پسر ديد کجا فرار کند؟راه فراري ندارد! خودش را به سينه ي پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد... شما هم هر وقت ديديد اوضاع بيريخت است، به سوي خدا فرار کنيد. ✨« فَفِرُّوا إلي الله مِن الله»✨ هر کجا متوحش شديد راه فرار به سوي خداست. ✍ حاج محمداسماعيل دولابی ‌‌ ❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 "نامردیه" از کسی دیگر "حاجت" بخوام؛ وقتی که "خدا" رو دارم...! ‎‌‌‌‎‌‌‎ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🍃سخاوت💐 ﭘﺴﺮ ﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯾﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺰ ﻧﺸﺴﺖ.💐 ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻏﺶ ﺭﻓﺖ. ﭘﺴﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺷﮑﻼﺗﯽ ﭼﻨﺪ ﺍﺳﺖ؟ ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭ ﮔﻔﺖ: 50 ﺳﻨﺖ. ﭘﺴﺮﮎ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺩﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﻤﺮﺩ ﺑﻌﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺑﺴﺘﯽ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﭼﻨﺪ ﺍﺳﺖ؟💐 ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯿﺰﻫﺎ ﭘﺮﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﯿﺰ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻥ، ﺑﺎ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﮕﯽ ﮔﻔﺖ: 35 ﺳﻨﺖ.💐 ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ. ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭ ﯾﮏ ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ.💐 ﭘﺴﺮ ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩ. ﺻﻮﺭﺗﺤﺴﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﭘﻮﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ. 💐 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﯿﺰ ﺭﻓﺖ، ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﮔﺮﻓﺖ... 💐 ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﺧﺎﻟﯽ 15 ﺳﻨﺖ ﺍﻧﻌﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ! ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺷﮑﻼﺗﯽِ 50سنتی ﺑﺨﺮﺩ. 💐 ﺁﺭﯼ ﺷﮑﺴﭙﯿﺮ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: 1ﺑﻌﻀﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺯﺍﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، 2ﺑﺮﺧﯽ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ، 3 ﺑﻌﻀﯽ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام خدمت خاهر گلی که آزمون دادن ..خاهرم زیاد سخت نگیر فقط بگو میتونم ..درمورد قدت که یکی از اقوام ما خانم هست خیلی قدش کوتاهه ولی بهترین ماشینو راحت سوار میشه و رانندگی میکنه حتی متکا میزاره میشینه پس نشد دلیل☺️دوماا من کلیپ خانمی پیرزنی رو دیدم که ۷۵ بار تو آزمون رد شده وبود وبار آخر مدرک گرفته بود ناامید نشو و اینم طبیعیه که دفعه ی اول و دوم آدم هول بشه و دست وپاش بلرزه..مطمن باش که به زودی قبول میشی عزیزم فقط بگو من میتونم ❤️❤️ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 داستان واقعی سودابه قسمت بیستم و هفتم 🍃🍃
ملکـــــــღــــه
📚داستان واقعی و آموزنده ای تحت عنوان👈 دختری بنام سودابه #سودابه_قسمت_بیست_وششم درسته من اشتباه کر
📚داستان واقعی و آموزنده ای تحت عنوان👈 دختری بنام سودابه گفت دختررو پرت میکنم بیرون گفت بشین اینجا من برم با خانوادت صحبت کنم میام،رفت تو خونه بابام. تقریبا شب شده بود چراغ اتاقم خاموش بود جوونیمو زیباییمو بهترین دوران زندگیم حروم سهیل شده بود نگاه کردم تو آینه آنقدر گریه کرده بودم که چشام کاسه خون شده بود یکم لباسمو مرتب کردم تا اینکه در حیاط باز شد بابام اومد داشت با اقای نامی حرف میزد در ماشین و باز کرد پیاده شدم سرم پایین بود گفتم سلام لبام میلرزید بابا دستشو گذاشت پشت کمرم گفت خوش اومدی بابا رفتم تو خونه مامان نگران جلو در ایستاده بود تا منو دید بغض جفتمون ترکید رفتم تو بغلش گفتم مامان منو ببخش غلط کردم مامان بچگی کردم بابا از فرداش افتاد دنبال کارای طلاقم یه وکیل گرفت که کل کارارو انجام بده سهیل هیج دادگاهی نیومد بابام همش با اقای نامی در تماس بود روز اخر دادگاه بود اگه نمی اومد اگه از من شکایت میکرد ۶ماه بود خونه بابا بودم روز اخر تو دادگاه نشسته بودم اسمم خونده شد رفتم اما سهیل نبود اقای نامی با بابام ایستاده بودن قاضی اسم سهیل و گفت اما گفتم نیومده اقای نامی گفت میاد وعده ایی که دادم میاد یهو در باز شد سهیل خیلی شیک با کت شلوار اومد تو گفت من کجارو باید امضا کنم قاضی خندش گرفت گفت اول صحبت کنیم بعد.. سهیل هم گفت جناب قاضی صحبت چی طلاق ما به صورت توافقی انجام شده... 📚
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💕من دلم می‌خواهد خانه‌ای داشته باشم پر دوست، کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو…؛ هر کسی می‌خواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند. شرط وارد گشتن شست و شوی دل‌هاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست… بر درش برگ گلی می‌کوبم روی آن با قلم سبز بهار می‌نویسم ای یار خانه‌ی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر ” خانه کجاست؟"👌🏻 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88