eitaa logo
کانال پاتوق مامان اولی ها🤰👩‍🍼👼
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
511 ویدیو
20 فایل
اینجا مخصوص مامان اولی های عزیز هستش و مامان هایی که چند فرزند دارن تا تجربیاتشون رو به مامان اولی ها بگن. لینک گروه👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592 ارتباط با ادمین جهت سوالات👇🏻 @M68jafary @Fkalali صرفا حهت تبادل👇🏻 @Shouter_13
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خانواده بزرگ ما😍
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمک مرد توی خونه و نگهداری بچه حتی شده برای یک تا دو ساعت به مادر خیلیییی میتونه کمک کنه مادر انرژی میگیره سرحال میشه برمیگرده به وظیفه ی مادری کردنش😍 تو کانالمون مرد ها هم هستن از برادرای کانالمون میخوام در طول روز حداقل یک ساعت مسئولیت بچه رو برعهده بگیرید تا خانومتون یه نفسی بکشه و پر انرژی برگرده به وظیفه ی مادری و مطمعن باشید انرژی و دعای خانومتون خیلی زیاد برمیگرده به خودتون 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
هدایت شده از  خواهرانه❤️
سلام خواهرهای گلم خیلی سوال میشه که شرایط سفارش چه جوریه؟ جونم براتون بگه که فعلا به این منواله👇 ما هفته ای دوبار غذا می پزیم. که قبلش اعلام می‌کنیم تا سفارش بگیریم. اگه داخل شهرک محلاتی باشید وبراتون امکان نداشته باشه تشریف بیاورید بگیرید،خودمون میاریم براتون.
هدایت شده از  خواهرانه❤️
درباره خواهرانه❤️ یه روز یه مادرباردار که خیلی ویار داشت واز پختن غذا به خاطر بوی غذاها که حالش را بد می کرد،عاجز شده بود. بهم گفت شما جایی را نمی‌شناسید که بهشون مواد بدیم، اونا برامون غذا بپزن ویا کمکی بهمون بکنند فقط پول مواد اولیه را بگیرن. ومن همونجا در جا بهش گفتم : آره میشناسم و آدرس کانالش را برات میفرستم. واین جرقه ای شد برای تولد خواهرانه. همون شب تصمیم گرفتم یه کانال بزنم وبه مامانهای باردار کمک کنم تا بتونند برای خودشون وخانواده یه غذایی فراهم کنند . به چند تا از دوستانم پیام دادم و کارم رو براشون توضیح دادم. دراین بین یکی از دوستانم که بارداری‌های بسیار بد ویاری داشت دست یاری به سویم دراز کرد، او که طعم ویار وتهوع چند ماهه را کشیده بود خوب می‌دانست، یه مادر دراین وضع چه حالی دارد ،پس به یاری ام شتافت. همین طور دوستان دیگرم.. حالا ما یه مجموعه شدیم ..متشکل از چند تا مامان ..که در خونمون غذا می پزیم.تا به مادران باردار و مادرانی که بچه کوچک دارند (زیر ۳ سال)ویا مادرانی که بیمار هستن ویا مادر بزرگهایی که توانایی‌شان کم شده،کمک کرده باشیم. تا در راستای بیانات رهبری برای افزایش فرزند آوری،کمک کوچکی کرده باشیم. ومن همون شب به قرآن تفأل زدم تا با کسب اجازه از خداوند کارمون را شروع کنیم ونام کانال را هم انتخاب . شماره آیه و نام سوره را یادم نمیاد ..ولی مضمون آیه یاری ومواسات به برادران دینی بود. وچون هدف ما کمک به خواهران دینی بود..نام کانال را❤️ خواهرانه❤️ گذاشتیم. حالا خواهرانه پیش روی شماست..طبخ غذا را با وضو وبه نیت غذای نذری برای اهل بیت می پزیم. تا فرزندانمان سر سفره اهل بیت بزرگ شوند. وما خوشحالیم که در کنار شما هستیم . ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
هدایت شده از فائزه کلالی
نماز اول وقت 😍 پاتوق مامان اولی ها https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592
داداش! نون بازوتو بخور😎 پ. ن: وقتی مامانت مریضــه و نمیتونه بهت اوووونههههه (شیر) بده 🥺🥴 🌹کانالی برای استفاده از تجربیات شما و همه مامان ها👇 تجربه و خاطره های مادرانه https://eitaa.com/tajrobemadaran 🌹کانال پاتوق مامان اولی 👇 https://eitaa.com/joinchat/459997849Ca67efd6f43 🌹گروه پاتوق مامان اولی ها👇 https://eitaa.com/joinchat/1031996056Cf1b0e46592
✨✨✨✨ ✨✨✨ ✨✨ ✨ 🔷 نشست مجازی با موضوع: 🔶 پیش به سوی جامعه ای جوان 💢با حضور : حجت الاسلام رسول ساکی 📅زمان:سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ⏰ساعت : ۱۶ عصر 🌐پخش زنده از پیام رسان روبیکا 👇 🆔 http://rubika.ir/karamadan http://rubika.ir/banooyevatan https://rubika.ir/khabarnegarha https://rubika.ir/tanineyas ✨✨✨✨ ✨✨✨ ✨✨ ✨
👨‍👩‍👦معایب تک فرزندی به نقل از روزنامه ی Scotsman بریتانیا : ❌تک فرزندی برای فرزند شما موجب می شود اعمال و رفتارهایشان بیش از بقیه زیر ذره بین قرار بگیرد. ❌کودکتان به فردی خرابکار و غیرقابل تحمل تبدیل شود. ❌بیش از حد مورد توجه و محبت قرار بگیرد. ❌کمتر به دنبال ماجراجویی باشند. ❌فرصت کافی برای همبازی و وقت گذراندن با کودکان هم سن خود را نخواهند داشت. ❌ممکن است کودکان تک فرزند به رفتارها و توجهات والدینش عادت کنند و زمانی که در محیط جامعه قرار می‌گیرند، رفتارهای نامناسب دیگران بر روی روحیاتش اثر منفی بگذارد و او را سرخورده کند. کانال محتوایی نهضت پیشرفت بانوان https://eitaa.com/joinchat/903348591C4b89ce8996
۱ اوایل زمستان 1399، به تازگی ویروس منحوس کرونا اوج گرفته بود. همسرم مدتها بود که در یک شرکت خودروسازی مشغول به کار بود. چند ماهی بیشتر از شرکت در آزمون استخدامی آن سال نگذشته و ما به سبب مصاحبه ها و گزینش هایی که انجام شده بود تقریبا هیچ امیدی به قبولی در آزمون نداشتیم. هر نشانه کوچکی از مریضی که در من ظاهر میشد، به کرونا مشکوک می شدم. دو روز بود که اصلا حالم خوب نبود. بی حالی و خستگی خیلی زیاد و سردرد امانم را بریده بود. از ترس کرونا، به خاطر وجود علائم از همه دوری میکردیم. بعد از یک روز پر استرس و خسته کننده، به سمت خانه میرفتیم. تلفن همسرم زنگ خورد و از جوابهای همسرم متوجه شدم چه کسی پشت خط است و کمابیش متوجه موضوع گفتگو هم شدم. دو روز بود که جواب آزمایش مثبت بارداریم را گرفته بودم. به طرز معجزه آسایی، یکی از رقبای همسرم در گزینش آزمون استخدامی از دور رقابت حذف شد و با حذف ایشان، همسر من به عنوان شرکت کننده جایگزین برای انجام مراحل اداری و ارائه مدارک راهی محل کار جدید شد. با مهمان تازه وارد و اتفاق خوشایند تغییر شغل همسرم، فقط یک عرض ارادت به آقا امام رضا کم بود که کاممان را با یک زیارت شیرین کردیم. اینجوری هر روز بیشتر و بیشتر شد. کوچولوی ما به عشقمون برکت داد. ادامه دارد.....
۲ اینجوری هر روز بیشتر و بیشتر شد. کوچولوی ما به عشقمون برکت داد. به روزهای سخت و پر اضطراب بیماری مادر برکت خوشی و شادی و لبخند داد. به خونمون برکت داد، ما تولد دو سالگی کوچولومون رو توی خونه بزرگترمون گرفتیم. ما اتفاق تغییر شغل همسرم رو فقط به خاطر وجود صدرامون میدونیم، رزقی که صدرا همراه خودش آورد و هر روز بیشترش کرد. صدرای کوچولوی ما برکت صدای بلند خنده های مامان رو به من هدیه کرد. خدایا شکرت.
مامان ظرف بلوری میوه را روی اپن گذاشت و گفت: «میوه‌های مهمونی برکت کرده‌.» یکی از گیلاس‌ها را توی دهانم گذاشتم و پرسیدم: «یعنی چی؟» مامان همان‌طور که با دقت شعله گاز را کم می‌کرد جواب داد: «یعنی با این‌‌که میوه‌ها زیاد نبودن و توی مهمونی دورهم میوه خوردیم ولی هنوزم یه عالمه توی یخچاله‌.» اولین باری بود که معنی برکت کردن را می‌فهمیدم‌. یاد گرفتم وقتی چیزی زیاد استفاده شود و باز هم زیاد باشد و زیاد بماند یعنی برکت کرده. تعداد صفحات کتاب و حجم بالای مطالب ته دلم را خالی می‌کرد. هر چند دقیقه با اضطراب به ساعت نگاه می‌انداختم و دعا می‌کردم عقربه‌ها آرام‌تر حرکت کنند. برادر کوچکم با مداد و کتابش آمد به اتاق: «چند تا مسئله ریاضی هست که نمی‌فهمم‌‌. میشه بهم یاد بدی.» خواستم بگویم نه من هم امتحان دارم اما دلم نیامد. حل کردن مسئله‌ها زمان زیادی برد‌. برادرم که راضی از اتاق بیرون رفت دوباره سراغ کتاب خودم رفتم. کتاب خیلی زودتر از آن چیزی که فکرش را می‌کردم تمام شد. فهمیدم زمانم برکت کرده. اولین حق تدریسم را که گرفتم، برای هر کدام از اعضای خانواده هدیه‌ای خریدم. وقتی به موجودی حسابم نگاه کردم فهمیدم درآمد ناچیزم برکت کرده. من همیشه در مقابله با کم‌خوابی عاجز بودم. شب‌های اولی که تو به دنیا آمدی، کولیک و نفخ خواب هر دوی ما را گرفته بود. خسته بودم و بی‌حال اما تا صبح برایت لالایی می‌خواندم، توی بغلم می‌گرفتم و شیرت می‌دادم. شکم کوچکت را با روغن بادام شیرین ماساژ می‌دادم تا آرام بگیری‌. دم‌دم‌های صبح، تازه خوابت برده بود. من با چشم‌هایی که از بی‌خوابی سرخ بود به مامان خیره شدم. ادامه دارد...
به مامان خیره شدم. لیوان دمنوش رازیانه را به دستم داد و لبخند زد: «مامان که بشی صبر و تحمل و حوصله‌ت هم برکت می‌کنه.» مادرم همیشه می‌گفت هر بچه‌ای که به دنیا بیاد با خودش یه رزق بزرگ میاره. این رو وقتی دختر اولم به دنیا اومد فهمیدم. اون زمان با دو میلیون تومن تونستیم یه خونه ۲۶ میلیونی بخریم. یه مقدار قرض کردیم و یه وام گرفتیم و خونه رو خریدیم‌. دختر دومم که دنیا اومد خونه‌مون رو بزرگ‌تر کردیم‌. مامانم راست می‌گفت. بچه‌ها واقعا هستن.
چشم ها رو باید شست جور دیگر باید دید امروز باید میرفتم بیرون و کار مهمی داشتم، اسنپ رو زدم و دخترم رو آماده کردم لحظه ی آخر که اومدم برم بیرون متوجه شدم دخترم پوشکش رو کثیف کرده، کلی خداروشکر کردم که توی خونه متوجه شدم و ... با راننده اسنپ تماس گرفتم و گفتم چند دقیقه ای رو منتظر بمونه تا من بیام. ولی می شد جور دیگه ای به قضیه نگاه کرد اینکه این چه وقتش بود😩 همین الان که آماده شدیم و .... تو زندگی هم همینه گاهی اوقات غر زدن های ما به ویژه در برخورد با همسر و فرزندان ، اگه جور دیگه ببینیم خیلی هم خوشحال میشیم و خداروشکر می کنیم. مثلا شیطنت بچه ها، میشه غر زد و میشه خداروشکر کرد که خداوند بچه ی سالمی داده