تا کلاس چهارم دوتا بودن و مرکز توجه و رسیدگی ویژه و افراطی همش مواظب انجام تکالیف و درس خوندنش بودم، کاردستی و نقاشی و تکالیف پرورشی رو خودم براش انجام می‌دادم ، انگار من دانش آموز مدرسه‌ بودم. یه پا معلم سر خونه بودم براش با این کارام اینقدر به خودم وابسته‌اش کرده بودم که بدون من نمیتونست درس بخونه و تکالیفشو انجام بده. اعتماد به نفسش رو ازش گرفته بودم،به خودش اطمینان نداشت بتونه تنهایی درس بخونه یا کارهای فوق برنامه مدرسه‌اش رو انجام بده. اگه سر کلاس چیزی رو یاد نمیگرفت از معلمش نمی‌پرسید ، خیالش راحت بود که من هستم و بهش یاد میدم. این وابستگی برام گرون تموم میشد و به شدت وقتمو می‌گرفت . وقتی مهر و مدرسه از راه می‌رسید دنیا روی سرم خراب بود. بعد از تولد پسرم ، اوضاع عوض شد ،فرصت کمتری داشتم. اوایل براش سخت بود ولی نمیشد کاریش کرد. کم‌کم تونست رو پای خودش بایسته ، مسئولیت پذیر شد و مستقل. الآن جوجه کلاس اولی بر خلاف اون موقع‌های خواهرش ، خود کفا و مسئولیت پذیره . خودش تکالیفش رو انجام میده و نیاز به پیگیری دائمی من نداره ،من فقط دورا دور هواشو دارم و در حد نیاز کمکش می‌کنم. اعتماد به نفسش بالاست و همه کارهای فوق برنامه مدرسه رو به تنهایی انجام میده. #تجربه #فرزند_آوری #سوال @mamanjoona

ورود هر فرزند به زندگی چیزای زیادی به تجربیات مادر اضافه می‌کنه. من یاد گرفتم مراقبت دائمی و رسیدگی افراطی باعث موفقیت و پیشرفت دخترم نمیشه و آینده‌اش رو تضمین نمی‌کنه. شاید باعث بشه تو یه مقطع کوتاه نمرات بالایی بگیره و خوشحال بشه یا پیش دوست‌ها و معلمش به نقاشی و کاردستی تمیز و زیبایی که مامانش کشیده یا درست کرده افتخار کنه یا.. ولی چیزای زیادی رو از دست میده : مسئولیت پذیری ،اعتماد به نفس ، دوست داشتن خود ، حس ارزشمندی ، خلاقیت ، مهارت حل مسئله و آزمون و خطا ،تجربه شکست و تلاش برای موفقیت و خیلی چیزای دیگه. شاید اگه فقط همون دوتا دختر رو داشتم هنوز همون رویه قبلی رو ادامه می‌دادم و متوجه آسیبهاش نمیشدم. پ.ن: برای لذت زودگذر و سطحی و راحتیِ موقت ، بچه‌ها رو از آموختن زندگی و واقعیتهاش محروم نکن. #مادرانه @mamanjoona

اشتباهی که تربیتمون رو بی اثر می‌کند! #فرزند_پروری @mamanjoona

رابطه خواهر برادری اینجوریه که همون لحظه‌‌ که دارن بازی می‌کنن و با هم خوشن چنان دعوا و کتک کاری راه میفته که اون سرش ناپیدا... در عین حال که بدونِ هم جون ندارن، در حد پدرکشتگی از هم متنفر میشن و دو دقیقه بعد انگار هیچ اتفاقی نیفتاده ؛ دست همدیگه رو میگیرن و عمو زنجیرباف بازی میکنن. در حالی که از همدیگه عصبانی هستن و میخوان سر به تن اون‌ یکی نباشه در مقابل دیگران از هم دفاع میکنن و برای هم دل میسوزونن. . . . بچه‌ها تو همین دعوا و قهر و آشتی‌ها زندگی رو یاد می‌گیرن. سهیم بودن در چیزها ، تصمیم‌گیری جمعی ، گرفتن حق ، گذشت ، انتقام ، کنترل خشم و... رو تجربه می‌کنن. میفهمن میشه یکیو دوست داشت ولی باهاش دعوا کرد و اختلاف داشت. متوجه میشن همه مامان و بابا نیستن که مراعات حالشونو بکنن. خواهر و برادر کسی نیست که وقتی باهاش مشکل داشتی بشه از زندگیت حذفش کنی. یاد میگیرن گاهی باید بخشید ، گاهی بی‌خیال بود ، گاهی هم کتک خورد ولی ادامه داد. اینا چیزی نیست که بشینن کتاب بخونن یا کلاس برن و یاد بگیرن. باید این مهارتها رو زندگی کرده باش. تو همین روابط و تعاملات خواهر و برادری تمرین کرده باشن؛ تا وقتی که وارد زندگی مشترک شدن تقی به توقی خورد از زندگی سیر و دلسرد نشن ، دنیا براشون به آخر نرسه . بلد باشن چطور با کسی که هم دوستش دارن هم اختلاف، زندگی کنن و... #فرزند_آوری @mamanjoona

هم آموزش هم #بازی 😀 @mamanjoona

خونه آدم بچه‌دار باید با بقیه خونه‌ها فرق کنه. طبیعیه که باید خیلی چیزا برای مدتی جمع بشه یا جاشون تغییر کنه و از دسترس کوچولوها خارج بشه. میز ، تلفن ، تلویزیون ،وسایل تزئینی و دکوری ، مجسمه ، ظروف گرون قیمت ، گل و گلدون و... اینجوری _هم برای بچه ایمن‌تره. _هم لازم نیست هی بگی: بشین ،نکن،دست نزن و اعصابتو خورد کنی! _هم وسایل خونه سالم میمونه! _هم اون بچه راحت به بازیش می‌رسه نگران قضاوت دیگران هم نباش😉 پ.ن: بالاخره دوره بچه‌داری هم یه روز تموم میشه و برمی‌گردی به روزای قبل #تجربه @mamanjoona

_چرا انقدر دست وپا میزنی ومیچرخی راحت باش ، بخور و بخواب ولذت ببر. +آخه دست و پای ما باید کار کنه ساخته و کامل بشه. تو اون دنیا قراره با پاهامون راه بریم؛ فوتبال بازی کنیم با دستامون غذا بخوریم! _ واقعا تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟!عاقل باش اینا خرافات قدیمیاس! ‍ +آره حتما بعد زایمان زندگی هست. _ امکان نداره. ما با جفت تغذیه می‌شیم و نفس می‌کشیم. طنابشم انقدر کوتاهه که به جایی نمی‌رسه؛ اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشون بده. + بعد زایمان یکی هست مارو بغل و نوازش میکنه ، بهمون غذا میده، کمکمون میکنه بهش میگن مامان. _ مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش!!؟ + به نظرم مامان همه جا هست. _ من مامانو نمی بینم پس وجود نداره. + اگه ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی… @mamanjoona

شما هم هر جا نگاه می‌کنید از سینک آشپزخونه گرفته تا زیر کابینت و مبل و فرش و حتی تو دستشویی مداد رنگی و تراشه‌‌ی مداد و چرک پاک‌کن ریخته یا فقط خونه‌ی ما اینجوریه؟ #بازیگوشی @mamanjoona