تا رفتم تو اتاق بلند بلند شروع کرد به گفتن اعوذ بالله و بسم الله تعجب کردم قبل از اینکه چیزی بگم گفت: میبینی مامان شیطون گولم زد اینجا رو به هم ریختم. _حواست نبود حتما؟ +نه یادم بود ولی شیطون گولم زد دارم اعوذ بالله میگم بره 😍😄 #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona گاهی فقط یه بغل محکم و حسابی چلوندن این پسرک غلیان احساساتم رو کم میکنه

دهه نودی‌ها و چهارصدی‌ها نسلی هستند که قراره کارهای بزرگی انجام بدن خداوند نبوغ ، آگاهی ، روح ، هوش و استعداد و... خاصی بهشون داده تا بتونن از پس یک رسالت مهم بربیان و خوشا به سعادت مادران این نسل... پ.ن: حاشیه همایشی در استان ،همین الآن یهویی😍☺️(نمیدونم کیه ولی قلبم از مهرش پر شده جای فرزندی😇) #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona

بابا آخر قصه: قصه ما به سر رسید کلاغه به خونه‌اش نرسید محمد: باباااا یه قصه دیگه بگو که طولانی باشه کلاغه به خونه‌اش برسه #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona

این جورابا رو پوشیده میگه: بابا لنگ درازِ کوتاه اومد😀 +حالا چرا کوتاه؟ _چون پاهام کوچیکه دیگه 😂😂 #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona

#کلاس_دومی : یه دختر کلاس پنجمی تو باشگاه هست ازم پرسید شما چند تا بچه‌این؟ تا گفتم ۴ تا چشماش ۴ تا شد! بهش گفتم یه جوری تعجب کردی انگار خیلی زیادیم گفت: خب من تنهام منم بهش گفتم آخیییی تو خونه حوصله‌ات سر نمیره؟ من که همه‌ی روز سرم گرمه با آبجی‌ها و داداشم یا بازی میکنیم یا دعوا😎😌 😂😂 همینقدر صادق😄 #فرزند_آوری #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona

با گریه و فریاد اومده: _زود باش به من هم میوه بده یالّا +باشه اروم باش _یالا زودباش همین الان باید بهم توت بدی +بچه‌های با ادب با مهربونی نه با داد و دعوا میان میگن مامان میشه فلان چیزو بهم بدی اشکاشو پاک کرد و با یه لبخند مصنوعی گفت: _مامااان میشه بهم فلانچیز بدی +فلان چیز چیه😂 _فلانچیز توت دیگه... ته‌تغاری از اونور: منم فلانچیز توت میخوام... #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona

هی کشو رو تمیز میکنم باز میبینم پر از آت آشغال کرده تازه ناراحت هم میشه که چرا تمیز میکنی؟ حالا اومده میگه: مگه نمیدونی من دلقک ماهی‌ام🤨 دلقک ماهی تو اسکیتی آشغال و زباله دوست داره همش دورش جمع میکنه هارهارهارهار #بازیگوشی #شیرینی‌های_تموم_نشدنی مگه قبلا نتیجه اخلاقی انیمیشن این نبود که باید تمیز باشیم جای زباله تو خونه نیست!!؟😕 همه چیزِ این دوره زمونه عوض شده😂 @mamanjoona

. _مامااان تو منو آمپول بزن +آمپول نمیخوان بزنن ؛ قد و وزنتو میگیرن ببینیم خوب بزرگ شدی یا نه _اِاِاِاِاِ نمیخوام من آمپول میخوام😫 +مطمئنی؟😂😆 _آله😃 #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona

. پشت چرخ خیاطی مشغول کار خودم بودم که شنیدم #کلاس_دومی داره به دختر عموش میگه: بیا از کوزه برات آب بریزم خنکه آب سرد یخچالی برا کبد خوب نیست بسم الله بگو و ایستاده با ۳ نفس بخور ولی شبا نشسته باید بخوری #سبک_زندگی #شیرینی‌های_تموم_نشدنی 😍 پ.ن: تو یخچال آب داریم بچه‌ها آزادن چه آبی بخورن هیچ وقت اجبار نکردم آب سرد نخورن خودم نمیخورم و براشون توضیح دادم طرز صحیح نوشیدن آب چطوریه و آب سرد چه مضراتی داره (مثلا لک و جوش پوست که واسه #نوجوانه خیلی مهم بود😁 ) @mamanjoona

نعناهایی که خشک کردم اوردم پودر کنم اومدن کمک محمد: مامان چقد بوی دوغ میاد🧐 +بوی نعناهاست پسرم در حالی که سرش رو نزدیک سینی کرده و عمیق بو می‌کشه: بو دوغ میدن چرا🤔 😂 (تا رفتم دنبال اوردن شیشه دیدم همه رو پودر کرده و میگه: مامان من مَردم دستام سفته قوی هستم همه‌اشو برات له کردم) #ماشاءالله_لاقوه_الالله_العلی_العظیم #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona در حالی که داشت به گل‌ها آب میداد: مامااان اینا دهنشون از کدوم وره؟ +پسرم گل‌ها که دهن ندارن تو خاک ریشه دارن از اونجا آب میخورن _عه! چه باحال😃 😂 @mamanjoona من:طهورا جووونم +طهولا نیستم ؛ بچّه‌تَم _خب بچه‌ام که هستی ولی اسمت طهوراست دیگه +نخیر. بچّه‌تم ، بچّه‌ی اَشَنگتَم(قشنگ) 😂 #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona

وقتی برا اولین بار رفته مغازه اسباب بازی فروشی 😂😍 #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona

دیروز به مناسبت رفتنم برام کیک درست کردن با گِل و گُل😂 #شیرینی‌های_تموم_نشدنی @mamanjoona