یکی از ویژگیهای سردار سلیمانی تواضع و فروتنی بود:
برای این ویژگی سردار مردم دنیا احترام خاصی قائل بودن. وقتی میدیدن که یک سردار و ژنرال بزرگ کشوری مثل یه سرباز رفتار میکنه، بهش ارادت پیدا میکردن.
نه تشریفاتی، نه محافظ زیادی، نه سوار ماشین آخرین سیستم میشد، نه لباس گرونقیمت میپوشید، نه بزرگ و کوچیک براش فرقی داشتف بلکه به همه احترام میذاشت. اگه یه بچه درخواستی از اون میکرد، به درخواستش جواب میداد. وقتی سیل و زلزله میاومد، خودش رو میرسوند و بدون هیچ تشریفاتی به اونها کمک میکرد. مردم جهان وقتی افتادگی و تواضع رو از اون میدیدن، برای او احترام و ارزشی خاصی قائل شدن.
#متوسطه
#داستان
#ولایت
#جان_فدا
#ایران_مقتدر
#سردار_دلها
#تواضع
انتشار این متن ترویج مکتب شهید سلیمانی است.
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
اگه میخوایید حاج قاسم رو بشناسید،اون رو با ولایتپذیریاش بشناسین.به اینکه چگونه تونست اینهمه دستاورد منطقهای داشته باشه.
اگه میخوایید حاج قاسم رو بشناسید، اون رو با ولایتپذیریاش بشناسین. به اینکه هیچوقت خلاف امر رهبرش کاری نکرد.
یکی از دلایل موفقیت حاج قاسم این بود که گوش به فرمان رهبری بود. سعی میکرد توی تمام تصمیماتش از نظرات رهبری پیروی کنه. بخاطر همین در دوران مدیریتش، دستاوردهای شگفتی به دست آورد و این باعث شده بود تمام جهان از عملکرد حاج قاسم تعجب کنه.
وقتی رهبرش نیاز به کمک داشت، هوشیار بود. به فتنه ها آگاهی کامل داشت. تصمیمات درست و به موقع میگرفت.
به فرموده امام علی علیه السلام: مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ، انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّهِ کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد! (عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص: 441) و حاج قاسم همیشه بیدار بود.
حاج قاسم سلیمانی در وصیت خودش به سپاهیان و ارتشیها گفته بود: شناخت بهموقع از دشمن، اهداف و سیاستهای او، اخذ تصمیم بهموقع و عمل بهموقع اگر در وقت خود صورت پذیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.
#متوسطه
#داستان
#ولایت
#جان_فدا
#ایران_مقتدر
#سردار_دلها
#ولایت_پذیری
#نظام_اسلامی
انتشار این متن ترویج مکتب شهید سلیمانی است.
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
اگه حاج قسم یه عمر وسط میدون جنگ مثل یه شیر میایسته و خسته نمیشه، به خاطر اینه که خودش رو با پیروزیهایی که بدست میآورد راضی نمیکرد. با هر پیروزی احساس میکرد سطح خواستههاش بالاتر رفته.
این طوری نیست که فقط آدمای ضعیف توی زندگی شکست بخورن، آدمای قوی هم شکست میخورن.
کسی که از اول اهل تلاش نباشه و فقط زندگی کنه که زنده بمونه، اگه حوصله و انرژی برای انجام کاری رو نداشته باشه تعجبی نداره، وقتی تعجب میکنی که میبینی کسی که یه روز بمب انرژی بود، الان دیگه حوصله نداره. از خودت میپرسی آخه چرا این هم بیحوصله شده؟ این که یه روزی کوهی از انگیزه بود؟
چرا آدمی که یه روز موفق بوده، آدمی که یه روز طعم شیرین موفقیت رو چشیده، الان دیگه حوصله نداره؟
اگه موفقیتهای زندگیت تو رو راضی کرد و نیاز دوباره به پیشرفت رو از تو گرفت، این شروع یه شکسته.
چرا وقتی به یه موفقیتی میرسی سریع سیر میشی؟
چرا تا به یه پیروزی میرسی، ظرف خواستههات پر میشه؟
توی مسیر موفقیت اگه یه لحظه توقف کنی، همین شروع شکست و ضعفه.
اگه میبینی بعضیها روز به روز قلههای موفقیت رو فتح میکنن و هر روز عطششون برای رسیدن به موفقیتهای بالاتر بیشتر میشه، به خاطر اینه که تا به موفقیتی میرسن، زود راضی نمیشن، از موفقیتشون لذت میبرن ولی خودشون رو با اون لذتها سیر نمیکنن.
#متوسطه
#داستان
#ولایت
#جان_فدا
#ایران_مقتدر
#سردار_دلها
#تواضع
انتشار این متن ترویج مکتب شهید سلیمانی است.
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
زندگی و نشاطی که حاج قاسم توی زندگی داشت، نمونهی واقعی کسی هست که از هیجانهای خودش استفاده کرد.
دوران نوجوونی با هیجانش معنی پیدا میکنه. اصلا اگه نوجوون باشی و هیجان نداشته باشی، با پیرمردها چه فرقی داری؟
بعضی از نووجونها فکر میکنن که این هیجانها یه نیروی اضافه است توی وجودشون و به هر شکلی که میشه باید تخلیهاش کنن.
این هیجان سرمایهی دورهی نوجوونی شماست. این سرمایه باعث میشه نوجوون انگیزه پیدا کنه تا کارهایی انجام بده که بقیه حوصلهی فکر کردن در مورد اون رو ندارن.
وجود این هیجانها توی دورهی نوجوونی، سرمایهای برای شروع دورهی جدیدی از زندگی برای بی نهایته. ولی بعضیها این دوره رو هنوز شروع نکرده، تمومش میکنن.
اگه میخوای ببینی این هیجانها رو درست استفاده کردی یا اسرافشون کردی، به نشاط و شادابی خودت توی تصمیمهای مهم زندگی نگاه کن.
اگه هیجانهای خودمون رو مدیریت نکنیم، دیگه حوصلهای برای انجام کارهای مهم زندگی نداریم.
هیجانها میتونن دلخوشی آدمها رو مدیریت کنن. هیجانها میتونن تعیین کننده دلخوشی آدمها باشن.
هر کدوم از آدمها برای زندگی و پیشرفت نیاز به دلخوشی دارن.
کسی که تونست هیجانهای خودش رو مدیریت کنه و بزرگترین دلخوشی رو داشته باشه، شهید حاج قاسم سلیمانی بود.
حاج قاسم با مدیریت هیجانهای خودش تا لحظهی آخر با نشاط بود. اصلا مثل یه جوون پر انرژی و شاداب بود. همیشه نشاط توی زندگیش موج میزد.
#متوسطه
#داستان
#ولایت
#جان_فدا
#ایران_مقتدر
#سردار_دلها
#تواضع
انتشار این متن ترویج مکتب شهید سلیمانی است.
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷بسته ویژه شهادت
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
📺 #داستان
(نماز در کاخ کرملین)
•┈••••💫•🌿🌺🌿•💫•••┈•
#مکتب_سلیمانی
#عمو_بهرمن
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#کلیپ
#جان_فدا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
@GANJINE313 قصه انقلاب.pdf
3.92M
👑👞 ویژه #26دی سالروز
🇮🇷#فرار_شاه_خائن_پهلوی
✊✊✊✊✊
📚 #کتاب (داستان انقلاب) 👌
بخشی از جنایت های شاه پهلوی به زبان ساده و داستانی
🖼 #پوستر
📜 #داستان
📎#دانشآموزی
📎#نظام_اسلامی
📎#ولایت_فقیه
📎#26_دیماه
📎#ایران_مقتدر
📎#جهاد_تبیین
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
🔴 مردی در حال نشاط و خوشحالى خدمت امام جواد (علیه السلام) رسید.
حضرت فرمود چه خبر است که این چنین مسرور و خوشحالى؟
آن مرد عرض کرد ای فرزند رسول خدا، از پدر شما شنیدم که مى فرمود بهترین روز شادى انسان، روزى است که خداوند توفیق انجام کارهاى نیک و خیرات و احسانات به او دهد و او را در حل مشکلات برادران دینى موفق بدارد.
امروز نیازمندانى از جاهاى مختلف به من مراجعه کردند و به خواست خداوند گرفتاری هایشان حل شد و نیاز ده نفر از نیازمندان را برطرف کردم، بدین جهت چنین سرور و شادى به من دست داده است.
حضرت فرمود به جانم سوگند که شایسته است که چنین شاد و خوشحال باشى، به شرط این که اعمالت را ضایع نکرده و نیز در آینده باطل نکنى.
📚 منبع: بحارالانوار، جلد ۶۸، صفحه ۱۵۹
📎#ابتدایی
📎#متوسطه
📎#داستان
📎#امام_جواد
📎#ولادت_امام_جواد
🌸به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110🔴
🌺داستان های از زندگی امام جواد (علیه السلام)
محمد بن ابي العلاء مي گويد: شنيدم يحيي بن اكثم چنين مي گفت: روزي از امام جواد عليه السلام مسائل مختلفي را سؤال كردم و همه را پاسخ داد. به حضرت گفتم: به خدا سوگند! مي خواهم چيزي را از شما بپرسم، ولي شرم مي كنم.
امام فرمود: «أنا أخبرك قبل أن تسألني، تسألني عن الامام»؛ بدون آن كه تو سؤال كني من پاسخ مي دهم. مي خواهي بپرسي امام كيست؟
گفتم: آري، به خدا سوگند! سؤال من همين است. حضرت فرمود: امام منم.
عرض كردم: نشانه اي بر اين ادعا داريد؟ در اين هنگام عصايي كه در دست آن حضرت بود، به سخن آمد و گفت: او مولاي من و امام زمان و حجت خدا است. «فكان في يده عصا، فنطقت فقالت انه مولاي امام هذا الزمان و هو الحجة».
💢 (كافي، ج 1، ص 353).
📎#ابتدایی
📎#متوسطه
📎#داستان
📎#امام_جواد
📎#ولادت_امام_جواد
🌸به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
داستان های از زندگی امام جواد (علیه السلام)
♦️شخصی به نام حسین مکاری می گوید: در بغداد نزد امام جواد علیه السلام رفتم. در آن زمان امام به دلیل ازدواج با ام فضل، دختر مأمون، در رفاه و آسایش ظاهری به سر میبرد. وقتی وضعیت امام را دیدم، پیش خود گفتم این مرد دیگر هرگز به وطن خودش، مدینه، بر نمیگردد.
امام جواد علیه السلام مدتی سر پایین انداخت، سپس سرش را بلند کرد و با چهرهای برافروخته فرمود: ای حسین، خوردن نان جو و نمک در کنار حرم رسول الله (مدینه) برای من محبوبتر است از وضعیتی که اکنون مرا در آن مشاهده میکنی.
💢 منابع:
بحار الانوار، ج 50، ص 48، ح 25
📎#ابتدایی
📎#متوسطه
📎#داستان
📎#امام_جواد
📎#ولادت_امام_جواد
🌸به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
۷
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#داستان
السلام علیک یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر (علیه السلام)
🔹امام موسی بن جعفر (موسی کاظم) علیه السلام هفتمین امام شیعیان سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ هجری قمری به دنیا آمدند.
پدر ایشان امام جعفر صادق علیه السلام🌟 هستند و نام مادر ایشان حمیده است .
امام کاظم زمانی که پدر و مادرشان از حج🕋 بازمیگشتند، در منطقه ابواء جایی در میان مکه و مدینه، به دنیا آمدند.😇
ایشان از همان کودکی بسیار باهوش و با علم و دانش بودند به طوری که دانشمندان دینی با ایشان به بحث و گفتگو مینشستند.👌
زمانی که امام کاظم بیست ساله بودند پدرشان، یعنی امام صادق (امام ششم) را از دست دادند،😔 و پس از آن خود به مقام امامت رسیدند.😊
دوران امامت امام موسی کاظم همزمان با حکومت عباسیان👑 است.
امام کاظم (علیه السلام)، به پرهیزکاری و عبادت بسیار معروف بوده است. عبادت و بندگی ایشان به حدی بود که لقب «عبد صالح» گرفته بودند. 😌
ایشان با آن همه بزرگواری و بخشندگی، خودشان بسیار ساده زندگی میکردند. 👌
مثلا لباسهای زبر و خشن میپوشیدند و در اتاقی که نماز میخواندند، غیر از حصیر در کف اتاق و یک قرآن📖 و شمشیر چیز دیگری نبود
امام کاظم (علیه السلام) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشت و قرآن را با صدایی بسیار زیبا میخواند؛ 😍 آنچنان که مردم، اطراف خانه آن حضرت جمع می شدند و به تلاوت ایشان گوش می سپردند.🌻
بعضی از کارگزاران حکومت عباسی به آن حضرت و اجداد گرامی اش بدگویی می کردند و سخنانی دور از ادب به زبان می آورند؛ 😞
ولی آن حضرت با صبر و شکیبایی با آنها برخورد می کرد و به همین دلیل که امام موسی بن جعفر خشمگین😠 نمیشدند و بر توهین ها و سختیهایی که میدیدند بسیار صبور بودند به ایشان لقب «کاظم» یعنی فروخورندهی خشم دادند.👏
اگر چه حاکمان دولت عباسی با امامان دشمن بودند اما امام موسی کاظم آنچنان مهربان و خوشرفتار 💚 بود که حتی برخی از کارگزاران دولت عباسی از دوستان حضرت موسی بن جعفر (عليه السلام) بودند و به دستورات حضرت عمل می کردند😇
#ادامه_دارد...
•┈••✾•💫🌿🌺🌿💫•✾••┈•
#مناسبتی
#شهادت_امام_کاظم_علیهالسلام
#داستان
#ابتدایی
#محبت_و_عشق_بخدا_قران_و_اهلبیت
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
zndn.pdf
7.98M
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#داستان
السلام علیک یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر (علیه السلام)
🌞نام داستان: زندان🔥
✔️داستان شهادت امام موسی کاظم علیه السلام 🌺
👦🏻مخاطب: دبستان
✍️نویسنده: حسین فتاحی
•┈••✾•💫🌿🌺🌿💫•✾••┈•
#شهادت_امام_کاظم_ع
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_حسین_علیهالسلام
🌸از مهربانی های امام حسین علیه السلام🌸
روزی، امام حسین علیه السلام در حال عبور از کوچه های شهر مدینه بودند که ناگهان تعدادی کودک فقیر به امام نزدیک شده و بعد از سلام به امام گفتند:
یا امام حسین لطفا سر سفره ما بیایید و از غذای ما میل کنید❤️
امام حسین علیه السلام برای خوشحالی کودکان؛ از غذای آنها که چند تکه نان خشک بود خوردند.
بعد از غذا؛ امام حسین کودکان را به خانه شان دعوت کردند و کودکان با خوشحالی زیاد به خانه امام رفتند.
امام حسین به کودکان فقیر لباس های نو هدیه دادند.
بعد کودکان از غذایی که امام برایشان آماده کرده بود خوردند و از امام تشکر کردند.
آنها از اینکه مهمان امام شده بودند بسیارخوشحال بودند.
آن روز کودکان ، با شادی بسیار از امام تشکر کرده و به خانه خود برگشتند.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌸✨امام مهدی عجل الله فرجه هم مانند جدشان امام حسین علیه السلام بسیار مهربان هستند وقتی ظهور کنند مثل ایشان رفتار می کنند.✨🌸
┄┄┅🍃💫🌸♥️🌸💫🍃┅┅┄
#ماه_شعبان
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_حسین_علیهالسلام
#داستان
#ابتدایی
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
💠 تمدید مهلت ارسال اثر به دبیرخانه نهمین جشنواره بینالمللی هنر آسمانی تا ١۵ اردیبهشت ١۴٠٢
📚 طلاب حوزههای علمیه برادران، خواهران و جامعةالمصطفی فرصت دارند تا نیمه اردیبهشت آثار مکتوب خود در قالبهای شعر، داستان و پژوهش هنر در موضوعات مشخص شده، به سامانه هنر آسمانی ارسال نمایند.
#جشنواره_هنر_آسمانی #دبیرخانه #تمدید #معاونت_تبلیغ_حوزه #هنر #داستان #شعر
📡 دبیرخانه دائمی جشنواره هنر آسمانی
🆔 @Honareasemani
هدایت شده از جشنواره هنر آسمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ توجه؛ توجه⚠️
💠 ثبت نام و ارسال اثر جهت شرکت در نهمین جشنواره هنر آسمانی به پایان رسید.
علاقهمندان به شرکت در این دوره از جشنواره در رشته #شعر ، #داستان و #پژوهش_هنر تنها یک روز فرصت دارند از طریق پیام رسان ایتا اثر خود را ارسال نمایند.
🕙 لازم به ذکر است که تا پایان وقت اداری روز دوشنبه ٨ خرداد میتوانید اثر خود را به ایتای دبیرخانه دائمی جشنواره هنر آسمانی @InfoHonar ارسال کنید.
🔖 طلابی که در موعد مقرر موفق به ثبتنام و ارسال اثر به دبیرخانه نشدند، موارد ذیل را لازم است ارسال نمایند:
🔘 نام کامل
🔘 شماره ملی
🔘 تلفن همراه
🔘 ایمیل
🔘 فایل اثر در قالب Word
#جشنواره_هنر_آسمانی #حوزه_های_علمیه #معاونت_تبلیغ_حوزه #شعر #داستان #پژوهش
📡 دبیرخانه دائمی جشنواره هنر آسمانی
🆔 @Honareasemani
داستان منبر.apk
14.4M
♦️داستان منبر
🔹مجموع داستانهای برای منبر و تایپ شده جدید سخنرانان (۵۰۰۰ داستان)
#مربیان
#نرم_افزار
#داستان
🌸به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
#میلاد_امام_محمدباقر_علیه السلام
#داستان
🌸مثل بوی سیب (داستان کودکانه از زندگی امام #محمد_باقر «علیه السّلام»)
✅غریبه بود و از راه دوری آمده بود. به این طرف و آن طرف نگاه کرد.👀 بعد، از شتر پیاده شد🐫. آن را کنار مسجد بست و وارد مسجد شد🕌. مسجد خلوت بود. تنها دو سه نفر در حال نماز بودند.🤲
مرد غریب، کنار کسی که به مسجد🕌 رفته بود ایستاد و مشغول نماز شد. آرامش عجیبی در مسجد بود. مرد غریب این آرامش را همراه با عطری دلنواز به خوبی حس می کرد.
از بیرون، از کنار دریچه ی مسجد، صدای بق بقوی چند کبوتر می آمد.🕊
نمازش را که خواند، دوباره نگاهی به اطراف کرد. 👀
کودکی همراه پدرش👨👦، کمی آن طرف تر مشغول نماز بود. هر کاری که پدر می کرد، او هم می کرد، حتما بعد از او آمده بودند، چون وقتی وارد مسجد می شد،🕌 آن ها را ندیده بود. بعد به مردی که کنارش مشغول نماز بود خیره شد.😳 مرد چهره ای زیبا و مهربان داشت.😊 گویا عطری که هنگام نماز احساس می کرد، از او بود، بویی مثل بوی سیب 🍎
مرد خوش قیافه آهسته زیر لب دعا کرد. مرد غریبه هم دست هایش را بلند کرد:🤲 «خدایا!» ما را به راه راست هدایت کن. خدایا ! تنها تو را می پرستیم و از تو یاری می خواهیم. خداوندا! ما را از همه مردم بی نیاز کن.»
مرد خوش قیافه که بوی سیب🍎 می داد، از جا بلند شد. گویا می خواست برود. پیش از رفتن، ایستاد و به مرد غریب خیره شد.👀 مرد غریب هم به او نگاه کرد. 👀
مرد خوش قیافه که لبخندی مهربان بر لب داشت، ☺️ به مرد غریبه سلام کرد و گفت: «برادر! این طور نگو. بگو: خدایا! ما را از مردم بد بی نیاز کن چون مؤمن، از برادرش بی نیاز نیست.»🤲
مرد خوش قیافه خداحافظی کرد. مرد غریبه آن قدر نگاهش کرد تا از مسجد بیرون رفت.🕌
با خود گفت: «چه مرد نورانی و فهمیده ای! چه کلام زیبایی! هر که هست، مردی دانشمند و بزرگ است. تنها آدم های بزرگ و اهل علم می توانند این قدر قشنگ و خوب حرف بزنند.»
مرد غریبه از کسی که تازه وارد مسجد🕌 شده بود، پرسید:
«آقا! ببخشید این مرد که الان از مسجد بیرون رفت، که بود؟»
-چطور او را نشناخته ای؟ او امام ما شیعیان، محمد باقر ع بود.
مرد غریبه با تعجب😳 گفت: «راست می گویی؟ او محمد باقر (علیه السلام) بود؟ کاش زودتر او را شناخته بودم.»💐
منبع: دانشمند کوچک و پنج قصه ی دیگر، محمود پوروهاب
#مناسبتی
#داستان_کوتاه
#میلاد_امام_محمدباقر_علیه السلام
#ابتدایی
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #قصه #داستان
🌸#امام_علی_النقی(ع)_امام دهم
🌼#امام_هادی(ع)
💐انیمیشن زیبا از زندگانی امام هادی (ع)با عنوان نگین انگشتری
#انیمیشن
#امام_هادی_علیه_السلام
#دانش_آموزی
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
@madreseh_mahdavi با قاصدک.pdf
6.86M
:
✨#آشنایی_با #امام_زمان(عج)
💠داستان های امام زمان علیه السلام از تولد تا امامت
#معرفی_کتاب
#داستان
#نیمه_شعبان
#ابتدایی
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
🔴🔵 خاک مالی
🌕 نقل میکنند که شاه عباس وقتی میدان نقش جهان را میساخت، دم دمای غروب خودش میرفت و مزد کارگران را میداد.
کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف میکشیدند و خوشحال و قبراق مدتها در صف میماندند تا از دست شاه پول بگیرند.
در این میان عدهای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت میزدند و لباسهای خود را خاکی میکردند و در صف میایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان میرسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکردههای رند را خوب میشناختند، به پادشاه ندا میدادند و کارگران خاکمالیشده را با فحش و بد و بیراه بیرون میانداختند أمّا شاه عباس آنها را صدا میزد و به آنها نیز دستمزد میداد و میگفت:
من پادشاهم و در شأن من نیست که اینان را ناامید برگردانم!
🌹یا صاحب الزمان!
مدتهاست در بساط شما خودمان را خاکمالی کردهایم! گاهی در نیمهی شعبان،گاهی جمعهها، گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعایتان کردهایم! میدانیم این کارها کار نیست و خودمان میدانیم کاری نکردهایم ولی خوب یاد گرفتهایم خودمان را خاک مالی کنیم و در صف، منتظر بمانیم تا دستمزد دریافت کنیم.
ای پادشاه مُلک وجود!
این دستهای نیازمند،
این چشمهای منتظر
این نگاههای پرتوقع،
گدای یک نگاه شمایند! یک نگاه!
از همان نگاههای لطف آمیز که به کارکردههای با إخلاصتان روامیدارید.
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
#داستان
#متوسطه_به_بالا
به کانال #مدارس_امین ملحق شوید:
@mamin110
مهمانی کریم.pdf
1.33M
🌞نام داستان: «مهمانی کریم»💓
✔️داستانی از زندگانی کریم اهل بیت،امام حسن مجتبی علیه السلام💚
✍️نویسنده: حسین فتاحی
👦🏻مخاطب: دبستان
#امام_حسن علیهالسلام
#کریماهلبیت
#داستان
🌸🌸🌸🌸🌸
#کانال_دانش_اموزان_امین
@daneshamozanamin
مهربان ترین مرد مدینه.pdf
785.6K
#میلاد #امام_حسن مجتبی علیه السلام
نام #داستان: «مهربان ترین مرد مدینه»💓
✔️داستانی از زندگانی کریم_اهل_بیت، امام حسن مجتبی علیه السلام💚
مخاطب: دبستان
#کانال_دانش_اموزان_امین
@daneshamozanamin
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#شعر
#داستان
این شعر زیبا که داستان زندگی حضرت رقیه س هست رو میتونید به صورت دکلمه برای بچه ها بخونید و بگید داستان از زبان حضرت رقیه س است:
آی قصه قصه قصه،ای بچه های قشنگ
برای قصه گفتن،دلم شده خیلی تنگ😭
من حضرت رقیه،یه دختر سه ساله م
همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م🌹
گل های دامن من،سرخ و سفید و زردن
همیشه پروانه ها دور سرم میگردن🦋
از این شهر و ازون شهر آدمای زیادی
میان به دیدن من،تو گریه و تو شادی😭😊
هر کسی مشکل داره،میزنه زیر گریه
مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه😥
خلاصه ای بچه ها،اسم بابام حسینه
به یادتون میمونه؟بابام امام حسینه😌
پدربزرگ خوبم امیر مومنینه
اون اولین امامه،ماه روی زمینه🌙
تو دخترای بابام از همشون ریزترم
خیلی منو دوست داره،از همه عزیزترم❤️
مثل رنگین کمون بود النگوهای دستم
گردنبند ستاره به گردنم میبستم💫
یه روزی از مدینه،سواره و پیاده
راه افتادیم و رفتیم همراه خونواده🌺
به سوی مکه رفتیم،تو روز و تو تاریکی
تا خونه خدا رو ببینینم از نزدیکی🕋
چن روزی توی مکه موندیم و بعد از اونجا
راه افتادیم و رفتیم به صحرای کربلا🏝
به کربلا رسیدیم،اونجا که دریا داره
اونجا که آسمونش پر شده از ستاره💫
تو کربلا بچه ها سن و سالی نداشتم
بچه کبوتر بودم،پر و بالی نداشتم🕊
همیشه عمه زینب میگفت دورت بگردم
به حرفای قشنگش همیشه گوش میکردم😌
تو صحرای کربلا ما با غولا جنگیدیدم
با اینکه تنها شدیم ولی نمیترسیدیم😔
تو کربلا زخمی شد چند جایی از تن من
سبدسبد گل سرخ ریخت روی دامن من🌹
بزرگا که جنگیدند با غولای بد و زشت
ما توی خیمه موندیم،بزرگا رفتن بهشت❤️
گلهای دامن من از تشنگی میسوختن
به گریه کردن من چشماشونو میدوختن👀
تحمل تشنگی راس راسی خیلی سخته
مخصوصاً اونجایی که خشکه و بی درخته☀️
دامنم آتیش گرفت مثل گلای تشنه
به سوی عمه زینب دویدم پابرهنه👣
خواستم که صورتم رو با چادرم بپوشم
خوردم زمین در اومد گوشواره از تو گوشم👂
غولا منو گرفتن،دست و پاهامو بستن
خیلی اذیت شدم،قلب منو شکستن💔
خلاصه ای بچه ها تو صحرای کربلا
وقت غروب خورشید،شدیم اسیر غولا🌞
پیاده و پیاده همراه عمه زینب
راه افتادیم و رفتیم،از صبح زود تا به شب🌘
تا اینکه ما رسیدیم به کشور سوریه
از کربلا تا اونجا راه خیلی دوریه😔
توی خرابه شام ما رو زندونی کردن
با ما که بچه بودیم نامهربونی کردن😱
فریاد زدم:«آی مردم،عموی من عباسه
بابام امام حسینه،کیه اونو نشناسه؟»😭
سر غولا داد زدیم،اونا رو رسوا کردیم
تو قلب مردم شهر خودمونو جا کردیم❤️
بابام یه شب به خوابم اومد توی خرابه
گفت که:بابا حسینت میخواد پیشت بخوابه😔
دست انداختم گردنش،تو بغلش خوابیدم
خیلی شب خوبی بود،خوابای رنگی دیدم😭
صبح که بلند شدم من،دیدم که یک فرشته م
مثل داداش اصغرم،منم توی بهشتم😭😭
کتاب حضرت رقیه(س)؛کتاب شماره «٢»از مجموعه شعر کودکان کربلا
شاعر:محمد کامرانی اقاقدام
#حضرت_رقیه_س
#شعر
مهمانی کریم.pdf
1.33M
🌞نام داستان: «مهمانی کریم»💓
✔️داستانی از زندگانی کریم اهل بیت،امام حسن مجتبی علیه السلام💚
✍️نویسنده: حسین فتاحی
👦🏻مخاطب: دبستان
#امام_حسن علیهالسلام
#کریماهلبیت
#داستان
🌸🌸🌸🌸🌸
#کانال_دانش_اموزان_امین
@daneshamozanamin