eitaa logo
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
921 دنبال‌کننده
19هزار عکس
20.6هزار ویدیو
86 فایل
انقلابی بودن میعارنیست انقلابی ورهروماندن پای ارزشهاهنراست من انقلابیم ۵۷ گروه میثاق با شهدا https://eitaa.com/joinchat/2230386699C64b9b33430
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 لغو تحریم‌ها چه شد؟(۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸اگر فقط تحریم‌های آمریکا بر شبکه فروش نفت ایران را
🔰 لغو تحریم‌ها چه شد؟(۳) 👤 🔸«یسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به روزنامه جروزالم پست گفت که 17‌آوریل 2025 (28 فروردین 1404) یعنی 5 روز پس از دور اول مذاکرات ایران و آمریکا با پیش‌بینی کمک واشنگتن در اجزای حیاتی عملیات علیه ایران، به ارتش دستور آماده‌باش داد. طبق سخنان او 10 روز بعد در 27‌آوریل (7 اردیبهشت 1404) یعنی یک روز پس از دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا، آنها فرماندهی سنتکام را در جریان حمله به ایران قرار دادند. 22 می‌(2 خرداد 1404) یک روز قبل از دور پنجم مذاکرات ایران و آمریکا؛ اسرائیل و آمریکا مانورهای نظامی مشترک برای حمله به ایران را نیز برگزار کرده بودند. آن‌طور که روزنامه آمریکایی وال‌استریت‌ژورنال فاش کرد مسئولان آمریکایی و اسرائیلی عمداً خبرهایی را در رسانه‌ها منتشر کردند تا به نظر برسد اختلافات زیادی بین ترامپ و نتانیاهو بر سر ایران وجود دارد؛ اما در واقعیت، رئیس‌جمهور آمریکا درست همان زمانی که در پست‌های شبکه اجتماعی خود از دیپلماسی حرف می‌زد؛ از حملات اسرائیل باخبر بوده است. نتانیاهو در پایان سفر اخیر خود به آمریکا نیز با تمجید از ترامپ به شبکه نیوزمکس گفت: 🔻«ما هرگز در تاریخ دوستی و حامی‌ای مانند رئیس‌جمهور ترامپ، برای اسرائیل و دولت یهود در کاخ سفید نداشته‌ایم.» ایجاد شکاف میان آمریکا و اسرائیل با سخنان آقای پزشکیان و کنش‌های دیپلماتیک دولت چهاردهم همانقدر واقعی و قابل اعتناست که ادعای دولتمردان روحانی در ایجاد شکاف میان اروپا و آمریکا واقعی و قابل اعتنا بود. 🔸با این حساب دولتمردان چهاردهم حتی در خیالبافی هم انسان‌های موفقی نیستند؛ اگرچه هزینه این خیالبافی را ایران و ایرانی پرداخت می‌کند.
🔰 براندازی زیر پوست وحدت ملی! (۱) 👤 🔸بعضی جملات را باید به خاطر سپرد؛ درست مانند جمله‌ای که «دیک چنی» پس از تجربه سفرش به ایران و دیدار با برخی چهره‌ها و جریان‌های سیاسی داخل ایران بیان کرد: «در ایران کسانی هستند که منتظر یک اشاره ما هستند تا علیه نظام شلیک کنند». سال 1379 سومین سال دولت اصلاحات بود که شرکت نفتی ‌هالیبرتون با یک تبانی کثیف دفترش را در تهران تأسیس کرد. «دیک چنی» آن روزها در قامت رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل اجرائی این شرکت به ایران آمده بود و البته فقط چند ماه بعد در پایان همان سال معاون رئیس‌جمهور آمریکا شد. ارزیابی معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا از ایران کاملا صحیح به نظر می‌رسید؛ چنین افراد و گروه‌هایی در ایران وجود داشتند و هنوز هم وجود دارند. 🔸روزها را باید به خاطر سپرد؛ درست مانند 28 شهریور 1388، آخرین جمعه ماه رمضان، روزی که مردم مثل هر سال برای شرکت در راهپیمایی روز قدس با هدف حمایت از مردم مظلوم فلسطین و محکوم کردن جنایات رژیم اسرائیل به خیابان آمده بودند. آنها اما این‌بار با صحنه‌ای عجیب مواجه شدند؛ گروه اندکی که سنگ یک جریان سیاسی داخلی را به سینه می‌زدند با شعار «نه غزه، نه لبنان» قصد بر هم زدن راهپیمایی روز قدس را داشتند. آنها پشت نقاب دلسوزی برای ایران پنهان شده بودند و پروژه صهیونیستی خود را با این شعار پیش می‌بردند. سه ماه قبل از آن، سردمداران این جریان سیاسی داخلی به بهانه واهی تقلب در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، اردوکشی‌های خیابانی را آغاز کرده بودند. اقدامی که برای مقامات رژیم صهیونیستی امیدبخش و دلگرم‌کننده بود. 20 ژوئن 2009 (30 خرداد 1388) یک هفته از آغاز آشوب‌ها در ایران می‌گذشت که «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با شبکه ان.بی.سی از «شجاعت تظاهرکنندگان[!] ایرانی در خیابان» تمجید کرد و «کسانی را که سرکشی‌های‌شان در خیابان و جاهای دیگر، جمهوری اسلامی را به لبه پرتگاه کشانده، ستود.» همان روز «موشه یعلون» وزير وقت امور راهبردي رژيم صهيونيستي و رئيس سابق اطلاعات ارتش اشغالگر قدس با اشاره به آشوب‌ها و اردوکشی‌های خیابانی در تهران به روزنامه یدیعوت‌آحارانوت گفت: «اتفاقي كه در آنجا در حال روي دادن است نشانه‌هاي دلگرم كننده‌اي براي غرب دارد.» و مدعی شد«[میرحسین] موسوی و همسرش روح جدیدی به آزادی بخشیده‌اند.» پنج ماه بعد در 2 نوامبر 2009 (11 آبان 1388) «شیمون پرز»، رئیس وقت رژیم صهیونیستی نیز زبان به تحسین شجاعت آشوبگران خیابانی در تهران گشود و از این آشوب حمایت کرد. 🔸با شکست آشوب‌های 1388 جریان غربگرای مدعی اصلاح‌طلبی در داخل کشور، دیگر نه یک جریان سیاسی در چارچوب قانون اساسی که به عنوان «براندازان ناکام نظام جمهوری اسلامی ایران» دسته‌بندی می‌شدند. پس از این شکست، آنها که «نه غزه، نه لبنان» گفتن‌شان را با «جانم فدای ایران» می‌پوشاندند برای شست‌وشوی سابقه ننگین خود در همراهی با رژیم صهیونیستی و نفوذ مجدد در بدنه اجرائی کشور پشت شعار «آشتی ملی» پنهان شدند. «آشتی ملی» بازتاب‌دهنده فضای واقعی جامعه ایران نبود و تنها برای سهیم کردن عناصر شکست‌خورده آشوب‌های 1388 در مدیریت اجرائی کشور، لقلقه زبان غربگرایان مدعی اصلاح‌طلبی شد. 🔸همین سوءاستفاده شرورانه آنها از واژه‌های ملی، ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ مورد تذکر رهبر انقلاب قرار گرفت: «ملّت ایران ایستاده‌اند، مجتمع هستند. حالا یک عدّه‌ای یاد گرفته‌اند تعبیرات «آشتی ملّی،آشتی ملّی» [را گفتن]؛ این حرف‌ها به نظر من معنی ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متّحدند؛ آنجایی که پای اسلام در میان است، پای ایران در میان است، پای استقلال در میان است، پای ایستادگی در مقابل دشمن در میان است، مردم با همه‌ وجودشان ایستاده‌اند. ممکن است در فلان مسئله‌ سیاسی دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند [امّا] تأثیری نمی‌گذارد. چرا می‌گویید آشتی؟ مگر قهرند که بیایند با هم آشتی کنند؟ این تعبیرات را روزنامه‌ها پَر و بال می‌دهند، متوجّه نیستند که اشکال ایجاد می‌کند. 🔸وقتی شما می‌گویید آشتی، مثل این است که یک قهری وجود دارد؛ [درحالی‌که] قهری وجود ندارد. بله، مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملّت با آنهائی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بی‌حیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اینها آشتی هم نمی‌کنیم.» 🔸تصویرها را باید به خاطر سپرد؛ مثل تصویر شعارنویسی سربازان ارتش کودک‌کش رژیم صهیونیستی روی بمب‌هایی که برای شلیک به ایران آماده می‌کردند؛ آنها شعار آشوبگران 1401 در ایران را روی بمب‌های‌شان نوشتند. تصویرها را باید به خاطر سپرد، مثل تصویر نتانیاهو در گفت‌وگوی تلویزیونی‌اش وقتی به زبان فارسی شعار «زن، زندگی، آزادی» را داد. 🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 براندازی زیر پوست وحدت ملی! (۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸بعضی جملات را باید به خاطر سپرد؛ درست مان
🔰 براندازی زیر پوست وحدت ملی! (۲) 👤 🔸تصاویر را باید به خاطر سپرد چون همین شعار بر روی نشریات جریان غربگرای مدعی اصلاح‌طلبی در داخل ایران نقش بسته بود. این جریان و سردمدارانش یکی از حامیان شورشی بودند که سال 1401 با شعار فریبکارانه «زن‌، زندگی، آزادی» شکل گرفت؛ آنها برای زنده نگهداشتن این آشوب پیام دادند، بیانیه امضا کردند و منبع اخبار کذب رسانه صهیونیستی اینترنشنال شدند. اسرائیل نیز با همین شعار بر سر مردم ایران بمب ریخت و 126 زن، 41 کودک و در مجموع بیش از 1000 ایرانی را به شهادت رساند. 🔸کارنامه‌ها را باید به خاطر سپرد؛ نباید اجازه داد کارنامه جریانی که در تمام دهه‌های اخیر چسبندگی غیرقابل انکاری به رژیم صهیونیستی داشته است، فراموش شود. آنها در دهه هفتاد زمزمه دست‌کشیدن از فلسطین و پذیرش اسرائیل را برای اولین‌بار در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور راه انداختند، در دهه هشتاد به مقامات آمریکایی پیشنهاد به رسمیت شناختن اسرائیل و خلع سلاح گروه‌های مقاومت را دادند و با آشوب 88 سران رژیم صهیونیستی را دلگرم کردند، در دهه 90 با تحقیر مدافعان حرم و تضعیف سیاست حضور مستشاری ایران در سوریه آب به آسیاب اسرائیل ریختند و سال 1401 در شورش مزورانه«زن، زندگی، آزادی» با رژیم صهیونیستی همراه و همصدا شدند. آنها حتی پس از عملیات طوفان‌الاقصی و در اوج حملات ارتش صهیونیستی به غزه و کشتار مردان و زنان و کودکان فلسطینی، در نشریات و بیانیه‌های سیاسی‌شان راه برون رفت از این شرایط را به رسمیت شناختن اسرائیل عنوان کردند و کمتر از سه ماه پیش خواستار توقف حملات یمن به اسرائیل شدند و آن را حمله به منافع ایران در میز مذاکرات خواندند! 🔸واژه‌ها مظلومند، واژه‌ها بی‌پناهند؛ جریان تحریف به واژه‌ها تجاوز می‌کند تا مسیر تجاوز دشمن به کشور را باز کند. آنها حالا به سراغ واژه «وحدت ملی» آمده‌اند. وحدت ملی یعنی در جمهوری اسلامی، مردم هم‌دوش و همراه یکدیگرند، چه آنها که همیشه با همه وجود پای کار بودند و چه آنها که با تبلیغات دشمن لغزیدند، در مسیر مردد و حتی پشیمان شدند و اکنون پس از جنگ ۱۲ روزه صحنه برایشان آشکار شده و به مسیر بازگشته‌اند. نباید فراموش کرد چه کسانی با انکار دشمن و شبهه‌آفرینی در جامعه دو دستگی و چند دستگی ایجاد کردند. وحدت با عاملان تبلیغات دشمن و بانیان شک و تردید در افکار عمومی نقض غرض است، آنها هیچ‌وقت با ملت ایران همراه نبودند و آغوش جمهوری اسلامی هرگز نباید به روی آنها باز باشد. غربگرایان مدعی اصلاح‌طلبی مثل سال 1388 که پس از شکست پروژه‌شان پشت واژه «آشتی ملی» سنگر گرفتند تا به صحنه برگردند، این روزها پس از شکست پروژه براندازی در جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، پشت «وحدت ملی» پنهان شده‌اند تا در صفوف مردم رخنه کنند، وقتی تب و تاب حوادث افتاد آنها اولین کسانی خواهند بود که دوباره با تحریف واقعیات نسبت به دشمنی دشمن در افکار عمومی شک و شبهه ایجاد می‌کنند.
🔰 دور باطل مذاکره و درس‌هایی که نمی‌گیرند!(۱) 👤 🔸تاریخ معلم خوبی است اما برخی از دولتمردان ما شاگردان خوبی برای آن نبوده‌اند. سال 1382 آمریکا پس از اشغال افغانستان؛ بدون اجماع حتی میان متحدان قبلی‌اش، به بهانه دروغین تسلیحات کشتارجمعی، عراق را هم اشغال کرد. همان ایام بود که برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران با هوچی‌گری اروپا و آمریکا و رسانه‌های وابسته‌شان، در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بحث‌برانگیز شد. با مشاهده اوضاع آن روز در غرب آسیا برخی مسئولان جمهوری اسلامی نگران شدند. 🔸مسئولان وقت تصمیم گرفتند برای «رفع اتهام و دفع خطر» با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس به مذاکره بنشینند. ترس برادر مرگ است؛ این را سال ۱۳۸۲ به چشم دیدیم وقتی پیش از آنکه اروپایی‌ها درخواست مرگ برنامه هسته‌ای ایران را مطرح کنند؛ مسئولان وقت، خودشان را برای خودکشی آن آماده می‌کردند. در خوش‌بینانه‌ترین تفسیر از آن روزها، هراس ناشی از جنگ تیم مذاکراتی ایران را در باتلاق انفعال و وادادگی فرو برد، تا آنجا که معتقد بودند: «اگر اروپایی‌ها گفتند تعلیق برای یک سال، ما باید بگوییم یک سال و نیم، اگر می‌خواهیم موضوع حل شود. یا اگر می‌گویند یک سال مذاکره، ما باید بگوییم یک سال و نیم مذاکره، برای اینکه ایجاد اعتماد کنیم.» اعتمادسازی برای اروپایی که دستش به خون هزاران غیرنظامی در افغانستان آلوده بود و علی‌رغم بازرسی‌های متعدد از عراق، حمله آمریکا به این کشور را با ادعای دروغین وجود سلاح کشتار جمعی، تأیید کرد؛ از همان ابتدا لطیفه‌ای مضحک بود. با این حال تیم مذاکراتی ایران تصمیمش را گرفته بود. ریاست این تیم را «حسن روحانی» بر عهده داشت. آنها معتقد بودند: «ما با سعه صدر تعلیق را بپذیریم تا پرونده ما در آژانس بسته شود، گرچه این‌کار دو سال هم به‌طول بینجامد، در عوض برای همیشه راحت می‌شویم.» 🔸مذاکرات با سه کشور اروپایی بر سر برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران و تعلیق آن برای اعتمادسازی آغاز شد. مهرماه 1382 در نشست سعدآباد، سه کشور اروپایی با هدف تحمیل خواسته‌شان، ایران را به ترک میز مذاکرات و بازگشت به کشورشان تهدید کردند. مسئولان وقت ایران باز هم ترسیدند و به خواسته سه کشور اروپایی تن دادند. 🔸آنها یک قول شفاهی از اروپایی‌ها گرفتند و البته در کمال تعجب این قول را به صورت مکتوب در متن نهائی بیانیه مورد توافق نیاوردند. حسن روحانی می‌گوید: «در جلسه با وزرای اروپایی گفتم که در مقام عمل تعلیق تنها در حد تعلیق گازدهی در نطنز خواهد بود، گرچه عبارت بیانیه کمی متفاوت بود.» شاید مضحک به نظر برسد اما مذاکره‌کنندگان ایرانی با قول شفاهی تروئیکای اروپا (سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس) به پذیرفتن «تفسیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تعلیق» در بیانیه نهائی راضی شدند و آژانس درست در زمان اجرای توافق «تعلیق» را نه فقط «توقف گازدهی به سانتریفیوژهای نطنز» بلکه طبق خواست اروپا به «توقف کلیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران» تفسیر کرد. حسن روحانی در خاطراتش می‌نویسد: «البرادعی(مدیرکل وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی) بعدا تحت فشار اروپا تخلف کرد و آژانس هم با تفسیر جدیدی علاوه‌بر نطنز، قطعه‌سازی و مونتاژ را هم جزء موارد تعلیق اعلام کرد.» 🔸کلیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران به مدت دو سال تعلیق شد. با وجود اینکه تیم مذاکراتی ایران معتقد بود: «گرچه این‌کار دو سال هم به‌طول بینجامد، در عوض برای همیشه راحت می‌شویم.» اما ایران از هیچ چیز راحت نشد. طی این دو سال و تا زمانی که حسن روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ریاست تیم مذاکراتی را بر عهده داشت، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ۷ قطعنامه علیه ایران صادر کرد و در نهایت پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد. 🔸درسی که آن زمان تاریخ به ما داد این بود؛ محاسبات مسئولان وقت ایران غلط است و مذاکرات با سه کشور بدعهد و فریبکار اروپایی نه به «رفع اتهام» منجر می‌شود و نه به «دفع خطر»؛ بلکه کاملا برعکس «اتهام» و «خطر» را تشدید می‌کند. حسن روحانی درباره آن روزها می‌گوید: «[ایران] بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قول‌های انجام نشده و درخواست‌های بیشتر روبه‌رو شد.» 🔸دولتمردان وقت ایران اما نتوانستند همین درس ساده را فرا بگیرند و محاسبات غلط‌شان را اصلاح کنند، آنها در عوض به این نتیجه رسیدند که به جای اروپا باید با آمریکا مذاکره کرد: «اروپایی‌ها بدون چراغ سبز آمریکا قادر به انجام هیچ کار مهمی نبودند.» «مذاکره با اینها(اروپا) فایده‌ای ندارد، باید با رئیس اینها(آمريكا) مذاکره کنیم.» 8 سال بعد وقتی آنها باز هم قدرت اجرائی کشور را در دست گرفتند، تجربه شکست‌خورده‌شان را دوباره از همین نقطه ادامه دادند. مذاکره با آمریکا آغاز شد. 🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 دور باطل مذاکره و درس‌هایی که نمی‌گیرند!(۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸تاریخ معلم خوبی است اما برخی
🔰 دور باطل مذاکره و درس‌هایی که نمی‌گیرند!(۲) 👤 🔸رؤسای جمهور دو کشور با یکدیگر گفت‌وگوی تلفنی کردند، وزرای خارجه دو کشور در خیابان‌های سوئیس دوستانه قدم زدند و حتی وزیرخارجه وقت با رئیس‌جمهور آمریکا در سازمان ملل دیدار کرد. نتیجه همه این دل‌سپردن‌ها توافقی به نام برجام شد. توافقی که در همان اولین روزها و تنها 8 ماه پس از اجرایش نقض شد و وزیر خارجه وقت ایران درباره آن نوشت: «قریب هشت ماه بعد از روز اجرا، مهم‌ترین تعهدات ایالات متحده و برخی از طرف‌های اروپایی در رابطه با رفع تحریم‌ها هنوز ایفا نگردیده است.» 🔸محمد جواد ظریف در نامه خود به فدریکا موگرینی، نماینده وقت اتحادیه اروپا در سیاست خارجی تأیید کرد که به دلیل نقض عهد آمریکا و تهدیدهایش: «بانک‌ها در عمل اعتصاب کرده و از تعامل مجدد با ایران خودداری می‌کنند.» این روند تا آخرین روزهای حضور آمریکا در برجام ادامه داشت و معاون وقت وزیر خارجه اسفند 1396 درباره آن گفت: «آمریکا تقریبا هر روز تعهداتش در برجام را نقض می‌کند.» دو ماه بعد در اردیبهشت 1397 آمریکا با پاره کردن برجام کار را یکسره کرد. 🔸تاریخ این بار درس تکراری دیگری به دولتمردان داد و آن اینکه اروپا و آمریکا به یک اندازه عهدشکن و غیرقابل اعتمادند؛ اما آنها از فهم این درس ساده هم ناتوان بودند. اینکه دولتمردان وقت تصمیم گرفتند در غیاب آمریکا مسیر خود را با اروپا ادامه دهند اگر چه مثل شوخی به نظر می‌رسید اما اتفاقی بود که کاملا جدی رخ داد. آنها مسیری را انتخاب کردند که سال 1382 بن‌بست بودنش را به چشم دیده بودند. حسن روحانی که پس از چشیدن طعم بدعهدی اروپا در مذاکرات 1382 تا 1384 گفته بود: «کاملا روشن شد که اروپا نمی‌تواند در برابر فشار آمریکا بایستد.» و بر همین اساس آمریکا را کدخدا و رئیس اروپا لقب داده بود در تناقضی آشکار کدخدای دیروز را مزاحم امروز خواند و گفت: «یک موجود مزاحم از برجام رفت... برجام منهای آمریکا را با دیگر اعضای 1+5 و از جمله اروپا ادامه می‌دهیم.» دو سال دیگر گذشت تا محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت ایران پس از مشاهده کارشکنی و نقض عهد کشورهای اروپایی، آذرماه 1399 خطاب به آنها بنویسد: «به تعهدات‌تان ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل پایبند باشید و نقض برجام را متوقف کنید.» اروپا حتی در سخت‌ترین روزهایی که مردم ایران درگیر همه‌گیری کرونا بودند برای واردات واکسن از طریق کانال مالی مشترکی(SPV-اینستکس) که خودشان راه انداخته بودند، کارشکنی کرد و جان مردم ایران را به بازی گرفت. 🔸تاریخ معلم خوبی است. آن‌قدر خوب که یک درس را چند بار تکرار می‌کند اما اینکه برخی از دولتمردان ما درس‌های صریح، ساده و تکراری تاریخ را باز هم متوجه نمی‌شوند، تأسف‌آور است. کمتر از 4 سال بعد همان جریان بار دیگر قدرت اجرائی را در دست گرفت. آنها تجربه‌های شکست‌خورده قبلی خود را اصلا به روی مبارک‌شان هم نیاوردند و یک بار دیگر اصرار کردند با مذاکره با آمریکا به اعتمادسازی و رفع تحریم بپردازند! مذاکره با آمریکا دوباره آغاز شد. پنج دور مذاکره غیرمستقیم با آمریکا نه تنها هیچ تحریمی را رفع و یا تعلیق نکرد بلکه حتی مانع از اعمال تحریم‌های جدید هم نشد! پس از پنج دور مذاکره با آمریکا در دولت چهاردهم، واشنگتن بیش از 313 تحریم علیه اصلی‌ترین شریان اقتصادی ایران یعنی فروش نفت اعمال کرد. این بار مذاکره با آمریکا تحفه دیگری هم برای‌مان آورد و آن حمله مشترک نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران بود. 🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 دور باطل مذاکره و درس‌هایی که نمی‌گیرند!(۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸رؤسای جمهور دو کشور با یکدیگر
🔰 دور باطل مذاکره و درس‌هایی که نمی‌گیرند!(۳) 👤 🔸حالا فکر می‌کنید پس از این تجربه تلخ، دولتمردان ما چه نتیجه‌ای گرفته‌اند؟! هیچ چیز از طنز این ماجرا نمی‌کاهد که آنها به این نتیجه رسیده‌اند که باید با اروپا مذاکره کنند! آنها برای بار سوم مسیری را انتخاب کرده‌اند که پیش‌تر تا انتهایش را رفته و سرشکسته بازگشته بودند. این انتخاب با هیچ تعریفی از عقلانیت و واقع‌بینی سازگاری ندارد و این زیبنده نظام جمهوری اسلامی ایران نیست که دولتمردانش به امید واهی، سال‌ها هروله‌کنان بین اروپا و آمریکا در رفت و آمد باشند. درسی که در تمام این سال‌ها باید می‌گرفتیم خیلی ساده است؛ دور باطل مذاکره با اروپا و آمریکا صد بار دیگر هم که تکرار شود، نتیجه‌اش همان است که رهبر انقلاب فرمود: «همه بدانند- مذاکره با رژیم زورگو و پُرتوقّعی مثل آمریکا، وسیله‌ای برای رفع دشمنی نیست؛ مذاکره، وسیله‌ای برای رفع دشمنیِ آمریکا نیست بلکه مذاکره، ابزاری در دست او برای اعمال دشمنی است... بعضی می‌گویند مذاکره کنیم تا دشمنی کم بشود؛ نه، مذاکره دشمنی را کم نمی‌کند، مذاکره یک وسیله‌ای به او می‌دهد تا اعمالِ دشمنیِ بیشتری بکند.» (22 مرداد 1397) «از اروپا قطع امید بکنید. 🔸اروپا جایی نیست که ما بتوانیم برای مسائل گوناگون خودمان از جمله همین مسئله‌ برجام و مسائل اقتصادی و مانند اینها به آنها امید ببندیم؛ نه، اینها کاری نخواهند کرد؛ قطع امید [بکنید].» (7 شهریور 1397)«اگر هدف از مذاکره رفع تحریم است، مذاکره‌ با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد؛ یعنی تحریم‌ها را برنمی‌دارد، [بلکه] گره تحریم‌ها را کورتر خواهد کرد؛ فشار را افزایش خواهد داد. مذاکره‌ با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد.» (22 اسفند 1403) تاریخ باز هم به ما درس می‌دهد اما کوتاهی دولتمردان ما در عبرت گرفتن از این درس‌ها، هزینه تحمیل شده به ایران را هر بار بیشتر می‌کند. آخرین هزینه‌ای که ما پرداختیم، شهادت فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان برجسته هسته‌ای، نزدیک به 1000 غیرنظامی و تخریب بخشی از تأسیسات نظامی و هسته‌ای‌مان بود.
🔰 مذاکرات وارونه(۱) 👤 🔸سپتامبر 1960 (شهریور 1339) «ادی کوهن» مقام ارشد وزارت خزانه‌داری اسرائیل که مدیریت کمک‌های خارجی را بر عهده داشت، اعضای سفارت آمریکا در تل‌آویو را برای بازدید از پروژه‌های عمرانی و صنعتی مورد حمایت مالی آمریکا در اسرائیل همراهی می‌کرد. آنها مشغول پرواز با هلی‌کوپتر از «بحرالمیت» به سمت مقصد بعدی بازدیدشان بودند که «اوگدن رید» سفیر وقت آمریکا در تل‌آویو، از فراز صحرای نقب و در نزدیکی شهر دیمونا، ساخت و سازهای قابل توجهی را دید و درباره آن سؤال پرسید. «کوهن» بلافاصله پاسخ داد: «این یک کارخانه نساجی است.» چیزی که مقامات رژیم صهیونیستی تا مدت‌ها از آن با عنوان «کارخانه نساجی» سخن می‌گفتند؛ در واقع «تأسیسات هسته‌ای دیمونا» بود. «ادی کوهن» کاملا از وجود آن تأسیسات خبر داشت اما در پاسخ به سؤال سفیر آمریکا مجبور بود سیاست پنهان‌کاری هسته‌ای اسرائیل را رعایت کند؛ او اولین پاسخی که به ذهنش رسید را داد، اقوام همسرش دقیقا در شهر دیمونا مشغول احداث یک کارخانه نساجی بودند و «کوهن» با این پیش‌زمینه ذهنی «تأسیسات هسته‌ای دیمونا» را یک «کارخانه نساجی» خواند. 🔸مقامات سیاسی و اطلاعاتی آمریکا اما این‌قدر ساده‌لوح نبودند که با این پاسخ، خام شوند. ژوئن 1959 (خرداد 1338) «ریچارد کری» دبیر اول وقت سفارت آمریکا در اسلو (پدر جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا) گزارشی به وزارت خارجه آمریکا مخابره کرد که نشان می‌داد نروژ با همکاری انگلستان توافق‌نامه محرمانه‌ای برای فروش آب سنگین به اسرائیل، امضا کرده است. 🔸این توافق نشانه‌ای واضح از بلندپروازی‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی بود. جولای 1960 (تیر 1339) گزارش‌هایی از پیمانکاران آمریکایی مستقر در اراضی اشغالی به سفارت آمریکا رسیده بود که اسرائیل یک راکتور تولید برق در آن منطقه ساخته است. 16 دسامبر همان سال (25 آذر 1339) «موریس کوو دو مورویل» وزیر خارجه وقت فرانسه در دیدار با «کریستین هرتر» همتای آمریکایی‌اش، آب پاکی را روی دست مقامات آمریکا ریخت و همه چیز را آشکار کرد. فرانسه از سال‌ها پیش توافق هسته‌ای محرمانه‌ای با اسرائیل به امضا رسانده بود و «تأسیسات هسته‌ای دیمونا» با الگوگیری از «تأسیسات هسته‌ای مارکول» فرانسه و توسط فرانسوی‌ها ساخته شده بود. وقتی «هرتر» از «کوو» درباره منابع مالی ساخت این تأسیسات سؤال کرد، او گفت: «فکر می‌کند پول ساخت این تأسیسات از آمریکا آمده است.» پس از نقش انگلستان در انتقال آب سنگین به اسرائیل و کمک فرانسه به ساخت تأسیسات هسته‌ای اسرائیل، این شاید یک غافلگیری تازه برای مقامات واشنگتن بود؛ آنها فهمیدند رژیم صهیونیستی مسیر کمک‌های مالی آمریکا را به سمت ساخت «تأسیسات هسته‌ای» منحرف کرده است. 🔸رژیم صهیونیستی از آن به بعد دیگر به جای انکار کامل برنامه هسته‌ای‌اش، فقط اهداف نظامی آن را انکار کرد و مدعی فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای شد. آمریکا همان زمان درخواست بازرسی از تأسیسات هسته‌ای اسرائیل را مطرح کرد. رژیم صهیونیستی به این درخواست روی خوش نشان نداد اما پذیرفت دانشمندان آمریکایی را برای بازدید از تأسیسات هسته‌ای‌اش طبق زمان‌بندی مورد توافق دو طرف دعوت کند. طی یک دهه (1961-1969) و در سه دولت متوالی آمریکا به ریاست‌جمهوری «کندی»، «جانسون» و «نیکسون»؛ آمریکا 9 تیم از کارشناسان و دانشمندان هسته‌ای خود را برای بازدید از تأسیسات هسته‌ای دیمونا فرستاد. 🔸هر بار پیش از رسیدن مهمانان آمریکایی، صهیونیست‌ها دست به کار می‌شدند؛ جلوی آسانسورهایی که دسترسی به 6 طبقه سری زیرزمینی تأسیسات دیمونا را فراهم می‌کرد، دیوار می‌کشیدند و آن را رنگ‌آمیزی می‌کردند تا همه چیز طبیعی به نظر برسد؛ انگار که هیچ آسانسوری آنجا نیست و طبقات زیرین اصلا وجود ندارند. آنها حتی یک اتاق کنترل دروغین در یکی از دو طبقه روی زمین دیمونا ساختند. این اتاق مجهز به پنل‌های کنترل جعلی و دستگاه‌های اندازه‌گیری کامپیوتری صوری بود، جوری که نشان می‌داد آنها مشغول اندازه‌گیری خروجی حرارتی یک راکتور 24 مگاواتی هستند؛ درست مطابق با چیزی که صهیونیست‌ها ادعا می‌کردند. 🔸برخلاف گزارش‌های کارشناسان کمیسیون انرژی اتمی آمریکا از تأسیسات دیمونا، مقامات سیاسی و اطلاعاتی آمریکا می‌دانستند کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است. آنها فهمیده بودند اسرائیل مخفیانه 80 تا 100 تن «کیک زرد» (ماده‌ای که در مراحل اولیه ساخت بمب اتم لازم است اگرچه تهیه آن به معنای مقاصد تسلیحاتی نیست) از آرژانتین خریداری کرده و قراردادی با یک شرکت تسلیحاتی فرانسوی برای ساخت و توسعه موشک بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای بسته است. 🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 مذاکرات وارونه(۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸سپتامبر 1960 (شهریور 1339) «ادی کوهن» مقام ارشد وزارت خ
🔰 مذاکرات وارونه(۲) 👤 🔸«رابرت وبر» وابسته علمی سفارت آمریکا در تل‌آویو همان زمان گزارش‌های کارشناسان آمریکایی را زیر سؤال برد و گفت تأسیسات هسته‌ای دیمونا از ابتدا با مقاصد نظامی ساخته شده است نه برای فعالیت‌های صلح‌آمیز! او در گزارش ‌آوریل 1965 خود نوشت دیمونا به اسرائیل اجازه داده است تا «بر اکثر موانع موجود در مسیر دستیابی به ظرفیت تولید پلوتونیوم، ماده اولیه سلاح‌های هسته‌ای، غلبه کند.» 🔸ساکنان کاخ سفید هر روز بیشتر با ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای اسرائیل آشنا می‌شدند و البته هر روز بیشتر با آن کنار می‌آمدند. «جان کندی» بر انجام بازرسی‌های دقیق اصرار داشت اما پس از ترور او «لیندون جانسون» سعی کرد بر فعالیت‌های هسته‌ای اسرائیل چشم بپوشد و سرانجام «ریچارد نیکسون» در تبانی با «گلدا مایر» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی دستیابی اسرائیل به تسلیحات هسته‌ای را پذیرفت به شرطی که همیشه مخفی بماند و صهیونیست‌ها رسما وجود آن را انکار کنند. 🔸ساکنان کاخ سفید که در ابتدا از سیاست پنهان‌کاری هسته‌ای اسرائیل عصبانی به نظر می‌رسیدند و می‌خواستند با قطع کمک‌های اقتصادی خود، اسرائیل را تحت فشار بگذارند نه تنها هرگز این کار را نکردند بلکه خودشان مجری قسمتی از سیاست پنهان‌کاری هسته‌ای اسرائیل شدند. 🔸عصر 21 سپتامبر 1979 (30 شهریور 1358) کارشناسان پایگاه نیروی هوائی پاتریک در فلوریدا مثل همیشه مشغول بررسی داده‌های ارسال شده از ماهواره جاسوسی «ولا 6911» بودند که با مورد خارق‌العاده‌ای برخورد کردند. «ولا 6911» با هدف ردیابی آزمایش‌های مخفی هسته‌ای طراحی شده بود و به حسگر‌ها و دستگاه‌های اندازه‌گیری دقیقی مجهز بود که نسبت به هرگونه انفجار هسته‌ای واکنش نشان می‌داد. آن روز عصر کارشناسان آمریکایی اطلاعات مربوط به دو درخشش بزرگ و متوالی را از داده‌های ماهواره بازخوانی کردند؛ نشانه‌ای که با یک انفجار هسته‌ای مطابقت داشت. در تمامی موارد قبلی که ماهواره ولا چنین «درخشش دوگانه‌ای» را ثبت کرده بود، داده‌های زمینی نیز وقوع یک انفجار هسته‌ای را تأیید کردند. ساعت 3 بامداد 22 سپتامبر 1979 (31 شهریور 1358) محل دقیق این انفجار شناسایی شد. 🔸جایی در اقیانوس اطلس جنوبی، در نزدیکی جزایر پرنس ادوارد که تحت کنترل دولت آپارتاید آفریقای جنوبی بود. از همان ابتدا اسرائیل یکی از مظنونان اصلی آزمایش انفجار هسته‌ای بود. «جیمی کارتر» رئیس‌جمهور وقت آمریکا در خاطرات مربوط به آن روز در دفتر خاطراتش نوشت: «نشانه‌هایی از یک انفجار هسته‌ای در منطقه آفریقای جنوبی وجود داشت- یا آفریقای جنوبی، یا اسرائیل با استفاده از یک کشتی در دریا [این کار را انجام داده‌اند]، یا هیچ چیز [نیست].» کارتر خیلی دوست داشت «هیچ چیز نباشد» و داده‌های ثبت شده ماهواره‌ای صرفا یک خطای فناوری باشند. او می‌دانست دولت آپارتاید آفریقای جنوبی در موقعیت انجام چنین آزمایشی نیست و اگر داده‌ها خدشه‌ناپذیر باشند، تنها متهم اصلی این انفجار هسته‌ای، اسرائیل است. هر چه داده‌های بیشتری از سایر پایگاه‌های آمریکا تجمیع می‌شد، احتمال یک انفجار هسته‌ای نیز بیشتر تقویت می‌شد. آزمایشگاه تحقیقات نیروی دریایی آمریکا نیز با تجزیه و تحلیل داده‌های هیدروآکوستیک مربوط به آن روز، سیگنال‌های مربوط به یک شلیک هسته‌ای در محیط دریایی را دقیقا در همان منطقه یعنی «آب‌های کم‌عمق بین جزایر پرنس ادوارد و ماریون، در جنوب آفریقای جنوبی» شناسایی کرد. اواخر اکتبر 1979 (آبان 1358) ماجرا به رسانه‌ها درز کرد و کاخ سفید مجبور شد کارگروهی برای بررسی موضوع تشکیل دهد. نتیجه گزارش این کارگروه اما از پیش مشخص بود؛ همان‌طور که انتظار می‌رفت آنها حاضر به تأیید وقوع انفجار هسته‌ای نشدند و برخورد شهاب‌سنگ با ماهواره ولا را علت «درخشش دوگانه» ثبت شده توسط این ماهواره اعلام کردند. تقریبا هیچ‌کس نتیجه‌گیری آنها را جدی نگرفت. «جک وارونا» مقام ارشد آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) گزارش کارگروه کاخ سفید را یک «ماست‌مالی» تحت تأثیر ملاحظات سیاسی خواند. «جیمی کارتر» رئیس‌جمهور وقت آمریکا خودش چند ماه بعد اعتراف کرد و در خاطراتش مربوط به روز 27 فوریه 1980 (8 اسفند 1358) نوشت: «ما در میان دانشمندان خود به این باور فزاینده رسیده‌ایم که اسرائیلی‌ها واقعاً یک انفجار آزمایشی هسته‌ای را در اقیانوس نزدیک انتهای جنوبی آفریقای جنوبی انجام داده‌اند.» 🔸ماجرا تقریبا واضح بود؛ رژیم صهیونیستی با پشتیبانی لجستیکی دولت آپارتاید آفریقای جنوبی دست به یک آزمایش انفجار هسته‌ای زده بود. 🔸این اتفاق حتی در نظم ناهمگون فعلی جهان نیز برخلاف تمام قوانین بین‌المللی و حتی برخلاف قوانین داخلی آمریکا در منع اشاعه تسلیحات اتمی بود. 🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 مذاکرات وارونه(۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸«رابرت وبر» وابسته علمی سفارت آمریکا در تل‌آویو همان زم
🔰 مذاکرات وارونه(۳) 👤 🔸اسرائیل اگرچه «پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای»(NPT) را نپذیرفته بود اما از 1963 عضوی از «پیمان منع جرئی آزمایش هسته‌ای»(LTBT) به حساب می‌آمد و این اقدامش کاملا مغایر با تعهداتش ذیل LTBT بود. مقامات واشنگتن نقض صریح قوانین بین‌المللی و قوانین داخلی خود را می‌دیدند اما از هیچ تلاشی برای لاپوشانی آزمایش هسته‌ای اسرائیل دریغ نکردند. این لاپوشانی آن‌قدر شدید بود که «لئونارد وایس»، دانشمند و متخصص منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در ستاد سناتور «جان گلن» (سناتور دموکرات اهل اوهایو)، به یاد می‌آورد در یک جلسه توجیهی، یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در قالب یک تهدید محترمانه به او گفت: «اگر به گفتن اینکه رویداد ولا یک آزمایش هسته‌ای بوده است ادامه دهم، اعتبارم از بین خواهد رفت.» 🔸در روزهایی که جمهوری اسلامی ایران هنوز تشکیل نشده بود و حتی انقلاب اسلامی ایران به وقوع نپیوسته بود؛ رژیم صهیونیستی با پشتیبانی فرانسه، انگلیس و آمریکا برنامه هسته‌ای‌اش را با مقاصد نظامی بنیان گذاشت، توسعه داد و حتی برای ساخت تسلیحات هسته‌ای اقدام کرد. 🔸اظهارات این روزهای مقامات فرانسه، انگلیس و آمریکا درباره نگرانی‌شان از «مسابقه تسلیحات اتمی در خاورمیانه» مضحک‌ترین لطیفه‌ای است که می‌توان بیان کرد. آنها مجرمانی هستند که اساسا صلاحیت اظهارنظر در این زمینه را ندارند؛ چه رسد به اینکه آن طرف میز مذاکرات در مقابل مسئولان کشورمان بنشینند و خواستار اعتمادسازی از طرف ایران شوند! وزارت خارجه اما دست‌کم طی یک سال اخیر در کمال تعجب این مذاکرات وارونه را پذیرفته است و حاضر شده به عنوان متهم در مقابل آمریکا و سه کشور اروپایی بنشیند و درباره برنامه هسته‌ای ایران برای آنها اعتمادسازی کند! 🔸اسرائیل به پشتوانه فرانسه، انگلیس و آمریکا رکورددار پنهان‌کاری و نقض قوانین بین‌المللی در زمینه هسته‌ای طی دهه‌های گذشته است. منابع قابل توجه فراوانی برای مستند کردن این پنهان‌کاری و نقض سیستماتیک قوانین وجود دارد؛ از اسناد آرشیو امنیت ملی آمریکا گرفته تا گزارش‌های تحقیقی پژوهشگران مستقل. با این وجود از وزارت خارجه‌ای که در این موضوع نقش خود را به «اداره مذاکرات» تقلیل داده است نمی‌توان انتظار داشت از ظرفیت این اسناد برای مستندسازی پرونده سیاه اسرائیل و حامیانش استفاده کرده و حقانیت منطق ایران را در میان حاکمان، نخبگان و افکار عمومی جهان تثبیت کند!
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۱) 👤 🔸قرار بود 100 هواپیمای ایرباس و 80 هواپیمای بوئینگ وارد ایران شود. قرار بود ایران ‌هاب هوائی منطقه شود؛ حتی برای این کار 12 عدد هواپیمای قاره‌پیما و غول‌پیکر A380 سفارش دادیم، هواپیمایی که فقط در فرودگاه امام خمینی(ره) تهران می‌توانست بنشیند و همان جا هم زیرساخت کافی برای نگهداری‌اش وجود نداشت! قرار بود شرکت‌های اروپایی و آمریکایی به ایران بیایند، پژو و رنو برای‌مان خودرو بسازند و توتال و شل برایمان نفت و گاز استخراج کنند. قرار بود آمریکا 300 میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند. قرار بود... 🔸این‌ها فقط بخشی از رؤیاهایی بود که غرب‌پرستان داخلی به مردم فروختند تا برجام را به ایران قالب کنند. به ما می‌گفتند هر روز تأخیر در انعقاد برجام 100 میلیون دلار یا 400 میلیارد تومان خسارت دارد. بگذارید بدون تعارف بگوییم؛ آنها خیلی راحت‌تر از آنچه فکر می‌کنید و با وجدانی کاملا آسوده، دروغ می‌گفتند! 🔸بی‌ارزش‌ترین و بی‌خاصیت‌ترین قرارداد تاریخ معاصر ایران؛ خیلی گران به ملت ایران فروخته شد. از آن حدود 100 هواپیمای ایرباس فقط سه ایرباس (آن هم به صورت مرجوعی) نصیب ایران شد که از این سه فروند نیز یک فروند اندکی بعد و تا امروز به دلیل نبود قطعات زمین‌گیر است. حتی یک فروند از آن 80 هواپیمای بوئینگ هم به ایران نرسید و از 20 هواپیمای ملخی ATR سفارش داده شده، 13 فروند به ایران رسید که مدتی بعد 11 فروند آن به دلیل نبود قطعات تا همین امروز زمین‌گیر شده است. هواپیمایی که به زحمت می‌توانست مسیر کیش به مشهد را طی کند و پروازهایی مثل تبریز به چابهار را اصلا نمی‌توانست انجام دهد چه رسد به پروازهای طولانی خارج از کشور! نوسازی ناوگان هوائی که به عنوان نماد برجسته دستاوردهای برجام مطرح می‌شد، نه تنها هیچ وقت اتفاق نیفتاد بلکه صنعت هوانوردی ایران با برجام معضلات جدیدی پیدا کرد که حتی تا پیش از آن و در اوج دوران تحریم‌ها هم وجود نداشت. 🔸آقای ظریف 12 شهریور 1395 – 2 سپتامبر 2016 نامه‌ای به خانم فدریکا موگرینی به عنوان هماهنگ‌کننده برجام نوشت. قسمتی از این نامه با عنوان «فروش هواپیمای مسافربری به ایران» به نقض عهد آمریکا در اجرای قراردادهای ایرباس، بوئینگ و ATR اشاره دارد. آقای ظریف می‌نویسد: «دولت آمریکا طی 7 ماه گذشته دست کم در چهار مورد مشخص با طفره رفتن آشکار از صدور مجوزهای لازم برای فروش یا اجاره هواپیماهای مسافربری به ایران، از انجام تکلیف خود قصور کرده است.» طبق اعتراف آقای ظریف با برجام حتی اجازه «اجاره» هواپیماهای مسافربری به ایران داده نشد؛ چه رسد به «خرید»! 5 فوریه 2016 (16 بهمن 1394) یک شرکت اماراتی قصد اجاره 6 فروند ایرباس A330 به ایران داشت اما آمریکا مجوز آن را صادر نکرد. ظریف درباره قرارداد با ایرباس، بوئینگ و ATR هم می‌نویسد: «حدود هفت ماه قبل، شرکت ایرباس در چهارچوب یک قرارداد که پوشش رسانه‌ای وسیعی هم پیدا کرد درخواست مجوز برای فروش هواپیماهای غیرنظامی به ایران نمود... [اما] اوفک(دفتر کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا) همچنان از صدور مجوز لازم طفره می‌رود. همزمان با شرکت ایرباس، شرکت ATR نیز درخواست کرد؛ هیچ خبری از پاسخ اوفک نیست. 🔸در تاریخ 14 ژوئن 2016 (25 خرداد 1395) شرکت بوئینگ برای فروش هواپیمای مسافری بوئینگ به ایران درخواست مجوز نمود. هیچ پاسخی از سوی اوفک داده نشده است... این مجوزها باید ماه‌ها قبل با یک چرخش ساده قلم صادر می‌شد!» 🔸وضعیت برای صنعت هوانوردی ایران حتی بدتر از دوران قبل از برجام شد. ظریف در نامه‌اش به موگرینی توضیح می‌دهد که چگونه دفتر کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا (OFAC) در دولت اوباما محدودیت‌های جدیدی برای خطوط هوائی ایران ایجاد کرد: «[اوفک] محدودیت جدیدی را از طریق منع شرکت‌های هواپیمایی خارجی از به اشتراک‌گذاری کدهای پروازی با شرکت‌های هواپیمایی غیر تحریمی ایرانی ایجاد کرده است... این مقرره از اجرای رویه بسیار رایج به اشتراک‌گذاری کدهای پروازی که دهه‌ها، حتی در زمان اوج تحریم‌ها نیز انجام می‌شد، جلوگیری می‌کند.» جالب است بدانید شرکت «ایران‌ایر» که از سال 1390 تحت تحریم‌های آمریکا قرار گرفت‌، حتی در سال 1391 یعنی در اوج تحریم‌ها نیز قرارداد اشترک‌گذاری کد (Code Share) با «ترکیش ایرلاینز» داشت، قراردادی که به این دو شرکت اجازه می‌داد تا بلیط‌فروشی مشترک برای پروازهای به اشتراک‌ گذاشته خود داشته باشند؛ اما این رویه ساده و مرسوم در حمل‌ونقل‌ هوائی با اجرای برجام نه برای شرکت‌های هوائی تحریم شده بلکه حتی برای شرکت‌های غیرتحریمی نیز ممنوع شد. 🔸برخلاف آن لبخندهای کش‌دار در عکس‌های یادگاری وزیران و دولتمردان حسن روحانی با یک فروند ایرباس فرانسوی، برجام برای صنعت هوانوردی ایران یک ماتم و مصیبت مضاعف بود. 🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸قرار بود 100 هواپیمای ایرباس و 80 هواپی
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۲) 👤 🔸رؤیایی که با برجام برای حمل‌ونقل هوائی ایران می‌ساختند هرگز به وقوع نپیوست و به جای آن کابوس برجام دست از سر این صنعت برنداشت. مدتی بعد وقتی از مدیر یکی از رسانه‌های غرب‌پرست حامی دولت وقت پرسیدند چرا شما و دولتی‌ها این‌قدر درباره آثار برجام مبالغه و رؤیابافی می‌کردید؛ پاسخ داد: «این مبالغه‌ها باید می‌شد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک می‌کرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند.» به بیان ساده‌تر دولت وقت دروغ می‌گفت تا حرفش را به کرسی بنشاند. ما نمی‌دانیم چنین سیاستی منافع چه کسانی را تأمین می‌کرد اما در اینکه منافع ملی ایران با این اقدام خدشه‌دار شد هیچ تردیدی وجود ندارد. 🔸آقای پزشکیان می‌گوید دولت او دولت سوم روحانی نیست اما همین سیاست «بزک کردن مذاکرات و توافق با آمریکا» همچنان در بین دولتمردان آقای پزشکیان نیز ادامه دارد. فروردین 1404 در آستانه اولین دور مذاکرات غیر رسمی ایران و آمریکا در مسقط، دولتی‌ها شروع به رؤیافروشی به سبک برجام کردند؛ با این تفاوت که اگر آن زمان مدعی بودند برجام 300 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در کشور فراهم کرده این بار بدون هیچ حساب و کتابی آن رقم را چندین برابر کردند و رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت 21 فروردین 1404 از تعریف 2000 میلیارد دلار پروژه برای سرمایه‌گذاری آمریکا و اروپا در ایران گفت!‌ یک روز بعد در 22 فروردین 1404 یکی از اعضای شورای اطلاع‌رسانی دولت سعی کرد نسبت به رئیس خود کمی منطقی‌تر باشد و در عرض یک روز آن رقم را نصف کرد و مدعی شد پیشنهاد سرمایه‌گذاری 1000 میلیارد دلاری آمریکا در ایران با مجوز رهبری به طرف آمریکایی داده شده و مورد استقبال قرار گرفته است! روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت نیز همین خبر را با ادبیاتی دیگر منتشر کرد. خبری که اساسا دروغ بود و پس از تذکر نهادهای مربوطه روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت مجبور به عذرخواهی و حذف خبر شد. با این حال فردای آن روز در 23 فروردین 1404 یکی دیگر از چهره‌های سیاسی حامی دولت از رقم 2500 میلیارد دلار پروژه برای آمریکا در ایران رونمایی کرد! آنها درست مثل 10 سال پیش مشغول بزک کردن مذاکرات و توافق با آمریکا بودند اما برای این کار به ناشیانه‌ترین شکل ممکن عمل می‌کردند چون اصلا درکی از اعداد و ارقام اعلام شده‌شان نداشتند. کل سرمایه‌گذاری خارجی در کل جهان در سال 2023 میلادی حدود 930 میلیارد دلار و در سال 2024 حدود 1300 میلیارد دلار بود. عربستان سعودی و هند به عنوان دو متحد اصلی آمریکا در آسیا طی سال 2023 به ترتیب 22.8 و 28.08 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی داشته‌اند. هر جور حساب کنیم اعداد اعلام شده توسط دولتمردان آقای پزشکیان در هیچ کدام از قسمت‌های مغز انسان نمی‌گنجد! اگر رؤیافروشی دولتمردان حسن روحانی برای قالب کردن برجام با قراردادهای ایرباس و بوئینگ حداقل در ظاهر کمی مایه‌های واقع‌گرایانه داشت؛ رؤیافروشی دولتمردان آقای پزشکیان برای قالب کردن مذاکرات و توافق با آمریکا با سرمایه‌گذاری خارجی 1000 و 2000 میلیارد دلاری کاملا انتزاعی و متوهمانه بود. 🔻ادامه دارد...
🔮من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح وصادقانه میگویم. 💎
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸رؤیایی که با برجام برای حمل‌ونقل هوائی
🔰 رؤیافروشان دوباره مشغول کارند (۳) 👤 🔸همزمان که غرب‌پرستان و برخی چهره‌های وابسته به دولت با رؤیافروشی درباره مذاکرات و توافق با آمریکا، قصد خام کردن ما را داشتند، آمریکا و اسرائیل برای حمله به ایران آماده می‌شدند. درست در روزهایی که روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت از «گام مثبت» در مذاکرات می‌گفت (24 فروردین 1404) و برای «استیو ویتکاف» نماینده آمریکا در مذاکرات گزارش تبلیغاتی می‌رفت (31 فروردین 1404)؛ «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با پیش‌بینی همکاری آمریکا در حمله به ایران 17‌آوریل 2025 (28 فروردین 1404) به ارتش اسرائیل دستور آماده‌باش داد. 7 اردیبهشت 1404 (27‌آوریل2025) وقتی روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت برای‌مان از «امید» به مذاکرات و «سرمایه‌گذاری آمریکا در پروژه‌های بلندمدت ایران» می‌گفت؛ فرماندهی سنتکام در جریان طرح عملیاتی اسرائیل برای حمله به ایران قرار گرفت. 3 خرداد 1404 روزنامه رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت در حالی از «خوش‌بینی به توافق با آمریکا» گفت و آن را تیتر اصلی خود ‌کرد که دقیقا روز قبل از آن یعنی در 22 می‌ 2025 (2 خرداد 1404) آمریکا و اسرائیل مانور مشترک نظامی‌شان برای حمله به ایران را برگزار کرده بودند. رسانه‌های غرب‌پرست و وابسته به دولت اصرار داشتند مسئولان ایران و افکار عمومی را در خلسه و مستی مذاکرات نگه دارند. آنها خواسته یا ناخواسته عملیات فریب و غافلگیری آمریکا و اسرائیل را تکمیل می‌کردند. عملیات فریبی که به گزارش وال‌استریت‌ژورنال از مدت‌ها قبل با هماهنگی مسئولان آمریکایی و اسرائیلی در رسانه‌ها دنبال می‌شد و هیچ بعید نیست یک سر آن تا مشاوران و رسانه‌های غرب‌پرست داخل ایران نیز ادامه داشته باشد. 🔸این روزها بدون هیچ توجیهی دوباره صحبت از مذاکره با آمریکاست. رؤیافروشان باز هم مشغول به کار شده‌اند؛ شاید پای یک عملیات فریب و غافلگیری دیگر در میان باشد و ما باید این هشدار را کاملا جدی بگیریم کسی که با سیلی جنگ از خواب بیدار نشود با بوسه مرگ بیدار خواهد شد.