اگرصراطمستقیممےجویۍبیا
ازاینمستقیمترراهےوجودندارد...!
⸤حُبُالحُسین♥️🔗⸣
#شهیدآوینۍ🌿
#محرم
دانلود+پادکست+روایت+از+کربلا+تا+کربلا++قسمت+ششم.mp3
9.73M
▪️فرمود: «آن مصیبتی که هر صبح و شام بر آن خون گریه میکنم مصیبت اسارت عمهام زینب سلام الله علیها است »
🏴 «از کربلا تا کربلا» روایتی است از سفر جانسوز کاروان اسرای کربلا...
#ازکربلاتاکربلا ۶
#محرم
#امام_حسین
AUD-20201205-WA0010.mp3
3.62M
قرائت هرشب دعای فرج به نیت ظهور
#دعای_فرج🕊
#شببخیرتمامامیدم♥️
#دربست_ظهور
موافقید یه داستان بگم براتون؟
شنیدید حتما،
اما انسان فراموشکاره....
گاهی نیاز داره دانسته هاش مرور بشه
یه چند تا دوست با همدیگه بلند میشن اربعین رو میرن کربلا🚶♂
یکی از همین افراد نقل میکنه که یه روزی از همین روزهایی که تو راه بودن تا عمود هارو طی کنند و برسن به حرم ناگهان به پیرمردی برخورد میکنن
می گفت این پیرمرده خیلی برامون عجیب بود وقتی گریه می کرد و به ما التماس میکرد که با اون راهی منزلش بشیم و از ما پذیرایی کنه همین طور گریه میکرد .
گفت با پیرمرد راهی منزلش شدیم
داخل خونش یک تابلویی روی دیوار بود ؛ که خیلی درنگاه اول برامون عجیب بود....🖼
محتویات اون تابلو یک تابوت بود که یه دست از داخلش افتاده بود بیرون✋🏻
بلافاصله از این پیرمرد پرسیدیم که این تابلو چیه؟
این تابلو رو چرا زدی به دیوار خونت؟
گفت آقا این تابلو داستانش طولانیه اگر اجازه بدید الان دلم می خواد خوب از زائران امام حسین پذیرایی کنم...
دلم میخواد خودم براتون لقمه بگیرم...😔
خلاصه هرچی اصرار کردیم راضی نشد...
و گفت بعد شام براتون میگم.
خلاصه شام خوردیم و سفره جمع شد.
همه منتظر نشستیم تا اون پیرمرد بیاد برامون داستان رو تعریف کنه
تا اومد بهش گفتم خوب حالا حاج آقا برامون داستان رو تعریف کن🤔
پیرمرد گفت این تابوت منه اون دستی که از تابوت بیرون دست منه
من هفتاد سال فقط گناه کردم فقط و فقط و فقط گناه کردم
یعنی یادم نمیاد هیچ وقت ثوابی انجام داده باشم
غرق در گناه بودم....
یه روز از همین روزا های اربعین بود که داشتم همین جوری راه می رفتم و به این فکر کردم که خوب الان برم چه کاری کنم چه گناهی کنم چه حالی بکنم که یه موکبی رو دیدم که چایی پخش میکرد...
#من_منتظرم!
پیرمرد گفت این تابوت منه اون دستی که از تابوت بیرون دست منه من هفتاد سال فقط گناه کردم فقط و فقط و ف
چای روضه
چادر زهرا
طبیب درد هاست 💔
به یاد چای شیرین عراقی ها
لبم حلاوت اجای من العسل دارد....
#من_منتظرم!
پیرمرد گفت این تابوت منه اون دستی که از تابوت بیرون دست منه من هفتاد سال فقط گناه کردم فقط و فقط و ف
رفتم سمت اون موکب تا یه دونه چایی بردارم بخورم که یهو یکی از این جوونای این موکبه
سری منو طرد کرد و گفت برو از اینجا دور شو
تو سرتاپات گناهه اینجا اسم موکب که مارو بد می کنی سریع دور شو